چرایی تکرار انتخابات در این برهه ریشه در ساختار انتخاباتی و شرایط خاص سیاسی کنونی دارد. در ادامه سعی داریم بسیار مختصر شیوه انتخابات در اسرائیل و همچنین پیشبینیهای انجام شده از انتخابات پیش رو را بررسی نمائیم:
حوزه انتخاباتی یکپارچه برای کل سرزمینهای اشغالی
برخلاف آنچه انتخابات برای تشکیل ۱۲۰ کرسی پارلمان برگزار میشود. اما تمامی سرزمینهای اشغالی یک حوزه انتخاباتی است. انتخابات کنست در سرزمینهای اشغالی بهصورت یک حوزه با ۱۲۰کرسی برگزار میشود. یعنی کل سرزمینهای اشغالی یک حوزه انتخاباتی است و تقسیمبندی در حوزهها برخلاف پیشنهادها و انتقادهای مختلف در دورههای گذشته کنست، تاکنون اتفاق نیافته است. دلیل این مسئله هم ریشه در شکلگیری نامشروع اسرائیل دارد. هنگامیکه اسرائیل اعلام موجودیت کرد، از آنجایی که آرزویش سیطره بر «اسرائیل بزرگ» از نیل تا فرات بود و آن زمان بر بخشهای زیادی از کرانه سیطره نداشت اعلام شد کل اسرائیل یک حوزه انتخاباتی است!
رأیدهندگان راهی جز انتخاب یک لیست ندارند
شیوه کاندیداتوری افراد در انتخابات به این شرح است که در صورتی حزبی قبلاً در انتخابات شرکت کرده باشد، یک لیست دلخواه از ۱ تا ۱۲۰ نفره (تعداد کرسیهای پارلمان) به کمیته انتخابات معرفی میکند. تعداد افراد لیست لزومی ندارد ۱۲۰ نفر باشد و اکنون با توجه به واقعیت آرا، احزاب بزرگ حدود ۶۰ نفر را در لیست قرار میدهند. در صورتی که لیستی در سابقهی رقابتها ثبتنشده باشد، با جمعآوری ۲۵۰۰ امضا از میان واجدین شرایط رأیدهندگان، میتواند یک لیست با تعداد دلخواه در انتخابات شرکت کند.
شیوه رأی دادن به این ۱۲۰ صندلی نیز به صورت کاملاً لیستی و نه فردی است. هر شهروند اسرائیلی تنها میتواند به یک لیست معرفیشده در انتخابات رأی دهد و حق انتخاب فرد، یا افرادی خارج از یک لیست و حذف چند نفر در لیست واحد را ندارد. رأیدهندگان در سراسر سرزمینهای رژیم صهیونیستی، با انتخاب تنها یک لیست از میان لیستهای معرفی شده از سوی کمیته انتخابات، کنست جدید را رقم میزنند. به فرض مثال حزب A با کسب ۲۵ درصد آرا، صاحب یکچهارم صندلیهای کنست میشود. لذا تنها ۳۰ نفر نخست لیست معرفی شده از سوی حزب A وارد پارلمان میشوند. این شیوه و ساختار رأیگیری آسیبهای زیادی بر اساس اصول دموکراسی دارد که در ادامه بررسی میکنیم:
ساختار دیکتاتور ساز است!
رأیدهندگان در ساختار انتخاباتی رژیم صهیونیستی در حقیقت به چند دلیل، حق انتخاب به معنی دموکراسی ندارد. نخست آنان تنها حق رأی به لیست دارند، لیستی که ممکن است مثل حزب اسرائیل خانه ما تنها ۳۰ نفر را معرفی نموده باشد و لذا رأیدهنده به این حزب از تأثیرگذاری بر ۹۰ کرسی دیگر عملاً محروم خواهد بود. همچنین ممکن است رأیدهنده برخی از افراد درون لیست ۳۰ نفری انتخابی خویش را نپسندد و یا افرادی خارج از آن لیست را لایق رأی خویش بداند، راهحلی برای حذف یا افزودن آنان به لیست خود ندارد. رأیدهندگان در سرزمینهای اشغالی در صورتی که چندین نفر بالای یک لیست را مناسب برای کنست ندادند، اما در کلیت آن حزب را برتر از دیگر رقیبان تشخیص دهند هیچ چارهای جز راهی کردن آنان به کنست ندارند که این موضوع همواره مورد انتقاد قرار گرفته است.
