گفتگو با علیرضا زاکانی

مجلس انقلابی و نسبت آن با مشکل امروز کشور چیست؟

کشور در اجرای بیانیه گام دوم نیاز به یک تطهیر دارد. نیاز به تکثیر نیروهای انقلابی دارد. کشور باید از کسانی که رقیب مکتب امام هستند پاکسازی شود، البته با انتخاب درست در انتخابات های آینده این مهم قابل تحقق...
سه‌شنبه، 30 دی 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مجلس انقلابی و نسبت آن با مشکل امروز کشور چیست؟
مجتبی محمدی: دکتر علیرضا زاکانی، رئیس مرکز پژوهش های مجلس یازدهم در بخش اول صحبت های خود که به سیاست های منطقه ای آمریکا و واکنش جمهوری اسلامی مربوط می شود گفت؛ در سال 1380 که حادثه برج های دوقلو اتفاق افتاد خاستگاه جهانی آمریکا معطوف به منطقه خاصی شد. غرب آسیا و شمال آفریقا را هدف خود تعریف کردند. قرار بود همه کشورهای این مناطق آمریکایی شوند به همین خاطر به کشورهایی چون افغانستان و عراق حمله شد. تنها کشوری که در مقابل خواست نامشروع آمریکا ایستادگی کرد ایران اسلامی بود. حتی روسیه و چین نتوانستند در مقابل آمریکایی ها ایستادگی کنند.

در ادامه این سیاست در سال 1385 رژیم جعلی اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرد. رایس، وزیر خارجه پیشین آمریکا گفته بود ما به دنبال خاورمیانه جدید هستیم. خاستگاه اصلی این اقدام تصرف لبنان،سوریه و عراق در نهایت ایران بود. اما این توطئه ناکام ماند. ایشان ادامه دادند، بعدها در سال 1387 سومین مرحله از توطئه آمریکایی ها با شروع جنگ غزه اتفاق افتاد که آنهم شکست خورد و محور مقاومت به پیروزی بزرگی رسید. 

مرحله چهارم از برنامه آمریکایی ها در منطقه با شیوه نوینی کلید خورد و آنهم این بود که در سند امنیت ملی 2011 آمریکا اوباما اعلام کرد پرونده شمال آفریقا و غرب آسیا را خواهد بست و به آسیای جنوب شرقی خواهد رفت و با چین مقابله خواهد کرد. به این معنی که یکی از ضعیف ترین حلقه های مقاومت مورد هجمه قرار خواهد گرفت که در ادامه سوریه انتخاب شد. با استفاده از اختلافات قومی و مذهبی این کار را کردند و تا حدود زیادی موفق بودند و 85 درصد از این کشور سقوط کرد.

اما اینجا با تدابیر خاص و ویژه رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی) تمام دسایس و نقشه ها ناکام ماند. طوری که هروقت از سید حسن نصرا.. درمورد علت موفقیت ایشان می پرسیدم و از ایشان تشکر میکردیم با بغض می گفتند، تمام موفقیت من بخاطر تبعیت از امام خامنه ای (مدظه العالی) است. ولی فرماندهی و سازماندهی این نبرد سخت شهید سلیمانی بودند. خودباوری مبتنی بر خدا و تبعیت از ولایت فقیه مشخصه بارز ایشان بود.

وی گفت؛ حاج قاسم در پایان مجلس نهم سخنرانی مبسوطی انجام دادن و در پایان اشاره داشتند که افغانستان، عراق، سوریه ... در همه این کشورها برنامه ها و سیاست های آمریکا به بن بست رسیده و همه این موارد را مدیون رهنمود های رهبر انقلاب هستیم. همه این تهدیدها به فرصت تبدیل شده است. این تهدید تشکیل به زنجیره ای شد که نطفه های مقاومت از کشمیر و پاکستان و افغانستان تا لبنان و سوریه را دربرگیرد. این موارد نشان داد می توان در مقابل دنیای کفر ایستادگی کرد و به پیروزی رسید.
 
بنابراین تنها عاملی که باعث شد منطقه و جهان توسط آمریکا بلعیده نشود انقلاب اسلامی و رهبری امام خامنه ای و فرماندهی میدانی حاج قاسم بوده است.
اگر بیشترین دشمنی ها را از آمریکایی ها و همراهانش میبینیم به این خاطر است که ضربات سختی از ایران در منطقه تحمل کردند. پمپئو وزیر خارجه آمریکا ادعا کرده ایران 16 میلیارد دلار در منطقه هزینه کرده و به تمام اهداف خود رسیده، بالفرض اگر این ادعا درست باشد یعنی در کل این سالها ایران به اندازه 4یا5 ماه از درآمدهای یکسال کشور هزینه کرده و به چنین موفقیت های بزرگی رسیده است.

