یادداشت ها و اخبار ویژه روزنامه های داخلی (یک شنبه 9 آبان 1400)

بررسی آمار ارائه شده از سوی وزارت صمت نشان می‌دهد که شکر با ۷۱ درصد افزایش قیمت در صدر گرانی‌ها قرار دارد و بعد از آن برنج ایرانی و گوشت گوساله با ۶۳ درصد و گوشت مرغ با ۵۸ درصد قرار دارند. قیمت هر کیلوگرم گوشت گوسفندی در یک سال منتهی به شهریور امسال ۳۸.۳ درصد افزایش یافته و از ۹۷ هزار تومان به ۱۳۴ هزار و ۱۹۲ تومان رسیده است. همچنین قیمت هر کیلوگرم گوشت مرغ تازه نیز به میزان ۵۸.۱ درصد افزایش یافته و از هر کیلوگرم ۱۷ هزار و ۳۰۱ تومان به ۲۷ هزار و ۳۴۸ تومان رسیده است.
يکشنبه، 9 آبان 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
یادداشت ها و اخبار ویژه روزنامه های داخلی (یک شنبه 9 آبان 1400)

یادداشت روزنامه‌های ۹ آبان

روزنامه کیهان

هویج آبدار بارِ قایق‌های توپدار/محمد صرفی

«یک ناو هواپیمابر ۱۰۰ هزار تن دیپلماسی است»؛ این جمله مشهور را «هنری کیسینجر» حدود نیم قرن قبل، در دوران تصدی وزارت امور خارجه آمریکا گفته است. ریشه محتوایی این جمله به قرن نوزدهم بازمی‌گردد. آن زمان کشور‌های سلطه‌گر غربی از روشی خاص برای تامین منافع استعماری خود استفاده می‌کردند. نمایندگان سیاسی و تجاری این کشور‌های قدرتمند به سایر کشور‌ها رفته و با سران آن‌ها وارد مذاکره می‌شدند. همزمان با اعزام این فرستادگان، کشتی‌های جنگی نیز در نزدیکی سواحل کشور مورد نظر استقرار می‌یافتند. کشور میزبان از حضور کشتی‌های جنگی در سواحل خود باخبر شده و فرستادگان غربی به پشتوانه نیروی دریایی خود، آنچه می‌خواستند به طرف مقابل دیکته می‌کردند، بدون آنکه به استفاده عملیاتی از کشتی‌ها نیازی باشد. این روش تهدیدآمیز و مرسوم، بعد‌ها به «دیپلماسی قایق‌های توپدار» مشهور و وارد ادبیات روابط بین‌الملل شد. علی‌رغم گذشت حدود دو قرن از این ماجرا، این دیپلماسی همچنان مورد استفاده است.

«جیمز کیبل» افسر نیروی دریایی و دیپلمات انگلیسی طی بیش از دو دهه با سلسله نوشتار‌هایی به تشریح این دیپلماسی پرداخت. کیبل، «دیپلماسی قایق‌های توپدار» را به چهار دسته تقسیم می‌کند؛
۱- نیروی قطعی: استفاده از دیپلماسی قایق‌های توپدار برای ایجاد یا حذف یک اتفاقِ رخ داده.
۲- نیروی هدفمند: استفاده از دیپلماسی قایق‌های توپدار برای تغییر سیاست یا شخصیت دولت یا گروه هدف.
۳- نیروی کاتالیزوری: مکانیزمی که برای خرید فضای تنفسی یا ارائه طیف وسیعی از گزینه‌ها به سیاست‌گذاران طراحی شده است.
۴- نیروی بیانگر: استفاده از دیپلماسی قایق‌های توپدار برای ارسال پیام سیاسی. این جنبه از دیپلماسی قایق‌های توپ‌دار توسط کیبل کم‌ارزش، تلقی و تقریباً رد شده است.
با ظهور آمریکا به عنوان ابرقدرت در قرن بیستم، این نوع دیپلماسی دستخوش برخی تحولات شده و نسخه‌های مختلفی از آن ارائه شد. روزولت از نسخه «چماق بزرگ» رونمایی و برای نمونه علیه کلمبیا برای تصاحب کانال پاناما از آن استفاده کرد. بعد‌ها نسخه دلاری این دیپلماسی با عنوان «هویج آبدار» معرفی و به کار گرفته شد. ایده آن بود که دلار جایگزین گلوله شود؛ روشی که با پرداخت وام به کشور‌ها (به‌خصوص کشور‌های آمریکای لاتین و شرق آسیا) و بدهکار کردن آن‌ها انجام می‌شد.
بند ۴ ماده ۲ منشور سازمان ملل متحد می‌گوید: «همه اعضا باید در روابط بین‌المللی خود از تهدید یا استفاده از زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری خودداری کنند.» همچنین طبق کنوانسیون وین- مصوب ۱۹۶۹- معاهداتی که تحت فشار و با تهدید امضا شده باشند، قابلیت ابطال دارند. اما متاسفانه جهان واقعی بی‌رحم‌تر و غیراخلاقی‌تر از آن است که چنین آرزو‌ها و آرمان‌هایی پای خود را از کاغذ فراتر بگذارند. تهدید‌های لاینقطع آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران، نمونه بارزی از این وضعیت است.
دولت بایدن که مدعی بود می‌خواهد به برجام برگردد، چند هفته‌ای است که ادبیات تهدیدآمیز را دستور کار خود قرار داده و از روی میز بودن سایر گزینه‌ها علیه ایران می‌گوید. در همین حال رژیم صهیونیستی به عنوان مترسک آمریکا در منطقه نیز فعال شده و سعی دارد وضعیتی نگران کننده از خود نمایش دهد. اعلام اختصاص بودجه میلیاردی برای مقابله با برنامه هسته‌ای ایران، خرید جنگ‌افزار‌های خاص از آمریکا، تمرین هوایی برای حمله به تاسیسات ایران و اظهاراتی مبنی بر احتمال بالای برخورد نظامی از جمله پرده‌های این نمایش مشترک آمریکایی-اسرائیلی هستند.
نکته مضحک ماجرا آنجاست که این تهدید‌ها برای آن است که ایران بپذیرد در میز مذاکره، قدرت موشکی و منطقه‌ای خود را تقدیم کرده و عملاً خود را خلع سلاح کند. سناریو بدی طراحی نشده و هر کسی نقش خود را دارد؛ از آمریکا گرفته تا رژیم اسرائیل، سه کشور اروپایی و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی. مشکل این نمایشِ ژانر وحشت فقط یک چیز است؛ تماشاکننده‌ای که کل صحنه برای او تدارک دیده شده، می‌داند با یک نمایش، آن هم از نوع تکراری‌اش طرف است.
کارگردان و بازیگران نمایش هم این را می‌دانند و از این مسئله عصبی هستند. مقاله اخیر «دنیس راس» در فارین پالیسی بازتابی از این وضعیت است. راس به صراحت کار نکردن اهرم ارعاب علیه ایران را خطرناک توصیف کرده و توصیه می‌کند؛ «باید ترس ایران از واکنش آمریکا را احیا» کرد. این همان نکته‌ای است که نشریه صهیونیستی «اسرائیل هیوم» نیز در مقاله هفته پیش خود به آن اشاره کرده و گفته بود راه گرفتن امتیازات مد نظر از ایران، معتبر جلوه دادن تهدید نظامی است.
۱۴ سال پیش رهبر انقلاب در دیدار کارگزاران نظام (۳۱ شهریور ۱۳۸۶) به تهدیدات وقت آمریکا پرداخته و چهار نکته درخصوص این حربه می‌گویند؛
۱- «تهدید تازگی ندارد؛ ما بعد از جنگ تا حالا - از سال ۶۷ تا حالا - مرتباً تهدید شدیم به حمله نظامی.»
۲- «آن کسانی که تهدید می‌کنند، این را باید فهمیده باشند، حالا هم بفهمند؛ تهدید نظامی ایران و تعرض نظامی به ایران به صورت بزن و در رو، دیگر ممکن نیست. هرکس تعرضی بکند، به شدت عواقب آن تعرض دامنگیر او خواهد شد.»
۳- «این‌هایی که تهدید می‌کنند، مقصودشان این است که تو دل مسئولان را خالی کنند؛ تو دل مردم را خالی کنند. من عرض می‌کنم: تو دل کسی خالی نمی‌شود با این حرف‌ها؛ نه مسئولان.
نه آحاد ملت... هر دفعه که تهدید بشود، یک آمادگی بیشتری به وجود می‌آید. اثرش خالی کردن تو دل مردم و مسئولان نیست؛ اما اثرش آماده‌سازی بیشتر کشور هست؛ بنابراین به ضرر ما تمام نمی‌شود.»
۴- «این مسئله نشان‌دهنده این است که دستگاه حکومتی و سیاسىِ برخاسته و چیده شده بر اساس لیبرال دموکراسی اینقدر دستش خالی است که مثل آدم بی‌سوادی است که وقتی در مقابل یک آدم فاضل قرار می‌گیرد و او مجابش می‌کند، چاره‌ای ندارد جز اینکه از بازوهایش استفاده کند و مشتش را گره کند! خوب، پیداست هیچی ندارد؛ معلومات ندارد. این نشان‌دهنده تهیدستی اینهاست.»
ایشان یک دهه بعد در دیدار فرماندهان و کارکنان ارتش بار دیگر به این موضوع پرداخته و تشر و تهدید را شگرد همیشگی دشمن در نقاط مختلف جهان برای پیشبرد سیاست‌های خود، معرفی کرده و تا کید می‌کنند؛ «برای یک کشور بدترین موقعیّت این است که مسئولین کشور از اخم و تهدید و تشر دشمن بترسند؛ اگر ترسیدند، در واقع در را برای ورود او و دخول او و تجاوز و تعرّض او باز کرده‌اند.»
امروز هم توان آمریکا و سگ هار او در منطقه از ترور و خرابکاری فراتر نمی‌رود. البته نباید فراموش کرد عملیاتی نشدن تهدید‌های آمریکا به معنای بی‌میلی آن‌ها نیست. مسئله توانایی است. آنان اگر می‌دانستند که می‌توانند با عملی کردن تهدید خود، به نتایج مورد نظر رسیده و هزینه خاص و سنگینی برایشان ندارد، لحظه‌ای درنگ نمی‌کردند. اما وضعیت امروز آمریکا که فرار حقارت‌بارشان از افغانستان بازتابی از آن است، به روشنی گویای میزان جدیت تهدید‌های آنهاست.
نکته جانبی و مهمی که در این قضیه وجود دارد، تلاش عده‌ای در داخل کشور برای گذاشتن عصا زیر بغل آمریکایی‌هاست. افرادی که با مواضع و تحلیل‌های در لفافه و صریح خود، سعی دارند تهدیدات دشمن را معتبر جلوه داده و محاسبات مردم و مسئولان را دچار اختلال کنند. دیپلماسی صدهزار تنی آمریکایی‌ها شاید برای دوشیدن مرتجعین منطقه هنوز هم کارایی داشته باشد، اما برای وادار کردن جمهوری اسلامی ایران به تسلیم، بی‌فایده است. ایران نه هراسی از «قایق‌های توپدار» دارد و نه فریب وعده «هویج آبدار» را می‌خورد. هویجی که بار چنین قایقی باشد، تکلیفش روشن است.

