نهم خرداد
طالبان: تهران و کابل در حال گفتوگو درباره درگیری مرزی اخیر هستند
به دنبال وقوع تنش در مرز ایران و افغانستان، سخنگوی طالبان با بیان اینکه دو طرف در حال گفتگو درباره جزئیات این حادثه هستند، گفت: خواهان تنش با کشورهای همسایه نیستیم. به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، پس از درگیری روز شنبه میان مرزبانان ایران و افغانستان، بلال کریمی معاون سخنگوی طالبان گفت هیات حاکمه افغانستان به دنبال تنش با کشورهای همسایه نیست.
وی افزود: تهران و کابل در حال گفتگو درباره جزئیات حادثه درگیری در مرز هستند و تلاش دارند این موضوع از طریق مذاکره و تفاهم حل و فصل شود. کریمی به طلوع نیوز گفت: « سیاست امارات اسلامی تنش و درگیری با کشورهای همسایه نیست و دو طرف درباره تنش جزئی اخیری که در مرز ایران و افغانستان رخ داده در حال گفتگو هستند، و برای هر اتفاقی که رخ می دهد یک راه حلی پیدا خواهد شد.»
پیش از این نیز «عبدالنافع تکور»، سخنگوی وزارت کشور طالبان توضیحاتی را در خصوص تنش در مرز ایران و افغانستان ارائه کرده بود. در حالی که سردار قاسم رضایی جانشین فرمانده کل انتظامی ایران درباره تنش مرزی ایران پیشتر اظهار کرده بود که شروع درگیری از سوی طالبان بوده است، وی مدعی شد که در ولایت نیمروز نیروهای مرز ایرانی به طرف افغانستانی شلیک کردند که با واکنش متقابل مواجه شدند.
به گفته وی، در جریان این تیراندازی از هر دو طرف یک فرد کشته و تعدادی زخمی شدند. سخنگوی وزارت کشور طالبان گفت که وقوع این حادثه با مقامات هر دو طرف در میان گذاشته و در حال حاضر شرایط در مرز تحت کنترل قرار دارد. این مقام طالبان در ادامه تاکید کرد: «امارات اسلامی خواهان جنگ با همسایگان خود نیست.» یک روز پس از این درگیری «امیر حیدری» فرمانده نیروی زمینی ارتش ایران در بازدید از مرزهای شمال سیستان و بلوچستان در جمع خبرنگاران اظهار کرد: مرزهای مشترک با کشور افغانستان بطور کامل در کنترل نیروی زمینی ارتش هستند و در کنار ما برادران مرزبانی قرار دارند و امنیت بطور کامل برقرار است.
سردار رضایی جانشین فرمانده کل انتظامی ایران ضمن بازدید از مرز سیستان گفته بود: در مرز مشترک ایران و افغانستان چند باری است که از طرف حاکمان افغانستان اشتباهی رخ میدهد، بطوریکه روز گذشته تیراندازی بی جایی از سوی کشور همسایه اتفاق افتاد و اقدام متقابل انجام شد. سردار رضایی ضمن بیان این که «نیروهای مرزبانی این موضوع را مدیریت کردند و متاسفانه یکی از همکاران به شهادت رسید و دو نفر دیگر نیز مجروح شدند». تاکید کرد: به کشورهای همسایه میگوییم مرزهای ما مرزهای دوستی است و نباید اجازه دهیم اتفاق ناگواری پیش آید.
هفتم خرداد
ماجراجویی طالبان در مرز ایران
ماجراجویی طالبان که پس از دستیابی به حکومت در افغانستان به دنبال کسب مشروعیت داخلی است، به درگیری مرزی با ایران منجر شد. روز گذشته، در درگیری مرزی بین مرزبانان ایران با «افراد مسلح ناشناس» مرتبط با طالبان درمرز افغانستان، دو مرزبان ایرانی شهید شدند. این درگیری حوالی ساعت ۱۰ صبح همزمان با تعرض طالبان به مرز ایران اتفاق افتاد که در جریان آن یک نیروی طالبان هم کشته شد. این درگیری مرزی، همزمان با تشدید تنشها بر سر حقابه ایران از رود هیرمند رخ داده است.
مرزبانی استان سیستان و بلوچستان اعلام کرد که مرزبانان ایرانی صبح دیروز با افراد مسلح طالبان که قصد ورود به خاک ایران را داشتند درگیر شدهاند. این درگیری حدود ساعت ۱۰ صبح دیروز زمانی رخ داد که افراد مسلح در منطقه مرزی ولسوالی کنگ ولایت نیمروز در منطقه «ماککی» مرز مشترک ایران و افغانستان قصد ورود به خاک ایران را داشتند که منجر به تبادل آتش و درگیری مسلحانه مرزبانان ایرانی با این افراد شد.