این همان اراده و مکتبی است که ما باید پیرو آن باشیم، این همان مکتب حاج قاسم است. اتفاقا شهادت حاج قاسم باعث گسترش و نهادینه شدن این مکتب در بین مردم منطقه و جهان شده است. اما با این همه افتخارات در منطقه سوال و شبهه ای که پیش می آید این است که چرا در عرصه داخلی و اقتصاد انقدر مشکل داریم و مردم تحت فشار هستند؟! بخش دوم سخنرانی دکتر زاکانی به مساله لیبرال ها و تقسیم بندی آنها اختصاص یافت و در پایان به عملکرد و سیاست های مجلس جدید اشاره داشتند که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.

مشکل آنجاست که پس از انقلاب در عرصه سیاسی تحول بزرگی اتفاق افتاد اما در عرصه اقتصاد چنین دگرگونی نداشتیم. شاید یکی از اشتباهات ما در اوایل انقلاب همانطور که امام خمینی(ره) اشاره داشتند این بود که نباید به لیبرال ها اعتماد می کردیم. تا جایی که امام فرمودند اگر لیبرال ها می ماندند جز به تحویل انقلاب به کمتر از آن راضی نمی شدند. لیبرال ها یعنی کسانی که به خط امام و رهبری اعتقادی ندارند. گروه دوم کسانی هستند که نگاه اجتهادی و فقهی امام را قبول ندارند یا به نوعی مکتب امام و رهبری را قبول ندارند.

ممکن است نهضت آزادی باشند یا ممکن است انجمن حجتیه باشند که هر دو تلفیق دین و سیاست را قبول ندارند. گروه سوم رقبای مکتب امام هستند. گروه سوم در مقابل گروه چهارم که پیروان مکتب امام(ره) هستند قرار دارند. اما هردو گروه ادعای ظاهریشان پیروی از مکتب امام است.
 

اما تفاوت های جوهری باهم دارند. این تفاوت ها شامل 7 مورد می باشد.

اول اینکه پیروان مکتب امام، به سنت های الهی باور دارد. اما رقبای مکتب امام به این مورد توجه ندارد و محاسباتشان صرفا مادی و دنیوی است. رهبر معظم انقلاب فرمودند بروید مسئولی انتخاب کنید که سلامت اعتقادی داشته باشد. و معیار این سلامت اعتقادی باور به سنت های الهی است.
دوم اینکه پیرو مکتب امام جامعیت دین را قبول دارد. دین از گهواره تا گور را قبول دارد.
تفاوت سوم پیرو مکتب امام حفظ نظام را اوجب واجبات میدانند. تا انجاکه جان حضرت ولیعصر(عج) نیز برا چنین نظام مقدسی خواهد رفت.
تفاوت چهارم این است پیروان مکتب امام تبعیت از امام و رهبری را برای خود واجب میدانند. اما رقبای مکتب امام می گویند رهبری نظر تخصصی می دهند و ما هم نظر خودمان را داریم.
نکته پنجم اینکه پیروان مکتب امام مردم سالاری دینی را قبول دارند و به آن عمل می کنند. ولی رقبا این قضیه را قبول ندارند. لذا در سال 1379 که جمعی خدمت آقای هاشمی رسیدند، ایشان گفتند من یک فرقی با حضرت آقا دارم و آن این است که حداقل مردم در انتخابات شرکت کنند و ما آن کسی را که خودمان می پسندیم از صندوق آرا بیرون بکشیم. اما حضرت آقا می فرمایند همه شرکت کنند و آن کسی که از صندوق بیرون می آید با آن همکاری میکنیم. این دو نوع نگاه است. پیروان مکتب امام اعتقاد دارند مردم همه کارن و سالارن ولی در مقابل، رقبا می گویند ما قیم مردم هستیم.
نکته ششم ترجیح کوخ نشینان بر کاخ نشینان. نگاهی به زندگی رقبای مکتب امام بندازید متوجه خواهید شد.
نکته هفتم پیروان مکتب امام انقلاب اسلامی را زمینه ساز حکومت جهانی صاحب الزمان(عج) میدانند.
 
بنابراین وقتی به افرادی مانند، بازرگان و بنی صدر حداکثر ارفاق را داشته باشیم مخالف مکتب امام هستند و شهید بهشتی یا شهید رجایی پیرو مکتب امام. آقای موسوی با سابقه نخست وزیری، آقای هاشمی،خاتمی، احمدی نژاد با سابقه ریاست جمهوری آن هفت ویژگی را نداشتند. برای همین است این مشکلات را داریم. هیچ کدام از اشخاص بالا به مانند مقام معظم رهبری در دوران ریاست جمهوریشان ارتباط با مقام ولایت فقیه نداشتند. عمده پول و اقتصاد کشور در این 42 سال در اختیار این جریان فکری است.
 

مجلس انقلابی و نسبت آن با مشکل امروز کشور چیست؟

تقریبا 6 ماه است که مجلس تشکیل شده، 3ماه اول آن معمولا خرج خود مجلس می شود یعنی تشکیل شعب و کمیسیون ها ی تخصصی. البته این نکته را باید توجه داشت که دو سوم مجلس یازدهم جدید و تازه کار می باشند.
 
