تصور دستیابی ریاض به سلاح هستهای، آن هم در دورانی که بن سلمان ولیعهد است و احتمالا تا چند ماه دیگر پادشاه کشورش شود، بسیار ترسناکتر از دستیابی صدام به سلاح هستهای است. این ترس را نه منطقه، بلکه تقریبا تمامی متحدان ریاض نیز دارند.
به گزارش راسخون به نقل از خبرگزاری تسنیم؛ انبار تسلیحات خاورمیانه میخواهد هستهای هم بشود. عربستان میگوید تصمیم دارد برای کاهش وابستگی به نفت و تامین بخشی از نیازش به برق، تا سال2030، 16 رآکتور اتمی بسازد. اما اظهارات و تهدیدات محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی نشان میدهد بخشی از برنامه ابتکاری او موسوم به چشمانداز 2030 که به موضوع فناوری هستهای اختصاص پیدا کرده، تنها محدود به استفاده صلحآمیز نخواهد شد و دامنه آن به تسلیحات هستهای نیز کشیده خواهد شد. ریاض در حالی که در ابتدای راه است و ماه گذشته مراسم آغاز اجرای اولین رآکتور تحقیقات هستهای این کشور را برگزار کرد، بر خلاف همسایه کوچک و دنبالهروی خود یعنی امارات، نهتنها حاضر به تعهد برای عدمانجام غنیسازی هستهای نشده بلکه پروتکل الحاقی را نیز نپذیرفته تا نگرانیهای بینالمللی از پنهانکاری بخشی از فعالیتهای هستهای ریاض قوت بگیرد.
این پنهانکاریها در زمانی رخ میدهد که محمد بنسلمان ولیعهد و تقریبا مرد شماره یک عربستان سعودی است. عملکرد چند ساله او در راس حکومت سعودی در حمله به یمن و ماجرای قتل جمال خاشقجی در ساختمان کنسولگری عربستان نشان میدهد که او برای دستیابی به اهدافش به هیچچیز پایبند نیست. این جوان بیتجربه حالا و پس از تکهتکه کردن جسد خاشقجی با اره، به دنبال دستیابی به فناوریای است که اگر به سلاح هستهای منتهی شود، میتواند دنیا را ویران کند. تصور دستیابی ریاض به سلاح هستهای، آن هم در دورانی که بن سلمان ولیعهد است و احتمالا تا چند ماه دیگر پادشاه کشورش شود، بسیار ترسناکتر از دستیابی صدام به سلاح هستهای است. این ترس را نه منطقه، بلکه تقریبا تمامی متحدان ریاض نیز دارند. رژیم صهیونیستی که به گفته ترامپ، موجودیتش با حکومت سعودی پیوند خورده نیز از مخالفان دستیابی ریاض به انرژی هستهای است.
با این حال، بنسلمان میخواهد راهش را ادامه دهد. اگرچه چشمانداز 2030 او تاکنون در بسیاری از حوزهها با شکست مواجه شده است، اما او در پروژه هستهای شدن عربستان، مصمم است. او میخواهد راهی را برود که سالها قبل، صدام با ساخت نخستین تاسیسات هستهای رفت. البته دیکتاتور عراق هرگز موفق نشد به فناوری و سلاح هستهای دست پیدا کند. حالا بنسلمان که بسیاری او را صدام جدید معرفی میکنند، همان مسیر را طی میکند. شاید اگر جنایتکاری همچون صدام، امروز زنده بود، به احترام محمد بنسلمان از جایش بر میخاست و کلاهش را از سر بر میداشت. حداقل در نیم قرن اخیر خاندان آلسعود، عربستان سعودی و جهان عرب، جاهطلب ماجراجویی همچون محمد بنسلمان را به خود ندیده است.