سردار قاسم رضایی، جانشین فرمانده کل انتظامی در تشریح جزئیات درگیری دیروز گفت که صبح روز شنبه نیروهای طالبان از سمت کشور افغانستان بدون در نظر گرفتن و رعایت قوانین بینالمللی و حسن همجواری با انواع سلاح مبادرت به تیراندازی به پاسگاه ساسولی واقع در حوزه هنگ مرزی زابل کردند که با واکنش قاطعانه مرزبانان مواجه شدند. بعد از تیراندازیهای طرف طالبان، براساس پروتکلهای مرزی از سوی مرزبان درجه یک تذکرات لازم به نیروهای مهاجم داده شد. اما طرف طالبان مجدداً تیراندازی کرد.
مرکز اطلاع رسانی مرزبانی سیستان و بلوچستان نیز گفته که نیروهای هنگ مرزی زابل با «افراد مسلح ناشناس» در نقطه صفر مرزی درگیر شدهاند. در پی این درگیری مرز ابریشم برای عبور و مرور بسته شده است. در حالی که «مولوی عبدالکبیر» نخستوزیر طالبان طی نشستی گفته ما خواستار تداوم روابط مثبت با دیگر کشورها در پرتو شریعت هستیم و از خاک افغانستان نیز هیچ کسی تهدید نخواهد شد، حسن همتی، رئیس کمیته امنیت کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس درباره درگیری دیروز گفت که در این حادثه سه پایگاه مرزی ایران با طرف افغانستانی در گیر شد که تعدادی از مرزبانان ما نیز مجروح شدهاند.
به گفته همتی، درگیری از سوی نیروهای مرزی طالبان آغاز شده و در ادامه توپخانه ارتش جمهور اسلامی نیز فعال شده است. این در حالی است که «عبدالنافع تکور» سخنگوی وزارت کشور طالبان مدعی است که در ولایت نیمروز نیروهای مرزبانی ایرانی به طرف افغانستان شلیک کردند که با واکنش متقابل مواجه شدند!
منابع رسمی شهادت دو مرزبان ایرانی را دیروز تأیید کردند در حالی که گفته میشود چند نفر نیز زخمی شدهاند. طرف طالبان نیز کشته شدن یکی از نیروهای خود و زخمی شدن چند تن دیگر را تأیید کرده است. سردار احمدرضا رادان، فرمانده کل انتظامی کشور، دستور قاطع لازم، به مرزبانان را ابلاغ و تأکید کرد که شجاعانه و قاطعانه از مرزها دفاع کنند و به هیچ احدی اجازه تعدی و نزدیک شدن به مرزها را ندهند. در این دستور تأکید شده است که نیروهای مرزی جمهوری اسلامی ایران به هر گونه تعدی و تعرض مرزی قاطعانه پاسخ خواهند داد و حاکمان فعلی افغانستان باید در قبال عمل نسنجیده و مغایر با اصول بین المللی خود پاسخگو باشند.
بعد از اصرار ایران بر دریافت حقابه رود هیرمند بر اساس توافق سال ۱۳۵۱، اظهارات ضد ایرانی مقامهای طالبان تشدید شده است، اقدامی که برای کسب مشروعیت داخلی از طریق اصرار بر رویارویی در موضوعاتی است که میتواند بخشهای مختلف جامعه افغانستان را حول آن جمع کند. در حالی که ناظران در افغانستان بر تشکیل حکومت فراگیر در افغانستان تأکید میکنند، طالبان میکوشد از طریق ایجاد تنش در خارج، گروههای افغان را زیر چتر خود مجتمع کند.
عبدالحمید خراسانی معروف به «ناصر بدری» که چند روز قبل به دلیل توییت جنگطلبانه علیه ایران از مقام خود برکنار شده بود، دیروز گفت که اگر بزرگان امارت اسلامی به مجاهدین امارت اسلامی اجازه بدهند، مجاهدان امارت اسلامی در عرض ۲۴ ساعت ایران را فتح خواهند کرد، انشاءالله. ایران با غرب موش و گربه بازی میکند، در واقع آنها یکی هستند، اما اگر با حقیقت روبهرو شود، انشاءالله از روی نقشه نابود میشود. /جوان
واکنش کاربران فضای مجازی
رونمایی از مزاحم کوچک درمرزهای شرقی
سیدمهدی طالبی: دوسال پس از بهقدرت رسیدن طالبان در افغانستان، به دلایل مختلف جنگ در افغانستان کمرمق شده است اما همچنان مشکلات امنیتی بهویژه برای همسایگان افغانستان پابرجاست. بخشی از این ناامنی حاصل عدم درک طالبان از حکومت است و بخشی دیگر نیز متاثر از گروهکهای تروریستی مستقر در افغانستان است. هرچند تا امروز روند بهرسمیت شناختن امارت اسلامی از سوی همسایگان کابل، فریز شده است اما همسایگان کابل تقریبا معتقدند که تعاملاتشان با این گروه تازه بهقدرت رسیده باید بهنحوی باشد که افغانستان درگیر خشونتی جدید نشود و تنشهای دوسویه به سطح تقابل نظامی و جنگ نرسد.