روزنامه وطن امروز

وزارتخانه‌های خارجه و دفاع دولت بایدن اسناد مرتبط با افغانستان را محرمانه کردند

ثمانه اکوان‌: بازرسی ویژه دولت آمریکا در امور افغانستان از وزارتخانه‌های دفاع و خارجه این کشور انتقاد کرده و آن‌ها را متهم به محرمانه اعلام کردن و بایگانی اطلاعات حساس و حیاتی درباره اقدامات‌شان در افغانستان کرده است. این نهاد بازرسی همچنین بیان کرده است این اسناد قطعا می‌توانست به کنگره ایالات متحده و افکار عمومی کمک کند که شیوه عملکرد دولت آمریکا در مساله افغانستان را بسنجند. «جان ساپکو» بازرس ویژه بازسازی افغانستان در این باره گفته است: «تصویر کامل از اینکه در ماه آگوست سال جاری میلادی چه اتفاقی افتاد و تمام علائم هشداردهنده که نتایج حوادث و اقدامات آمریکا در افغانستان را پیش‌بینی کرده بود، تنها زمانی آشکار خواهد شد که اسناد موجود در وزارت دفاع و خارجه که هم‌اکنون در دسترس عموم قرار ندارد، آزاد شده و به رسانه‌ها و همچنین کنگره ارائه شود».

ساپکو که در کنفرانس سالانه گزارشگران و سردبیران رسانه‌های نظامی در آرلینگتون ویرجینیا صحبت می‌کرد، از این ۲ وزارتخانه خواست سریعا اطلاعات خود در این باره را منتشر کنند. ساپکو البته جزو نظامیانی بود که به صورت ویژه نسبت به شیوه خروج نیرو‌های نظامی آمریکا از افغانستان انتقاد شدید کرده و صحبت‌های او در روز جمعه گذشته به احتمال زیاد به بهانه‌ای در دست بازرسان کنگره و قانون‌گذاران آمریکا تبدیل خواهد شد که بخواهند نظارت و بازرسی ویژه‌ای روی فعالیت‌های ارتش آمریکا در افغانستان در طول ۲۰ سال گذشته انجام داده و مشخص کنند چرا نحوه خروج آمریکا از افغانستان به این میزان «بی‌نظم» و در عین حال «بحرانی» بود.

اطلاعات مرتبط با فعالیت‌های نیرو‌های نظامی در افغانستان از سال ۲۰۱۵ در وزارت دفاع این کشور به صورت محرمانه انبار و نگهداری می‌شده است. گفته می‌شود در صورتی که این اسناد منتشر شود می‌توان به این دیدگاه نیز رسید که آیا از مدت زمان‌های قبل یعنی از سال ۲۰۱۵ به بعد ارتش آمریکا به این نتیجه رسیده بود که نباید در افغانستان بماند یا نه. برخی تحلیلگران آمریکایی در عین حال بیان می‌کنند انتشار این اسناد می‌تواند کمک کند که مشخص شود آیا آمریکا باید افغانستان را ترک می‌کرد یا اصرار بر حضور نیرو‌های نظامی‌اش در این کشور می‌داشت. اطلاعات طبقه‌بندی‌شده وزارت دفاع آمریکا در این باره شامل نوع فعالیت نیرو‌های امنیتی افغانستان، آمار مرتبط با قربانیان آمریکایی این جنگ، میزان قدرت و آمادگی یگان‌های مختلف آمریکا در افغانستان و همچنین کمبود عملیات‌های آموزشی، تاکتیکی و عملیاتی در بین نیرو‌های امنیتی افغانستان است.

این اسناد می‌تواند آشکار کند آیا واقعاً آمادگی عملیاتی در بین نیرو‌های امنیتی افغانستان برای مقابله با طالبان وجود داشت یا نه. این اسناد همچنین به این سوال پاسخ می‌دهد: آیا واقعا نیرو‌های نظامی آمریکایی توانسته بودند عملیات آموزش نیرو‌های افغانستانی را بخوبی انجام دهند؟ ساپکو در این باره تاکید کرده است: «تمام اطلاعاتی که نیاز است تا افکار عمومی و رسانه‌ها بدانند آیا نیرو‌های امنیتی افغانستان واقعا توسط نیرو‌های ارتش آمریکا آموزش دیده بودند یا خانه‌ای پوشالی در افغانستان ایجاد کرده بودیم، در این اسناد وجود دارد». با وجود اینکه پنتاگون بار‌ها اعلام کرده بود عملیات‌های آموزشی موفقیت‌آمیزی برای نیرو‌های امنیتی و دفاعی افغانستان ترتیب داده است، با این حال مقاومت تنها ۲ هفته‌ای نیرو‌های امنیتی این کشور در مقابل طالبان نشان داد چنین ادعایی نمی‌تواند صحت داشته باشد.

اخیرا، اما وزارت دفاع آمریکا غیر از طبقه‌بندی کردن این اسناد و محرمانه اعلام کردن آنها، خواستار تعلیق دسترسی به تمام شواهد مالی بازرسی و حسابرسی از وب‌سایت «سیگار» شده بود. سیگار نام واحدی در ارتش افغانستان است که روی توزیع بودجه و همچنین کارآمدی آن نظارت می‌کند. وب‌سایت سیگار بلافاصله بعد از سقوط کابل در ماه آگوست سال جاری میلادی از کار افتاد. وزارت دفاع آمریکا ادعا کرده بود این اطلاعات به این دلیل از دسترس خارج شده است که می‌توانست متحدان افغانستانی آمریکا را در معرض خطر قرار دهد. با این حال رسانه‌ها بر این عقیده‌اند سقوط کابل نشان داد تمام اقداماتی که وزارت دفاع ایالات متحده در افغانستان انجام داده یا نظارتی که بر توزیع بودجه‌ها بر عهده داشت، به صورت کامل انجام نشده و گزارش‌های وب‌سایت سیگار می‌توانست ضعف‌های عملکرد وزارت دفاع آمریکا در افغانستان را به نمایش بگذارد و به همین دلیل از روی سایت حذف شده است.

ساپکو در این باره گفته است: «این اقدام هیچ معنایی ندارد و عقلانی به نظر نمی‌رسد، زیرا اسامی موجود در سایت سیگار به قدری شناخته شده هستند که می‌توان آن‌ها را با نام اشرف‌غنی، رئیس‌جمهور افغانستان مقایسه کرد که می‌تواند در تمام اسناد بیاید و همه او را می‌شناسند». او به طعنه گفته است: «به نظرم حتی رئیس‌جمهور اشرف‌غنی نیز دوست داشت نامش از بین اسناد و تاریخ افغانستان پاک شود، اما قبول ندارم حذف اسناد از سایت سیگار بتواند تهدیدات موجود علیه نیرو‌های امنیتی افغانستان را که با آمریکا همکاری داشتند از بین ببرد، زیرا نام آن‌ها در سایر گزارش‌ها نیز بار‌ها و بار‌ها آمده است».

بسیاری از کسانی که نام‌شان در این اسناد آمده است، بار‌ها در اسناد دیگر نیز به آن‌ها اشاره شده است؛ به عنوان مثال در جلسه استماع کنگره در سال ۲۰۱۷ نام بسیاری از رهبران سازمان‌های آمریکایی مانند سازمان USAID آمده بود و هم‌اینک نیز متن این جلسات استماع در سایت کنگره موجود و قابل دسترس است. سخنگوی وزارت دفاع آمریکا در همین حال اعلام کرده است اسناد سیگار بزودی با حذف نام‌های افراد دوباره در سایت منتشر می‌شود.

برخی نظامیان آمریکایی و رسانه‌هایی که به دنبال بررسی دلایل شکست مفتضحانه آمریکا در افغانستان هستند و می‌خواهند بدانند چرا عملیات خروج از این کشور با بحرانی جدی در آمریکا مواجه شد، خواهان دسترسی به این اسناد هستند. آن‌ها معتقدند تا دلایل شکست آمریکا و همچنین خروج فوری و بی‌نظم آمریکا از افغانستان مشخص نشود، نمی‌توان درباره مثبت بودن عملیات‌های دفاعی آمریکا در سایر نقاط جهان صحبتی به میان آورد. در همین باره روزنامه وال‌استریت ژورنال گزارش داد ۴ آژانس اطلاعاتی ایالات‌متحده گزارش‌های کامل و بسیار موسعی درباره افغانستان تهیه کرده بودند، اما هیچ‌کدام از آن‌ها نتوانستند سقوط دولت اشرف غنی را پیش‌بینی کنند و این بزرگ‌ترین مشکلی است که دولت ایالات متحده در سیاست خود در قبال افغانستان با آن روبه‌رو بوده است.

«سی‌ان‌ان» نیز در گزارش خود در این باره آورده است: «برای درک کامل آنچه در افغانستان در طول ۲۰ سال گذشته اتفاق افتاد و همچنین نوع مواجهه و درگیر شدن نیرو‌های نظامی آمریکا با مساله افغانستان، باید تمام اطلاعات از طبقه‌بندی خارج شده و به صورت شفاف در اختیار کنگره و سایر بخش‌های دولت ایالات متحده قرار گیرد». در همین باره رسانه‌ها و افکار عمومی باید بدانند دولت ایالات متحده از چه زمانی و چگونه فهمیده بود دیگر نمی‌تواند در افغانستان بماند و برای خروج از افغانستان چه اقداماتی را در نظر گرفته بود. اگر این اسناد منتشر شود، می‌توان به سوالات زیادی که در این باره وجود دارد پاسخ داد. در غیر این صورت حوادث و اتفاقاتی که منجر به خروج یکباره آمریکا از افغانستان شد، برای همیشه در هاله‌ای از ابهام باقی می‌ماند و این ابهام مطمئنا باعث تخریب وجهه آمریکا و نظامیان آن در سراسر دنیا می‌شود.

