در سالروز درگذشت ادواردو آنیلی، وارث ثروتمند و شهیر ایتالیایی که به اسلام و تشیع گروید و نام «مهدی» را برای خود برگزید، به بررسی زندگی و مسیر پرفراز و نشیب او میپردازیم. این مقاله به چگونگی آشنایی ادواردو با اسلام، پذیرش تشیع و سرانجام شهادت او به سبب قدرتهای جهانی و به ویژه صهیونیسم اشاره دارد. او زندگی پرتلاطمی داشت و در شرایطی خاص، از قدرت و ثروتی چشمگیر صرف نظر کرد تا به اصول اخلاقی و ارزشهای معنوی خویش پایبند بماند.
ادواردو و خانوادهای با ثروت افسانهای
ادواردو آنیلی در 9 ژوئن 1954 در نیویورک به دنیا آمد. پدر او، جیووانی آنیلی، به عنوان یکی از ثروتمندترین و بانفوذترین مردان ایتالیا شناخته میشد و مالک شرکتهای بزرگ فیات، فراری، باشگاه فوتبال یوونتوس و چندین شرکت صنعتی دیگر بود. مادر او، مارلا کاراچیلو، پرنسسی یهودی بود که تربیت اولیه ادواردو را بر عهده داشت. اما علیرغم موقعیت و ثروت افسانهای خانواده، ادواردو از همان دوران نوجوانی علاقهای به میراث تجاری نداشت. او به جای ورود به امور تجاری و دنبالهروی مسیر پدر، به مطالعه ادیان و فلسفههای شرق علاقه نشان داد.
گرایش به اسلام؛ آغاز یک مسیر معنوی
ماجرای آشنایی ادواردو با اسلام در دوران دانشجوییاش و بهطور تصادفی آغاز شد. زمانی که در کتابخانهای در نیویورک مشغول مطالعه بود، قرآن توجه او را جلب کرد و او به خواندن چند آیه پرداخت. این تجربه به شدت بر روح او اثر گذاشت، به طوری که او قرآن را به طور کامل خواند و از محتوای الهی آن الهام گرفت. پس از این مطالعه، ادواردو به مرکز اسلامی نیویورک مراجعه کرد و شهادتین را بر زبان جاری ساخت. او نام اسلامی «هشام عزیز» را برای خود انتخاب کرد و اینگونه وارد مسیر اسلام شد.
این انتخاب، اولین گام ادواردو در برابر فشارهای اجتماعی و خانوادگی بود؛ چراکه اسلام آوردن او با مخالفتهای شدیدی از سوی خانواده و اطرافیان همراه شد. آنها از او انتظار داشتند که همچون پدرش، راه ثروت و قدرت را در پیش گیرد. اما ادواردو با پذیرش اسلام، مسیر متفاوتی را برگزید و نشان داد که به دنبال معنویت و ارزشهای اخلاقی است.
پذیرش مذهب تشیع و انتخاب نام مهدی
سفرهای ادواردو به کشورهای اسلامی و به ویژه ایران، باعث آشنایی او با مذهب تشیع شد. در یکی از این سفرها، او با دکتر محمد حسن قدیری ابیانه، رایزن مطبوعاتی ایران در ایتالیا، ملاقات کرد و به واسطه این ارتباط، با تعالیم تشیع آشنا شد. سرانجام، پس از مدتی، او تشیع را پذیرفت و نام «مهدی» را برای خود برگزید. ادواردو در این زمان تصمیم گرفت تا به نوعی زندگی جدید را با محوریت اصول اسلامی و شیعی در پیش گیرد، حتی اگر این تصمیم برای او به معنای از دست دادن ارثیه و موقعیت اجتماعی بود.
دیدار با امام خمینی و تأثیر معنوی آن
دیدار تاریخی ادواردو با امام خمینی، نقطه عطفی در زندگی او بود. در اوایل دهه شصت میلادی، ادواردو برای اولین بار به ایران سفر کرد و به دیدار امام خمینی در جماران رفت. امام خمینی در این دیدار، او را با مهربانی در آغوش گرفت و پیشانیاش را بوسید. این حرکت نشانهای از محبت و پذیرش بود که به عمق قلب ادواردو نشست و او را به انقلاب اسلامی ایران و آرمانهای آن پیوند زد. به گفته نزدیکان ادواردو، او پس از این دیدار از شوق و اشتیاق خاصی برای اسلام و تشیع برخوردار شد و این اتفاق، مسیر زندگیاش را به شدت تحت تأثیر قرار داد. ادواردو همچنین به زیارت حرم امام رضا (ع) رفت و در این سفر نیز تجربهای معنوی و الهامبخش داشت. به گفته خودش، این زیارت احساس او نسبت به امام رضا و جایگاه مقدس ائمه را به طور عمیقی تحت تأثیر قرار داد و وی را به اصول دین و معنویت بیشتر نزدیک کرد.
