
او در اين سالها در كارهاي مديري نيز بازي كرده است. مانند نقطهچين و باغمظفر. سحر جوزاني اين روزها در سريال در چشم باد در نقش ايران نخجوان ظاهر شده است. با او به گفتگو نشستيم تا با نقش او در اين سريال بيشتر آشنا شويم
از زماني كه چشمش را باز كرد و خودش را شناخت با دنياي سينما و هنر آشنا شد. آن هم به واسطه حضور پدرش مسعود جعفري جوزاني. از همان كودكي در كارهاي زيادي بازي كرد. مانند شير سنگي، دل و دشنه، بلوغ، چشمهايش و... و اولين حضور تلويزيونياش بازي در سريال آژانس دوستي بود.
از زماني كه چشمش را باز كرد و خودش را شناخت با دنياي سينما و هنر آشنا شد. آن هم به واسطه حضور پدرش مسعود جعفري جوزاني. از همان كودكي در كارهاي زيادي بازي كرد. مانند شير سنگي، دل و دشنه، بلوغ، چشمهايش و... و اولين حضور تلويزيونياش بازي در سريال آژانس دوستي بود.
او در اين سالها در كارهاي مديري نيز بازي كرده است. مانند نقطهچين و باغمظفر. سحر جوزاني اين روزها در سريال در چشم باد در نقش ايران نخجوان ظاهر شده است. با او به گفتگو نشستيم تا با نقش او در اين سريال بيشتر آشنا شويم.
- در ابتدا شايد بهتر باشد از چگونگي حضورتان در سريال «در چشم باد» برايمان بگوييد؟
پدرم پيشنهاد بازي در نقش ايران را به من داد و از آنجا كه ميدانستم سريال در چشم باد كار بزرگي خواهد شد، از اين پيشنهاد استقبال كردم و آن را پذيرفتم.
- چون پدرتان هم نويسنده و هم كارگردان سريال است آيا از ابتدا هم نقش ايران نخجوان براي شما در نظر گرفته شده بود؟
بله، پدرم از همان ابتدا دوست داشتند من اين نقش را بازي كنم و من هم پس از خواندن فيلمنامه توانستم بيشتر به اين نقش نزديك شوم.
- چگونه به اين نقش نزديك شدي؟
هر چه بيشتر درباره او مطالعه ميكردم، بيشتر اين شخصيت را دوست داشتم. ايران يك شخصيت واقعي در تاريخ است. او دختر تيمسار نخجوان است و جزو تحصيلكردههاي زمان خودش است و به كشورهاي زيادي هم سفر كرده و نقش مهمي را در تاريخ آن زمان ايفا ميكند. به نظرم داستان واقعي ايران از زماني شروع ميشود كه عاشق بيژن ميشود و خيلي برايش گران تمام ميشود وقتي كه رفتار مخالف بيژن را در برابر خود ميبيند. چون ايران كسي بوده كه هميشه براي خودش تصميم ميگرفته و حالا مجبور ميشود در برابر مخالفتهاي بيژن كوتاه بيايد.
- براساس فيلمنامه جلو ميرفتيد يا قصه در طول كار دستخوش تغيير شد؟
پايه اصلي كار كه تغيير نكرد، اما يك جاهايي كه خود پدر تشخيص ميدادند بعضي از ديالوگها عوض شدند آن هم براي رساندن مفهوم بهتر و رساتر.
- خودت درخصوص اين شخصيت به تنهايي چقدر تحقيق كردي؟
كتابهايي را كه درباره شخصيت ايران نخجوان نوشته شده بود مطالعه كردم و بخصوص كتاب خاطرات اين زن، براي رسيدن به او خيلي به من كمك كرد.
- اساسا ارتباطت با نقشهاي تاريخي چگونه است؟
ببينيد من علاقه به ژانر يا سبك خاصي ندارم. اگر نقشي را كه پيشنهاد ميشود دوست داشته باشم، حتما آن را بازي ميكنم و برايم فرقي ندارد كه تاريخي باشد يا رئال. ضمن اين كه به عنوان يك بازيگر تفاوت در نقشها را هم بسيار دوست دارم.