روزنامه خراسان

چرایی باج خواهی جدید ریاض از بیروت/دکتر حامد رحیم پور

بحران ایجاد شده میان لبنان و عربستان به دلیل اظهار نظر جورج قرداحی وزیر اطلاع‌رسانی لبنان درباره بیهوده بودن حمله نظامی به یمن در حال گسترش است. هم صدا با عربستان بحرین، کویت وامارات نیز به سفیران لبنان اعلام کرده اند که طی ۴۸ ساعت این کشور‌ها را ترک کنند. همچنین در فضای توئیتر جو سنگینی علیه دولت لبنان از سوی طرفداران عربستان شکل گرفته است. نکته قابل تأمل این است که این گروکشی‌های عربی به رهبری ریاض در حالی رخ می‌دهد که چندی قبل اطلاعات ارتش لبنان، گزارش روشنی از نقش و تقصیرسمیر جعجع و نیرو‌های وابسته به قدرت درباره ماجرای الطیونه منتشر کرد. دو روز قبل هم یک روزنامه عربی اطلاعاتی را افشا کرد که براساس آن با بودجه عربستان مقادیر زیادی مواد اولیه ساخت مواد منفجره با هدف این که در اختیار تروریست‌های تکفیری قرار گیرد تا در کشور‌های عربی به‌ویژه سوریه و عراق و لبنان عملیات تروریستی انجام بدهند به بندر بیروت آورده شده بود و همین فاجعه بزرگ را در بندر بیروت به وجود آورد.

با توجه به این رویداد‌ها به نظرمی رسد طراحی و عملیات رسانه‌ای و روانی به رهبری سعودی، نکات و ابعاد مختلفی دارد:
۱- جورج قرداحی، بیش از آن که وزیرشدنش باعث معروفیت او شود، چهره‌ای کاملا شناخته شده در رسانه‌های جهان عرب دارد. او سال‌ها در شبکه‌های فرانسوی، لبنانی و سعودی به‌ویژه شبکه mbc فعالیت کرده است و مسابقه او با عنوان «من سیربح الملیون» (چه کسی یک میلیون می‌برد) بسیار مورد توجه مردم کشور‌های عربی بود. حالا نیزاظهارات او صرفاً بازگوکننده واقعیت‌هایی است که در جهان پیرامونی لبنان رخ می‌دهد. در واقع وقتی پارامتر‌های متعدد تعامل عربستان سعودی با لبنان را طی چند سال گذشته در کنار هم قرار دهیم، دلیل عصبانیت بیروت از ریاض آشکار می‌شود. بازداشت سعد حریری در ریاض، خارج کردن ودیعه میلیاردی عربستان از بانک مرکزی لبنان، اعلام ممنوعیت سفر گردشگران سعودی به لبنان و کمک نکردن به لبنان حتی در زمینه تامین سوخت آن هم در بدترین بحران تاریخ این کشور، بخشی از فهرست بلندبالایی است که لبنانی‌ها از پدرخوانده توافق طائف به چشم دیده اند.

۲-عربستان از این وحشت دارد که توجهات منطقه‌ای و جهانی بر بحران یمن متمرکز شود و با قرار گرفتن ریاض در سیبل توجه جهانی، فشار‌ها را بیش از پیش بر سعودی‌ها افزایش دهد. آن‌ها انتظار دارند که بحران و جنگ یمن نه از پذیرش مسئولیت تحمیل جنگ بر این کشور و پرداخت خسارات آن بلکه در جریان یک بده بستان منطقه‌ای حل و فصل و از نقش و مسئولیت‌های این کشور چشم پوشی شود. عربستان از این منظر وارد گفتگو شد و حتی برای مدتی مداخلات و اخلالگری‌های خود را در لبنان متوقف کرد، اما بعد از آن که به اهداف مورد انتظار خود دست نیافت باز هم به بحران سازی در لبنان روی آورده است. با توجه به دگرگونی شدیدی که اکنون در اوضاع میدانی یمن با پیروزی‌های نیرو‌های یمنی به وجود آمده، طبیعی است که عربستان درصدد برآید سخن وزیر اطلاع‌رسانی لبنان را بهانه کند تا با بزرگ کردن اخبار مرتبط با آن، پرونده یمن را تحت‌الشعاع قرار دهد. از سوی دیگر و با توجه به افشاگری نقش عربستان در انفجار بندر بیروت و همچنین احضار سمیر جعجع به دادگاه نظامی لبنان برای پاسخ‌گویی درباره وقایع الطیونه، این احتمال نیز وجود دارد که ریاض به دنبال تغییر زمین بازی و امتیازگیری در حمایت از متحد لبنانی خود باشد.

۳- پس از تشکیل دولت جدید در لبنان با مشارکت حزب‌ الله قابل پیش‌بینی بود که بازیگران داخلی و خارجی مخالف، روند تنش‌زایی و به شکست کشیدن اقدامات دولت میقاتی را آغاز کنند. تیراندازی شبه نظامیان وابسته به جعجع به تظاهرات مسالمت‌آمیز در الطیونه در زمینه چنین سناریویی بود. حال میقاتی برابر یک دوگانه تعیین‌کننده قرار گرفته است. مسیر نخست، برکناری قرداحی و عذرخواهی از ریاض است که واکنش حزب‌ الله را به دنبال خواهد داشت، همچنان که بنا به گزارش الاخبار حزب‌ الله به میقاتی اطلاع داده است هرگونه تلاش برای برکناری قرداحی به معنای استعفای وزیران حزب الله خواهد بود.

مسیر دوم نیز حمایت از قرداحی است. این مسیر نیز تنش در روابط لبنان با شورای همکاری خلیج فارس را تشدید خواهد کرد. نکته این جاست که دولت میقاتی یا هر دولت دیگری که با پشتیبانی نظامِ برآمده از توافق طائف روی کار بیاید برای مهار بحران اقتصادی لبنان تنها دو گزینه پیش روی خود دارد:مذاکره با صندوق بین‌المللی پول یا تقویت روابط با کشور‌های عربی خلیج فارس. اما از آن جا که همکاری صندوق بین‌المللی پول با لبنان مشروط به اجرای اصلاحات اقتصادی، از جمله مبارزه با فساد و شفافیت مالی است احزاب لبنانی که در دو دهه گذشته تمام دستگاه‌های اجرایی و حاکمیتی لبنان را به حیاط خلوت فساد اقتصادی خود تبدیل کرده‌اند قطعا به سادگی با اجرای این سیاست کنار نمی‌آیند. می‌ماند کمک‌های مالی و سرمایه‌گذاری کشور‌های عربی به ویژه عربستان که طبیعتا با این شرایط حمایت از قرداحی، امید‌ها به بهبود اوضاع لبنان را کم رنگ‌تر خواهد کرد.

روزنامه ایران

گردهمایی بزرگ سران ۲۰ کشور صنعتی جهان

بنفشه غلامی: نشست گروه ۲۰ دیروز در حالی شروع شد که باوجود اصلی‌ترین محور آن که بر سرنوشت کل کره زمین تأثیرگذار است، یعنی تغییرات اقلیمی، حاشیه‌ها در آن پررنگ‌تر از اصل به نظر می‌رسید و رسانه‌ها بیش از آنکه منتظر نتیجه مذاکرات سران این گروه باشند، مترصد نتایج این دیدار‌ها و نشست‌های دو نفره بودند که قرار بود دیشب انجام شوند. به گزارش سایت شبکه خبری «ان بی سی»، مقامات عالیرتبه‌ای که در این نشست حضور دارند، از کشور‌های آرژانتین، استرالیا، برزیل، کانادا، چین، فرانسه، آلمان، هند، اندونزی، ایتالیا، ژاپن، مکزیک، روسیه، عربستان، افریقای جنوبی، کره جنوبی، ترکیه و در کنار آن‌ها اتحادیه اروپا می‌آیند که در مجموع ۸۰ درصد تولید ناخالص داخلی جهان و ۶۰ درصد جمعیت جهان را در خود جای داده‌اند. اما حضور «بایدن» که این نخستین حضور او در گروه ۲۰ است، بیش از دیگران مورد توجه قرار دارد.
 

بایدن در دوراهی مقابله با خرس و اژد‌ها
«بایدن» در حالی به عنوان رئیس جمهوری کشوری که از بزرگ‌ترین تولیدکننده گاز‌های گلخانه‌ای است، در نشست گروه ۲۰ شرکت کرده که به نظر می‌رسد بیش از مسأله تغییرات جوی در پی آن است که اذهان حاضران در این نشست را متوجه آن سازد که امریکا دیگر به شعار نخست امریکای «دونالد ترامپ» عقیده‌ای ندارد و خواهان بازیابی روابط با دوستان و متحدان سابق خود است. وی همچنین در این سفر به مسأله تجارت جهانی و قوانین آن، رویارویی با چین و مسأله افغانستان توجه دارد. در بین این مسائل مسأله رویارویی با چین و نفوذ جهانی آن اولین و مهم‌ترین مسأله برای «بایدن» است. این در حالی است که شماری از رهبران اروپایی خواهان بازنگری امریکا در روابط خود با چین هستند. زیرا در شرایطی که به هر دو کشور نیاز دارند، نمی‌خواهند بین آن‌ها مجبور به انتخاب یکی شوند و اگر «بایدن» منتظر چنین انتخابی باشد، در مذاکرات گروهی و دوجانبه می‌تواند با اختلاف نظر‌های شدید روبه‌رو شود. ضمن آنکه اروپایی‌ها بیش از اینکه نگران اژد‌های خوش آب و رنگ چین باشند، نگران نگاه‌های خرسی که بیخ گوش آن‌ها در حال غرش است، هستند. اما مسأله این است که در توان امریکا نیست که همزمان در دو جبهه وارد عمل شده و هم با روسیه و هم با چین وارد چالش شود و قطعاً در نبرد همزمان با خرس و اژدها، این عقاب است که شکست خواهد خورد.