برای دستیابی به این دو اصل کشورهای منطقه درتلاشند مقامات جدید افغانستان را پایبند به تعهدات امنیتیشان کنند. بهنظر میرسد طرف افغانستانی که در دو سال گذشته نتوانسته چراغ سبز بهرسمیت شناخته شدن را از همسایگانش دریافت کند، چندان بیمیل نباشد با مهره ناامنی در مرزها بازی کند، بلکه از این طریق «امارت اسلامی» بهرسمیت شناخته شود. درگیری روز گذشته در حوزه هنگ مرزی زابل که منجر به شهادت دو مرزبان ایرانی و زخمی شدن 2 نفر دیگر و کشته و زخمی شدن چند نیروی طالب شد، در همین چهارچوب قابلارزیابی است.
در سیاست خارجی کشورهای منطقه، طالبان و امارت اسلامی، حتی در بین چند اولویت نخست نیز تعریف نمیشود. عدم بهرسمیت شناخته شدن امارت اسلامی این نگرانی را برای طالبان بهدنبال داشته که امکان دارد دیر یا زود گروههای مخالف مسلح حمایت قابلتوجهی از سوی بازیگران منطقهای یا خارجی دریافت کنند و از این طریق پایههای حکومت طالبان شلتر از قبل شود. همین نگرانی باعث شده طالبان که با تشکیل دولت فراگیر، بسیاری از مشکلاتش حل خواهد شد، به این سمت گامی برندارد؛ چراکه نگران است کمی بعد، انشعابی در دولت شکل بگیرد و یک آلترناتیو قوی برای این گروه در داخل افغانستان ایجاد شود. این نگرانیها بهرسمیت شناخته شدن طالبان را به بنبست کشانده است.
بسیاری از همسایگان حاضر نیستند حکومت فعلی را به رسمیت بشناسند و طالبان نیز حاضر نیست قدرت را با دیگران تقسیم کند و عملا برای خودش رقیب بسازد. در چنین شرایطی، طالبان برای فشار بر همسایگان و تحمیل خود بر آنها، تعهدات امنیتی خود را کنار گذاشته است. انفجار خونین زمستان سال گذشته در مسجد پیشاور پاکستان، شلیک راکت بهسمت جنوب ازبکستان، درگیریهای مرزی با ایران و حمایت از جداییطلبان ترکستان شرقی، بیانگر این رویکرد جدید است.
طالبان تصور نمیکرد پس از توافق با آمریکا، پروسه بهرسمیت شناخته شدنش تا این اندازه طولانی شود. آنها برخلاف دوره قبل، بهدنبال تعامل با کشورهای همسایه و جهان بودند اما در منطقه بهرسمیت شناخته نشدند و در جهان نیز با بحران مشروعیت مواجه شدند. این بحران مشروعیت، به مخالفان طالبانانگیزه تقابل با این گروه به امید دریافت حمایت خارجی را داده است. مقامهای طالبان این نگرانی را در دیدار با طرفهای خارجی بهعنوان تهدید اصلی امنیت مطرح میکنند. بعید بهنظر میرسد با رویکرد باجگیرانه، طالبان موفق شود همسایگان و جهان را ناچار به پذیرش امارت اسلامی کند.
بااینحال اما کشورهای همسایه باید با ترتیبات جدید امنیتی، اوضاع را تحلیل و رصد کنند و برخلاف خواسته طالبان، از تشدید تنشها در منطقه جلوگیری کنند. این موضوع بهویژه درباره ایران که بهواسطه پیگیری موضوع حقابه و ماجراجویی مرزی طالبان، سطح جدیدی از تنش را تجربه کرده، جدیتر باید در دستورکار قرار گیرد. در این گزارش به بررسی چرایی افزایش تنش بین تهران و کابل پرداخته شده است.
1- طالبان در دوره نخست حکومت خود طی سالهای 1996 تا 2001، با شکست حکومت ضعیف و دچار اختلاف مجاهدین به رهبری برهانالدین ربانی موفق شد به قدرت دست یابد ولی با وجود سیطره بر اکثر بخشهای کشور، قسمتهای قابل توجهی از افغانستان بهویژه در پنجشیر خارج از تسلط این گروه بود. طالبان در دوره دوم حکومت خود که از تابستان 2021 آغاز شده است، آمریکا را بهعنوان یک ابرقدرت شکست داده و برخلاف دوره نخست، بر تمام کشور به راحتی سیطره یافته است.