اولین زمزمهها درباره حرکت عربستان به سمت دستیابی به سلاح هستهای با فرار محمد خیلوی، دیپلمات سابق عربستانی در سازمانملل، در سال 1994 به آمریکا شنیده شد. خیلوی با انتشار صدهزار سند که از سفارت عربستانسعودی به دست آورده بود، اعلام کرد عربستان از سال 1975 و بهدنبال شکست اعراب در جنگ 6 روزه با اسرائیل در سال 1367، برنامهای تحقیقاتی را برای ساخت بمب هستهای و مقابله با اسرائیل آغاز کرده است. براساس اسناد او، عربستانسعودی پنجمیلیارد دلار از خزانهاش را به صدامحسین داده بود تا به ریاض یک سلاح هستهای بدهد. بین سالهای 1985 تا 1990 تا زمانی که صدام به کویت حمله کرد، پرداختها به شرطی انجام شد که اگر این پروژه موفق شود، برخی از بمبها به زرادخانه سعودی منتقل شود. اسناد خیلوی شامل رونوشتهای یک جلسه خلوت مخفی میان تیمهای نظامی عربستان و عراق طی یکسال قبل از حمله به کویت بود. این رونوشتها نشان میداد عربستانسعودی نقش تامینکننده منابع مالی برای برنامههای هستهای را برعهده داشته است.
به گزارش راسخون به نقل از خبرگزاری تسنیم؛ انبار تسلیحات خاورمیانه میخواهد هستهای هم بشود. عربستان میگوید تصمیم دارد برای کاهش وابستگی به نفت و تامین بخشی از نیازش به برق، تا سال2030، 16 رآکتور اتمی بسازد. اما اظهارات و تهدیدات محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی نشان میدهد بخشی از برنامه ابتکاری او موسوم به چشمانداز 2030 که به موضوع فناوری هستهای اختصاص پیدا کرده، تنها محدود به استفاده صلحآمیز نخواهد شد و دامنه آن به تسلیحات هستهای نیز کشیده خواهد شد. ریاض در حالی که در ابتدای راه است و ماه گذشته مراسم آغاز اجرای اولین رآکتور تحقیقات هستهای این کشور را برگزار کرد، بر خلاف همسایه کوچک و دنبالهروی خود یعنی امارات، نهتنها حاضر به تعهد برای عدمانجام غنیسازی هستهای نشده بلکه پروتکل الحاقی را نیز نپذیرفته تا نگرانیهای بینالمللی از پنهانکاری بخشی از فعالیتهای هستهای ریاض قوت بگیرد.
این پنهانکاریها در زمانی رخ میدهد که محمد بنسلمان ولیعهد و تقریبا مرد شماره یک عربستان سعودی است. عملکرد چند ساله او در راس حکومت سعودی در حمله به یمن و ماجرای قتل جمال خاشقجی در ساختمان کنسولگری عربستان نشان میدهد که او برای دستیابی به اهدافش به هیچچیز پایبند نیست. این جوان بیتجربه حالا و پس از تکهتکه کردن جسد خاشقجی با اره، به دنبال دستیابی به فناوریای است که اگر به سلاح هستهای منتهی شود، میتواند دنیا را ویران کند. تصور دستیابی ریاض به سلاح هستهای، آن هم در دورانی که بن سلمان ولیعهد است و احتمالا تا چند ماه دیگر پادشاه کشورش شود، بسیار ترسناکتر از دستیابی صدام به سلاح هستهای است. این ترس را نه منطقه، بلکه تقریبا تمامی متحدان ریاض نیز دارند. رژیم صهیونیستی که به گفته ترامپ، موجودیتش با حکومت سعودی پیوند خورده نیز از مخالفان دستیابی ریاض به انرژی هستهای است.
