این یک پدیده وارداتی است که از دل مناسبات طبیعی جامعه ایران برنخاسته و حتی ورود آن به کشور ما هم نه کاملا توسط مردم، بلکه توسط سیاستگذاران فرهنگی اتفاق افتاده است. خاستگاه اصلی چنین پدیدهای، جامعه آمریکاست؛ جامعهای که میتواند یک هنرپیشه درجه دوم مثل رونالد ریگان را رئیسجمهور کند یا حتی بدتر از آن یک مجری تاکشوی تلویزیونی را به این جایگاه برساند که در هنگام شیوع ویروس کرونا، مردم را به خوردن وایتکس دعوت کند و خیلیها هم به حرفش گوش دهند.
به چه کسی سلبریتی می گویند؟
سلبریتی به شخص یا اشخاصی میگویند که در زمینههای ورزشی، سینمایی، فرهنگی، هنر، سیاست، موسیقی و ... توسط قالب حداکثری از یک جامعه شناختهشده هستند. مثلاً میتوان از افلاطون و ارسطو تا هیتلر و ترامپ را سلبریتی دانست؛ چرا که تعداد بسیاری از مردم جهان با آنها آشنا هستند.سلبریتیها از نمایی کلان دو نوع هستند: ۱ـ سلبریتیهایی که تنها در داخل کشور خودشان شناخته میشوند (مانند یک بازیگر ایرانی) ۲ـ سلبریتیهایی که نه تنها در کشور خودشان، بلکه در تمام جهان شناخته شده هستند (مانند لئوناردو دیکاپریو).
با اختراع سینماتوگراف در سال ۱۸۹۵ و جان گرفتن واژهای به نام «سینما»، سلبریتیها هم کثرت پیدا کردند و با روی ریل افتادن سینما و توسعه هنر هفتم، این سلبریتیها هم روز به روز افزایش یافتند. در ایران هم، چنین شد. با ورود سینماتوگراف توسط مظفرالدین شاه و تأسیس سینما در کشور، این پدیده نوظهور باعث شد افرادی که «بازیگر» یا «actor» نامیده میشدند، روزبهروز افرایش پیدا کنند و به ستارگانی پرفروغ در میان مردم تبدیل شوند.
حال با گذشت بیش از ۱۲۰ سال از عمر سینما و افزایش روزافزون سلبریتیها به پدیده نوظهوری در این زمینه رسیدهایم. پدیدهای به نام سلبریتیسم. اما شاید بد نباشد که به معنای مشترکی از واژه سلبریتیسم برسیم.
سلبریتیسم چیست؟
«سلبریتیسم» به پدیدهای گفته میشود که به نوعی لایه دوم و پنهانی کلمه سلبریتی به حساب میآید. لایه پنهانی که چند سال است از ماهیت پنهانی خارج شده و معنای اصلی کلمه سلبریتی را هم تحتالشعاع قرار داده است. بیایید از این جای مطلب به سلبریتیها، هنرمند و سینماگر در نظر بگیریم.
متخصصان و کارشناسان، مبدا متفاوتی برای پدیده سلبریتیسم قائل هستند؛ اما میتوان، مبدا بروز پدیده سلبریتیسم را از زمانی دانست که آنها تلاش کردند پایشان را خارج از دایره تخصصی خود بگذارند و در متن و حاشیه اتفاقات غیر هنری حضور داشته باشند.
رسانهها نیز با حمایت از این هنرمندان و سلبریتیها و اعطای سخاوتمندانه القابی، چون «هنرمند مردمی» و «سلبریتی دغدغهمند» فضا را باز کردند تا آنها که پیش از این تنها در قاب سینما و تلویزیون دیده میشدند، وارد مسائلی غیر از حرفهشان شوند و در آن مسائل نیز صدایشان به عنوان یک نظریهپرداز، مصلح اجتماعی و نجاتدهنده مردمان تیرهبخت شنیده شود.
با فراگیر شدن شبکههای اجتماعی بهخصوص اینستاگرام و رشد صفحات شخصی، پدیده سلبریتیسم چند برابر شد و همین وسیله کوچک و ساده که در ابتدا بسیاری حتی نمیدانستند چطور میشود از آن استفاده کرد، بستری شد تا سلبریتیها، آزادانه و بدون کمترین محدودیتی درباره همه موضوعاتی که میخواهند، اظهار نظر کنند. این صفحات شخصی به آنها اجازه میداد که پابهپای احساسات هوادارانشان، در مسائلی غریب و بیگانه با حوزه تخصصی نیز به نظریهپردازی بپردازند و برای حتی یک سطر نوشته، هزاران کامنت تحسینبرانگیز دریافت کنند.