در سال 98 دولت با یک شعار تبلیغی که تحریم های آمریکا تاثیری ندارد فروش نفت را یک و نیم میلیون بشکه در نظر گرفتند که کاملا غیرواقع بینانه بود و آقای لاریجانی بر آن صحه گذاشتند. نتیجه آن کسری بودجه 127میلیارد تومانی بود. بعد از این کسری بزرگ، از صندوق ذخیره ارزی، فروش اوراق، بانک و...کمک گرفتند که نتیجه آن تورم افسارگسیخته ای شد که هنوز ادامه دارد.
 
برای سال 99 متنبه نشدند و فروش یک میلیون بشکه را در نظر گرفتند و دوباره همان شرایط سال 98 تکرار شد و 283هزار میلیارد کسری بودجه پیدا شد.  بودجه ای که اکنون دولت تحویل مجلس داده 350هزار میلیارد کسری بودجه دارد.

مجلس یازدهم برای رفع مشکلات کشور دو اقدام را سرلوحه کار خود قرار داده است. یک، خارج کردن اقتصاد از وضعیت بحرانی که وجود دارد. بحرانی به معنای همین کسری بودجه و تورمی که از پی آن می آید. هدف دوم اینکه تحولی در زمینه اجتماعی و فرهنگی انجام شود.
 
برای این دو هدف 5خط تلاش درنظر گرفته شده است. خط تلاش اول، کشور را به ثبات کشانده با این فرمول که جلوی کسری بودجه دولت گرفته شود و منابعی برای این کسری در نظر گرفته شود.  این کار بسیار سختی است. زیرا مبلغ کسری بسیار بالاست.

یک سوم بودجه رو هواست. در همین راستا مقام معظم رهبری نیز با اصلاح اساسی بودجه موافقت کردند و مجلس نیز با آن موافق است. اما تغییرات ساختاری و اساسی بودجه مغایر قانون است و شورای نگهبان آن را رد خواهد کرد. مجلس تا آنجا که امکان داشته باشد دست به جراحی بودجه خواهد زد و سیاست های انقباظی ممکن است مردم را کمی ناراضی کند و این نیاز دارد با مردم صحبت کنیم. زیرا این بودجه با این کسری فاجعه بار است.

خط دوم تلاش مجلس این است همین مقدار پول را درست تقسیم کنیم. 70درصد سپرده گذاری های داخل بانک ها فقط برای یک درصد جامعه می باشد. 90 درصد سپرده گذاری های داخل بانک برای 4درصد جامعه است. تبعیض و تفاوت در مصرف از جمله گوشت یک به 96 کیلو در سال برای پایین ترین مردم از نظر وضعیت اقتصادی با بالاترین آنهاست. شرایط جامعه شرایط حساسیست. شرایطی که رقبای مکتب امام بوجود آوردند. بنابراین سیاست این است که توزیع عادلانه ثروت انجام شود.

خط تلاش سوم مجلس این است که نیاز پایه مردم شناسایی و مرتفع شود. معیشت، مسکن، امنیت، سلامت و آمزش 5نیاز پایه مردم درنظر گرفته شده است. یارانه معیشتی در همین راستا است. لذا قانون برای اجرا نوشته می شود و اگر اجرا نشود جرم اداری دارد و دولت ملزم است اجرا کند. در مورد مسکن قانونی در دست اجراست که دولت را ملزم میکند سالانه یک میلیون واحد مسکن بسازد. مالیات بر خانه های خالی نمونه دیگر است.

خط چهارم مجلس یازدهم برخورد با فساد و تخلف دولت است. پتروشیمی باختر را با قیمت بسیار پایین واگذار کردند و با زد و بندهای بسیار پیچیده سود هنگفتی کردند که مبلغ آن بسیار چشمگیر است و آورده آن برای آنها 250هزار میلیارد تومان است و همین یک مورد کافیست تا مشکل اصلی کسری بودجه حل شود.
 
همین الان هم تلاش می کنند که برخی از نمایندگان مجلس را با خود همراه کنند. برخورد با سیاست های غلط دولت کار مجلس خواهد بود. خط تلاش پنج مجلس در جهت رفع تولید و صادرات است. ما در کشور کمبودی نداریم و 15کشور در اطراف ما قرار دارد. سال گذشته 1143میلیارد دلار واردات 15 کشور حاشیه ایران بوده است. سهم ایران فقط 23میلیارد دلار بوده است. همین امکانات(پتروشیمی) را به ترکیه برده و محصولات آن را به عراق صادر میکنند. دستانی نمیخواهد این کشور پیشرفت کند. سال 71 یک میلیارد و هفتصد میلیون دلار فرش صادر کردیم اما 4ماهه اول امسال فقط 15 میلیون دلار فرش صادر کردیم. و این از سیاست های غلط دولت نشات می گیرد.

در پایان عرض کنم که کشور ما بن بست ندارد. با اندکی تنفس جهش پیدا می کند. کشور در اجرای بیانیه گام دوم نیاز به یک تطهیر دارد. نیاز به تکثیر نیروهای انقلابی دارد. کشور باید از کسانی که رقیب مکتب امام هستند پاکسازی شود، البته با انتخاب درست در انتخابات های آینده این مهم قابل تحقق است.
 
منبع: سایت بصیرت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
اخبار مرتبط