بوی خوش نفت و گاز
یکی دیگر از مسائلی که از دیروز ذهن به ویژه مقامات عالی رتبه امریکا و اروپا را به خود مشغول داشته، مسأله بهای انرژی است. در ماه‌های اخیر بهای انرژی از جمله برق که خواه ناخواه متأثر از بهای نفت و گاز است، در اروپا و امریکا افزایش قابل توجهی داشته است. از همین رو به خاطر حضور عربستان در این نشست و همین طور روسیه که شریان گاز اروپا زیر پای آن است، مسأله بهای نفت و گاز از مسائل مهمی است که سران گروه ۲۰ از دیروز مورد بررسی قرار داده‌اند.

صدای گوشخراش سرفه‌های کرونا
در حالی که شماری از کشور‌های حاضر در گروه ۲۰ در حال انبار کردن واکسن‌های کرونا و سودجویی‌های آتی آن هستند، سازمان بهداشت جهانی درباره وضعیت سلامت مردم جهان به اعضای این گروه هشدار داده است. از همین رو همه جهانیان امیدوارند در این نشست تصمیمی درست برای این وضعیت گرفته شده و کشور‌های فقیر نیز از واکسن بهره‌مند شوند.

روزنامه شرق

‌ «سیاستِ آزادی» در مقابله با نفوذ/کیومرث اشتریان

خوانندگانی که مطالب من را دنبال می‌کنند عنایت داشته باشند که مطالب این ستون اغلب معطوف به ترویج دانش سیاست‌گذاری (Public Policy) با توجه به رخداد‌های روز است؛ بنابراین هرچند ممکن است گاهی شائبه نزدیکی این نوشته‌ها به این یا آن جریان سیاسی پیش آید، اما آنچه مایلم بیش از هر چیز به آن توجه شود نمود‌های این دانش در زندگی روزمره است. ترویج علم توسط بسیاری از دانشگاهیان در سراسر جهان وجهه همت قرار گرفته است تا بتوانند علاوه بر روشنگری به بهبود وضعیت جامعه بشری کمک کنند. حمله «هکری» به سامانه سوخت که هفته گذشته زندگی عمومی را با مشکل مواجه کرد، این پرسش را پیش می‌آورد که برای مقابله با انواع نفوذ چه سیاستی باید اتخاذ کرد؟ یک پاسخ این است: سیاست آزادی. باید انواع آزادی‌های سیاسی و اقتصادی را گسترش داد.

باید تنوع ارائه‌دهندگان خدمات به‌ویژه در حوزه دیجیتال و تکثر ارائه‌دهندگان خدمات فضای مجازی حتی در حوزه زیرساخت را دامن زد. تصور سنتی از امنیت آن است که خدمات را به کنترل متمرکز حکومتی درآورند، دفتر و دستک امنیتی را گسترش دهند، مجوز‌ها را سفت و سخت بگیرند، بخش خصوصی را در خدمات زیرساختی راه ندهند، شرکت‌های خصوصی را به گزینش‌های انتظامی و امنیتی و اداری بسپارند و انواع و اقسام سختگیری‌ها را روا دارند. چنین سیاست‌هایی دیگر امکان تحقق ندارد؛ همچنان‌که محدودیت بر آزادی‌های سیاسی دیگر امکان ندارد. فضای مجازی آن‌چنان گسترده شده که برای کنترل آن بهتر است احزاب متعددی برای سلیقه‌های گوناگون پدید آید تا مگر آنان بتوانند «اقیانوسِ سیاسیِ زردِ مجازی» را اندکی به نظم و نسق درآورند. به‌طریقی متناقض‌نما، آزادی، راه «کنترل عرفی» را باز می‌کند. انفجار فناوری دیجیتال به حدی است که حکومت‌ها و نیرو‌های امنیتی امکان احاطه بر دانش دیجیتال را ندارند؛ هیچ‌کس این توان را ندارد. نکته اساسی این است: دانش دیجیتال طغیان کرده است.

از هر گوشه این رودخانه طغیانی، نوآوری‌ها و نرم‌افزار‌ها و ضدنوآوری‌ها و هکر‌ها و بدافزار‌ها و... بیرون می‌زند؛ و این به انحصار هیچ‌کس درنمی‌آید. راه هماهنگی با این تکثر، تنوع در رویکردهاست. راه مقابله با پیامد‌های ناخوشایند، دامن‌زدن به آزادی فعالیت‌های علمی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. همه‌چیز را همگان دانند و همه کار را همگان کنند. در این رستخیز عظیمِ نوآوری‌ها و خلاقیت‌ها همگان را باید آزاد گذاشت و نهاد‌های لازم را برای میدان‌دادن و شکوفایی آنان فراهم کرد. یک کارکرد مفیدِ این تنوع آن است که در هنگامه‌های بحران اگر یکی با مشکل مواجه شد شماری دیگر از شرکت‌ها خدمات لازم را به مردم می‌رسانند. سوگمندانه باید گفت که سیاست‌گذاری ما در فضای مجازی گاه عکس این راه را می‌پیماید. نمی‌توان منکر تلاش‌های بسیار برای تسهیل فضای کسب‌وکار دیجیتال توسط دستگاه‌هایی مانند وزارت اقتصاد، معاونت علمی و فناوری و دیگر دستگاه‌های حکومتی شد، اما برخورد‌هایی که از سوی نهاد‌های گوناگون از دستگاه قضا تا قوه مجریه و بانک مرکزی با کسب‌وکار‌های گوناگون شده است بیانگر کژتابی و کج‌فهمی و گاه انحصار و محدودیت است. در سالیان گذشته برخورد‌های محدودکننده با کسب‌وکار‌های پرداخت، سلامت دیجیتال، استخراج و تجارت رمزارز‌ها و ... نمونه‌های چنین سیاست‌هایی است.

باید سیاست‌های بازتر و آزادتری را در پیش گرفت؛ از جمله شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات زیرساختی در بخش خصوصی را باید گسترش داد؛ خدمات زیرساختی سلامت و سوخت تا خدمات فناوری ارتباطات. شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات اداری و دولت الکترونیک را باید شکوفا کرد. شرکت‌های پرداخت دیجیتال در بخش خصوصی را باید آزاد گذاشت تا با توسعه سامانه‌های فعلی خود بتوانند به‌صورت مستقل خدمات نوآورانه‌ای را ارائه دهند تا بتوان در برابر آسیب‌هایی که ممکن است به‌زودی دامن شبکه بانکی کشور را بگیرد، در امان بود. همین قیدوبند‌های غیرمنطقی که اسباب رانت و فساد است سبب می‌شود کار دولت دیجیتال در حوزه پرداخت‌های عمومیِ دیجیتال با کندی مواجه شود.

آن‌ها را از قیدوبند معاونت فناوری اطلاعات بانک مرکزی رها کنید. نظارت بانک مرکزی بر امور پولی است نه امور دیجیتال. به همین سان، وظیفه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در امور رفاهی مردم است و نه سامانه‌های دیجیتال این حوزه. وظیفه وزارت علوم معطوف به توسعه علم است و کار وزارت بهداشت توسعه سلامت مردم است و نه سامانه‌های دیجیتال در این حوزه‌ها. اگر قرار باشد این دستگاه‌ها درباره چنین فضای جدیدی تصمیم بگیرند، هیچ‌گاه صنعت دیجیتال رشد نخواهد کرد. این شاید کلیدی‌ترین مفهوم برای «سیاست دیجیتال» است که فهم آن می‌تواند گره‌گشای سیاست‌گذاری عمومی در این حوزه باشد. انقلاب دیجیتال حوزه جدیدی را در اقتصاد و فرهنگ و سلامت باز کرده و آن عبارت است از ایجاد گونه‌ای جدید از کسب‌وکار که تا پیش از آن وجود نداشته است.

به بیان ساده راه‌اندازی کسب‌وکاری بدون ابزار اصلیِ آن کسب‌وکار. مثلا کسب‌وکار هتل‌داری بدون داشتن هتل، کسب‌وکار تاکسیرانی بدون داشتن تاکسی، کسب‌وکار سلامت بدون داشتن بیمارستان. این یعنی کسب‌وکار‌های جدید ضرورتا نیازی به مجوز از هتل‌داران، از تاکسیرانی و از نظام پزشکی ندارند، بلکه خود یک صنف جدید هستند. این پدیده زمینه «کالاشدگی خدمات» (Commoditization of services) را فراهم کرده است. «کالاشدگی خدمات» فرایندی است که در آن یک خدمت انحصاری به شکلی عمومی در دسترس قرار می‌گیرد و با افزایش رقابت، قیمت آن کاهش می‌یابد. معنای دیگر این فرایند این است که تنوع خدمات، امنیت اقتصادی و اجتماعی لازم را فراهم می‌آورد. آزادی فعالیت‌های اقتصاد دیجیتال امنیت را به ارمغان می‌آورد. آزادی و تنوع در سامانه‌های زیرساختی برای سوخت، بانک و پرداخت، سلامت و... همگی به این امنیت کمک می‌کند؛ بنابراین کلیدواژه امنیت، آزادی است و کلیدواژه‌های مبارزه با نفوذ و خراب‌کاریِ عوامل بیگانه عبارت‌اند از تنوع خدمات، آزادی اقتصادی-اجتماعی-سیاسی و غیرامنیتی‌کردن کسب‌وکار‌های دیجیتال حتی در حوزه زیرساخت.

اگر قوه عاقله‌ای در مدیریت است باید به این امور به‌صورت جدی پرداخته شود. واقعا گاهی انسان درمی‌ماند که در این کشور با که سخن بگوید؟ با رئیس‌جمهور؟ با رئیس بانک مرکزی؟ با مقامات امنیتی و قضائی؟ برخی به‌دلیل پیچیدگی «دیجیتالیزیشن» احساس ناتوانی و گنگی و بی‌مسئولیتی می‌کنند، برخی دیگر به‌دلیل آنکه تصور می‌کنند مقامات امنیتی باید تصمیم بگیرند، چنین احساسی دارند، برخی نیز از همین مسئولان خود عامل این وضعیت بوده و هستند. مسئله ما در این حوزه سیاستی عبارت است از ضعف فرهنگ عمومی مدیران دولتی، سلطه دیدگاه‌های سنتی و منافع رانتی از سویی و البته رویکرد‌های امنیتی از سوی دیگر.