سلبریتیسم در یران
آیا در جامعهای مثل ایران با تاریخ و هنجارهای چندهزار ساله، میتوان امیدوار بود که استقبال از پدیدهای مثل سلبریتیسم پایدار بماند و مردم آن را پس نزنند؟ تجربه همین چند سال اخیر نشان داد که چنین نیست. سلبریتیها با دوپینگ اینستاگرام در ایران جایگاهی بالاتر از حد معقول و طبیعی خودشان کسب کردند. اینستاگرام یک نرمافزار تصویرمحور است و در مقایسه با نرمافزارهای متنمحور یا آنهایی که به هر حال در طراحیشان جایگاه مناسبی برای متن مکتوب در نظر گرفته شده، بهترین و مناسبترین قالب برای جامعه نمایشی است. اگر در ایران چنین وضعیتی نداشتیم که تقریبا بدون استثناء، تمام پلتفرمهای مجازی فیلتر باشند و فقط اینستاگرام باز باشد، قطعا تا این اندازه با پدیده سلبریتیسم مواجه نمیشدیم. سیاستگذاران فرهنگی از ابزارهای دیگری هم برای میدانبخشی به سلبریتیها استفاده کردند و در کل این جماعت با استفاده از یکسری رانتهای سیاستگذاری شده، اهمیتی صدچندان بیشتر از حد واقعی خودشان کسب کردند. با این حال بدنه جامعه ایران بعد از مدتی این عضو پیوند داده شده ناهمخوان را پس زد.
سلبریتیهای ایران مروج یک سبک زندگی اعیانی، نمایشی و غربگرا هستند و کارکرد ویژهای که توسط سیاستگذاران فرهنگی سالهای اخیر برای آنها طراحی شده، همین است. به هرحال مستند تروکاژ دغدغه درستی را پیدا کرده و به آن پرداخته است. نمیشود که اسم کودکمان را رستم بگذاریم و بعد، از اینکه صدایش کنیم بترسیم. این سلبریتیها بدون سیستم فرهنگی هنری ایران نخواهند توانست به چنین جایگاه و شهرتی برسند. آنها حتی برای ویزای EB۱، غیر از موضعگیری ساختارشکنانه علیه ایران، به جوایز جشنوارههایی مثل فجر یا جشن خانه سینما که در قالب ساختار رسمی کشور برگزار میشوند، احتیاج دارند و در ضمن، باید قراردادهای مالیشان را که در سینمای داخلی منعقد شده، ضمیمه پرونده کنند. اما به همان جشنواره فجر و به همان سیستمی که بسیاری از این فیلمها را ساخته و آنها بازی یا کارگردانیشان کردهاند، میتازند و بخش دیگری از پرونده را تکمیل میکنند.
سلبریتیها در اینستاگرام
افراد مشهوری که درگیر پدیده سلبریتیسم در اینستاگرام شدهاند، دو دستهاند. دسته اول هنرمندان درجه یکی هستند که دیگر نیازی به تبلیغ ندارند. اینگونه افراد سعی میکنند با نگاهی مغرورانه زندگی لاکچری خود را به تصویر بکشند و گهگاهی هم درباره موضوعاتی که از سوی دوستانشان پیشنهاد میشود، واکنش نشان دهند.دسته دوم هنرمندان درجه دو و سه هستند که تمام تلاششان را میکنند تا با پای نهادن در حوزه حاشیه، توجه تودههای مردم را به سمت خود جلب کنند. این دسته از افراد معمولاً درباره همه موضوعات اعم از سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... اظهار نظر میکنند و «میل به دیده شدن» در آنها کمنظیر و حتی افراطی است.
چرا اظهار نظر سلبریتیها مخاطرهآمیز است؟
برخی از سلبریتیها که درباره همه چیز اظهار نظر میکنند، وقتی مورد اعتراض قرار میگیرند، میگویند که «ما به عنوان یک شهروند عادی، حق اعتراض داریم». آیا این صحبت از منظر جامعهشناسی صحیح است؟از منظر علم جامعهشناسی این گفتمان مردود است. چرا که وقتی فردی در بین توده مردم از محبوبیت و جایگاهی برخوردار است، وقتی اظهار نظری میکند، از سوی توده مردم که او را دوست داشته و به او اعتماد دارند، این اظهار نظر مورد قبول واقع میشود.
همین موضوع باعث بروز التهابات گستردهای در کشور میشود. سؤال این است که آیا شخصی که در امور هنری تخصص و تجربه دارد، میتواند درباره فرهنگ، اقتصاد، سیاست، ورزش، مسائل اجتماعی و ... نیز نظر تخصصی بدهد؟
پاسخ این سؤال، منفی است. پس اگر نمیتواند نظر تخصصی از جانب خود ارائه دهد، باید یا در آن موضوع اظهار نظر نکند یا این که از منبع مطمئن یا متخصص آگاه کمک بگیرد. اگر به این نکته مهم توجه نشود و مخاطبان او گمان کنند که سلبریتی مورد علاقهشان در همه مسائل اظهار نظر و گاهی اظهار فضل میکند، پس از گذشت مدتی، نظراتش شنیده و خوانده نمیشود.
