کوروش احمدی در گفتگو با راسخون به سوالاتی در مورد جریانات منطقه پاسخ می دهد.

در تنشهای منطقه رفتار دیگر بازیگران منطقه چطور باید باشد؟

بازیگران دیگر منطقه ای مانند عربستان و امارات چه نتیجه گیری از این حوادث خواهند داشت؟ صحبت های تایید نشده حاکی از آن بود که طی یکی دو ماه گذشته تماس‌هایی بین ایران و عربستان و شاید امارات در جهت تخفیف تنش وجود داشته و در یک نوبت نخست وزیر عراق نیز به ماموریت دیپلماتیک سردار سلیمانی در این رابطه در سفرشان به عراق اشاره کرد.
دوشنبه، 23 دی 1398
تخمین زمان مطالعه:
نویسنده : زهرا ترابی
موارد بیشتر برای شما
در تنشهای منطقه رفتار دیگر بازیگران منطقه چطور باید باشد؟
باتوجه به ترور سردار سلیمانی، بدون مجوز از سنا مهمترین هدف شخص ترامپ از این ترور چی بود؟
آنچه که رسما اعلام شده این است که ترامپ از کشته شدن یک پیمان‌کار آمریکایی در پایگاه  K1 در نزدیکی کرکوک عصبانی شده و دستور حمله به 5 پایگاه کتائب حزب الله در عراق و سوریه را داده است. این حمله در 27 دسامبر منجر به شهادت 25 نفر از این گروه شد. این حمله در شرایطی انجام شد که گروه کتائب حزب الله مسئولیت این حمله را بر عهده نگرفته بود. ادعای بعدی تیم ترامپ این است که ترامپ مجددا از حمله به سفارت آمریکا در بغداد عصبانی شده و گروه های نزدیک به ایران را مسئول آن دانسته و به این خاطر گزینه هایی را از وزارت دفاع خواسته برای انجام اقدامی در پاسخ به این حادثه. همچنین گفته می‌شود که ترور سردار سلیمانی تندترین این گزینه ها بوده و تصور طراحان نظامی این بوده که ترامپ این گزینه را به خاطر عواقب وخیم آن رد خواهد کرد. اما با تعجب بسیار دیده اند که ترامپ بر این گزینه اصرار کرده است. این البته ظاهرا سیر اجرایی این تصمیم‌گیری است. اما در واقع می‌توان ریشه این تصمیم را در تحولات6-7 ماه گذشته نیز دید. برخی معتقدند که در آستانه انتخابات برخی از نزدیکان ترامپ و شاید بیش از همه پمپئو، وزیر خارجه، و پنس، معاون رئیس جمهور، او را تشویق کرده اند که دست به اقدامی برای جبران مافات بزند و مدعی شده اند که گویا او به علت عدم انجام اقدامی در قبال سرنگونی پهباد آمریکایی و حملاتی که به تاسیسات نفتی عربستان و برخی کشتی‌ها در دریایی عمان صورت گرفت، ضعیف ظاهر شده و گویا این امر موجب تضعیف موقعیت او در انتخابات پیش رو خواهد شد. شاید این را بتوان به عنوان یکی از دلایل سیاسی انتخاب گزینه ترور سردار سلیمانی در نظر گرفت.

ظاهرا دستور ترور سلیمانی از زمان ریاست بوش پسر روی میز بود، چرا بوش و اوباما دست به چنین کاری نزدند؟
طی روزهای گذشته و در بحث راجع به اقدام جنایتکارانه ترامپ کسانی از مقامات سابق آمریکا که با بوش و اوباما کار کرده اند مدعی بودند که ترور سردار اغلب به عنوان یک گزینه در قبال واکنش آمریکا به کشته شدن سربازانش در عراق در برابر آن دو رئیس جمهور قرار داشته است. اما آن دو هیچ گاه تمایلی به انتخاب این گزینه نداشته اند. اگر این اظهارات صحت داشته باشد علت آن هم البته روشن است. ترور یک مقام رسمی یک دولت عضو سازمان ملل در یک کشور ثالث هم اقدامی بسیار تحریک آمیز است و هم نقض آشکار حقوق بین الملل. و چنین اقدامی می تواند عواقب وخیمی داشته باشد و... شاید ملاحظاتی از این قبیل مانع اتخاذ تصمیمی بسیار احمقانه از سوی بوش و اوباما شده باشد. اما ترامپ که نه تجربه کار در یک ساختار اداری سیاسی را دارد و نه تجربه بین المللی، متاسفانه به نحوی ساده لوحانه چنین تصمیمی را گرفت.
 
قطعا ترامپ به فکر عواقب این کار بود آیا احتمال حمله ایران به پیگاه های نظامی خود را در عراق می‌داد؟
این سوال فرضی را مشکل می‌توان جواب داد. همان‌طور که در بالا گفتم ظاهرا تصور ترامپ این بوده که به بازسازی موقعیت خود در سیاست داخلی آمریکا نیاز دارد. اگر او به این دلیل به چنین تصمیمی رسیده باشد، با ویژگی‌هایی که در او سراغ داریم، ممکن است کمتر فکر عواقب این اقدام را کرده باشد. البته وجود دستیاران همفکر و تندررو مانند پمپئو، پنس و اسپر، وزیر دفاع، نیز در سوق دادن او به چنین جهتی را نباید دست کم گرفت.
 