با گسترش فناوری‌های دیجیتال دیگر حتی نیازی به اشکال سنتی نفوذ یعنی جاسوسی و خراب‌کاری از طریق عوامل انسانی نخواهد بود. «بلاکچین» و رمزارز‌های دیجیتالِ برآمده از آن را ببینید که چگونه دولت‌ها را دور می‌زند و تهدیدی واقعی برای آنهاست. «قوی‌ترین» دولت‌ها برای مقابله با آن چه کرده‌اند؟ آنان راهی جز آزادی نسبی، همراهی و سازگاری با آن نیافته‌اند تا بتوانند مخاطرات آن را کنترل کنند. برخی از دولت‌ها درگاه‌های پرداخت رمزارز را ایجاد کرده‌اند تا بتوانند استفاده‌کنندگان را شناسایی کنند.

(KYC: Know Your Customer) برخی نیز با پذیرش رمزارز‌ها در پمپ‌بنزین‌ها اسباب شناسایی را فراهم کرده‌اند. جالب است بدانیم برخی دیگر از کشور‌ها ارز‌های دیجیتال را به‌عنوان یک ارز رسمی شناسایی نکرده‌اند، اما استفاده از آن را بلامانع دانسته‌اند! این یعنی می‌دانند بسیاری از مردم از آن استفاده می‌کنند و نمی‌توانند مانع شوند، اما به حکم «جلوی ضرر را از هرجا بگیری منفعت است» چنین سیاستی را در پیش گرفته‌اند. در مجموع باید گفت «سیاستِ آزادی» گره‌گشای بسیاری امور از حوزه‌های دیجیتال تا سیاست داخلی است و می‌تواند به ثبات و استحکام امنیت کشور منجر شود. آزادی یک سیاست است. حتی اگر به آن بی‌توجه باشیم به‌صورت امر محقَق، «دوفاکتو»، در شبکه‌های اجتماعی وجود دارد.

اخبار ویژه ۹ آبان

روزنامه کیهان

دور زدن تحریم‌ها از نگاه ایران بهتر از اتلاف وقت در مذاکره است

روزنامه گاردین نوشت: دولت رئیسی در ایران معتقد است آمریکا به هر قیمتی تحریم‌ها را حفظ خواهد کرد و مذاکره بی‌فایده است. این روزنامه انگلیسی می‌نویسد: خطر مشخص است. ترامپ به‌صورت خودسرانه توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ را خراب کرد. ابراهیم رئیسی از زمان پیروزی در انتخابات، پیوستن به مذاکرات وین رد کرده، فعالیت هسته‌ای را افزایش داده و بازرسی‌های آژانس را محدود کرده است. علی باقری که معاون وزارت خارجه شده، معتقد است برجام حقوق ملی ایران را نقض و استقلال کشور را تضعیف کرده است. رئیس‌جمهور و وزیر خارجه ایران معتقدند که آمریکا مصمم به مهار ایران است و حتی اگر با همه تقاضا‌های آنان موافقت شود، باز دلیلی برای حفظ تحریم‌ها خواهند یافت. ناظران انتظار دارند ایران شراکت راهبردی با چین را ادامه دهد که مشتاق نفت و گاز است.

ایران به طرز گسترده‌ای از جهش قیمت نفت منتفع خواهد شد و اقتصاد این کشور با وجود کرونا، نشانه‌هایی حاکی از بهبود اوضاع را بروز می‌دهد. دولت‌های منطقه‌ای نظیر لبنان که با کمبود ویرانگر انرژی رو‌به‌رو هستند نیز بیشتر به ایران وابسته می‌شوند. این نکته به لایه دوم راهبرد ایران اشاره دارد: تلاش مصمم برای ترمیم روابط با کشور‌های جهان عرب. امیرعبداللهیان اخیراً از سوریه و لبنان بازدید به عمل آورده و با مقامات امارات ملاقات کرده است. پس از ماه‌ها گفتگو، ایران و سعودی، احتمالاٌ به زودی روابط دیپلماتیک محدود برقرار شود. در صورت پیروی سایر دولت‌های خلیج فارس از فرآیند تحکیم روابط میان تهران- ریاض، احتمالاً ائتلاف منطقه‌ای ضد ایران که از سوی آمریکا و اسرائیل پشتیبانی می‌شود، دچار چالش می‌شود. با توجه به نگرش واشنگتن نسبت به منطقه و علی‌رغم توافق آبراهام، اسرائیل احتمالاً بیشتر از هر زمانی احساس آسیب‌پذیری می‌کند.

بعید است دولت رئیسی مذاکرات وین را به‌صورت یکجانبه رها کند. این امر به نفع دشمنانش خواهد بود. در مقابل، هنگامی‌که ایران در نهایت به میز مذاکرات برگردد، شرایط سخت تری نظیر «بهره‌مندی از مزایای اقتصادی قابل سنجش در ازای پایبندی به تعهدات» تعیین خواهد کرد. دولت ایران بر جدایی پرونده هسته‌ای از موضوعات منطقه‌ای و موشک‌های بالستیک پافشاری خواهد کرد. ضمناً، در عین ادامه مذاکرات، قابلیت هسته‌ای ایران بی‌وقفه گسترش خواهد یافت. مسئول مستقیم زمین‌گیر شدن توافق هسته‌ای دولت آمریکاست. با توجه به رویکرد دوگانه آمریکا و ضعف اروپا، دولت جدید ایران در رویکرد خود بسیار جدی است.
 

کارنگی: چند دهه تلاش آمریکا برای مهار ایران شکست خورد

یک اندیشکده آمریکایی ضمن ارزیابی سیاست چند دهه‌ای کاخ سفید علیه ایران نوشت سیاست تحریم و بازدارندگی شکست خورده و نفوذ ایران در منطقه خاورمیانه افزایش یافته است. مایکل یونگ در تحلیل اندیشکده «بنیاد کارنگی» تأکید می‌کند: موافقت آمریکا با صدور گاز طبیعی مصر و برق اردن به لبنان از خاک سوریه را تلاش دولت بایدن برای چرخش به سوی نظام اسد و ایران می‌دانند؛ اما نکته مهم دیگری در پشت پرده پنهان است. در واقع کشور‌های عربی تلاش می‌کنند تا از این طریق، نفوذ ایران در لبنان و سوریه را به چالش بکشند و این دو کشور را به محلی برای چانه‌زنی کشور‌های عربی با تهران تبدیل کنند.

تا همین اواخر، برخی کشور‌های عربی امیدوار بودند که آمریکا و اسرائیل بتوانند از توسعه نفوذ ایران در منطقه جلوگیری کنند. این سیاستِ محدود کردن ایران تا مدت‌ها بخشی از رویکرد دولت آمریکا بود. عادی‌سازی روابط برخی کشور‌های خلیج فارس با اسرائیل در سال گذشته هم در راستای همین سیاست انجام شد. به‌ویژه که دولت دونالد ترامپ هیچ اقدامی در پاسخ به حملات ایران علیه اهداف سعودی و اماراتی انجام نداد.

با این حال، سیاست بازدارندگی آمریکا شکست خورده است. به‌رغم چندین دهه تحریم، حضور ایران در خاورمیانه افزایش یافته است. الگوی تهران شاید برای بسیاری جذاب نباشد، اما ایران از ناکارآمدی کشور‌های عربی به سود خود بهره‌برداری کرده است. از این رو، برخی از این کشور‌ها با این آگاهی و همچنین دانستن اینکه اسرائیل بدون پشتیبانی آمریکا با ایران وارد جنگ نمی‌شود، تاکتیک‌هایشان را تغییر داده‌اند. سیاست این کشور‌ها نشان می‌دهد که آن‌ها تصمیم گرفته‌اند با دمشق و سوریه که تهران روی آن‌ها نفوذ چشمگیری دارد، تعامل کنند. این بر خلاف رویکرد عربستان سعودی است که با کنار گذاشتن لبنان فرصت‌سوزی سیاسی کرد. در حالی که ایرانی‌ها از روابطشان با انصارالله یمن به‌عنوان اهرمی برای کشاندن سعودی‌ها به باتلاق جنگ داخلی یمن استفاده کردند، سعودی‌ها کارت برنده‌شان در لبنان را واگذار کردند.

اکنون به نوعی در حال بازگشت به خاورمیانه دهه ۱۹۵۰ هستیم، دوره‌ای که تقسیم‌بندی داخلی کشور‌های سراسر منطقه بر اساس همفکری سیاسی بخش‌های مختلف جمعیت کشور‌ها انجام می‌شد- که طرفدار ناصریسم، بعثیسم، کمونیسم، هاشمیون یا غرب بودند. اکنون در‌های خاورمیانه به روی بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی- ایران، ترکیه، اسرائیل، روسیه، فرانسه- باز شده است، حتی با وجود اینکه ایالات متحده نفوذ خود را حفظ می‌کند؛ بنابراین نمی‌توان از امکانات موجود برای ایجاد موازنه با دیگر بازیگران چشم پوشی کرد. در غیاب آمریکا به‌عنوان تنظیم‌کننده قوانین در خاورمیانه، کشور‌های عربی کارت‌هایشان برای مشارکت در بازی قدرت منطقه‌ای را آماده می‌کنند. نگاه واشنگتن همچنان محدود و کوته‌بینانه و روی این مسئله متمرکز است که عملکرد یک دولت چگونه باید باشد و این عملکرد از لحاظ داخلی چه پیامد‌هایی دارد. اما در خاورمیانه، دولت‌ها دستورالعمل نوینی را اجرا می‌کنند. آن‌ها برای رویگردانی منطقه از آمریکا آماده می‌شوند.
 

مأموریت جدید گروگان‌گیران بعد از سقوط از دولت

رویکرد افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی در سیاست خارجی، بازی با منافع ملی است. روزنامه وطن امروز در این‌باره با ذکر برخی مصادیق نوشت: اصرار این محافل و رسانه‌ها دوباره ضرورت تعجیل و فوریت ایران در بازگشت به مذاکرات برجامی در حالی است که ایران با تمام بدعهدی‌ها و کارشکنی‌ها، کماکان عضو برجام است و در مقابل، ابتدا این دولت آمریکا بود که به‌طور یکجانبه و مستکبرانه از این توافق بین‌المللی خارج شد و هنوز هم بازنگشته و برای بازگشت پیش‌شرط تعیین می‌کند؛ بازگشتی که به توافق قبلی هم نیست و مطالبات جدیدتری را مطرح کرده که از این جهت می‌توان گفت اساساً «بازگشت» نیست؛ بلکه ورودی جدید است.