با این حال، بنسلمان میخواهد راهش را ادامه دهد. اگرچه چشمانداز 2030 او تاکنون در بسیاری از حوزهها با شکست مواجه شده است، اما او در پروژه هستهای شدن عربستان، مصمم است. او میخواهد راهی را برود که سالها قبل، صدام با ساخت نخستین تاسیسات هستهای رفت. البته دیکتاتور عراق هرگز موفق نشد به فناوری و سلاح هستهای دست پیدا کند. حالا بنسلمان که بسیاری او را صدام جدید معرفی میکنند، همان مسیر را طی میکند. شاید اگر جنایتکاری همچون صدام، امروز زنده بود، به احترام محمد بنسلمان از جایش بر میخاست و کلاهش را از سر بر میداشت. حداقل در نیم قرن اخیر خاندان آلسعود، عربستان سعودی و جهان عرب، جاهطلب ماجراجویی همچون محمد بنسلمان را به خود ندیده است.
اولین زمزمهها درباره حرکت عربستان به سمت دستیابی به سلاح هستهای با فرار محمد خیلوی، دیپلمات سابق عربستانی در سازمانملل، در سال 1994 به آمریکا شنیده شد. خیلوی با انتشار صدهزار سند که از سفارت عربستانسعودی به دست آورده بود، اعلام کرد عربستان از سال 1975 و بهدنبال شکست اعراب در جنگ 6 روزه با اسرائیل در سال 1367، برنامهای تحقیقاتی را برای ساخت بمب هستهای و مقابله با اسرائیل آغاز کرده است. براساس اسناد او، عربستانسعودی پنجمیلیارد دلار از خزانهاش را به صدامحسین داده بود تا به ریاض یک سلاح هستهای بدهد. بین سالهای 1985 تا 1990 تا زمانی که صدام به کویت حمله کرد، پرداختها به شرطی انجام شد که اگر این پروژه موفق شود، برخی از بمبها به زرادخانه سعودی منتقل شود. اسناد خیلوی شامل رونوشتهای یک جلسه خلوت مخفی میان تیمهای نظامی عربستان و عراق طی یکسال قبل از حمله به کویت بود. این رونوشتها نشان میداد عربستانسعودی نقش تامینکننده منابع مالی برای برنامههای هستهای را برعهده داشته است.
بهدنبال خدای مرگ
برای مشخص شدن موضوع، خوب است نگاهی به سابقه کمکهای مالی سعودیها در پروژههای کشورهای در تلاش برای هستهایشدن بیندازیم. شکستهای تحقیرآمیز اعراب در نبرد با رژیم صهیونیستی، حاکمان ریاض را به فکر دستیابی به فناوری هستهای و ساخت بمب اتم انداخت. آنها جسارت این اقدام را نداشتند و به همین خاطر بهعنوان سرمایهگذار در پروژه هستهای عراق وارد شدند تا درصورت دستیابی این کشور به بمب اتم، عربستان هم از مزایای این بازدارندگی بهرهمند شود. در سالهای پایانی دهه 70 عراق با فرانسه قرارداد ساخت یک نیروگاه 70 مگاواتی را که تمام هزینههای 260 میلیون دلاری آن توسط عربستان تامین میشد، منعقد کرد. نخستین و تنها رآکتور اتمی عراق با نام اوسیراک (خدای مرگ در مصر باستان) معروف به تموز در زمان حکومت صدام در 18 کیلومتری جنوب شرقی بغداد ساخته شد. عراق از ایتالیا و برزیل اورانیوم غنیشده و اورانیوم تریاکسید جهت سوخت نیروگاه خرید. در سپتامبر 1980 عراق و فرانسه اعلام کردند آن میزان از اورانیوم که برای ساخت یک بمب اتمی کافی باشد به عراق فروخته شده است. در میانه جنگ ایران و عراق، صدام تهدید میکرد کشورش نخستین کشور عربی خواهد بود که علیه دشمنانش از سلاح اتمی استفاده میکند.