این نظام انتخاباتی در مواقعی بیشتر مورد سؤال قرار خواهد گرفت که در صورتی که حزب رأی دهنده کمتر از ۳٫۲۵ درصد رأی بیاورد، رأی او وارد سبد حزبهای برتر انتخابات خواهد شد. دومین دلیلی که دموکراسی را در نظام انتخاباتی رژیم صهیونیستی زیر سؤال میبرد، شیوه لیست بندی است. لیستها در حالی بسته میشوند که تنها نفرات اولیه برحسب آرا وارد کنست خواهند شد. لذا در احزاب بزرگ، افراد اولیه لیست، حتی با امکان کاهش محبوبیت و مقبولیت، قطعاً وارد پارلمان خواهند شد. لذا برای ورود به کنست، آنچه حائز اهمیت است، قرار گرفتن در بالای لیست است.
یکی از چالشها در زیر سؤال رفتن دموکراسی، به وجود آمدن دیکتاتوری حزبی است. افراد سعی میکنند با کسب راهکارهایی در بالای لیست قرار بگیرند تا امکان ورود به کنست را داشته باشند. لذا افراد برای قرار گرفتن در لیست، امتیازات زیادی به سر لیست یا شخصیتهای برتر یک حزب میدهند و این باعث میشود وابستگی افراد به رئیس حزب بسیار افزایش یابد.
این شیوه انتخاب موجب میشود که ساختار قدرت و چرخش آن در دست احزاب بزرگ و تصمیم گیران آن باشد؛ زیرا فردی هرچند با مقبولیت بالا در میان رأیدهندگان در بالای لیست یک حزب قرار بگیرد، مجبور است تابع تصمیمات حزبی و ساختار آن حزب خصوصاً رهبر آن باشد، یا آنکه در صورت ارائه لیست جداگانه و ورود به کنست، آنجا هم قدرت در دستان احزاب بزرگ خواهد بود و احزاب با صندلی کم قدرتی ندارد.
انتخاب نخستوزیر و وزرا در قدرت لیست با بیشترین صندلی خواهد بود نه احزاب کوچک. همچنین در صورتی که نخستوزیر از میان اعضای کنست وزیر برای کابینه انتخاب نماید، آنان از کنست انصراف میدهند و به افراد دیگر حزب خودشان اجازه میدهند تا صاحب کرسی آنها شوند. نتانیاهو از طرفداران این قانون است. این قانون دیکتاتوری حزبی را افزایش خواهد داد. ضمن آنکه طبق قانون کنست، رسمیت یافتن جلسات حد نصاب ندارد، شرکت نکردن یا ترک جلسه به عنوان اعتراض تأثیری بر اهداف احزاب یا ائتلاف اکثریت ندارد.
از آنجا که پس از انتخابات کنست حزب و یا ائتلافی که اکثریت را شامل شوند، میتوانند نخستوزیر و کابینه را تشکیل دهند، عملاً شخص برتر حزب نخست، بر قدرت چنبره خواهد زد؛ زیرا نخستوزیر انتخابی پس از نشستن بر کرسی قدرت، از آنجا که اکثریت کنست از حزب او میباشند، در اتخاذ سیاستهای خویش، تغییر وزرا و… بسیار آزاد خواهد بود. در صورتی که افرادی با رویه نخستوزیر همحزبشان مخالف باشند، مطمئن خواهند بود در انتخابات آتی در بالای لیست آن حزب قرار نخواهند گرفت و احتمالاً کرسی خود را از دست خواهند داد. نتانیاهو طبق همین چارچوب بهجای آنکه به کنست پاسخگو باشد، پس از تشدید اختلافاتش با کنست قبل، با انحلال کابینه و کنست، انتخابات زودهنگام را برگزار نمود.
نتایج چه میگوید؟
نظرسنجی شبکه13 اسرائیل نشان دهنده این مسئله است که تاکنون نه راستگرایان به رهبری نتانیاهو و نه چپگرایان به رهبری گانتز قادر به تشکیل ائتلاف نخواهند بود؛ اما برخلاف ماه گذشته راستگرایان حدود 4 صندلی افزایش رأی داشتهاند و از رقیب خود سبقتگرفتهاند. دلیل این مسئله را میتوان برگ برندهای دانست که نتانیاهو ماه اخیر رونمایی کرده است. معامله قرن، ماجراجویی در منطقه و ترور سردار سلیمانی و... بخشی از برگ بندههای نتانیاهو در انتخابات نزد افکار عمومی اسرائیلیهاست.
دو نمودار زیر به ترتیب آرای پیشبینیشده از نظرسنجی بر اساس ائتلافی راستگرایان(56) و چپگرایان(50) را نشان میدهد. گفتنی است 14 کرسی از آن لیست متحد اعراب اسرائیلی است که احتمالاً با هیچ جریان چپ و راست ائتلاف نخواهند کرد.