اکنون، اما رسانه‌های جریان اصلاح‌طلب اعم از دوم خردادی و اعتدال‌گرا، همسو با جریان ضدانقلاب به طرز عجیبی در پی تلقین گزاره «ضرورت بازگشت ایران به روند مذاکرات» به افکار عمومی هستند. به‌طور دقیق‌تر، باید از ۵ محور القایی این رسانه‌ها نام برد که متفرع بر روند اصلی، یعنی تصویر «ضرورت بازگشت فوری ایران به میز مذاکرات» بازنمایی می‌شود و نسبت به آن جنبه فرعی دارد. ابتدا این چند گزاره و محور عملیات روانی ایشان ذکر و در ادامه به تحلیل اهداف و نسبت این اهداف با وسایل پرداخته خواهد شد. نخست اینکه سیاست خارجی دولـت در لنز رسـانه‌های اصلاح‌طلب این‌طور نمایش داده می‌شود که «اقتصاد و معیشت مردم در دست دولت جدید و حاکمیت گروگان گرفته شده است». محور القایی دوم این تصویر را نمایش می‌دهد که «هرگونه گشایشی در عرصه‌های مختلف، منوط به موفقیت در مذاکره با آمریکاست». محور سوم این گزاره است که «مسیر مذاکرات فعلی ظرفیتی است که در دولت روحانی ایجاد شد و دولت رئیسی در حال چیدن میوه‌ای است که اصلاح‌طلبان درخت آن را کاشتند». محور چهارم نیز این تصویر را نمایش می‌دهد که «دولت رئیسی در تحقق شعار‌های اقتصادی‌اش موفق نبوده و در حال بازگشت به سیاست‌های دولت قبل است».

به‌نظر می‌رسـد این جریان ۲ هدف واسط و یک هدف غایـی را دنبال می‌کند؛ هدف غایی و نهایی ایشان تطهیـر اصلاحات و تعدیل میـزان نفرت عمومی‌ای است که مردم از آن‌ها دارند که این کار را از ۲ طریق انجـام می‌دهند. به بیان دیگر، این ۲ طریقه و ابزار، خود همان اهداف واسط و میانی هستند که ذکرشان گذشت و نسبت به آن هدف غایی (تطهیر اصلاحات)، ابزار تلقی می‌شوند. اما آن ۲ هدف میانی، یکی نمایش «انزوای ایران در جهان» و دیگری نمایش «ماجراجویی و اعمال سیاست‌های غیرکارشناسی در حوزه بین‌الملل» است.

ناگفته نماند خط رابط و نخ تسبیحی که از یک سو، محور‌ها و خطوط تصویرسازی ایشان را به یکدیگر متصل می‌کند و از سوی دیگر، مجرای تحقق اهداف فوق‌الذکر است، القای ضمنی گزاره قدیمی «نگذاشتند کار / مذاکره کنیم» است، چرا که با ضریب یافتن آن هم می‌توانند چهره خود را تطهیر کنند و هم مثل روال گذشته، حاکمیت و جریان انقلابی را به خرابکاری در روند مذاکرات و اشتراک منافع با لابی صهیونیستی و جمهوری‌خواهان در آمریکا متهم کنند.

اما جریان اصلاح‌طلب در حالی لاف موفقیت در عرصه سیاست خارجی و روابط بین‌المللی را می‌زند که کارنامه عملی سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک آن پیش روی ملت و ناظران اسـت. این جریان در حالی مدعی عرصه سیاست خارجی است که دولت جدید در حال آواربرداری از عملکرد خسارت‌بار ۸ سال گذشته ایشان است و در مقطعی که تیم جدید مذاکره‌کننده، به پشتوانه مقاومت ملت و حاکمیت و خون شهیدانی، چون سردار سلیمانی و دکتر فخری‌زاده توپ مسئولیت خروج از توافق برجام و بدعهدی طرف‌های غربی را در زمین آمریکا و متحدانش افکنده و با برقراری تعادلی معقول میان شرق و غرب، در حال مذاکره‌ای آبرومندانه است، این جریان در حال نمایش یک تصویر کاذب و انحرافی است که از قضا عمیقا مطلوب دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی و دلخواه جریان‌های ضدانقلاب است؛ تصویری که در آن، ایران مسئول پیش نرفتن مذاکرات است و باید به میز مذاکره بازگردد! این جریان همچنین در حالی مدعی گروگان‌گیری معیشت مردم به دست دولت جدید است که خود سابقه شریرانه‌ترین و رذیلانه‌ترین گروگان‌گیری یک دولت از ملتش را در پرونده دارد؛ فراموش نخواهند شد روز‌هایی که در آن حتی آب خوردن ملت و رفع مشکلات محیط‌زیست را هم به مذاکره با آمریکا گره زدند و توانمندی‌های دفاعی کشور را در مقابل آمریکایی‌ها تحقیر کردند.

چرا کارگزاران اصرار دارند روند رو به جلوی دولت را نبینند؟!

عضو حزب کارگزاران می‌گوید دولت زودتر برای تورم ۴۵ درصدی چاره‌جویی کند. زهرا نژاد بهرام به روزنامه آرمان گفته است: هیچ کس انتظار ندارد ظرف مدت دو ماه مشکلات حل شود، اما حداقل می‌توان گفت که دستورالعمل دولت برای ۶ ماه ابتدایی چیست؟ امروز وضعیت اقتصادی کشور به گونه‌ای است که نسخه کوتاه مدت نیاز دارد، زیرا زندگی کردن برای بسیاری از مردم سخت شده است. امروز با وجود اینکه آمار مرگ و میر کرونا کاهش پیدا کرده است، اما مردم همچنان درگیر این همه‌گیری هستند و شاهد هستیم روزانه حدود ۱۶۰ نفرجان خود را از دست می‌دهند که این عدد کمی نیست و باید برای آن چاره‌ای اندیشیده شود.

وی می‌افزاید: فشار اقتصادی از دوش مردم با برنامه‌های کوتاه مدت دولت برداشته شود. این افرادی که روزانه جان خود را از دست می‌دهند هر کدام خانواده‌هایی دارند و این خانواده‌ها به واسطه مرگ عزیزان خود زیر فشار روحی قرار می‌گیرند و خیل عظیمی از جمعیت را درگیر خود می‌کند. به همین علت ضرورت دارد تا دولت حداقل مقداری از فشار اقتصادی بر دوش مردم بکاهد. باید یک راهکار در کوتاه مدت وجود داشته باشد. در گذشته اقدامات زیادی در چنین شرایطی انجام می‌شد و امروز باید هر چه سریع‌تر دولت اقدامی انجام دهدتا مردم مشاهده کنند. وی همچنین گفته است: مشخصاً تورم ۴۵ درصدی را در کوتاه مدت نمی‌توان به ۵ درصد رساند، اما در نگاهی واقع‌گرایانه انتظار داریم که این تورم ۴۵ درصدی بیشتر نشود و یا حداقل ۵ درصد کاهش پیدا کند. این اتفاق محال نیست و با یک برنامه‌ریزی کوتاه مدت می‌توان به آن دست یافت و به دنبال آن مردم را به آینده امیدوار کرد. متأسفانه تورم علاوه بر اینکه ثابت نمانده است، روز به روز بیشتر می‌شود و مردم در تهیه مایحتاج اولیه خود نیز دچار مشکل شده‌اند.

عضو کارگزاران در عین حال می‌گوید: بیش از دو ماه از آغاز به کار دولت سیزدهم گذشته، اما مردم در حوزه سیاست خارجی، موضع شفاف دولت را نمی‌دانند. هنوز مشخص نیست که دولت سیزدهم برنامه‌ای برای احیای برجام دارد یا خیر. دولت در حوزه سیاست خارجی یک مسیر پر پیچ و خمی را آغاز کرده است که آینده آن ابهامات زیادی دارد مردم می‌خواهند تکلیف خودشان را بدانند که آیا دولت مذاکره خواهد کرد یا خیر تا از بلاتکلیفی خارج شوند. درباره اظهارات این عضو کارگزاران گفتنی است که اولاً دولت جدید به طور نسبی موفق نشد سوء مدیریت دولت قبل در زمینه شیوع کرونا را جبران کند به نحوی که مرگ و میر‌های ناشی از کرونا هم اکنون به کمتر از یک چهارم در ماه قبل (پایان دولت روحانی) رسیده است. ضمناً واکسیناسیون در این دوره دو ماهه با جهش بی‌سابقه مواجه شد که عضو کارگزاران به علت نامشخصی اصرار دارد کتمان کند.

ثانیاً همین موفقیت می‌تواند رکود تحمیلی دو ساله به اقتصاد در اثر شیوع کرونا را به حاشیه ببرد و در رونق مجدد برخی بخش‌های اقتصادی مؤثر باشد. ثالثاً تورم ۵۰ درصدی به عنوان خروجی سوء مدیریت اقتصادی دولت سابق، محصول یک و دو ماه نیست که بخواهد در چند ماه کاملاً درمان شود و مثلاً فوراً تک رقمی شود. فقط در دو سه ماه آخر دولت سابق، تورم بالغ بر ۱۰ درصد اضافه شد که روند انفجاری تورم به عنوان میراث مدعیان تدبیر و امید را نشان می‌دهد و حتی برآورد‌ها بر این بود که همان روند جهشی تورم تا پایان سال هم ادامه یابد. اما دولت جدید تلاش کرده با توقف روند‌های استقراضی و انتشار پول و افزایش نقدینگی در دو ماه اخیر، از شتاب روند افزایشی تورم کم کند. در واقع دولت سعی کرده لکوموتیو منحرف شده اقتصاد را به ریل منطقی برگرداند، که البته برآیند این کار، تدریجی و زمان‌بر است.

اما در حوزه سیاست خارجی؛ این دولت سابق بود که مردم را به مدت ۸ سال بلاتکلیف و در وضعیت تعلیق و انتظار گذاشته بود و به رکود تورمی سنگین دامن زد. برعکس دولت جدید اصرار دارد که اقتصاد و معیشت مردم را به کژتابی‌ها و وقت‌کشی‌های چند سال غرب در مذاکرات گره نخواهد زد و مذاکرات را تنها هنگامی واقعی و مفید به حال کشور می‌داند که طرف عهدشکن برجام، برای لغو مؤثر تحریم‌ها تعهد بدهد.