سالها بعد سرلشکر عراقی وفیق سامرایی در کتاب «ویرانی دروازههای شرقی» به نقل از فرستاده حکومت فرانسه در زمان ریاستجمهوری والری ژیسکاردستن نوشت: «فرانسه بهصورت جدی زمینههای اعطای یک بمب اتمی به عراق را بررسی میکند. میتوان برای مجبور کردن ایران به متوقف کردن جنگ، این بمب را به هدف مشخصی پرتاب کرد.» در 29 سپتامبر 1980 ایران نیروگاه هستهای عراق را بمباران کرد و باعث خروج فرانسویها از این تاسیسات شد. یکسال بعد هم رژیم صهیونیستی به تاسیسات هستهای عراق حمله و آن را بهطور کامل نابود کرد. در جنگ خلیجفارس در سال 1991، آمریکا بازماندههای آن را نابود کرد و ویرانههای این نیروگاه را نیز برچید و از عراق خارج کرد. بعد از انهدام این نیروگاه، عربستان مجددا تمایل خود را برای سرمایهگذاری جهت بازسازی این نیروگاه اعلام کرد اما عراق با وجود تحریمها، امکان فعالیت مجدد هستهای را نداشت و عربستان به هدف خود یعنی دستیابی به سلاح اتمی از طریق عراق نرسید.
سالها بعد سرلشکر عراقی وفیق سامرایی در کتاب «ویرانی دروازههای شرقی» به نقل از فرستاده حکومت فرانسه در زمان ریاستجمهوری والری ژیسکاردستن نوشت: «فرانسه بهصورت جدی زمینههای اعطای یک بمب اتمی به عراق را بررسی میکند. میتوان برای مجبور کردن ایران به متوقف کردن جنگ، این بمب را به هدف مشخصی پرتاب کرد.» در 29 سپتامبر 1980 ایران نیروگاه هستهای عراق را بمباران کرد و باعث خروج فرانسویها از این تاسیسات شد. یکسال بعد هم رژیم صهیونیستی به تاسیسات هستهای عراق حمله و آن را بهطور کامل نابود کرد. در جنگ خلیجفارس در سال 1991، آمریکا بازماندههای آن را نابود کرد و ویرانههای این نیروگاه را نیز برچید و از عراق خارج کرد. بعد از انهدام این نیروگاه، عربستان مجددا تمایل خود را برای سرمایهگذاری جهت بازسازی این نیروگاه اعلام کرد اما عراق با وجود تحریمها، امکان فعالیت مجدد هستهای را نداشت و عربستان به هدف خود یعنی دستیابی به سلاح اتمی از طریق عراق نرسید.
خرید بالستیک بدون کلاهک اتمی!
بمباران تاسیسات اتمی عراق، آرزوی اتمی عربستان را بر باد داد. پادشاهان سعودی بهخوبی میدانستند آمریکا متحد اصلی آنان، حاضر به شکلگیری یک قدرت دارای سلاح اتمی در کنار رژیم صهیونیستی نیست؛ به همین دلیل سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی سعودی بدون بهجا گذاشتن هیچ ردی از خود به کشورهای دارای سلاح هستهای یا کشورهایی که در مسیر اتمیشدن گام برمیداشتند، سفر میکردند تا بتوانند به فناوری یا سلاح هستهای دست پیدا کنند. در اواخر دهه 80 عربستانسعودی بهطور مخفیانه اقدام به خرید چند تیره موشک میانبرد دانگفنگ-3 از چین کرد. این موشکها که قابلیت حمل یک کلاهک دوتنی را داشتند، دارای حداکثر برد 3300 کیلومتر بودند. این موشک که برخی دقت آن را چهار هزار متر میدانند، یکی از کمدقتترین موشکهای بالستیک است که قابلیت استفاده متعارف علیه اهداف را دارا نیست. تا سال 1988، 50 تیره از این موشک به عربستان تحویل داده شد. اینکه چرا سعودیها در آن زمان چنین موشکی آنهم با تعداد بسیار کم را خریداری کردند درصورتی که این کشور میتوانست موشکهای با دقت بسیار بالاتر را خریداری کند، سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی را به مقصدی تاریک هدایت میکرد.