- آيا نوع گريم و لباس در ايفاي نقش به شما كمك كرد؟
بله، گريم و لباس هر دو بسيار در اين مورد موثر بودند. البته همه عوامل به نوبه خود سهمي دارند كه نميشود از آنها گذشت. از طراحي صحنه گرفته تا فيلمبرداري. به نظرم در اين كار همه چيز خيلي خوب بود و تاثير زيادي روي بازيها هم گذاشته است.
- شنيدهام مسووليت گرفتن تصاوير پشت صحنه را هم به عهده داشتي. بنابراين بيشترميتواني از سختيهاي كار برايمان بگويي؟
طي اين 3 سال اتفاقات زيادي رخ داد چون با يك كار بزرگ و سخت مواجه بوديم. اساسا پدرم دوست دارد كار عظيم انجام دهد و كاري بسازد كه در شاءن مردم ايران باشد. به نظرم درچشم باد يك فولكلور ايراني محض است و تاريخ معاصر ايران بخوبي در آن نمايش داده شده است.
بههرحال براي رسيدن به اين هدف سختيهاي زيادي را هم متحمل شديم. مثلا من يادم است كه براي گرفتن
” در سريال در چشم باد عشق بين زن و مردها بينظير است و احترامي كه آنها براي هم قائل هستند بسيار ستودني است “صحنههايي در فيروزكوه اسبها تا كمر توي برف بودند ولي چون كار بايد گرفته ميشد مجبور بوديم آن سرما را تحمل كنيم يا همين طور براي گرفتن صحنههاي جنگ در گرماي طاقتفرساي خرمشهر ايستادگي كرديم.
بههرحال براي رسيدن به اين هدف سختيهاي زيادي را هم متحمل شديم. مثلا من يادم است كه براي گرفتن
” در سريال در چشم باد عشق بين زن و مردها بينظير است و احترامي كه آنها براي هم قائل هستند بسيار ستودني است “صحنههايي در فيروزكوه اسبها تا كمر توي برف بودند ولي چون كار بايد گرفته ميشد مجبور بوديم آن سرما را تحمل كنيم يا همين طور براي گرفتن صحنههاي جنگ در گرماي طاقتفرساي خرمشهر ايستادگي كرديم.
- كدام بخش از مجموعه «در چشم باد» را بيشتر ميپسندي؟
من نميتوانم بخش خاصي را جدا كنم چون براي تكتك صحنهها زحمت بسياري كشيده شده است، اما چون اين سريال يك فولكلور واقعي ايراني است، شعرهايي كه خوانده ميشود يا گويشها را بسيار دوست دارم. واقعا جاي چنين كارهايي با اين سبك و سياق در تلويزيون ما خالي بود.
- خيلي از شخصيتهاي اين كار آشنا به نظر ميرسند. آيا مابه ازاي بيروني داشتهاند؟
بله، دقيقا همينطور است. بيشتر شخصيتهاي اين كار وجود خارجي داشتهاند مثلا مادر بزرگ من در 91 سالگي از دنيا رفت و تمام خاطرات دوران خودش را به ياد داشت و ما هنوز آدمهايي را داريم كه از گذشته چيزهاي زيادي را به ياد دارند.
كسي مثل حاج قاسم وجود داشته است و براي همين هم شخصيتش باورپذير شده است. پدرم تكتك شخصيتها را ريشهيابي كردهاند و براي همين هم هيچكدام از آنها مصنوعي و غيرقابل باور نيستند.
كسي مثل حاج قاسم وجود داشته است و براي همين هم شخصيتش باورپذير شده است. پدرم تكتك شخصيتها را ريشهيابي كردهاند و براي همين هم هيچكدام از آنها مصنوعي و غيرقابل باور نيستند.
