Oldboy (هم مدرسه ای قدیمی)

شنبه، 14 ارديبهشت 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
Oldboy (هم مدرسه ای قدیمی)
کارگردان : Chan-wook Park نویسنده : Jo-yun Hwang,Chun-hyeong Lim ,Chan-wook Park بازیگران: Min-sik Choi,Ji-tae Yu,Hye-jeong Kang کشور: کره جنوبی خلاصه داستان : "اُ دای سو" مرد میانسالیست که در یک روز بارانی ربوده می شود و در مکانی به مدت 15 سال زندانی می شود.پس از آزاد شدن تصمیم می گیرد که دلیل ربوده شدنش را کشف کند و از شخصی که اینکار را کرده است انتقام بگیرد و ...نام این فیلم در زبان فارسی به اشتباه "پیر پسر" و "پسر پیر" ترجمه شده که عنوان درست آن "رفیق قدیمی" و یا "همکلاسی قدیمی" است. نویسنده:مهدی زندی پور یکی از کهن ترین ژانرهای نمایشی تراژدی است که از نمایشهای اولیه یونانی و حماسه های تراژیک ایرانی تا فیلمهای اقتباسی از شکسپیر و آثار کوروساوا راه خود را ادامه داده است.حال چان ووک پارک کره ای تراژدی را با سوررئالیسم در هم می آمیزد تا با عدم قطعیت در آن ساختارش را در هم شکسته و به خوانشی پست مدرن از مفهوم تراژدی دست یابد. دا اِ سو قهرمان پارک در این محمل مجبور است تمامی مصائب انسان معاصر را تحمل کند تا به مفهوم مورد نظر کارگردان دست یابد. در اثر بزرگ پارک دیگر همچون تراژدیهای کهن این دست سرنوشت نیست که از پیش نوشته باشد.بلکه این دست انسان است که با هیپنوتیزم سرنوشت را رقم می زند و این خود خوانشی شبه اومانیستی از تراژدی نوین است. آغاز فیلم با موسیقی پر هیجان و نمایی مشابه آغاز باشگاه مشتزنی فینچر مردی را نشان می دهد که برای جلوگیری از خودکشی یک مرد او را بر لبه یک برج نگه داشته است. دا اِ سو که به جرم مستی بازداشت شده با وساطت دوستش آزاد می شود ؛اما زمانی که با همسر و دخترش تلفنی صحبت می کند بطرز مشکوکی ناپدید می شود.او 15 سال در زندانی به تنهایی نگهداری می شود و در آنجا با شنیدن خبر قتل همسرش به مرز جنون می رسد و سرانجام زمانی که امید به آزادی پیدا کرده با هیپنوتیزم سر از بام یک برج در می آورد که شخصی می خواهد در آنجا خودکشی کند.او پس از نجات مرد سرگذشتش را برایش تعریف کرده او را رها می کند تا خودکشی کند.سپس در آسانسور به بدن یک زن توجه می کند (این توجه در طول فیلم در نگاه خیره او به ساق پای زنها تکرار می شود)او مدت 15 سال هیچ زنی ندیده است.... پس از آن ولگردی از سوی فردی ناشناس پول و موبایلی به او می دهد و او وارد رستورانی می شود تا چیزی زنده بخورد!در اینجا در نمایی عالی او یک موجود زنده دریایی را می بلعد و زن پیشخدمت پیکر بیهوش او را به خانه خود می برد...نام این زن میدو است و بتدریج رابطه ای بین این دو برقرار می شود. دا اِ سو و میدو در پی راز اسارت پانزده ساله می گردند و ووجین که او را اسیر کرده بوده به او 5 روز برای این کار فرصت می دهد در غیر این صورت هر زنی را که او عاشقش شود خواهد کشت. آنها در جستجوهاشان به دبیرستانی به نام Evergreen Old Boy می رسند و دختری به ظاهر هرزه که خودکشی کرده و خواهر ووجین است.در همه این احوال آنها زیر نظر ووجین هستند که حتی عشقبازی آنها را هم کنترل می کند. سرانجام دا اِ سو به قصر این آقای ک دست می یابد که در پنت هاوس(طبقه آخر برج) یک برج است که همان مکان اسارت نیز بوده است.در آنجا مشخص می شود که در دوره دبیرستان عاشق خواهرش بوده و با او رابطه داشته(در صحنه ای از رویای دا اِ سو هم این نکته گوش ایستادن او را از رابطه این دو دیده ایم) و زبان دا اِ سو این شایعه را ایجاد کرده که خواهرش حامله است و به همین خاطر او خودکشی کرده است و او برای انتقام دا اِ سو را چندین سال اسیر کرده و بعد با هیپنوتیزم عاشق دختر خودش کرده است... دا اِ سو با دختر خودش خوابیده است! و این مشخص ترین ارجاع به تراژدی ادیپ و زنای محارم است. دا اِ سو برای این که میدو با خبر نشود حاضر میشود سگ ووجین شود و در نهایت زبان خودش را -در نمایی دیدنی- می برد که سبب همه این بدبختی بوده است. در پایان با هیپنوتیزم بار دیگر در یک فضای برف گرفته دا اِ سو و میدو همدیگر را پیدا می کنند.نکته جالب در فیلم،تدوین مستند وار ابتدای فیلم در پاسگاه و تقابل آن با بقیه فیلم است که تصاویری رویاگونه را به نماش می گذارد و گویی سعی در تفکیک رویا و واقعیت دارد. فیلم سرشار از نشانه هاست به نحوی که نمای آغازین فیلم اشاره ای می شود برای کلید اصلی فیلم که صحنه خودکشی دختر از بالای سد است و برادرش در نمایی مشابه دستش را می گیرد تا مانع خودکشی اش شود.همینطور است مساله زبان که دا اِ سو هنگام کشیدن دندانهای یکی از افراد ووجین با چکش در نمای اینزرت به آن مالیده می شود و بعدتر این مرد مدعی می شود که زبانش سینه های میدو را لمس کرده است و بعد می فهمیم که در واقع این زبان دا اِ سو بوده است که سبب همه این بدبختی شده است. تراژدی «پسر پیر» یک تراژدی معاصر از تنهایی انسان و نسخه امروزین افسانه ادیپ است....انسانی که دنیا به گریه او می خندد در حالی که او محکوم به تنهایی است... منبع:کافه نقد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.