تعیین قیمت بر اساس وسع مستأجر
آقای مینایی در یک ساختمان 24 واحدی مستأجر است که آقای رضازاده صاحبخانه آنهاست. مینایی درباره صاحبخانهاش میگوید که واحدهایش را نه تنها فقط به خانوادههایی که چند تا بچه دارند، اجاره میدهد بلکه حتی بیشتر مراعات حال این خانوادهها را میکند. او هرسال موقع سررسید قرارداد، پول پیش و اجاره را بر اساس جهش قیمت بازار تعیین نمیکند بلکه قیمت بر این اساس تعیین میشود که مستأجرش چقدر توان پرداخت دارد. ایشان امسال هم به همان رویه قبل عمل کرد و با اینکه، همسرش بیمار بود و هزینههای بیمارستان حسابی خانواده آنها را تحتفشار گذاشته بود، اجاره و قیمت پول پیش را به مبلغ همان سال قبل تعیین کرد.به سراغ این صاحبخانه میرویم و درباره دلایل این کارش با او صحبت میکنیم. «آقای رضازاده» میگوید: «این روزها در شرایط سختی که همه ما داریم، اگر به داد هم نرسیم و در گرفتاریها و سختیها به هم رحم نکنیم، چطور از خدا توقع داشته باشیم در روزهای سختی و گرفتاریمان، به ما رحم کند. من به این فکر میکنم که خودم هم دارم این شرایط سخت را میگذرانم و میتوانم بخشی از فرهنگی باشم که هرکدام شرایط را برای هم آسانتر میکنیم. وقتی این فرهنگ جا بیفتد، حتماً خیر و برکتش شامل خود من هم میشود.»
به هم رحم کنیم تا خدا هم رحمش بیاید
او میگوید در کنار همه اینها، برکات و گشایشهای زیادی در زندگیاش اتفاق افتاده و بدون اغراق، هیچوقت هیچ گرهی در زندگیاش پیش نیامده که خدا بازش نکرده باشد.«خیلی وقتها گرفتارشدهام و به مبلغی پول نیاز داشتم و خدا از جایی که حتی فکرش را نمیکردم، برایم رسانده است؛ حتی مبالغ بسیار زیاد که یکی از نمونههایش موقعی بود که میخواستم برای دخترم جهیزیه بخرم. هرچه حساب و کتاب میکردم، نمیتوانستم پولی که لازم داشتم را تأمین کنم. خدا از این پول را جایی برایم تأمین کرد که هنوز هم در کارش ماندهام. اینها اتفاقات غیرطبیعی نیست؛ وعدههایی است که خدا داده و اگر باور داشته باشیم و بر اساس آن گره از زندگی و کار مردم باز کنیم، به چشم خودمان میبینیم.»
طرف معامله ما خداست، نه بنده خدا
خانم حسینزاده یکی دیگر از صاحبخانههایی است بهجای حساب و کتاب دو دوتا چهارتا، باورها و اعتقادات دیگری دارد. او یک واحد آپارتمان دارد که میگوید یادگار پدر و مادرش است و خیلی هم برایش عزیز است اما دقیقاً به همین خاطر به خانوادههایی اجاره میدهد که چند بچه دارند و وسعشان به هزینههای بالای رهن و اجاره نمیرسد. امسال مستأجرشان خانواده طلبهای است که 4 فرزند دارد و مادر خانواده، پنجمی را باردار است. خانم حسین زاده میگوید: «با دوستانم که در مورد اجاره خانهها صحبت میکردیم، دیدیم آنهایی که چند تا بچه دارند، هم طبیعتاً هزینههای زندگی برایشان بالاتر است و هم خیلیها به آنها خانه اجاره نمیدهند. به همین خاطر تصمیم گرفتیم اولویت را به همین خانوادهها بدهیم. وقتی این خانواده آمدند، به نظرمان رسید به جای اینکه حساب و کتاب دو دوتا چهارتا بکنیم، شرایط سختی که برای پیدا کردن خانه دارند را مدنظر قرار بدهیم و در اصل طرف معامله را خدا قرار دهیم و نه بندگان خدا را. بنابراین مبلغی که توان پرداختش را داشتند بهعنوان رهن در نظر گرفتیم و از مبلغ اجاره هم به ازای هر بچه، یک مقدار کم کردیم»
سلامتی پسرم را مدیون همین کار میدانم