این دو تفاوت بزرگ که البته مورد اول بزرگتر است، باعث شده طالبان از خود برداشتی بهعنوان یک گروه «غولکش» داشته باشد و بر همین مبنا با انگیزه بالایی با دیگران روبهرو شود. بر همین اساس مقامات طالبان به دلیل برداشت اشتباه از تحول رخداده و توانشان، تلاشهایی برای قلدری در برابر پاکستان و حتی ایران دارند. طالبان پس از آنکه آمریکا نتوانست در برابر آن ایستادگی کند، این برداشت را داشته که هیچ قدرتی یارای نابودی این گروه را ندارد و به دلیل خاصیت رویینتنی، قادر به پیگیری اهداف خود است.
2- پشتونها رتبه 24 را در گروههای قومی بزرگ جهان دارند اما بزرگترین قبیله به حساب میآیند. بر این اساس آنها کمتر با تحولات جهانی تطبیق یافته و همچنان تحت تاثیر مناسبات قبایلی متعلق به سدههای پیشین هستند. طالبان همچنین گروهی شبهنظامی است که از میان این نظام قبایلی قدیمی برخواسته و بهشدت از مناسبات فعلی جهانی، دانش و مواردی از این دست محروم است. طالبان به دلیل ریشه پشتونی با تعصب و به دلیل پیروزی با اسلحه به جنگافزار وفادار است و به همین دلیل کمتر به تعامل تمایل دارد.
3- طالبان فاقد دانش و توان کارشناسی لازم برای اداره یک کشور است. از سوی دیگر توان کارشناسی موجود دولت طالبان نیز براساس ساختارها و کارمندان بازمانده از دولت پیشین است که هم از لحاظ فکر و هم ارتباطات، با قدرتهای خارجی در ارتباطند. طالبان به دلیل عدم شناخت نسبت به فرآیندها قادر به کشف اقدامات این افراد نیستند. آنها بهطور ویژهای در مشکلات آبی میان دو کشور نقش دارند و در حوزه مرزی نیز مداخلات آنها محتمل است.
4- طالبان برای سیستم امنیتی خود دو مسیر را پیشرو دارد. یک مسیر بهرهگیری از مناسبات با آمریکا و متحدان این کشور مانند پاکستان و عربستان و مسیر دیگر ارتباط با چین، روسیه، ایران و کشورهای آسیای میانه. از نگاه طالبان، آنها در همکاری با ائتلاف قدرتهای شرقی عضوی معمولی بوده و تحت فشار قرار خواهند داشت تا اصلاح گردند اما در صورت ائتلاف با آمریکا، آنها برای مهار قدرتهای شرقی مورد توجه قرار گرفته و ضمن دریافت کمک، میتوانند به مرور به قدرتی در منطقه تبدیل شوند.
طالبان شاید بهطور کامل خواهان ادغام در مناسبات امنیتی آمریکا نباشد اما قصد دارد بهطور نسبی از مواهب آن برخوردار گردد بهویژه برای افزایش وزن افغانستان در نگاه قدرتهای شرقی و ارائه امتیازات بیشتر به طالبان. طالبان برای این طرح یک نمونه تاریخی نیز پیشروی خود دارند. همانگونه که پاکستان چند دهه به کمک آمریکا در برابر هند و شوروی ایستادگی کرد آنها نیز قادر خواهند بود با کمک واشنگتن در برابر پکن، مسکو و تهران از خود پایداری نشان دهند.
5- رهبران اصلی طالبان از پشتونهای درانی هستند. با اینحال بخش دیگری از طالبان در قالب «شبکه حقانی» به شکل اتصال یک گروه مجزا به بدنه آن، از این گروه تبعیت میکنند. حقانیها از پشتونهای شرقی یا «دران» هستند. درانیها خواهان تضعیف رقیب پشتون خود و دیگر اقوام هستند که این تضعیف با کاهش تمرکز سیاسی بر کابل پیگیری میشود. قندهار پایتخت تاریخی افغانستان است و اساسا تاریخ این کشور از قندهار آغاز میشود. کابل بنابه دلایلی پایتخت مناسب رهبران اصلی طالبان یا شاخه درانیهای این گروه نیست. براساس آمارها جمعیت کابل شامل ۴۵ درصد تاجیک و ۲۵ درصد هزاره، ۲۵ درصد مردم پشتون و ۵ درصد از سایر اقوام است. به عبارتی دیگر کابل شهری پشتون به شمار نمیرود.