به یاد آورید داستان «چوپان دروغگو» را که بارها در ادبیات کشورمان آن را شنیدهاید. هنرمندی که امروز از یک نامزد انتخاباتی حمایت میکند و به دوستدارانش امید میدهد که با انتخاب او، کشور روی آرامش و آسایش به خود خواهد دید، اما تنها پس از چند ماه از انتخاب خود و توصیهاش به مردم عقبنشینی میکند، همانند چوپان دروغگویی است که بعد از مدتی نمیشود به او و پیشنهادهایش اطمینان کرد.
آسیبهای روانی پدیده سلبریتیسم در جامعه
محمد صابری مشاور روانشناس، اظهار داشت: در حال حاضر آنچه بیش از همه، تلخی روزهای سخت کرونا و فشار اقتصادی و دغدغه های معیشتی را در کشور بیشتر می کند تاثیر پنهان پدیده سلبریتیسم است که اگر به طور جدی به آن پرداخته نشود در بزنگاه های مختلف، هزینه سنگینی را بر جامعه تحمیل می کند.
وی تصریح کرد: از آنجایی که سلبریتی ها، از ابزارهای رسانه ای متنوعی برخوردارند کمتر اندیشمندی حاضر است به شکل جدی و علمی به آگاهی سازی در زمینه رفتارهای غلط و گاهی هنجارشکنی های آنها بپردازد و همین خلأ باعث شده تا برخی از سلبریتی ها عرصه را بی رقیب و خود را محق در هر اموری بپندارند.
نویسنده کتاب های تربیتی، ادامه داد: وقتی مردم به دلیل کرونا و یا مشکلات معیشتی تحت فشار روحی هستند و دامنه اضطراب، استرس و ترس از آینده در آنها بالا رفته، برخی از سلبریتی ها با نشان دادن زندگی لوکس و لاکچری، ظرف غذای خود در رستوران های مختلف، جشن تولدهای باشکوه و حتی حضور با بادیگارد در یک جشنواره درجه دو به نوعی نمک بر زخم می پاشند که همین امر باعث افزایش میزان خودتحقیری، ناراحتی و نارضایتی درونی افراد می شود، اگرچه ممکن است بسیاری از افراد دیگر عکس هایی را از سبک زندگی لوکس خود منتشر کنند ولی سلبریتی ها به دلیل دنبال کننده های میلیونی تاثیر مخربی را در جامعه خواهند گذاشت.
وی با بیان اینکه برای دیده شدن نباید مردم را به زندگی بدبین کرد، افزود: برخی از سلبریتی ها با انتشار عکس های تلخ از اتفاقات روزمره یک جامعه ۸۰ میلیونی تلاش می کنند بیش از پیش دیده شوند ولی این اقدام آنها موجب بدبینی و افزایش ناامیدی و یاس بیشتر در جامعه می شود.
صابری اضافه کرد: وقتی پدری به دلیل مشکلات اقتصادی نمی تواند نیازهای فرزندش را برآورده کند، یک سلبریتی با عکس گرفتن از سگ و یا گربه خود در یک ویلای لوکس و خطاب کردن حیوان به عنوان «پسر نازم» یا «دختر مهربانم» چه تاثیر مخرب و ویرانگری را در روح و روان نسل جدید می گذارد چرا که نوجوان، میزان خوشبختی و تفریح خود را از یک حیوان کمتر می بیند.
وی با بیان اینکه برای کاهش فشار روانی اجتماعی باید با پدیده «سلبریتیسم» مقابله کرد، افزود: گستره اظهارنظرهای غیر کارشناسانه سلبریتی ها باید محدودتر شود چراکه امروزه این افراد در صفحات مجازی خود تجویز دارو می کنند، در امور دستگاه قضای و احکام دادگاه ها کمپین به راه می اندازند، خطوط هوایی را تحریم می کنند، سگ گردانی را رواج می دهند، در محیط زیست، سیاست، ورزش و اقتصاد دخالت دارند و حتی در شرایط بحرانی به جای هلال احمر از مردم پول جمع آوری می کنند، موضوعی که نه تنها کمک کننده نیست بلکه به جرات باید اذعان داشت که روحیه و اعتماد به نفس جامعه را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.
صابری خاطر نشان کرد: پدیده «سلبریتیسم» این روزها به جای دستگاهای فرهنگی برای سبک زندگی و بینش مردم نظریه پردازی می کند، ذهن مردم را نسبت به آینده بدبین و با انتشار مطالب نسنجیده باعث افزایش پریشانی، تشویش، دلواپسی و بی تابی در جامعه می شود.