خیلیها هستند که فکر میکنند برای اینکه به دیگران کمک کنند باید خیلی پولدار باشند اما خانم حسین زاده عقیده دیگری دارد:«ما یک سطح مالی معمولی مثل بقیه داریم و در زندگی خودمان هم مشکلات و گرفتاریهای زیادی هست اما اعتقاد داریم در این شرایط سخت اقتصادی و وضعیت بغرنجی که برای اجاره خانه وجود دارد، اگر گرهی از کار یک نفر بازکنیم حتماً خدا هم گرفتاریها و مشکلات ما را برطرف میکند. واقعاً هم همین اتفاق افتاد؛ ما یک مشکلی داشتیم که حدود یک سال درگیرش بودیم و هرچقدر هم برای آن هزینه کرده بودیم، حل نمیشد. اما چند ماه پیش موضوع به شکل معجزهآسایی حل شد و تنها دلیلی که برای آن به ذهنمان میرسید، همین بود که خدا به خاطر اینکه تلاش کردیم مراعات حال یکی از بندگانش را بکنیم، گره از کار ما باز کرد. در زندگی خیلی وقتها مشکلاتی به وجود میآید که با صرف هزینههای زیاد هم برطرف نمیشود؛ وقتی ما باخدا معامله میکنیم و با نعمتی که به ما بخشیده، گرهی از کار بندگانش باز میکنیم، خدا همان را واسطه حل مشکلمان میکند. من سلامتی پسرم را با وجود مشکلاتی که پیشآمده بود، مدیون همین ماجرا میدانم. اگر خداوند دوباره به من نعمت مادری کردن را داده، به خاطر دعاهای خیر مستأجرمان است»
خودمان را جای مستاجرها بگذاریم
درباره نگرانیهایی که عموم صاحبخانهها در خصوص آسیب رسیدن به خانه دارند از ایشان میپرسم و اینکه چطور با وجود این موضوع، تأکیدشان این است که خانه را به خانوادههای چند فرزند اجاره دهد؟ خانم حسین زاده به نکته قابل تأملی اشاره میکند:«خیلیها نگران خراب شدن خانه توسط بچههای کوچک مستأجر هستند. یا از سر و صدای بچههای کوچک اجتناب دارند. درست است که در شرایطی خاص مثل داشتن مریض در خانه یا هزینه خیلی بالای تعمیرات، این قبیل معذوریتها شاید منطقی باشد اما اول اینکه خیلی از این ترسها بیش از حد بزرگ شده است و در عمل واقعاً اینگونه نیست که مثلاً خانه آنچنان خراب شود که قابل تعمیر نباشد، دوما با یک تعامل و گفت و گوی منطقی با مستأجر، میتوان این مسئله را تا حد زیادی مدیریت کرد و درست نیست که از همان اول به خاطر اینکه خودمان را دردسر ندهیم، شرط بگذاریم که به بچهدارها خانه نمیدهیم. همه ما در زندگیمان گرفتاری و مشکل داریم و در مواقع اینچنینی باید خودمان را جای آن خانواده بگذاریم و به این فکر کنیم که در چنین شرایطی چقدر همهچیز برای ما سخت و سنگین میگذشت. به اینکه چقدر در گرفتاریهایمان نیاز داریم بقیه کمی شرایطمان را درک کنند و با ما راه بیایند.»
برکت پول، مهمتر از اندازه آن است
این روزها شرایط اقتصادی، زندگی را برای همه سخت کرده است. خانم حسینزاده نیز از این قاعده مستثنا نیست. اما میگوید همین شیوهای که برای اجاره دادن خانه در پیشگرفته، بیشترین کمک را به او کرده است:«من به برکت مال خیلی اعتقاد دارم و این برکت با همین معامله کردن با خدا به جای دو دوتا چهارتا کردن به مال آدم بخشیده میشود. من این را در زندگیمان خیلی دیدهام مخصوصاً این روزها که شرایط اقتصادی به همه ما فشار میآورد، من به چشم میبینم که باملاحظه حال مستأجرمان چقدر پول ما برکت پیدا کرده است.انصافاً نمیتوان این وضعیت سخت را منکر شد و از مردم انتظار داشت که فشارهای اقتصادی را نادیده بگیرند. صحبت من این است که برای کم شدن این فشارها با خدا معامله کنید و ببینید چطور خداوند چند برابر گره از گرفتاریهای مالی و غیرمالی شما باز میکند و خیر و برکت را به زندگیتان میبخشد. موضوع دیگر اینکه واقعاً گاهی باید به رابطه خودمان با خدایمان فکر کنیم و به این دقت کنیم که همه چیز دو دوتا چهارتای مادی نیست و حتی اگر در این دنیا به خاطر درک کردنِِ شرایط دیگران، خیر و برکت را در زندگیمان نبینیم (که قطعاً خواهیم دید)، آن دنیا صدها برابر رحمت خدا شامل حالمان میشود. متأسفانه ما گاهی آنقدر در حساب و کتابهای دنیا غرق میشویم که یادمان میرود خیلی از این موقعیتها فرصتی است تا خدا از طریق نعمتی که ما داده، گره از کار بندههایش باز کند و همان را بهانه دادن نعمتهای بیشتر به ما کند.»