همچنین این شهر به مناطق زندگی پشتونهای زدران نزدیکتر است تا مراکز جمعیتی پشتونهای درانی. به این توازن جمعیتی باید اتفاقات اوت 2021 را نیز افزود. در این اتفاقات، حقانیها از طایفه زدران زودتر از درانیها وارد کابل شده و این شهر را تصرف کردند. با وقوع این اتفاق و فشار پاکستان، حقانیها در موضعی بالاتر از آنچه وزنشان بود، قرار گرفتند. رهبران اصلی طالبان اما به مرور درحال کاستن از مرکزیت سیاسی کابل برای از بین بردن مزیت پشتونهای زدران و همچنین اهمیت دیگر اقوام هستند. بسط قدرت در جنوب و جنوب غرب افغانستان و ایجاد درگیری با ایران میتواند به موضوعیت یافتن بیشتر مناطق درانینشین منجر گشته و به تمرکز سیاسی، اقتصادی و نظامی در آنها منتهی شود.
6- طالبان برای ترمیم اتحاد داخل گروهی و کسب مشروعیت ملی و بینالمللی نیازمند یک «دیگر» است تا بتواند از طریق آن روابطش را در این خصوص تنظیم کند. از نگاه امارت اسلامی، درگیریهای مرزی باعث میشود این دولت ملی جلوه کرده و از طرفی رقبای بینالمللی و منطقهای ایران به خاطر دشمنی خود، نسبت به طالبان متمایل گشته و دولتش را به رسمیت بشناسند. این درگیریها همچنین ضامن اتحاد در میان جناحهای طالبان خواهد بود. طالبان با این اقدام همچنین میتواند گروههای بلوچ جداییطلب ایرانی و پاکستانی جاخوشکرده در افغانستان را به خود نزدیک سازد.
7- طالبان به دلیل مدل مخاطرهبرانگیز حکومتیاش نهایتا به مسیری خطرناک کشیده میشد. در کشوری که گوناگونی اقوام و مذاهب بسیار است و اندیشههای فراوانی به دلیل پراکندگی قدرت شکل گرفتهاند، اجرای شیوه امارت اسلامی آن هم از سوی گروهی کمتجربه و کمتوان از لحاظ مدیریتی، بسیار مخاطرهآمیز است. چه اینکه آنها در این مسیر اندک تلاشی برای ایجاد ساختاری جهت استخراج نظرات جامعه ندارند. این درحالی است که حتی کشورهای دیکتاتوری نیز بهگونهای خود را به صندوق آرا متصل ساختهاند.
8-طالبان با مدل حکومتیاش براساس امارت اسلامی مشکلات ساختاری گستردهای با کشورهای اطرافش دارد. دولت پاکستان سکولار است و نسبت به ادعاهای ارضی از سمت طالبان پشتون در ارتباط با مناطق پشتوننشین خود نگرانی دارد. تاجیکستان که دولتی لائیک دارد خود را مدافع جمعیت 25 درصدی تاجیکتباران میداند. ازبکستان نیز تقریبا وضعیتی مشابه با تاجیکستان دارد.
چین به دلیل نگرانی از بروز تهدید از سمت افغانستان نسبت به سینکیانگ و روسیه نسبت به امنیت آسیای میانه که التهابات در آن میتواند وارد سرزمینهای مسلماننشین روسیه شده و تا جنوب مسکو را ناامن سازد حساس هستند. از این میان، تنها ایران است که نسبت به افغانستان و طالبان، ضمن تهدیداتی که احساس میکند، نزدیکیهایی نیز به دلیل اسلامگرایی و نگاههای مقاومتی در برابر مداخلات خارجی دارد. از این رو درگیری با ایران، میتواند اندک امیدهای طالبان برای بهرهگیری از یک محیط مساعد را از بین ببرد زیرا اگر همکاری با تهران امکانپذیر نباشد، با دیگران به طریق اولی نخواهد بود. همچنین تهران ضمن آنکه به تنهایی قادر به رفع بسیاری از احتیاجات افغانستان است، میتواند پلی برای همکاری این کشور با دیگر دولتهای شرقی باشد.
9- طالبان نه براساس برتری منابع قدرت نسبت به دیگران بلکه به دلیل خلا قدرت موفق به سیطره بر افغانستان شد. به عبارتی دیگر به غیر از آمریکا که از نبرد در کوهستانهای افغانستان همانند انگلیس در قرون نوزدهم و روسها در قرن بیستم خسته شده بود، نیرویی در برابر خود نداشت. اگر با اشتباهات طالبان، اقوام دیگر افغانستانی قدرت گیرند، حکومت یکپارچه طالبان محال خواهد بود.
