آنها که در دهه 70 زندگی می کردند و درگیر مسائل روز جامعه بودند بارها و بارها شنیده اند که «فرزند کمتر، زندگی بهتر» چرا که آن سالها کشور تازه از شرایط جنگ هشت ساله خارج شده بود و دولتمردان وقت به دنبال اجرای سیاستی برای مهار افزایش جمعیت و یا به عبارتی دیگر درصدد کنترل جمعیت بودند.
اکنون بیش از 20 سال از آن روزها میگذرد و شرایط تغییر کرده و خطر پیرشدن جمعیت جوان جامعه خطری جدی و هشداری برای جامعه محسوب میشود و تذکر امام خامنه ای (مدظله العالی) در زمینه خطر کاهش جمعیت نشان از اهمیت موضوع است؛ بنابراین متولیان امر باید در این زمینه تمهیدی جدی و فوری بیندیشند.
میزان باوری در کشور چقدر است؟
به گفته دکتر محمداسماعیل اکبری مشاور عالی وزیر بهداشت، در حال حاضر میزان فرزندآوری و باروری در ایران حداکثر یک و هشت دهم(۱.۸) است. این آمار یعنی یک خانم در سن باروری، ۱.۸ دهم کودک به دنیا میآورد که این کودکان جایگزین پدرومادر در آینده هستند. در واقع یک پدرومادر که از دنیا بروند ۱.۸ کودک به جای دو بچه جایشان را میگیرد. بنابراین اکنون زیرسطح جانشینی هستیم. سطح جانشینی باید به ۲.۵ کودک برسد. این رقم در دنیا معمولا روی عدد ۲.۱ کودک است.اکبری افزود: در حال حاضر همه زنان بچهدار نمیشوند و همه دخترانمان ازدواج نمیکنند. بچهدار شدن در ایران از ازدواج نکاحی است. ما با بقیه دنیا فرق میکنیم. تا کسی زن و شوهر نشود بچهدار نمیشود. بهطور طبیعی ۳۰ درصد از دخترانمان هم ازدواج نمیکنند. آنهایی که ازدواج میکنند هم همگی بچهدار نمیشوند. بنابراین اگر یک ضربوتقسیم کنید میبینید آنهایی که ازدواج کردهاند باید چند کودک به دنیا بیاورند تا جبران مافات شود.
اکبری با بیان اینکه ضریب رشد ما باید بالاتر باشد ادامه داد: ما هفتدهم(۰.۷) بچه به ازای یک بانو عقب هستیم. یعنی در آینده رشد جمعیت ما مختل میشود. در این میان چیزی که بیشتر نگرانکننده ساختار جمعیت کشور است، اینکه در آینده نزدیک، جوانی از کشور رخت برخواهد بست و سالمندی به کشور خواهد آمد و ساختار جمعیت تغییر میکند که در نتیجه اقتصاد کشور در آینده مختل میشود.
سالمندان و افراد زیر ۱۵ سال هزینه سرباری دارند و باید خرجشان کنیم. در این میان نباید کرامت سالمند را فراموش کرد. نباید به گدایی بیفتد. نباید در یک جایی رها شود. هزینه این گروهها را جوانها باید بدهند. اتفاقی که دارد میافتد اینکه تعداد جوانها کم میشود و بنابراین از نظر اقتصادی، سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی وضعیت نامناسبی پیدا میکنیم.
نبود سیاستگذاری جمعیتی
اکبری با تاکید بر اینکه در ایران سیاستگذاری جمعیتی صورت نگرفته، افزود: سیاستگذاری برای ساختار جمعیت در ایران، در خارج از کشور شکل گرفته؛ علاوه بر این در داخل کشور نیز افراد متخصصی مقاله و کتاب نوشته و ثابت کردهاند که بهتر است جمعیت ایران کم شود. متولی برنامهریزی این سیاست وزارت بهداشت بود اما مجری آن، همه ساختار حاکمیتی جهوری اسلامی بود و همه به خدمت چنین سیاستی درآمدند. برای نمونه وزارت اقتصاد میخواست افراد را بیمه کند و میگفت، سه فرزند بیشتر را بیمه نمیکند. این یعنی سیاستگذاری و برنامهریزی حکومتی.مشاور عالی وزیر بهداشت افزود: همه این اتفاقها و سیاستها در کشور شکل گرفت و به شیوه بسیار اعجابآوری اجرا شد. بهگونهای که در کلاسهای درس جمعیتشناسی در دنیا، ایران را نشان میدهند و میگویند بیشترین و عظیمترین سقوط جمعیتی در ایران شکل گرفته، اما اتفاقی که در این سیاستگذاری نیفتاد ارزشیابی است. اصلا ارزشیابی نکردیم. قرار بود در دهه ۷۰ ارزشیابی دوباره انجام شود و باروری جمعیت را به ۲.۵ کودک به ازای هر بانو برسد که این اتفاق صورت نگرفت و سیاست کاهش جمعیت ادامه یافت و به یک فرهنگ تبدیل شد.
