به گزارش راسخون، حجت الاسلام محمد وکیلی در یاداشتی به مناسبت آغاز دوره هشتم مدیریت حوزه کارنامه مدیریت حوزههای علمیه با عنوان"اقدامات مدیریتی آیتالله اعرافی در راستای تحول در حوزه" در دوره هفتم پرداخته است.
تحولات دنیای معاصر به ویژه پس از انقلاب اسلامی چنان شدت گرفته که نوسازی نهادهای فرهنگی را اجتنابناپذیر کرده است. از همین رو حوزه علمیه در فرایندهای اصلاحی و ارتقای خود در دوره هفتم مدیریت که از سال 1395 و با مدیریت آیتالله اعرافی آغاز گردید، روزآمدسازیِ سیاستها، برنامهها، نظامنامهها و ساختارها در اولویت قرار داد.
مهمترین دستاورد این رویکرد را میتوان تدوین و نهاییسازی اسناد و برنامههای راهبردی حوزه علمیه دانست. مهمترین و ابتداییترین بخش تحول و نوسازی یک سازمان، اسناد بالادستی و راهبردی آن سازمان هستند که مسیر حرکت سازمان را معین کرده و ریلگذاری هرگونه حرکتی را فراهم میآورد. در این راستا در این دوره، مجموعه اسناد و برنامههای راهبردی مرکز مدیریت تدوین و نهایی گردید و علاوه بر آن بیش از صد طرح راهبردی نیز برای تحقق آن اسناد، تدوین و عملیاتی گردیده است.
از جمله مهمترین این اسناد میتوان به سند چشمانداز، نظامهای جامع، منشور حوزههای علمیه، سند آمایش، برنامه پنجساله حوزههای علمیه، طرح کارویژههای روحانیت، درختواره رشتههای تخصصی حوزوی، و بیش از صد طرح و سند دیگر اشاره کرد که با بهرهگیری از ظرفیت مشاورهای اساتید حوزه و بر اساس دغدغهها و رهنمودهای مقام معظم رهبری و مراجع عظام تقلید تدوین شدهاند.
علاوه بر تدوین و نهایی سازی اسناد زیرساختی، از مهمترین ویژگیهای این دوره میتوان به ارتقای سطح گفتمانی، ارتقای سطح کنشگری حوزههای علمیه و تأکید بر کاستیها و ضعفها اشاره کرد:
1⃣ ارتقای گفتمانی:
زیرساخت نظری و تئوریک همه تحولات، ارائه الگوی گفتمانی از نقش و جایگاه حوزه به عنوان تجسم میراث معنوی مکتب اهل بیت در دنیای معاصر است که این امر نیازمند فهم و درک مشترک از عوامل و متغیرهای اصلی ضمن در نظر داشتن اصالتها و سنتها و استقبال از نوآوری، تغییر روشها و رویکردها میباشد. دستیابی به چنین گفتمانی پایه اصلی برنامهها و اقدامات تحولی است و همین الگوست که نقش و ضریب اولویت برنامهها و اقدامات پسینی را تعیین میکند.
2⃣ ارتقای سطح کنشگری حوزههای علمیه در سطح ملی و بین المللی:
با توجه به نقش و جایگاه بی بدیل حوزه های علمیه در نظام اسلامی و انتظارات و توقعاتی که از این نهاد وجود دارد، یکی از مهمترین ضرورتهایی که در بیانات مقام معظم رهبری نیز بارها بدان تصریح شده حضور حوزه های علمیه در میدان و ایفای نقش مثبت در حل مشکلات و معظلات ملی و فراملی بوده است که حوزه علمیه در دوره آیت الله اعرافی نشان داد در صورتی که زیر ساختهای لازم برای چنین مسئله فراهم گردد به خوبی قادر خواهد بود خود را در چنین نقش و جایگاهی تثبیت نماید.
3⃣ تأکید بر کاستیها و ضعفها:
علیرغم برخی نامهربانیها، مانعتراشیها و محدودیتهای شدید مالی، اقدامات وسیع و گستردهای در دوره چهارساله پیشین انجام شده که تفصیل آن در گزاراشات رسمی موجود است و جای قدردانی دارد؛ اما این به معنای انکار کاستیها و ضعفها در توانمندی نیروی انسانی، سازماندهی امور، قوانین، ساختارها و عصبیتهای سازمانی نیست. و از همین رو نیز در موارد متعددی این ضعفها و کاستیها از سوی مدیر محترم حوزههای علمیه مورد تأکید و تصریح قرار گرفته و وعده رفع آنها داده شده است. امید آن میرود که در دوره جدید مدیریت ایشان، با شناخت دقیق ریشهها و عوامل و دلائل این ضعفها، اقدامات لازم جهت رفع و اصلاح آنها فراهم آید.