نفت ارزان در برابر بمب هستهای
همه راهها به پاکستان و عبدالقدیرخان دانشمند اتمی این کشور منتهی میشد. درست در روزهایی که سعودیها مخفیانه 50 موشک دست دوم از چین خریداری کردند، پاکستان حرکت خود به طرف سلاح اتمی را آغاز کرده بود و با تحریمهای سنگین غرب مواجه شد. این یک فرصت دوباره برای عربستانسعودی بود. سرمایهگذاری نزدیک به 300 میلیون دلاری آنان در عراق به نتیجه نرسید اما سرعت فناوری نظامی هستهای پاکستان خیلی تندتر از آن چیزی بود که صدام دنبال میکرد. با تحریم پاکستان به دلیل حرکت به سمت سلاح هستهای، عربستان از فرصت استفاده کرد و بخشی از خرج و مخارج این کشور را برای چند سال تضمین کرد. بدون کمکهای مالی عربستان، کشور فقیر پاکستان توان ایستادگی در برابر فشارها را نداشت. عربستان آشکار به پاکستان نفت رایگان یا ارزان و کمک مالی میکرد. سالها بعد حتی گفته شد که عربستان سرمایهگذاری هنگفتی برای دستیابی پاکستان به سلاح اتمی در این کشور کرده است. از آن زمان به بعد روند اعطای کمک به پاکستان دیگر هیچگاه از دستور کار مقامات سعودی خارج نشد.
یک سال پس از نخستین آزمایش اتمی پاکستان و اعلام دستیابی به سلاح هستهای، سلطان بن عبدالعزیز آل سعود، وزیر دفاع وقت عربستان سعودی، از مرکز تحقیقات هستهای پاکستان بازدید کرد تا این موضوع مهر تاییدی بر نزدیکی روابط نظامی دو کشور باشد. در سالهای اخیر و بهواسطه برخی بدهبستانها، اسلامآباد همواره پیرو سیاستهای منطقهای و جهانی ریاض بوده است. ابراز علاقه شدید عربستان به توسعه روابط و کمکهای مالی به پاکستان، نگرانیهای بینالمللی را به دنبال داشته است. در ماهها و سالهای اخیر، بارها گزارشهایی درباره چشم دوختن عربستان به سلاحهای هستهای پاکستان مطرح شده است. مقامات پاکستانی بارها این موضوع را رد کردند اما هیچکس نمیتوانست تمایل شدید ریاض را برای داشتن چند بمب هستهای نادیده بگیرد. این تمایل سال 2009 در بالاترین سطح دربار سعودی به صورت شرطی مطرح شد.
