ضرورت حفظ نظام جمهوری اسلامی
با تأمل در این عبارت کوتاه حضرت امام خمینی(ره) که فرمودند: «حفظ جمهوری اسلامی اوجب واجبات است»، این نتیجه به دست میآید که حفظ نظام اسلامی، کاری بس سخت و دشوار خواهد بود. این عبارت دارای معانی زیر است:۱ـ جمهوری اسلامی دارای دشمنان سرسخت است؛
۲ـ دشمنان برای نابودی جمهوری اسلامی از هیچ کوششی دریغ نخواهند کرد؛
۳ـ وظیفه همه مؤمنان حفاظت از جمهوری اسلامی است؛
۴ـ حفاظت از جمهوری اسلامی بزرگترین تکلیف الهی در عصر حاضر است.
دلیل این دشمنیها هم بسیار روشن است؛ جمهوری اسلامی به عنوان نظامی دینی با محوریت ولایت فقیه، به دنبال تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی است. مهمترین آرمان انقلاب اسلامی برپایی بنای عظیم تمدن نوین اسلامی است؛ بدیهی است که تمام طاغوتهای زمان، اعم از شیاطین جن و انس، قدرتهای ظالم و ستمگر، دولتهای مرتجع و مستبد، گروهها، جریانها و افراد دنیاگرا و منفعتطلب، همگی در زمره دشمنانی هستند که هر کدام به شکلی، به دنبال ضربه زدن و نابودی جمهوری اسلامی هستند.
استکبار جهانی در عصر حاضر با محوریت آمریکای جهانخوار، با دلایل خاص خود با جمهوری اسلامی دشمنی میکند. جریانهای ضد انقلاب و مخالفان این نظام اسلامی هم، هر کدام برای دشمنی خود دلیلی را مطرح میکنند؛ اما در این میان گروهها و افرادی هم هستند که روحیه عافیتطلبی، دنیاگرایی، اشرافیگری و منفعتطلبی آنان، بلای جان نظام جمهوری اسلامی میشود. خطر این گروه سوم، چه بسا از دو گروه دیگر بهمراتب بیشتر باشد؛ بهویژه وقتی این قبیل افراد، به مناصب حکومتی در سطوح بالا دست پیدا کنند.
اهمیت و ضرورت شناخت تهدیدات
وقتی نظام سیاسی مستقر در ایران با ماهیت دینی و اسلامی، مجموعهای از دشمنان رنگارنگ را اطراف خود دارد، شناخت تهدیدات و خطراتی که از ناحیه این دشمنان متوجه نظام اسلامی میشود، ضرورتی اجتنابناپذیر است. تجربه چهلساله انقلاب اسلامی در گام اول نشان داد دشمنان برای نابود کردن این انقلاب و نظام سیاسی برآمده از آن بر اساس فقه سیاسی اسلام، به هر نوع اقدام ممکن و متصور برای رسیدن به اهداف شوم خود متوسل میشوند. بیثباتسازی، ترور، بمبگذاری، کودتا، غائله تجزیهطلبی، جنگ و تجاوز سرزمینی، جنگ اقتصادی، تهاجم فرهنگی و... نمونههای تجربهشده در ایران پس از انقلاب اسلامی است.وقتی آمریکاییها در سالهای اخیر از وجود «همه گزینههای روی میز» سخن میگفتند، عدهای تصور میکردند آمریکاییها قصد حمله نظامی دارند؛ اما معنای دقیق این عبارت آن است که دشمن تلاش میکند از همه ابزارها، شیوهها و روشها برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی استفاده کند. در چنین شرایطی، شناخت ماهیت تهدید، ابزارها، شیوهها، روشها، سیاستها، راهبردها حتی تاکتیکهای دشمنان برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود. اکنون جمهوری اسلامی در نبردی همهجانبه با جبهه استکبار قرار دارد؛ مختصات این نبرد همهجانبه و نقطه کانونی این نبرد باید بهدرستی شناخته شود.