شاهد حمله هوایی ایران به پایگاه نظامی عین الاسد در عراق بودیم این حمله چه پیامی دارد؟
پیام این حمله این است که ایران در قبال اقداماتی از نوع ترور یک فرمانده ارشدش ساکت نمی‌ماند. این واکنش قاعدتا باید موجب شود که ترامپ یا دیگر بد خواهان ما در اتخاذ تصمیماتی مشابه در آینده ناچار شوند که بیشتر فکر کنند. پیام دیگر این حمله این بود که ایران ضمن اینکه مصمم به واکنش به چنین تجاوزاتی است، اما می‌کوشد تا در چارچوب حقوق بین الملل عمل کند. اطلاع به دولت عراق که حمله در خاک آن کشور انجام شد و به نوعی دریافت مجوزی صریح یا تلویحی برای این اقدام و نیز تلاش برای رعایت قاعده تناسب که در حقوق بین الملل مهم است، نشان داد که ایران بر خلاف دولت ترامپ حساب شده و سنجیده کار می کند.
 
در تنشهای منطقه رفتار دیگر بازیگران منطقه چطور باید باشد؟

با توجه به حمله هوایی ایران آیا باز امکان دارد امریکا بخواهد تلافی کند؟
واکنش دولت ترامپ در سه‌شنبه شب و چهارشنبه صبح به وقت واشنگتن، از جمله سخنرانی ترامپ، نشان داد که پرونده این دور از تنش نظامی بین دو کشور را باید بسته شده تلقی کرد. روشن است که آمریکا از همان ساعت اولیه بعد از حمله به دو پایگاهش در عراق قبول کرده که در قبال حمله ساکت بماند و واکنشی نشان ندهد. به این ترتیب می توان قطعی دانست که امکان حملاتی از سوی آمریکا به ایران در واکنش به این حمله منتفی و سایه جنگ گسترده برطرف شده است. واقعا در دقایقی می‌شد احتمال داد که چنین امکانی وجود دارد و خطراتی متوجه ایران و منطقه است. اما باید خوشحال باشیم که بحمدالله به خیر گذشت. بسیاری از خیرخواهان طی یکی دو سال گذشته همواره هشدار داده بودند که اگرچه طرفین تصمیم به جنگ ندارند، اما در یک محیط پرتنش، امکان اشتباه محاسبه و برخورد ناشی از تصادف را نباید از نظر دور داشت. آنچه که گذشت در واقع یک مورد خطرناک ناشی از اشتباه محاسبه بود. بی شک، ضروری است که هر دو طرف از این پس این تجربه را همواره مد نظر داشته باشند.
 
خروج امریکا از عراق چطور ارزیابی می کنید؟
خروج آمریکا از عراق امر بسیار پیچیده ای است و معلوم نیست به آسانی محقق شود. البته وجود یک قطعنامه مصوب مجلس عراق در 5 ژانویه زمینه خوبی برای این منظور ایجاد کرده است. ولی باید توجه داشت که این قطعنامه ظاهرا الزام آور نیست و به تصویب 170 یا 168 نماینده حاضر در مجلس عراق در آن تاریخ از تعداد کل 328 نماینده رسیده است. اکثریت بزرگ نمایندگان کرد و سنی مجلس در آن نشست شرکت نکردند که می‌تواند ناشی از مخالفت آنها با این قطعنامه باشد. البته موافقت کامل عادل عبدالمهدی که اکنون کفیل نخست وزیر است(چون در ماه نوامبر استعفا داده بود) وجه غیرالزام آور بودن قطعنامه برای دولت را بی اثر می‌کند و باید انتظار داشته باشیم که دولت موقت کنونی در جهت اجرای آن بکوشد.
 
سوال دیگری نیز که در سایه مخالفت احتمالی کردها و سنی‌ها در این رابطه مطرح است، این است که آیا کفیل نخست وزیر به لحاظ قانون اساسی تا چه حد اختیار ورود موثر در این قضیه را دارد. مسئله دیگر این است که حضور آمریکا در عراق حاصل یک موافقتنامه بین دو کشور است و خروج آمریکا و شرایط آن ظاهرا باید بین دو طرف مورد مذاکره قرار گیرد و پس از موافقت و قطعیت یافتن خروج، آمریکا یک سال برای تکمیل خروج فرصت خواهد داشت. در چنین شرایطی اگر آمریکا مایل به خروج نباشد که ظاهرا با توجه به اعلام مایک اسپر نیست، می تواند با توجه به امکاناتی که دارد مانند حمایت کردها و سنی‌ها مشکلاتی ایجاد کند. آمریکا ممکن است که همچنین تصور کند که با بر طرف شدن شرایط احساسی ناشی از ترورهایی که انجام داده شرایط برای چانه زنی قدری تفاوت کند. احتمال دیگر که مورد توجه است، به ویژه با توجه به سفر رئیس اقلیم کردستان به واشنگتن در آینده نزدیک، انتقال نیروهای آمریکایی به اقلیم کردستان است که البته این بحث‌های خاص خود را دارد. در هر حال این موضوع ساده ای نیست. اما ایران می تواند با بسیج امکانات دیپلماتیک و مردمی و فرهنگی که در عراق دارد، به سیر مثبت این روند کمک شایانی بکند.
 