روزنامه وطن امروز

با موافقت رهبر انقلاب انجام شد

دادیار دیوان عالی کشور و مدیرکل عفو و بخشودگی قوه قضائیه جزئیات عفو تعدادی از محکومان را که با موافقت رهبر حکیم انقلاب بوده است، اعلام کرد. به گزارش میزان، پس از موافقت رهبر معظم انقلاب اسلامی با پیشنهاد رئیس قوه قضائیه مبنی بر عفو و تخفیف مجازات ۳ هزار و ۴۵۸ تن از محکومان محاکم عمومی و انقلاب، سازمان قضایی نیرو‌های مسلح و تعزیرات حکومتی به مناسبت میلاد با سعادت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وآله و ولادت حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام، حسین نجفی، دادیار دیوان عالی کشور و مدیرکل عفو و بخشودگی قوه قضائیه با اعلام جزئیات این عفو گفت: ۱۰۰ نفر از افراد دارای محکومیت اعدام و ۷۶ محکوم امنیتی جزو عفوشدگان اخیر هستند.
 

هیچ کشوری حق اظهارنظر درباره توانمندی‌های دفاعی ایران را ندارد

معاون سیاسی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به سوالی درباره تلاش آمریکا برای گره زدن برنامه موشکی ایران به مذاکرات هسته‌ای، تأکید کرد هیچ کشوری حق اظهارنظر درباره توانمندی دفاعی ایران را ندارد. علی باقری در مصاحبه با شبکه «روسیا الیوم» اظهار داشت: توانمندی دفاعی هر کشور به همان کشور مربوط می‌شود و هر کشوری مطابق منافع ملی خود و در چارچوب توانمندی‌هایی که دارد، رفتار می‌کند تا از امنیت خود دفاع و قدرت بازدارندگی مناسب ایجاد کند. هر کشور می‌تواند و باید تجهیزات لازم برای این امر را به دست آورد. جمهوری اسلامی ایران در راستای این سیاست خود را از نظر دفاعی تجهیز می‌کند تا امنیت ملی خود و همچنین منافع ملی‌اش را حفظ کند. هیچ کشور دیگری این حق را ندارد که از توانمندی‌ها و چیز‌هایی که کشوری دیگر برای دفاع از منافع ملی خود دارد، صحبت کند.

وی در پاسخ به سوالی درباره دخالت کشورمان در امور همسایگان نیز گفت: اگر ۲ جبهه خیر و شر را در نظر بگیریم، ایران همواره در کنار جبهه خیر ایستاده است؛ به عنوان مثال اگر به فلسطین اشغالی بنگریم، ما همواره از ملت مظلوم فلسطین و از آوارگان فلسطینی حمایت و با تجاوز‌ها علیه فلسطین مخالفت کرده‌ایم. ما در جنگ علیه تروریسم در کنار مردم سوریه ایستاده‌ایم و در عراق نیز همین‌طور در کنار مردم این کشور ایستادیم. ما با تروریست‌ها مقابله می‌کنیم. در سوریه و عراق ما با تروریست‌ها مبارزه می‌کنیم، آیا این مداخله در امور منطقه است؟! این یعنی اینکه تروریست‌ها و اشغالگران باید حکومت کنند؟! آن‌ها تنها نگرانی و تنش ایجاد می‌کنند. ما از مردم و حکومت‌های منطقه حمایت می‌کنیم؛ مداخله نمی‌کنیم، بلکه در ایجاد امنیت، آسایش و ثبات برای مردم منطقه نقش مثبت ایفا می‌کنیم و به همین خاطر هزینه دادیم.
 

واکنش مسکو به تحریم‌های جدید آمریکا علیه ایران

دیپلمات ارشد روسیه در وین در واکنش به تحریم‌های جدید آمریکا علیه کشورمان تاکید کرد طرف‌های مذاکرات وین باید از اقداماتی که بازگشت به رایزنی‌ها را پیچیده‌تر می‌کند، پرهیز کنند. میخائیل اولیانوف، نماینده دائم روسیه نزد سازمان‌های بین‌المللی در وین با انتشار پیامی در حساب کاربری خود در توئیتر به اظهارات «ریچارد گلدبرگ» کارشناس آمریکایی عضو بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها واکنش نشان داد که در توئیتی بدون اشاره به نقض برجام از سوی واشنگتن و بدعهدی طرف‌های اروپایی در اجرای تعهدات‌شان در این توافق از ایران به دلیل وقفه ایجاد شده در مذاکرات برجامی و توسعه برنامه هسته‌ای‌اش انتقاد کرده بود.
اولیانوف در پاسخ نوشت: به طور قطع یک جنبه روشنی وجود دارد که در دسته تبلیغات قرار نمی‌گیرد؛ این حقیقت که تمام مشکلات ناشی از سیاست فشار حداکثری دولت پیشین آمریکاست. فقط یک به یک گزارش‌های فصلی آژانس در سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱ را مطالعه کنید. دیپلمات روس همچنین توئیت وزارت امور خارجه کشورمان در محکومیت تحریم‌های جدید آمریکا علیه ایران را بازنشر داده و نوشت: تمام طرف‌ها در مذاکرات وین باید از هر گونه اقدامی که بازگشت و تکمیل موفقیت‌آمیز مذاکرات درباره احیای برجام را پیچیده‌تر می‌کند، پرهیز کنند.
 

نماینده ایران در سازمان ملل: استفاده ابزاری و گزینشی از حقوق بشر کنار گذاشته شود

سفیر و معاون نمایندگی ایران در سازمان ملل با بیان اینکه ایران به تعامل واقعی خود با دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر و سایر مکانیسم‌های ذی‌صلاح حقوق بشری سازمان ملل ادامه می‌دهد، تصریح کرد: استفاده ابزاری و گزینشی از حقوق بشر و اتخاذ رویکرد دوگانه باید برای همیشه کنار گذاشته شود. زهرا ارشادی بیانیه نمایندگی ایران درباره گزارش شورای حقوق بشر سازمان ملل را قرائت کرد. در بخشی از این بیانیه دولت جمهوری اسلامی ایران مجدداً تأکید می‌کند استفاده ابزاری و گزینشی از حقوق بشر و اتخاذ رویکرد دوگانه یک بار برای همیشه کنار گذاشته شود و در عوض، به مکانیسم‌های حقوق بشری مانند بررسی‌های دوره‌ای و جهانی حقوق بشر موسوم به «یو پی آر» توجه شود. وی ادامه داد: جمهوری اسلامی ایران ضمن تکرار موضع اصولی خود درباره عدم به رسمیت شناختن و رد قطعنامه‌های کشوری، به تعامل واقعی خود با دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر و سایر مکانیسم‌های ذی‌صلاح حقوق بشری سازمان ملل متحد با هدف همکاری در جهت حمایت و ارتقای حقوق بشر ادامه خواهد داد.

روزنامه خراسان

افزایش ۷۰ درصدی قیمت شکر و ۶۵ درصدی برنج در یک سال

بررسی آمار ارائه شده از سوی وزارت صمت نشان می‌دهد که شکر با ۷۱ درصد افزایش قیمت در صدر گرانی‌ها قرار دارد و بعد از آن برنج ایرانی و گوشت گوساله با ۶۳ درصد و گوشت مرغ با ۵۸ درصد قرار دارند. قیمت هر کیلوگرم گوشت گوسفندی در یک سال منتهی به شهریور امسال ۳۸.۳ درصد افزایش یافته و از ۹۷ هزار تومان به ۱۳۴ هزار و ۱۹۲ تومان رسیده است. همچنین قیمت هر کیلوگرم گوشت مرغ تازه نیز به میزان ۵۸.۱ درصد افزایش یافته و از هر کیلوگرم ۱۷ هزار و ۳۰۱ تومان به ۲۷ هزار و ۳۴۸ تومان رسیده است.
 

کارت‌های بانکی به زودی بیمه می‌شوند

رئیس کل بیمه مرکزی گفت: براساس برنامه‌ریزی انجام‌شده به زودی کارت‌های بانکی و اعتباری مردم، زیر پوشش بیمه قرار می‌گیرد. متاسفانه طی سال‌های اخیر سوء استفاده‌های متفاوتی از طریق کارت بانکی شهروندان انجام شده است که ورود صنعت بیمه به این حوزه می‌تواند خدمات مهمی به مردم ارائه کند.
 

بیش از ۶ هزار میلیارد تومان کالا در انبار‌های سازمان تملیکی

مهر - طبق بررسی‌های دیوان محاسبات، ارزش کالا‌های موجود در انبار‌های سازمان جمع‌آوری و فروش اموال تملیکی در پایان سال ۱۳۹۹ بیش از شش هزار میلیارد تومان است. براساس گزارش تفریغ بودجه سال ۹۹ و طبق بررسی‌های دیوان محاسبات، همچنین بخشی از کالا‌های مشمول قانون جمع‌آوری و فروش اموال تملیکی با تاخیر در اختیار سازمان مذکور قرار می‌گیرد که ناشی از گزارش نکردن مسئولان سازمان بنادر و کشتیرانی، شرکت ملی انبار‌های عمومی و دوایر گمرکات در پایان هر هفته در خصوص مقدار و نوع کالا‌هایی است که مدت توقف مجاز آن‌ها سپری شده است.

روزنامه ایران

روایت جابری انصاری از واکنش سردار سلیمانی به استعفای ظریف

خبر اول اینکه، حسین جابری انصاری، معاون پیشین وزیر خارجه در نشستی با اشاره به سفر بشار اسد به تهران و استعفای دکتر ظریف به دلیل بی اطلاعی از این سفر، گفت: آن شب، حدود ساعت ۹، داشتم از محل کارم در میدان امام خمینی (س) به وزارت ارشاد می‌رفتم که حاج قاسم سلیمانی تماس گرفت و با ابراز ناراحتی از اتفاقی که افتاده بود، گفت جریان چیست.

من آنجا به روال همیشگی شفافیت و صراحتی که دارم نگاه خودم را مطرح کردم که به تهران آمدن رئیس جمهوری سوریه به لحاظ نمادین و نشانه‌های سیاسی و راهبردی خیلی معنا دارد و نمادی از نفوذ، تأثیرگذاری و قدرت ایران در سوریه و منطقه است. وی ادامه داد: گفتم این یک موفقیت نمادین بزرگ برای ایران بود، اما با توجه نکردن به برخی جوانب موضوع، به یک نقطه ضعف تبدیل شد. یعنی یک مسأله اختلافی شد که حال باید آن را جمع و جور کرد. ایشان هیچ بحثی با من نکرد که این جور نیست. بر عکس، چند دقیقه توضیح دادند که نیت و قصدی در کار نبوده که اینگونه شود و دفتر رئیس جمهوری و رئیس جمهوری از سفر مطلع بوده‌اند و فرض من این بوده که به وزیر خارجه هم اطلاع می‌دهند. به هر حال بعد از این توضیحات اقناعی، همه حرف شهید سلیمانی این بود که الآن باید کمک کنیم هرچه زودتر این مسأله حل شود و به این شکل نماند.
 