10- طالبان از آنکه تاکنون از سوی جامعه بینالمللی و بهویژه از سوی همسایگان به رسمیت شناخته نشده کلافه گشته و به دنبال انجام اقداماتی در راستای اعمال فشار است. آنها میخواهند به همسایگان بگوید از گذشته خود دست کشیدهاند و منشا مشکلات امنیتی نخواهند بود اما اگر تصمیم بر عدم پذیرششان باشد، به سمت اقدامات ضدامنیتی متمایل خواهند گشت. شروط متعدد کشورهای منطقه برای به رسمیت شناختن امارت اسلامی که اجرای آنها برای طالبان دشوار است، این کشور را به تغییر روش جلب پذیرش از روش اقناعی به اجباری وا داشته است.
درگیریهای مرزی کنونی به جنگ نمیانجامد. در صورت بروز تهدیدات امنیتی در مرز با افغانستان، زمینههای پیگیری منافع وجود دارد. طالبان یکپارچه نیست، در داخل این کشور گروههای معارض زیادی وجود دارد و به لحاظ اقتصادی این کشور به تهران وابسته است. در صورت اصرار طالبان به اقدامات خارج از عرف، تحرکاتی از سوی تهران انجام خواهد شد.
11- مشکلات اقتصادی افغانستان، طالبان را به سمت باجگیری و تشدید فعالیت در مسیرهای غیررسمی برای کسب پول واداشته است. طالبان هرچند با بیتوجهیاش به اقتصاد، به وخامت اوضاع دامن زده، اما این معضل دامنگیر خود این گروه شده است. وخامت اوضاع افغانستان به دلایلی همانند «مهاجرت و کاسته شدن از جمعیت فعال کشور»، «توقف و کاهش کمکهای متعدد بینالمللی»، «کاسته شدن از میزان ارسال حوالههای ارزشی کارگران افغانی در خارج از این کشور به دلیل تشدید مهاجرتها و سکونت دریافتکنندگان این حوالهها در کشورهای دیگری مانند پاکستان، ایران و ترکیه»، «کاهش سرمایهگذاری» و «اعمال تحریمها» مرتبط است.
طالبان که پیشتر برای اداره خود متکی به 1.5 میلیارد دلار درآمد سالانه از طریق باجگیری و همچنین قاچاق مواد مخدر بود، امروز برای اداره دولت نیازمند 6 میلیارد دلار منابع ارزی در سال است که با وضعیت کنونی، آن را از همان مسیرهای پیشین پیگیری میکند. تشدید تلاش برای قاچاق مواد مخدر از طریق تجهیز کاروانهای قاچاق در مرزهای ایران در همین راستا صورت میگیرد. /فرهیختگان
به دیوار سست تکیه نکنیم!
سیدمحمد بحرینیان: یک. بزرگترین عایدی که از یک کشور همسایه میتواند نصیب ما شود، ثبات و آرامش است. در منطقه غرب آسیا که در دهههای گذشته، شاهد چندین جنگ، تجاوز خارجی، کودتا، تفرقه و فتنهانگیزی گروههای تندرو و خطرناک بوده، هیچ گوهری بهاندازه آرامش و ثبات ارزشمند نیست. از میان امتیازات مختلفی که برای کشور همسایه ممکن است، ثبات و آرامش، بیش از مبادلات اقتصادی، همکاریهای سیاسی و حتی همسویی راهبردی ارزشمند است.
دو. آن زمان که آمریکاییها افغانستان را ترک کرده و عملا تحویل طالبان دادند، برخی در داخل ذوقزده شدند و حتی برخی در مواضعی نسنجیده، از دولت جدید طالبان استقبال کرده و طالبان فعلی را با طالبان دو دهه پیش متفاوت دانستند. تاسف بارتر آنکه این نگاه ساده انگارانه، به بخشهایی از سیاست رسمی کشور ما نیز راه یافت و هرچند هرگز در سطوح عالی نظام مورد تایید نبود، اما در سطوح میانی حامیانی داشت. همان زمان، بارها نوشتیم که تقابل طالبان با دولت آمریکایی اشرف غنی و نیروهای طرفدار غرب، باعث پاک شدن سابقه سیاه طالبان نمیشود و در این فقره، دشمن دشمن ما لزوما دوست ما نیست. یک رقیب محترم و نجیب که حتی در مجامع جهانی با ما همسو نباشد، حتما بهتر از یک گروه تندرو، با سابقهای غیرقابل قبول و رفتارهای نپخته، بدوی و بعضا گروهکی است که حتی در پارهای از موارد با ما همسو هم شده باشد. خلاصه ماجرا آن است که شبهدولتی همچون طالبان، اساسا در وضعیتی نیست و سیاست یکپارچه و حساب شدهای ندارد که بتواند با کشوری اتحاد و ائتلافی تشکیل دهد.
