تجارت گاز؛ تجارتی که مغفول مانده است

با توجه به افزایش تقاضای گاز و به تبع آن تجارت گاز در جهان از یکسو و توسعه صنعت LNG در جهان، سرعت تحولات بازار گاز از سال ۲۰۱۰ به شدت در حال افزایش است؛ تحولاتی که ایران از رقابت در آن عقب مانده است.
چهارشنبه، 27 آذر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تجارت گاز؛ تجارتی که مغفول مانده است
به گزارش راسخون به نقل از خبرگزاری تسنیم، گاز به عنوان انرژی پاک و ارزان، بیش‌ترین رشد مصرف را در آینده انرژی جهان به خود اختصاص داده و در سال 2040 در جایگاه اول انرژی مورد استفاده بشر بالاتر از نفت قرار خواهد گرفت. از آنجا که ایران دومین دارنده بزرگ ذخایر گاز طبیعی جهان است و سهم این منبع انرژی در سبد مصرف انرژی کشور نیز بیش از 70درصد است، در حال حاضر گاز اهمیت بسیار بالایی در حوزه انرژی کشور دارد.
در این شرایط علی رغم اینکه ایران دارای 18 درصد از ذخایر گاز جهان است؛ اما سهم صادرات گاز آن کمتر از 2 درصد است. این در حالی است که سهم روسیه با داشتن 18.5 درصد ذخایر گاز جهان، حدود 20 درصد است. اگرچه رویکرد کشور از گذشته تاکنون افزایش حجم صادرات و تجارت گاز بوده[1]؛ اما تا کنون نتوانسته است این موضوع را عملیاتی کند.
با توجه به افزایش تولید گاز کشور و محدود بودن رشد مصارف گاز (عمدتا به دلیل گازرسانی به اکثر مناطق کشور و همچنین جایگزینی سوخت عمده نیروگاه‌ها با گاز طبیعی) کشور در سال‌های آینده دارای مازاد گاز حدود 100 میلیارد مترمکعبی خواهد بود. از طرفی کشورهای منطقه (بجز ترکمنستان و آذربایجان) همگی دارای تقاضای رو به رشد گاز هستند، بطوریکه مطابق تحلیل تقاضای صورت گرفته، حدود 150 میلیارد مترمکعب تقاضای گاز در بازار کشورهای منطقه وجود دارد[2]. همچنین ترکمنستان و آذربایجان در سال‌های آینده دارای مازاد گاز خواهند بود.

تحلیل وضعیت تولید و مصارف داخلی و صادراتی این دو کشور نشان می‌دهد امکان واردات گاز از ترکمنستان و آذربایجان حداقل به میزان 50 میلیارد مترمکعب سالانه وجود دارد. علاوه بر این موارد شبکه خطوط لوله گسترده و همچنین امنیت موجود در ایران، موجب می‌شود کشورهای منطقه تمایل به تجارت گاز با ایران (به صورت ترانزیت، سواپ و خرید-فروش) داشته باشند. اگر به این موضوع، موقعیت استراتژیک ایران در جهان که بین دو بازار بزرگ اروپا و چین/هند و دو دارنده بزرگ گاز یعنی ترکمنستان و قطر قرار دارد اضافه شود؛ می‌توان موقعیت یک چهارراه گاز جهان را برای ایران متصور بود.

نکته دیگر آنست که پیک معکوس مصرف گاز ایران در مقابل بسیاری از بازارهای خود از جمله کشورهای حوزه خلیج فارس، پاکستان و عراق، فرصتی بسیار بی نظیر برای تجارت گاز به صورت فصلی در اختیار ایران قرار داده است که نه تنها مشکلی در زمستان برای کشور ایجاد نمی‌کند؛ بلکه موجب بهبود مصرف گاز در تابستان نیز می‌شود. همچنین دسترسی و نزدیکی میادین بزرگ گازی آن به دریاهای آزاد، امکان صادرات گاز به روش LNG را در اختیار کشور قرار می‌دهد.