باتوجه به اتفاقات اخیر تحولات منطقه به چه سمتی خواهد  رفت؟
واقعا می توان اتفاقاتی که طی این دو هفته گذشته در عراق افتاد را یک نقطه عطف در منطقه به شمار آورد. نحوه برخورد توام با احتیاط ترامپ طی 7 ماه گذشته در این دو هفته تغییر کرد و به تبع آن ایران و آمریکا خیلی به یک برخورد بزرگ نظامی نزدیک شدند. اکنون طرفین باید بدانند که اشتباه محاسبه و تصادف واقعا می‌تواند خطرناک باشد و در آینده این امر را در برنامه های خود مدنظر داشته باشد. عدم حضور سردار سلیمانی در صحنه نیز فاکتور مهمی است، البته این امید وجود دارد که جانشین ایشان به خوبی خلاء را پر کند. ولی به هر حال هر جابجایی ممکن است برخی عوارض جنبی داشته باشد. نکته مهم دیگر این است که دیگر بازیگران منطقه ای مانند عربستان و امارات چه نتیجه گیری از این حوادث خواهند داشت. صحبت های تایید نشده حاکی از آن بود که طی یکی دو ماه گذشته تماس‌هایی بین ایران و عربستان و شاید امارات در جهت تخفیف تنش وجود داشته و در یک نوبت نخست وزیر عراق نیز به ماموریت دیپلماتیک سردار سلیمانی در این رابطه در سفرشان به عراق اشاره کرد. امید است که این حوادث تاثیر سوئی بر این روندها نداشته باشد و همسایگان ما از این رهگذر دچار سوءتعبیر و اشتباه محاسبه نشده باشند و اجازه دهند که تلاش های پیشین ادامه داشته باشد.
 
در تنشهای منطقه رفتار دیگر بازیگران منطقه چطور باید باشد؟

ارزیابی شما از حمایت برخی کشورهای اروپایی و عربی درباره ترور سردار سلیمانی چیست؟
من در این رابطه مطلب موثقی نشنیده ام و فکر نمی‌کنم که با توجه به این که برخی از کشورها نشان دادند و در واقع شکایت کردند که پیش از واقعه از این تصمیم کاخ سفید مطلع نبوده اند، بعید می دانم که به لحاظ عملیاتی کشوری اطلاع پیشینی از این حادثه داشته است.
 
ایران باید چه استراتژی تاکتیکی در منطقه پیدا کند؟
به باور من، ما باید بعد دیپلماتیک و فرهنگی و مردمی، سیاست منطقه ای و به طور کلی سیاست خارجی‌مان را تقویت کنیم. تقویت رابطه با دولت‌ها نیز بسیار مهم است که باید به آن و نیز تامین لوازم آن اهتمام داشته باشیم. ما برای پیگیری اهداف توسعه ملی در کشور نیاز به آرامش در سیاست خارجی داریم. هر چه بتوانیم سیاست خارجی را در جهت تامین این آرامش هدایت کنیم، اهداف توسعه ملی بیشتر و کم هزینه تر امکان تحقق خواهند یافت.
 
ارزیابی شما از گام پنجم چیست آیا این گام به منزله خروج رسمی ایران از برجام است؟
تحولات دو سه هفته اخیر همه چیز را حتی گام پنجم کاهش تعهدات برجامی را در سایه قرار داد. این نیز موضوع بسیار مهمی است. خوشبختانه به رغم اعلام رفع محدودیت های برجامی، اما ایران همچنان به کار با سازمان بین المللی انرژی اتمی پایبند است. به علاوه، گزارش این سازمان است که باید مشخص کند که آیا ایران در عمل تا چه حد از این محدودیت ها عدول کرده یا نکرده است. فکر می‌کنم که طرف‌های اروپایی به رغم برخی تهدیدهای ملایم طی روزهای اخیر همچنان منتظر گزارش آژانس خواهند ماند. نکته مهم دیگر در این رابطه این است که ایران هنوز از برجام خارج نشده، به این معنی که شروع عملی پابندی طرفهای اروپایی به مفاد برجام می تواند نقطه شروع بازگشت ایران به تعهدات برجامی اش باشد.
 
به نظر شما فشارهای ترامپ آیا به این منظور نبود که ایران از برجام خارج شود؟
ترامپ البته همیشه مایل بوده که اروپا نیز از برجام خارج شود و این توافقنامه بطور کامل فروبپاشد تا شاید آرزوی او به بازگشت تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران از طریق به کار افتادن مکانیسم ماشه محقق شود. اروپا تا کنون در این مورد مقاومت کرده و خوشبختانه برجام همچنان زنده است هر چند در سی‌سی‌یو. اما این که تحولات اخیر را بتوان در این رابطه نیز دانست، من بعید می دانم.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.