ملک عبدالله، پادشاه وقت عربستان گفت درصورت دسترسی ایران به سلاح اتمی، عربستان نیز وارد این مسیر خواهد شد. چند سال بعد و در سال 2013 «بیبیسی» ادعا کرد عربستان سعودی در پروژههای سلاحهای هستهای پاکستان سرمایهگذاری مالی کرده است تا در ازای آن از پاکستان سلاح اتمی تحویل بگیرد و از این سلاحها در برابر تهدیدهای نظامی احتمالی دیگر کشورهای منطقه استفاده کند. هر دو کشور با هیاتهای نمایندگی رده بالایی از پژوهشگران، نظامیان و سیاستمداران در تلاشند تا راههای گسترش برنامه هستهای عربستان سعودی را مورد بررسی قرار دهند. عربستان سعودی همواره کوشیدهاست تا با دادن وام و کمکهای بلاعوض، نظر پاکستان را جلب کند؛ معمولا این کمکهای مالی تحت پوشش اعانههای نمادین مذهبی انجام میشوند. برای نمونه در سال 2014 میلادی 200 تُن خرما به پاکستان هدیه دادهشد. عربستان سعودی حتی مذاکراتی برای خرید موشکهای بالستیک مجهز به کلاهک هستهای را با پاکستان داشته است. بعضی از نگرانیها همچنان حاکی است که عربستان سعودی، به دنبال جذب سلاحهای هستهای است، نه توسعه بومی. اکتبر 2013 آموس یالدین، رئیس سابق سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل به صراحت اعلام کرد عربستان درگذشته پول سلاحهای اتمیاش را حساب کرده و فقط برای تحویل نیاز به مراجعه به پاکستان دارد. در ماه نوامبر، گری سیمور که تا مارس 2013 (اسفند 1391) مشاور باراک اوباما در زمینه مبارزه با گسترش سلاحهای هستهای بود، در برنامه نیوزنایت «بیبیسی» گفت: «من فکر میکنم سعودیها معتقدند نوعی تفاهم میان آنها و پاکستان وجود دارد و در بدترین حالت خواهند توانست از پاکستان سلاحهای اتمی دریافت کنند.» عربستان و پاکستان هر دو موضوع فروش سلاح هستهای را رد میکنند اما برخی شنیدهها حکایت از آن دارد که پاکستان و عربستان سعودی قراردادی را امضا کردهاند که براساس آن پاکستان در ازای دریافت نفت ارزان به عربستان سعودی، فناوری هستهای (سلاح هستهای) خواهد داد.
یک سال پس از نخستین آزمایش اتمی پاکستان و اعلام دستیابی به سلاح هستهای، سلطان بن عبدالعزیز آل سعود، وزیر دفاع وقت عربستان سعودی، از مرکز تحقیقات هستهای پاکستان بازدید کرد تا این موضوع مهر تاییدی بر نزدیکی روابط نظامی دو کشور باشد. در سالهای اخیر و بهواسطه برخی بدهبستانها، اسلامآباد همواره پیرو سیاستهای منطقهای و جهانی ریاض بوده است. ابراز علاقه شدید عربستان به توسعه روابط و کمکهای مالی به پاکستان، نگرانیهای بینالمللی را به دنبال داشته است. در ماهها و سالهای اخیر، بارها گزارشهایی درباره چشم دوختن عربستان به سلاحهای هستهای پاکستان مطرح شده است. مقامات پاکستانی بارها این موضوع را رد کردند اما هیچکس نمیتوانست تمایل شدید ریاض را برای داشتن چند بمب هستهای نادیده بگیرد. این تمایل سال 2009 در بالاترین سطح دربار سعودی به صورت شرطی مطرح شد.
ملک عبدالله، پادشاه وقت عربستان گفت درصورت دسترسی ایران به سلاح اتمی، عربستان نیز وارد این مسیر خواهد شد. چند سال بعد و در سال 2013 «بیبیسی» ادعا کرد عربستان سعودی در پروژههای سلاحهای هستهای پاکستان سرمایهگذاری مالی کرده است تا در ازای آن از پاکستان سلاح اتمی تحویل بگیرد و از این سلاحها در برابر تهدیدهای نظامی احتمالی دیگر کشورهای منطقه استفاده کند. هر دو کشور با هیاتهای نمایندگی رده بالایی از پژوهشگران، نظامیان و سیاستمداران در