سه. جمهوری اسلامی از روز اول، موازی با سخن گفتن با دولتها، با ملتهای منطقه سخن گفته است. این یعنی هرچند ارتباط با دولت افغانستان برای ما مهم است، اما مهمتر از آن، ملت شریف و ستمدیده افغانستان است. طالبان هرچند در میان برخی اقشار افغان حامیانی دارد، اما موردپذیرش جامعه افغانستان و بهویژه علما، تحصیلکردگان و نخبگان افغان نیست. دولتمردانی که زنان و دختران را از تحصیل بازمیدارند، مقررات منع آمد و شد وضع میکنند، مواضع عجیب اتخاذ میکنند و متاسفانه باید گفت کسانی که زمانی با ساختمانهای مدرن تهران عکس یادگاری میگرفتند، امروز برای دولت تهران شاخ و شانه میکشند.
چهار. همه اتفاقات گذشته موید این حقیقت است که اگر دولتی برای مردم خود قابل قبول و منطقی نباشد، همسایه خوبی هم نخواهد بود. ماجرای اخیر انحراف آب هیرمند نشانهای از این نکته است. پیش از این گاهی برخی تنشها و ناآرامی ها در مرز ما با افغانستان به وقوع پیوسته بود که ناشی از ضعف کنترل مرزها توسط دولت جدید این کشور بود که همان هم قابلپذیرش نبود. حالا کار بهجایی رسیده که روز گذشته، نیروهای رسمی طالبان دو مرزبان ما را شهید کردهاند.
پنج. تغییر نگاه یا راهبرد در سیاست خارجی، معمولا فرآیندی بسیار کند و تدریجی در اغلب کشورهای دنیاست. ترکیه سال هاست منتظر عضویت در اتحادیه اروپا پشت در مانده و ژاپن، دههها منتظر ماند تا اجازه تشکیل ارتش بیابد. ما نمیتوانیم با تغییر چند مولفه، فورا به یک دولت سابقا شرور اعتماد کنیم یا فکر کنیم شرارتش تمامشده است. نتیجه سادهانگاری همین است که یک روز نمایندگان سیاسی طالبان را در تهران بپذیریم و روز دیگر بگوییم طالبان را به رسمیت نمیشناسیم. طالبان باید حداقل ۲۰ سال حسن همجواری نشان دهد تا از سوی مراجع رسمی در ایران اسلامی پذیرفته شود. /رسالت
جزییات درگیری مرزی ایران و طالبان
پیش از ظهر روز شنبه در مرز ایران با افغانستان تنشهایی میان نیروهای طالبان و مرزبانان ایران به وقوع پیوست که منجر به تبادل آتش میان طرفین شد و بر اثر آن تعدادی از عناصر طالبان کشته و مجروح شدند. این درگیریها حوالی پاسگاه ساسولی شهر زابل در استان سیستان و بلوچستان رخ داد.
آنچه میخوانید جزئیاتی است درباره درگیری مرزبانان ایرانی با نیروهای طالبان افغانستان به روایت خبرگزاری تسنیم:
۱- این درگیری در مرز سیستان و بلوچستان ایران و ولایت نیمروز افغانستان و در مناطقی مانند اطراف روستاهای ساسولی، حاتم و ماککی رخ داده است.
۲- در این درگیری از سلاحهای سبک و نیمهسبک و توپخانه استفاده شده است با این حال اخباری مبنی بر بهرهگیری نیروهای ایرانی از موشک کاملاً کذب است.
۳- اخباری مبنی بر هدف قرار داده شدن فرودگاه زرنج در افغانستان توسط نیروهای ایرانی غیرواقعی و کذب است و درگیریها در همان اطراف مناطقی که در بند یک آمد، به وقوع پیوسته است.
۴- پس از شروع درگیریها مکاتبات و تماسهایی میان سفارت ایران در افغانستان و وزارت دفاع دولت طالبان برقرار میشود. در اثر واکنش آتش توپخانه نیروی زمینی ارتش ایران تعدادی از نیروهای طالبان زخمی شده و به مراکز درمانی منتقل شدند. آمار دقیقی از تلفات منتشر نشده است. گفتنی است درگیری در مرز افغانستان با طالبان پایان یافته است.
از سوی دیگر در اطلاعیه مرکز اطلاعرسانی مرزبانی سیستان و بلوچستان آمده است: مرزبانان جان برکف هنگ مرزی زابل با افراد مسلح ناشناس که قصد ورود به خاک جمهوری اسلامی ایران را داشتند، در نقطه صفر مرزی درگیر شدند که منجر به تبادل آتش و درگیری مسلحانه گردید. در این درگیری، مرزبانان با برتری آتش سنگین و تحمیل تلفات، خسارات جدی را به آنان وارد کردند. مرزداران غیور مرزبانی استان سیستان و بلوچستان با اقدامات عملیاتی و تشدید پوشش منطقه به حراست از مرزها پرداختند.