نقش رسانهها در پدیده سلبریتیسم
در بروز پدیده سلبریتیسم، رسانهها نقش بسزایی داشتهاند. رسانههایی که همواره در موضوعات مختلف از هنرمندان درخواست کردهاند درباره موضوعی خارج از حیطه توان و تخصص و تجربهشان سخن بگویند، بهوجودآورنده وضعیت نابسامان حال حاضر سلبریتیها و موقعیت اجتماعی آنها نزد افکار عمومی هستند.
اگر رسانهها با آگاهی کامل از مسائل مختلف، کمتر به پدیده سلبریتیسم دامن بزنند، شاید این موضوع هم با دانش بیشتر هنرمندان به بوته فراموشی سپرده شود و رفته رفته به حالت عادی بازگردد. نقشی که رسانهها در این بخش باید به آن توجه کنند، این است که با احترام به هنرمندان، فقط در زمانی که پای مسائل هنری و صنفی در میان است، به آنها رجوع کنند و برخی نوشتهجات کمارزش، بیپایه و نامعتبر آنان را ـ. که اغلب در صفحات شخصی آنان منتشر میشود ـ. بازتاب ندهند.
چرا سلبریتیهایِ درگیر پدید سلبریتیسم، دنبال لایک و فالوور هستند؟
شاید بسیاری از کسانی که همواره پیگیر صفحات اجتماعی برخی از هنرمندان هستند، ندانند که این لایکها و فالووها بر قرارداد آن بازیگر تاثیر بسیاری دارد. مثلاً اشخاصی که در اینستاگرام بیش از یک میلیون دنبالکننده یا فالوور دارند برای ایفای نقش در یک فیلم، قراردادهای چند صد میلیون تومانی میبندند. البته این همه پشت پرده ماجرا نیست. این بازیگران با داغ شدن صفحات مجازیشان حتی پیشنهادهای بیشتری برای بازی دریافت میکنند. به عبارتی پُستهای یک هنرمند در نگاه اول، نشاندهنده مردمی و دغدغهمند بودن اوست؛ اما بسیاری از این هنرمندان به دنبال نقشهای بیشتر و قراردادهای گرانتری هستند که بشود با آن، زندگی پرهزینهای به سبک سلبریتیهای غربی داشت.طرح این دغدغه درست و پرداختن به اینکه سازوکاری برای مهار سلبریتیها و چهرههای مشهور لازم است، درکنار بیان این دو نکته میتوانست کامل باشد که اولا سلبریتیسم پدیدهای برآمده از ساختار اجتماعی ایران نیست و حتی با آن ناهمخوانیهای آشکاری دارد. این پدیده با دوپینگهای سیاستگذاران فرهنگی و به نیات سیاسی و جناحی خاصی تا این حد تقویت شده است و نکته دوم اینکه سلبریتیهای ایران در فضایی که اینستاگرام برایشان فراهم کرده، حتی لازم نیست که فیلم بسازند یا بازی کنند و فیلمها دیده شود تا خودشان هم دیده شوند. آنها با حضور در فضای مجازی، یعنی پلتفرم انحصاری اینستاگرام در ایران، میتوانند در حاشیه زندگی کنند و اصلا سراغ متن را نگیرند. تا وقتی این وضعیت اصلاح نشود، هرقدر هم که جامعه واکنشهای منفی بیشتری نسبت به سلبریتیها نشان بدهد، این پدیده به حیات خود ادامه خواهد داد. البته به این نکته در مستند اشاره میشود که کل تماشاگران سینمای ایران طی یک سال، حدود پنجمیلیون نفر هستند و دنبالکنندگان هنرپیشهها یا بعضی چهرههای سینمایی در اینستاگرام، در هر مورد ممکن است تا چندینبرابر این عدد برسد. درعینحال، بررسیهای ریشهشناختی این قضیه یا بهعبارتی این وضعیت مصنوعی، اهمیت ویژهای دارد که در کار به آن توجه نشده است. گذشته از اینها، در کل با تماشای کار اطلاعات خوبی دریافت میکنیم که میتواند سوالات خوبی برای مخاطب ایجاد کند یا او را به فکر این بیندازد که چه راهحلی برای از میان برداشتن این معضل باید یافت.
منبع:
1. ایسنا/ پدیده سلبریتی چقدر در ایران واقعی است؟
2. باشگاه خبرنگاران جوان/ نقش رسانهها در پدیده سلبریتیسم/ چرا اظهار نظر سلبریتیها مخاطرهآمیز است؟
3. بسنا/ یک مشاور روانشناس مطرح کرد؛ آسیبهای روانی پدیده "سلبریتیسم" در جامعه