- آيا در نوشتن فيلمنامه با آقاي جوزاني همكاري داشتي؟
به طور كلي همه كار را خود پدر انجام دادند اما در قسمتي كه صحنههاي خرمشهر را ميگرفتيم، زني در قصه وجود دارد كه پدر از من خواستند يكسري از ديالوگهاي او را بنويسم. چون ميخواستند ديالوگهاي آن زن امروزيتر باشد. اما در هر حال همه كارها را خود پدر انجام ميدادند.
- خاطرات كودك يا نوجواني خودت چقدر در ارائه نقش كمكت كرد؟
ببينيد خيلي از آدمهاي اين قصه براي من آشنا هستند. آشنا از اين نظر كه يا آنها را از نزديك ديدهام يا درباره آنها زياد شنيدهام.
مثلا شخصيت آقا حسام را خيلي دوست داشتم. چون مرد محكمي بود و براي من گفتهاند كه مردهاي آن دوره به دليل سختيهاي زيادي كه ميديدند، شخصيتهاي محكمي داشتند.
مثلا شخصيت آقا حسام را خيلي دوست داشتم. چون مرد محكمي بود و براي من گفتهاند كه مردهاي آن دوره به دليل سختيهاي زيادي كه ميديدند، شخصيتهاي محكمي داشتند.
- نظرت درباره حضور زنها در سريال «در چشم باد» چيست؟
به نظرم زنها در اين كار يك ويژگي مهم دارند و آن اين است كه ديالوگهايشان صادق و صميمي است و متعلق به زمان خودشان است و هيچگونه غلوي در آنها نيست.
از همه مهمتر اين كه عشق بين زن و مردهاي آن زمان بينظير بوده و احترامي كه براي هم قائل بودند بسيار ستودني است.
از همه مهمتر اين كه عشق بين زن و مردهاي آن زمان بينظير بوده و احترامي كه براي هم قائل بودند بسيار ستودني است.
- در لحن ايران نخجوان يك قدرت كاذب وجود دارد. چرا؟
چون هميشه همه چيز براي او آماده بوده است. ايران دختر با اعتماد به نفسي است، ولي يك جاهايي ميشكند و حتي گريه ميكند و ميبيند آنقدرها هم كه فكر ميكرده قدرت نداشته و مجبور است به خاطر موقعيت پدرش كاري را انجام دهد كه دلش نميخواهد. بنابراين در برخورد با آدمهاي معمولي از قدرت كاذبش استفاده ميكند.
- در يك مصاحبه آقاي جوزاني به اين نكته اشاره داشتند كه اين كار به نوعي وصيتنامهشان است. منظورشان از اين گفته چيست؟
مفهوم حرف پدر اين نيست كه قصد اعلام بازنشستگي دارند يا خداي ناكرده ميخواهند با دارفاني وداع كنند. منظورش اين است كه اين كار، كاري است كه تاريخ مصرف ندارد و نسلهاي آينده هم ميتوانند از آن استفاده كنند. پدر من نسبت به تاريخ ايران صادق است و دروغ نميگويد.
- در چشم باد سرانجام آن چيزي شد كه در ذهنت به آن فكر ميكردي؟
بله و حتما تمام قسمتهاي آن را دنبال ميكنم و آن را دوست دارم و خوشحالم كه اين كار ساخته شد.
- مخاطبان سحر جوزاني بيشتر او را در طي اين سالها در مجموعههاي طنز تلويزيوني ديدهاند. ممكن است بازي در اين سريال باعث شود تو را از اين به بعد در كارهاي غيرطنز ببينيم ؟
نميدانم. همه چيز بستگي به پيشنهادهايي كه ميشود دارد. مهم نيست طنز باشد يا جدي.
- در حال حاضر مشغول چه كاري هستي؟
در سريال جديد مهران مديري به نام قهوه تلخ بازي ميكنم كه درآينده ازرسانه ملی پخش خواهد شد.
/1001/