فروپاشی درونی در کانون توطئهها
پس از جنگ هشتساله و سپری شدن دهه اول انقلاب اسلامی، دشمنان به این جمعبندی رسیدند که باید جمهوری اسلامی را با فشارهای بیرونی، از درون متلاشی کرد. پیشفرض اصلی این جمعبندی دشمنان، آن است که یک نظام مردمپایه مادامی که از حمایت گسترده و همهجانبه مردمش برخوردار باشد، شکستناپذیر خواهد بود؛ بنابراین جبهه استکبار، از آمریکا گرفته تا ایادی و عوامل داخلیاش، به جداسازی مردم از نظام اسلامی در تمام نقشهها، طرحها و برنامههای خود علیه جمهوری اسلامی توجه داشتهاند؛ به عبارتی، آنان طرحها و اقداماتی را علیه جمهوری اسلامی در اولویت قرار میدادند که منتهی به جداسازی مردم از نظام دینی و محوریت نظام، یعنی ولایت شود.جایگاه جنگ شناختی
ماهیت نظام اسلامی، ماهیتی مردممحور با رویکرد عدالتگستری و فسادستیزی است. مردمی که نظام سیاسی خود را خدمتگزار خویش بدانند و در اجرای عدالت و مبارزه با فساد مصمم ارزیابی کنند، تا پای جان از این نظام دفاع میکنند و هرگز اجازه نمیدهند دشمنان بر چنین نظامی غلبه کنند. در سالهای گذشته، دشمنان تلاش کردند از طریق نفوذ، زمینههای بیاعتبار کردن نظام نزد مردم را فراهم کنند. عناصر دنیاگرا و دارای خلق و خوی اشرافی، بهترین کسانی بودند که میتوانستند به دشمن در پیادهسازی این توطئه کمک کنند. اگر زمانی صدام حسین معدوم به ابزار جبهه استکبار برای شکست انقلاب اسلامی تبدیل شد، امروز عناصری در داخل کشور به ابزارهای مهم دشمن تبدیل میشوند؛ این عناصر و ابزارها، شیوهها و روشهای آنان را باید شناخت؛ آنها خواسته یا ناخواسته، با عملکردهای خود به دشمن در جنگ شناختی علیه جمهوری اسلامی کمک میکنند.زم ، طبری و جنگ شناختی
در جنگ شناختی، دشمن تلاش میکند نظام سیاسی مردمپایه و عدالتگرای جمهوری اسلامی را نظامی فاسد و ضدمردمی معرفی کند. در سالهای گذشته، هدف کانونی و راهبردی دشمن از به راه انداختن جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی، پدیدار کردن چنین نگاهی در مردم ایران نسبت به جمهوری اسلامی بود. بسیار روشن است هرگاه مردمی نسبت به نظام سیاسی مستقر در کشور خود، دارای چنین نگاهی باشند، نه تنها دیگر از آن حمایت نخواهند کرد، بلکه به مقابله با آن رو خواهند آورد. روحالله زم با راهاندازی کانال «آمدنیوز» رسالت اصلیاش را جداسازی مردم از نظام اسلامی قرار داد؛ البته این فرد به دلایلی، منتخب سرویسهای جاسوسی فعال در جبهه استکبار برای ایفای چنین نقشی بود. اگر زمانی صدام حسین منتخب جبهه استکبار برای جنگ سخت علیه جمهوری اسلامی بود، در دهه چهارم انقلاب هم افرادی مانند روحالله زم، منتخب جبهه استکبار برای جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی بودند.پیشنیاز موفق شدن کانالهایی مانند «آمدنیوز» در بیاعتماد کردن مردم نسبت به نظام، وجود فساد و عناصر فاسد در لایههایی از دستگاههای نظام بود؛ افرادی مانند طبری با آن پرونده سنگین اتهامات و به عنوان یک مقام مسئول در سطوح بالای دستگاه قضا، این نیاز را تأمین میکردند. مردم از یک طرف پارهای از فسادها، تبعیضها و بیعدالتیها را به چشم میدیدند، از طرفی هم شبکههای ماهوارهای و کانالهایی چون آمدنیوز در جنگ شناختی تلاش میکردند این فسادها را سیستمی معرفی کنند تا مردم نسبت به اصل نظام و کلیت آن بیاعتماد شوند؛ در چنین فضا و شرایطی زم و طبری هر کدام به مثابه یک لبه قیچی در اختیار دشمن علیه نظام اسلامی عمل میکنند.