واکنش پلیس
جانشین فرمانده کل انتظامی کشور نیز در ارتباط با اقدام نسنجیده و مغایر با اصول بینالملل نیروهای طالبان در مرز ایران توضیحاتی ارائه کرد. سردار قاسم رضایی در گفتگو با پایگاه خبری پلیس در ارتباط با اقدام نسنجیده نیروهای طالبان در مرز ایران اظهار داشت: حدود ساعت ۱۰ روز ۶ خرداد ماه نیروهای طالبان از سمت کشور افغانستان بدون در نظر گرفتن و رعایت قوانین بینالمللی و حسن همجواری با انواع سلاح مبادرت به تیراندازی به پاسگاه ساسولی واقع در حوزه هنگ مرزی زابل نمودند که با واکنش قاطعانه مرزبانان دلیر و شجاع فراجا مواجه شدند. وی در ادامه توضیح داد: بعد از تیراندازیهای طرف طالبان، براساس پروتکلهای مرزی از سوی مرزبان درجه ۱ تذکرات لازم به نیروهای مهاجم داده شده است.
جانشین فرمانده کل انتظامی کشور همچنین عنوان کرد: در پی شروع درگیریهای مرزی از سوی طالبان، سردار «احمدرضا رادان»؛فرمانده کل انتظامی کشور، دستورات قاطعانه لازم، به مرزبانان ابلاغ و تاکید نمودهاند «شجاعانه و قاطعانه از مرزها دفاع کنند و به هیچ احدی اجازه تعدی و نزدیکشدن به مرزها را ندهند». گفتنی است، در این دستور تاکید شده است که «نیروهای مرزی جمهوری اسلامی ایران به هر گونه تعدی و تعرض مرزی قاطعانه پاسخ خواهند داد و حاکمان فعلی افغانستان باید در قبال عمل نسنجیده و مغایر با اصول بینالمللی خود پاسخگو باشند».
لازم به ذکر است که در روزهای اخیر تنشها بین ایران و افغانستان بر سر حقابه هیرمند بالا گرفته است. حقابه هیرمند از ۱۵۰ سال پیش بهدلیل توافقهای اجرایی نشده مورد مناقشه ایران و افغانستان بوده است. حالا چند سالی است با سدسازی افغانستان تنها منبع آب شرق ایران تقریباً قطع شده و همین مسئله مردم و مسئولان را عصبانی کرده است. در حالیکه مقامات ایران تأکید دارند که باید هیئت فنی این کشور میزان آب رود هلمند در سدهای افغانستان را ارزیابی کند، ذبیحالله مجاهد سخنگوی طالبان گفت که در معاهده ۱۳۵۱ در این باره چیزی گفته نشده است.
وی گفته است که با توجه به معاهده، ممکن است طالبان به هیئت ایرانی اجازه بازدید از سدهای آب افغانستان را ندهند. مجاهد در پاسخ به این پرسش که ایران میگوید آب کافی وجود دارد، گفت که طالبان تیمهای فنی دارند و در برخی جاها آب هست. وی گفت: در جاهایی که آب هست ما آن را قبول داریم، مگر مسیر آب بسیار خشک باشد و آبی که به طرف ایران آزاد میشود به ایران نرسد و جذب شود. برخی رسانههای ایران تصاویر ماهوارهای از میزان آب در سدهای افغانستان را منتشر کرده و اعلام کردند که این تصاویر مقادیر قابل توجهی آب در سدهای کجکی و کمالخان را نشان میدهد و ادعای اخیر مقامهای طالبان را رد میکند.
شهادت ۲ مرزبان ایرانی در تیراندازی طالبان
صبح دیروز عناصر طالبان اقدام به تیراندازی به سمت پاسگاه مرزی ساسولی در محدوده زابل کرده که متاسفانه ۲ نیروی مرزبان شهید و ۲شهروند دیگر زخمی شدند. نیروهای مرزبانی نیز متقابلاً اقدام به مقابله کرده که تاکنون از تلفات طرف مقابل آماری منتشر نشده است. هفته قبل نیز فرمانده پاسگاه مرزی ساسولی توسط عناصر طالبان به شهادت رسیده بود.
مرز میلک تا اطلاع ثانوی تعطیل است
همچنین ایوب کرد، مدیرکل حمل و نقل و راهداری سیستان و بلوچستان از تعطیلی مرز میلک تا اطلاع ثانوی خبر داد و گفت: به دلیل درگیریها در مرز ایران و افغانستان، هرگونه مبادلات اقتصادی در مرز «میلک» با کشور افغانستان تا اطلاع ثانوی انجام نخواهد شد. /آفتاب یزد