اگر ایران تقاضای کشورهای منطقه را از طریق خط لوله تامین کند و طرح ایران LNG را نیز تکمیل و به بهره‌برداری برساند، می‌تواند سالانه 170 میلیارد مترمکعب گاز صادر کند که حدود 50 میلیارد مترمکعب از طریق واردات تامین می‌شود. در صورتی که قیمت متوسط گاز در قیمت‌های نفت 50 دلاری، برابر 20 سنت در نظر گرفته‌شود، تجارت گاز کشور، حدود 34 میلیارد دلار در سال خواهد شد که تقریبا معادل تجارت سالیانه نفت خام کشور (حاصل از صادرات 2 میلیون بشکه در روز) است. اگر فرض شود قراردادهای تجارت گاز کشور 30 ساله منعقد شوند، تجارت گاز عملا یک تجارت 1000 میلیارد دلاری برای کشور در طی 30 سال خواهد بود (در نفت 50 دلاری).

مزایای تجارت گاز:
تجارت گاز هم دارای مزایای اقتصادی و هم دارای مزایای ژئوپلتیکی-امنیتی برای کشور است:
  1. تنوع سبد درآمدهای انرژی کشور به منظور مقابله با ضربه پذیری ناشی از درآمدهای نفت (با توجه به تجربه صادرات گاز به ترکیه در دوران تحریم که تنها منبع قابل دسترس ارزی کشور بود)
  2. ایجاد زمینه تجارت دیگر کالاها با کشورهای منطقه و توسعه پیوندهای راهبردی اقتصادی با این کشورها
  3. سود خالص سالانه حدود 25 میلیارد دلار برای کشور به مدت 30 سال به صورت پایدار (به دلیل بلندمدت بودن قرارداد)
  4. وابسته کردن کشورهای طرف تجارت[3] به ایران و تقویت بنیه امنیت ملی کشور
  5. تحریم‌پذیری بسیار کمتر صادرات گاز به روش خط لوله نسبت به صادرات نفت خام
پی نوشت:
[1]  به عنوان مثال، مطابق بند 13 سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، "افزایش صادرات گاز" و "افزایش صادرات برق"، به عنوان یکی از ابزارهای اصلی مقابله با ضربه‌پذیری درآمد حاصل از صادرات نفت عنوان شده است. در بند 12 این سیاست‌ها، "توسعه پیوندهای راهبردی و گسترش همکاری و مشارکت با کشورهای منطقه و جهان بویژه همسایگان" و "استفاده از دیپلماسی در جهت حمایت از هدف‌های اقتصادی" اشاره شده است. همچنین هدف‌گذاری چشم انداز صنعت نفت ذیل چشم انداز 20 ساله کشور تا افق 1404، دست‌یابی به سهم 8-10% از تجارت گاز جهان است.

[2]  بازار منطقه شامل بازار جنوبی یعنی بازار کشورهای حوزه خلیج فارس (عمان، امارات و بحرین و کویت)، بازار غربی (عراق و ترکیه)، بازار شرقی (هند و پاکستان) و همچنین بازارهای کوچک دیگر (ارمنستان، گرجستان، افغانستان و سوریه) است.

[3]  لازم به ذکر است در تجارت گاز لزوما کشور واردکننده به کشور صادرکننده وابسته نمی‌شود. قدرت سیاسی کشورها و همچنین میزان سهم تجارت گاز از مصرف کلی کشور واردکننده عوامل تعیین کننده در میزان وابستگی هستند. در مورد واردات گاز ایران از آذربایجان و ترکمنستان، به دلیل قدرت سیاسی بیشتر ایران و بزرگ بودن بازار گاز کشور که منجر به کاهش سهم واردات در مصرف کلی کشور می‌شود؛ عملا کشورهای صادرکننده از جهت درآمدهای خود به ایران وابسته می‌شوند. مثال تاریخی این موضوع نیز واردات گاز روسیه از همین دو کشور در دهه 1990 و 2000 بوده است.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
اخبار مرتبط