با آغاز دوره هشتم مدیریت حوزههای علمیه و تمدید مدیریت آیتالله اعرافی در این دوره، مهمترین و اصلیترین هدف و مأموریت ایشان در این دوره را میتوان تحقق اهداف و عملیاتیسازی اسناد بالادستی تهیهشده در دوره قبل با اجرای طرحهای از پیشتدوینشده دانست. طرحها و اسنادی که هر چند تلاش و زحمات چندین ساله برای آنها کشیده شده است؛ اما در صورت فراهمنشدن زمینههای اجرا و تحقق، دردی از دردهای حوزه های علمیه درمان نخواهد کرد. مهمترین شرط تحقق چنین هدفی، داشتن تیمی منسجم، جوان، با انگیزه و مصمم است که شواهد حاکی از آن است که در انتصابات جدید مرکز مدیریت حوزههای علمیه، تا حدودی مدنظر قرار گرفته است.
در کنار شاخصهای فوق که سعی شده است مبنای انتخاب مدیران جدید باشد، رویکردهای جدیدی نیز در این دور از انتصابات مشهود است از جمله:
1⃣ گسترش دایره مشاوران:
با توجه به ضرورت جوانگرایی و استفاده از نیروهای با نشاط، خلّاق و ریسکپذیر -که از شاخصههای مورد تأکید مقام معظم رهبری نیز میباشد- لازم است که ضمن بکارگیری نیروهای جوان از دانش، تجربه، نکتهسنجی و توجه به مخاطرات مدیران باسابقه بهره جست و موجبات تعالی دستگاهها را فراهم آورد؛ از همین رو بهرهمندی از مشاورین در این دوره نیز با اعمال برخی اصلاحات و با جدیت و اهتمام بیشتری پیگیری شده است.
2⃣ استفاده حداکثری از ظرفیت دستیاران:
یکی از مشکلاتی که معمولاً سازمانهای بزرگ با آن مواجه هستند گرفتار آمدن در اشتغال به مأموریتهای بخشی است. در نتیجه معمولاً پروژههای چند بُعدی که بین معاونتها و مراکز مختلف تقسیم میگردد و باید با تقسیمکار و همافزایی عملیاتی شود، غالباً توفیق چندانی پیدا نمیکنند. یکی از ابتکاراتی که در این دوره از مدیریت لحاظ گردیده است پروژهمحوری و استفاده از ظرفیت دستیاران ویژه است. بدین بیان که دستیاران ویژه، متولیان هماهنگی، انتظامبخشی و پیگیری اجرای پروژههای بینبخشی هستند و در خدمت به معاونین و مدیران مراکز و در راستای مصوبات شورای عالی و شورای معاونین فرایند تحقق پروژههای اصلی حوزههای علمیه چون طرح آمایش، درختواره دانشی، فعالیتهای جهادی، آیندهپژوهی و مطالعات راهبردی و... را تا تحقق نهایی آن پیگیری میکنند.
3⃣ برنامهمحوری:
بدون تردید در کنار شناخت و اعتماد نسبت به همکاران و بدنه مدیریتی، یافتن نظام مسائل و اولویتهای عملیاتی در کنار تفاهم در گفتمان اجرایی، از مهمترین اصولی است که میتواند نقشه راه مدیران ارشد را سامان دهد. از همین رو در انتصابات این دوره، احکام صادره دارای دو پیوست ابلاغی و یک ضمیمه الحاقی بودهاند که در آن علاوه بر مشخص نمودن مسئولیت و مأموریت اصلی، برنامههای مورد انتظار جهت تحقق مأموریت ابلاغی نیز مشخص گردیده است.
به نظر میرسد آیتالله اعرافی با شناخت ناشی از سالها فعالیت علمی در حوزههای علمیه و تجربه چند دهه مدیریت در نهادها و سازمانهای بزرگ علمی، فرهنگی و بینالمللی و با عنایت به سابقه مدیریت چند ساله در حوزه علمیه و درک صحیح از منویات و رهنمودهای مقام معظم رهبری -و امیدواری مصرح ایشان به طرحها و برنامههای آیتالله اعرافی- و نیز حمایتهای پیدا و پنهان مراجع عظام تقلید، عزمی راسخ در تحقق آرمانهای حوزههای علمیه دارد، عزمی که طلیعه آن را در انتخاب مدیران جدید و برنامههای تحولی میتوان ردگیری کرد.
منبع: دغدغه های حوزوی