به بهانه اقتصاد، فرهنگ باوری را تغییر دادیم
وی، با بیان اینکه با این رویکرد، فرهنگسازی کردیم، افزود: اینکه مردم مشکلات اقتصادی دارند، پوشک گران است، .خرج زندگی بالاست و... همه درست است و اگر این مشکلات برطرف نشود اوضاع درست نمیشود اما در این مدت فرهنگ را تغییر دادیم؛ فرهنگ باروری و فرزندآوری به کمک ما عوض شد. یعنی آنچنان خوب کار کردیم که بچه خوب نیست و کم کنید که به فرهنگ تبدیل شد.
وی توضیح داد: فرهنگ ما به گونهای شد که گفتیم کسی میتواند بچهدار شود که خانهدار باشد. کسی میتواند ازدواج کند که ماشین و درآمد داشته باشد. من به عنوان بالاترین سطح علمی دانشگاهی، وقتی ازدواج کردم خانه و ماشین نداشتم. وقتی به خواستگاری رفتم از من پرسیدند اهل نماز و روزه هستی، شغلت چیست، گفتم درس میخوانم تا جراح شوم. درآمد من به هیچ وجه کفاف زندگی را نمیداد. با همسرم به صورت شریکی زندگی را اداره میکردیم. کسی به ما ایراد نگرفت. اما اکنون اگر پزشکی در سن آن روزهای من بخواهد ازدواج کند از او طلب خانه و ماشین میکنند. طبق روال طبیعی در ابتدای زندگی نباید اینها را داشته باشد اما این فرهنگ را جا انداختند و ما را گرفتار کردند.
در گذشته عامل اقتصادی در این میان دخیل نبود؛ عامل سبک زندگی بودکه آن را تغییر دادیم و گفتیم باید این اتفاقات بیفتد وبر آن پافشاری کردیم. بیشتر دوستانم میگویند کاش از اقتصاد هم بگویی که بچهدار شدن را سخت کرده است. این درست، اما فضا را ما اینگونه درست کردهایم و باید فرهنگ را اصلاح کنیم.
این روزها جوانهایی را سراغ دارید که زن نمیگیرند و یا اگر گرفتند به این زودی بچهدار نمیشوند. یا اگر بچهدار شدند دیر اقدام میکنند و کم بچه میآورند. حتی آدمهای تحصیل کرده اینگونه شدهاند. فرهنگی درست کردهایم که درس خواندن با تشکیل خانوادهدادن تناقض داشته باشد. اقتصاد به تنهایی مشکل نیست؛ ما بهانهاش میکنیم چون فرهنگ را اینگونه بنا کردهایم.
البته این بهانهای نشود که مسئولان اقتصادی کشور وظیفه را روی دوش فرهنگیان بیاندازند. اکنون به کمک نیاز داریم. باید تغییر و کمک کنیم جوانان خانه داشته باشند یا بدانند در آینده میتوانند خانهدار شوند یا حقوقش تامین شود.
نشانههای تناقض رشد جمعیتی از چه سالی آشکار شد؟
مشاور عالی وزیربهداشت یادآورشد: در دهه ۸۰ نخستین سروصداهای جمعیتی از «تناقض رشد جمعیت» بلند شد. اولین بار مکاتبات ما با وزارت بهداشت و سازمان برنامهوبودجه که اعلام کردیم میزان باروری کلی در کشور بسیار ناهمگن است در همین دوره بود.اعلام کردیم برخی مناطق بسیار پایینتر از رشد جمعیت هستند و افت شدید جمعیتی داریم و در برخی مناطق این میزان بالاست. گفتیم اجازه دهید آموزشها را تغییر دهیم. همان زمان سازمان برنامهوبودجه وقت، پاسخ داد که همه چیز آرام است؛ جمعیت وضعیت بسیار خوبی دارد. تا همین یکی دوماه پیش هم میگفتند همه چیز آرام است. دادههای ملی مرکز آمار و ثبت احوال افزایش یافته و اطلاعات خوبی ارائه کردند.
نخستین واکنش برای بحران جمعیت از سوی رهبری
اکبری افزود: متاسفانه در آن دوره، کسانی که مسئول جمعیتشناسی و متخصصان امر جمعیت در کشور بودند نه تنها صحبتی در این باره نکردند بلکه سیاستگذاران کاهش جمعیت کشور نیز از آن پیشتبانی کردند. این افراد در همه جایگاههای سیاسی سمت داشتند. زمانی که شروع به کار کردم که البته بسیار دیر هم بود، صداها از مجموعه تشخیص مصلحت نظام و دیگر جایگاههای مهم بلند شد که گاهی به نفع ما بود و گاهی به ضرر. با این حال این مسائل ارزیابی نشد و هیچ کمکی برای رسانهای شدن آن صورت نگرفت.