تلاشند تا راههای گسترش برنامه هستهای عربستان سعودی را مورد بررسی قرار دهند. عربستان سعودی همواره کوشیدهاست تا با دادن وام و کمکهای بلاعوض، نظر پاکستان را جلب کند؛ معمولا این کمکهای مالی تحت پوشش اعانههای نمادین مذهبی انجام میشوند. برای نمونه در سال 2014 میلادی 200 تُن خرما به پاکستان هدیه دادهشد. عربستان سعودی حتی مذاکراتی برای خرید موشکهای بالستیک مجهز به کلاهک هستهای را با پاکستان داشته است. بعضی از نگرانیها همچنان حاکی است که عربستان سعودی، به دنبال جذب سلاحهای هستهای است، نه توسعه بومی. اکتبر 2013 آموس یالدین، رئیس سابق سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل به صراحت اعلام کرد عربستان درگذشته پول سلاحهای اتمیاش را حساب کرده و فقط برای تحویل نیاز به مراجعه به پاکستان دارد. در ماه نوامبر، گری سیمور که تا مارس 2013 (اسفند 1391) مشاور باراک اوباما در زمینه مبارزه با گسترش سلاحهای هستهای بود، در برنامه نیوزنایت «بیبیسی» گفت: «من فکر میکنم سعودیها معتقدند نوعی تفاهم میان آنها و پاکستان وجود دارد و در بدترین حالت خواهند توانست از پاکستان سلاحهای اتمی دریافت کنند.» عربستان و پاکستان هر دو موضوع فروش سلاح هستهای را رد میکنند اما برخی شنیدهها حکایت از آن دارد که پاکستان و عربستان سعودی قراردادی را امضا کردهاند که براساس آن پاکستان در ازای دریافت نفت ارزان به عربستان سعودی، فناوری هستهای (سلاح هستهای) خواهد داد.
عمرانخان و آرزوی بنسلمان
با روی کار آمدن عمرانخان در پاکستان، حجم کمکهای عربستانسعودی به این کشور افزایش چشمگیری داشت. پس از سفر عمرانخان، نخستوزیر پاکستان به عربستان، ریاض 12 میلیارد دلار تسهیلات به پاکستان داد که 9 میلیارد دلار از تسهیلات بهصورت صادرات نفت و سهمیلیارد دلار نیز بهصورت نقدی است. این حجم بخشش سعودیها چندماه پس از آن صورت گرفت که محمدبنسلمان، ولیعهد سعودی در 15 مارس 2018، در یک مصاحبه تلویزیونی با شبکه «سیبیاس» در ایالات متحده آمریکا ادعا کرد اگر ایران در ساخت جنگافزار هستهای به توفیق دست پیدا کند، آنهاهم بهسرعت بمب هستهای به دست خواهند آورد. او البته اشارهای نکرد که این تسلیحات هستهای را چگونه و با چه سرعتی به دست خواهد آورد، اما براساس آنچه گفته شد، پاکستان محتملترین گزینه پیش روی سعودیهاست. این کشور که همکاریهای نظامی گستردهای با عربستان دارد، همیشه مورد توجه حاکمان ریاض بهعنوان مهمترین متحد منطقهای غیرعرب شناخته شده است. تلاش عربستان برای حمایت از پاکستان در روزهایی که آمریکا به بهانههای مختلف کمکهای خود به این کشور را کاهش میدهد، بیدلیل نیست. شاید همین مساله نیز باعث شده اپوزیسیون منتقد نخستوزیر از وی بپرسند که ریاض در ازای این کمکها چه شرطی برای اسلامآباد گذاشته است؟ این حاتمبخشی 12 میلیارد دلاری عربستان قطعا بیارتباط با قدرت هستهای پاکستان نیست. بنسلمان که سال گذشته یک قرارداد 110 میلیارد دلاری با دونالد ترامپ به امضا رساند، بدش نمیآید یک قرارداد چندصدمیلیاردی را با پاکستان برای خرید چند سلاح هستهای امضا کند.
منبع: فرهیختگان
منبع: فرهیختگان
مطالب مرتبط
«جلیقهزردها» در فرانسه پیروز شدند/ طرح افزایش مالیات بر سوخت تعلیق شد
رئیس جمهور: اگر جلوی صادرات نفت ایران در خلیج فارس گرفته شود نفتی صادر نخواهد شد
بیانات رهبر انقلاب درباره قانون منع بکارگیری بازنشستگان + فیلم