۷۶ محکوم امنیتی در لیست عفو شدگان

خبر دیگر اینکه، ۷۶ محکوم امنیتی و ۱۰۰ اعدامی مورد عفو قرار گرفتند. پس از موافقت رهبر معظم انقلاب اسلامی با پیشنهاد رئیس قوه قضائیه مبنی بر عفو و تخفیف مجازات سه هزار و ۴۵۸ تن از محکومان محاکم عمومی و انقلاب، سازمان قضایی نیرو‌های مسلح و تعزیرات حکومتی به مناسبت جشن ۱۷ ربیع، حسین نجفی، مدیرکل عفو و بخشودگی قوه قضائیه با اعلام جزئیات این عفو گفت: ۱۰۰ نفر از افراد دارای محکومیت اعدام و ۷۶ محکوم امنیتی جزو عفوشدگان اخیر هستند.
 

تمجید دبیر کل حزب اعتماد ملی از سفر‌های میدانی رئیسی

شنیدیم که، الیاس حضرتی دبیر کل حزب اصلاح‌طلب اعتماد ملی در یادداشتی با اشاره به سفر رئیس جمهوری به مناطق زلزله زده اندیکا در خوزستان، از این اقدام آیت‌الله رئیسی تمجید کرده است. مدیر مسئول روزنامه اعتماد در بخشی از این یادداشت نوشته: سفر آقای رئیسی نشان داد که وی هیچ گاه قصد تهران‌نشینی ندارد و سراسر کشور را عرصه کار و فعالیت خود می‌داند.
ناگفته پیدا است که با چنین سفر‌هایی وزیران و مدیران دولت نیز تشویق می‌شوند در مشکلات ریز و درشت، خود به سراسر کشور سفر کنند و همین سفر‌ها بسیاری از گره‌های توسعه و پیشرفت و البته مشکلات مردم و صاحبان صنعت و کشاورزی را خواهد گشود... همچنان که مطبوعات گاه قلم به انتقاد می‌گشایند، باید در این گونه موارد قلم به تحسین بگشایند و از رئیس‌جمهوری به‌خاطر چنین سفری قدردانی کنند.
 

روایت خبرنگار وال‌استریت ژورنال از دلیل اصلی بن‌بست مذاکرات

دست آخر اینکه، «لارنس نورمن» خبرنگار وال استریت ژورنال، مدعی شد از آنجایی که ایرانی‌ها حاضر به مذاکره مستقیم با امریکا نیستند، وقوع سوء تفاهم در مورد مواضع و انتظارات، غیر قابل پیشگیری می‌شود. به گزارش ایرنا، او افزود: «برجام سندی است که روی آن توافق شده است. هیچ ضمانتی داده نشده که طرفی هرگز از آن خارج نشود. این، یک توافق سیاسی با تعهدات سیاسی بوده است. اگر ایران می‌خواهد توافق را تغییر دهد، امریکا هم خواسته‌های خود را دارد. مسأله روشن بود، در واقع، بصورت علنی اعلام شد ضمانت دائمی منتفی است. هیچ رئیس جمهوری امریکا اختیار ملزم کردن دولت آینده را به معاهده‌ای غیرالزام‌آور که از تأیید کامل سنا برخوردار نیست، ندارد.» او ادعا کرد دولت بایدن این را هم به صراحت بیان کرد که «هرگونه ضمانت حقوقی، فراتر از توافقی خواهد بود که بر سر آن اجماع حاصل شده است.»

روزنامه شرق

مسدودشدن خیابان‌ها و قطع اینترنت در سودان

در‌حالی‌که قرار بود به دعوت فعالان مدنی و مخالفان کودتا در سودان، تظاهراتی گسترده برگزار شود، منابع خبری از قطع اینترنت و اختلال در ارتباطات در این کشور خبر داده‌اند. به گزارش الجزیره، مخالفان حکومت نظامیان در سودان از مردم خواسته‌اند در تظاهراتی گسترده با شعار «ارحلوا» (بروید) شرکت کنند. هم‌زمان گزارش شد که نیرو‌های امنیتی سودان بسیاری از مسیر‌های مواصلاتی مهم و همه پل‌ها در خارطوم را بسته‌اند. نظامیان حاکم بر سودان همچنین خدمات اینترنت در سراسر خارطوم را که از پنج روز پیش بسیار ضعیف شده بود، از چند ساعت پیش کاملا مسدود کرده اند. گروه‌هایی که فراخوان تظاهرات داده‌اند، با ارسال پیام‌های کوتاه متنی و با دیوارنوشت‌ها مردم را به مشارکت در این تظاهرات دعوت می‌کنند.

تجمع نیرو‌های حرفه‌ای سودان و نیرو‌های آزادی و تغییر با انتشار بیانیه‌هایی ضمن دعوت از مردم به تظاهرات، تأکید کردند مطالبه آن‌ها آزادی همه بازداشت‌شدگان روز‌های اخیر و در رأس آن‌ها عبدالله حمدوک، نخست‌وزیر و اجرای دوباره میثاق قانونی و بازگشت همه تشکیلات و نهاد‌های حکومت انتقالی غیرنظامی و ابطال همه تصمیماتی است که از ۲۵ اکتبر به بعد گرفته شده است. سفارت آمریکا در سودان هم بر ضرورت تضمین حق شهروندان در آزادی بیان و تجمع مسالمت‌آمیز تأکید کرد. جفری فلتمن، فرستاده ویژه آمریکا در امور شاخ آفریقا نیز گفت با عبدالفتاح البرهان، فرمانده ارتش سودان، عبدالله حمدوک، رئیس دولت معزول و مریم الصادق، وزیر خارجه معزول، تلفنی مذاکره کرده است. او گفت به‌روشنی به مقامات سودان گفته آمریکا اوضاع این کشور را به دقت زیر نظر دارد و باید به مردم اجازه داد تظاهرات خود را آزادانه برگزار کنند.
 

اختلاف‌ها بر سر فروش پهپاد به قطر

منابع آگاه از وجود اختلاف‌ها میان پنتاگون و وزارت خارجه آمریکا درباره فروش پهپاد به قطر خبر دادند و افزودند این امر می‌تواند به خشم عربستان و امارات دامن بزند. شبکه ان‌بی‌سی به نقل از سه مسئول آمریکایی اعلام کرد: پنتاگون فروش پهپاد‌ها از نوع «MQ-۹ Reaper» به قطر را در قالب قراردادی به ارزش بیش از ۵۰۰ میلیون دلار علی‌رغم اعتراض‌ها در وزارت خارجه تأیید می‌کند. قطر سال گذشته از آمریکا خواست به این کشور هواپیما‌های بدون سرنشین بفروشد، اما واشنگتن در آن هنگام پاسخی به این درخواست نداد؛ امری که طرف قطری را واداشت پس از کمک‌ها به خروج نیرو‌های آمریکایی از افغانستان، بار دیگر این درخواست را مطرح کند.

مسئول آمریکایی در‌این‌باره به ان‌بی‌سی گفت: پنتاگون به قطر به‌عنوان شریکی قابل اعتماد می‌نگرد و تأکید می‌کند آماده پذیرش مسئولیت فروش تسلیحات پیشرفته نظیر پهپاد‌ها به قطر است. او افزود: قطر می‌تواند در مبارزه با تروریسم از طریق انجام حملات هوایی در افغانستان بدون عملیات آمریکایی‌ها مفید باشد. در این گزارش آمده است که از سوی دیگر، مسئولان آمریکایی در وزارت امور خارجه نگران هستند این قرارداد منجر به انتقاد و خشم برخی متحدان آمریکا از‌جمله عربستان و امارات شود. یک مقام نظامی آمریکا تأکید کرد: پنتاگون با فروش پهپاد‌ها مخالفتی نخواهد کرد، اما موضع قاطعانه‌ای در دفاع از این قرارداد اتخاذ نخواهد کرد.
 

اولین دیدار با مکرون پس از بحران زیردریایی‌ها / بایدن: کج‌سلیقگی کردیم

جو بایدن، رئیس‌جمهوری آمریکا، در دیدار با همتای فرانسوی خود در رم پذیرفت که کشورش در جریان اعلام اتحاد جدید در منطقه اقیانوس هند-آرام، «کج‌سلیقگی» کرده بود. به گزارش ایسنا، به نقل از یورونیوز، اعلام اتحاد جدید بین آمریکا، بریتانیا و استرالیا باعث شد تا کانبرا قرارداد خرید زیردریایی از فرانسه را فسخ کند. پاریس در واکنش به لغو قرارداد خرید زیردریایی‌هایش که به «قرارداد قرن» مشهور شده بود، سفرای خود را از آمریکا و استرالیا فراخواند. واشنگتن در هفته‌های گذشته تلاش کرده بود تنش در رابطه با پاریس را کاهش دهد. جو بایدن در دیدار با امانوئل مکرون، رئیس‌جمهوری فرانسه، از این کشور به‌عنوان شریکی «بسیار با‌ارزش» یاد کرد. او افزود ایالات متحده «متحدی بهتر از فرانسه ندارد». بایدن درباره اعلام اتحاد جدید در منطقه اقیانوس هند-آرام نیز گفت: «آنچه ما انجام دادیم کج‌سلیقگی بود و با ظرافت زیادی هم انجام نشد».

رئیس‌جمهوری فرانسه نیز ضمن استقبال از «تصمیم‌های مشخص» واشنگتن در پی «بحران زیردریایی‌ها» در روابط دو کشور گفت این امر «سرآغاز روند اعتمادسازی» مجدد بین آمریکا و فرانسه است. مکرون افزود که از حالا نگاه دو کشور باید «به آینده» باشد و ادامه داد آنچه اکنون اهمیت دارد، همکاری‌های فرانسه و آمریکا در «هفته‌ها، ماه‌ها و سال‌های آینده» است.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.