گذشت از ارثیه و زندگی ساده
پذیرش تشیع توسط ادواردو به شدت با مخالفت خانوادهاش مواجه شد. خانواده آنیلی به شدت ادواردو را تحت فشار قرار دادند تا از دین جدیدش دست بردارد و حتی او را تهدید کردند که در صورت ادامه این مسیر، از ارث محروم خواهد شد. اما ادواردو با شجاعت، از ارثیه هنگفت و زندگی راحت خود صرفنظر کرد و به زندگی سادهای تن داد. این تصمیم او نشان از ایمان عمیق و پایبندی او به ارزشهای معنوی داشت. برای بسیاری از اطرافیان و دوستان، این تصمیم او نماد استقامت و گذشت از زرق و برق دنیا در راه ایمان و اعتقاد به ارزشهای والای الهی بود.
دفاع از حقوق فلسطینیان و مقابله با صهیونیسم
ادواردو پس از پذیرش اسلام و تشیع، به شدت علیه جنایات اسرائیل و صهیونیستها اعتراض کرد. او با نخستوزیر و رئیسجمهور ایتالیا تماس میگرفت و از آنها میخواست که برای توقف جنایات صهیونیستی علیه فلسطینیان اقدام کنند. این فعالیتهای جسورانه، خشم صهیونیستها را برانگیخت و او را هدف تهدیدهای زیادی قرار داد. دوستان نزدیک ادواردو به او هشدار دادند که ممکن است صهیونیستها برای او توطئهای بچینند؛ اما ادواردو بر حقانیت آرمانهای خود پایبند بود و حاضر نشد که از آنها دست بردارد.
فشارهای اقتصادی و اجتماعی بیامان
خانواده آنیلی به تدریج ادواردو را از هرگونه حمایت مالی محروم کردند و او را در شرایط اقتصادی دشواری قرار دادند. به گفته حسین عبداللهی، یکی از دوستان ایرانیاش، ادواردو حتی پول کافی برای پرداخت هزینه تاکسی نداشت و در برخی مواقع برای تهیه بلیط سفر به ایران نیز به مشکل برمیخورد. این محدودیتهای مالی نه تنها انگیزه او را کاهش نداد، بلکه او را بیشتر به ارزشهای معنوی و آرمانهایش پایبند کرد.
شهادت ادواردو و اتهام به صهیونیستها
در 15 نوامبر 2000، جسد ادواردو در حالی که نشانههایی از ضرب و جرح بر بدنش وجود داشت، در نزدیکی پل جنرال فرانکو رومانو در تورین پیدا شد. پلیس ایتالیا علت مرگ را خودکشی اعلام کرد، اما این نظریه با اعتراض گستردهای روبهرو شد. بسیاری از نزدیکان و دوستان ادواردو معتقد بودند که او به دست صهیونیستها به شهادت رسیده است. شواهدی مانند عدم انجام کالبدشکافی، دفن سریع جسد و تلاش برای سانسور رسانهای درباره مسلمان بودن او، به این گمانهزنیها دامن زد. دکتر مارکو باوا، یکی از دوستان نزدیک ادواردو و از معترضین به نظریه خودکشی، با ارائه شواهدی به شورای قضایی ایتالیا درخواست بازنگری در پرونده او را داد و بر این باور بود که ادواردو به دلیل اعتقادات اسلامیاش شهید شده است.
میراث معنوی و الهامبخش ادواردو آنیلی
با شهادت ادواردو، میراث او به نمادی از استقامت و پایبندی به اصول اخلاقی و دینی تبدیل شد. ادواردو نه تنها از ثروت و موقعیت اجتماعی چشمپوشی کرد، بلکه در مقابل فشارهای اجتماعی و سیاسی نیز ایستادگی نمود. او با این انتخابهای شجاعانه، به مسلمانان جهان نشان داد که ارزشهای معنوی و اعتقادی بر هر ثروت و مقامی برتری دارند. ادواردو آنیلی با شجاعت و پایداری خود به الگویی برای کسانی تبدیل شد که در جستجوی حقیقت و عدالتاند و حاضرند برای آرمانهای معنوی خود از هرگونه دارایی و ثروت بگذرند. یاد و خاطره او در میان مسلمانان زنده است و همواره به عنوان نمادی از استقامت و وفاداری به ایمان و ارزشهای الهی باقی خواهد ماند.