وی ادامه داد: نخستین اعلام عمومی علنی مربوط به پیش از سال ۱۳۹۰ توسط رهبر معظم انقلاب بود. در سال ۹۰ باید بفهمیم که مساله جمعیت، مهم بوده و چرا فراموش شده است؟ در دیدارهای حضوری با همه وزیران و مسئولان وقت تا رئیسجمهوری، این موضوع مهم را یادآور شدم اما اتفاقی نیفتاد.
سیاستهای کلی جمعیت در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳ بعد از مصوب شدن در دولت، به قانون تبدیل و ابلاغ شد. آن زمان یکبار دیگر، ستاد انقلاب فرهنگی را مامور بررسی این موضوع کردند و دولت نیز با آن موافقت کرد. واحد فرهنگی آنجا کار تحقیقاتی خوب و مفصلی انجام داد؛ اما با وجود آنکه دولت تکلیف را برای همه ارگانهای وابسته از جمله وزارتخانههای بهداشت، تعاون، کار و رفاه اجتماعی، اقتصاد و مشخص کرد اما در این زمینه هیچ اتفاق خوبی نیفتاده است.
در واقع، قدم موثری که بتواند رقم شاخص را تغییر دهد انجام نشد و سال به سال وضعیت بدتر هم شد.
سال ۱۳۹۸ نسبت به سال پیش از آن، ۱۷۰ هزار بچه کمتر به دنیا آمد. سال ۱۳۹۷ نیز نسبت به سال پیش از آن، شمار متولدان ۱۲۰ هزار نفر کمتر شد. امسال پیشبینی حداقل ۳۰۰ هزار بچه کمتر از سال گذشته را داریم؛ بنابراین نه تنها کاری انجام ندادیم، بلکه پیامد اقدامات ما منفی نیز بوده است.
آثار و پیامدهای کاهش جمعیت
به گفته برخی از کارشناسان حوزه جمعیت و خانواده در سالهای آتی با تحمیل فشار به نیروی فعال و جوان، زیرساختهای اقتصادی را تخریب و حجم مناسبات اجتماعی پایدار و غنی جامعه را کاهش میدهد.
امید علیاحمدی جامعهشناس خانواده و کارشناس مسائل اجتماعی در این باره میگوید: بررسی توزیع جمعیت حاکی است که طی ۳۰ تا ۴۰ سال آینده حجم عظیمی از جمعیت میانسال کنونی به سنین کهنسالی میرسند و این امر در سالهای آتی سبب تحمیل هزینههای هنگفت بر کشور است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: با تداوم این روند همچنین اقلیت قشر جوان و نیروی انسانی فعال باید بار اقتصادی جامعه را به دوش کشیده و این امر سبب تحمیل فشار اجتماعی، اقتصادی و روانی سنگینی بر قشر جوان میشود. در سالهای آتی کاهش فرزندآوری و تداوم این نرخ رشد جمعیت، نیروی انسانی برای توسعه و پیشرفت کشور را نیز کاهش میدهد؛ زیرا خلاقیت و نوآوری در جامعه تحلیل و کشور به سمت محافظهکاری حرکت میکند.
علیاحمدی افزود: در هر جامعه نیروی انسانی جوان و فعال خلاق و نوآور است؛ بنابراین کاهش این قشر در هر کشور موجب کاهش خلاقیت و کارآفرینی میشود. قشر میانسال در هر کشور درصدد ثبات است؛ تغییرپذیر نیست و این امر جامعه را به سمت سکون و عدم پویایی حرکت میدهد و این مساله نیز به طور حتم آسیبزا است.
این جامعهشناس یادآور شد: کاهش فرزندآوری در درازمدت مناسبات اجتماعی را هم تحت تاثیر قرار میدهد. حجم مناسبات اجتماعی پایدار و غنی به تدریج کاهش و حمایتهای اجتماعی تقلیل میرود و این امر در درازمدت برای کلیت نظام اجتماعی یک جامعه آسیبزا خواهد شد.
براین اساس باید گفت، کاهش فرزندآوری، تداوم نرخ رشد فعلی کشور، حرکت قشر جوان به سمت میانسالی و پیرشدن جمعیت میانسال کنونی طی سالهای آینده میتواند تهدیدی برای اقتصاد و توسعه، مناسبات اجتماعی جامعه و حمایتهای جمعی باشد که طبق گفته کارشناسان با اعمال سیاستهای تشویقی ازدواج، فرزندآوری و حمایت از زنان به ویژه مادران شاغل کاهش یابد.
منبع:
1. میزان/ آثار و پیامدهای کاهش جمعیت
2. ایرنا/ تلختر از کرونا برای ایران
3. شبکه خبر/ زنگ خطر کاهش جمعیت کشور
4. نهاد نمایندگی رهبری دانشگاه آزاد قزوین/ آیا دولتمردان زنگ خطر کاهش جمعیت را جدی گرفته اند؟