راسخون: يك منتقد با بيان اين كه «كلانتر3» نتوانست آن گونه كه بايد تماشاگر خود را جذب كند، گفت: اين سريال در مقايسه با نمونههاي خارجي به خاطر ريتم كند در جذب مخاطب ناكام بود و با توجه به تجارب «محسن شاهمحمدي»، اين سريال از او پذيرفتني نيست.
«مصطفي محمودي» منتقد و روزنامهنگار اظهار داشت: به هر حال كارگردان اين اثر نشان داده كه سابقه ساخت آثار موفق در ژانر معمايي را داراست، اما مسئلهاي كه در صدا و سيما وجود دارد و بايد يك آسيب شناسي علمي قرار گيرد، اين است كه چرا در خارج از كشور يك مجموعه وقتي گل ميكند، ساليان سال در اذهان عمومي ماندگار ميشود و اپيزودهاي متعدد ديگري از آن ساخته ميشود اما در ايران اپيزود اول ساخته ميشود، مورد توجه قرار ميگيرد اما در اپيزودهاي بعدي مثمرثمر واقع نميشود؟
اين هم حرفي است براي خود كه اين منتقد زده و واقعا شايد سوال خيلي از افراد باشد كه چرا سريال هاي موفق ايراني ماندگاري نداشته و خيلي زود از ذهن افراد پاك مي شوند و الگو براي ديگر فيلم سازان قرار نمي گيرند؟
البته ايشان جوابي هم براي سوال خود آماده داشته اند. ايشان معتقدند: اين كار به عوامل متعدد و مهم بستگي دارد. در درجه اول سياستگذاري سازمان، بيحوصلگي مخاطباني كه امروزه دنبال تنوع هستند، برخي خطوط قرمز، محدوديتهاي سازمان و .... كه به نظر ايشان اين سريال هم با توجه به اين عوامل موفقيتي نداشته است.
محمودي از فيلمنامه كلانتر 3 هم انتقاد كرد و گفت: در بخش فني و فيلمنامه هم سريال «كلانتر3» دچار مشكل است. فيلم نامه آن خيلي معمايي نيست و به سمت آسيب اجتماعي ميرود و در كنار اين مسئله ما آن تعليق ، كشش و از اين دست المانها رعايت نشده است اما در سريالهاي مانند «مارپل»، «شرلوك هلمز»، «پوآرو» و ... فيلمنامه خط داستاني مشخص و پر پيچ و خمي دارد كه مخاطب را با خود همراه ميكند تا در پي قاتل خود بگردد و در انتهاي كار كه گرهگشايي صورت ميگيرد مخاطب رو دست ميخورد و اين عامل باعث ايجاد جذابيت ميشود كه ما در سريال «كلانتر3» به هيچ عنوان المانهاي سريالهاي خارجي رعايت نشود.
خلاصه اينكه اين منتقد كشورمان اصلا از اين فيلم رضايتي نداشت و اعتقاد داشت كه اين فيلم با تماشاگرانش رو راست نبوده است. حتي اين سريال مسيرهاي فرعي زيادي داشته كه مخاطب را از مسير اصلي فيلم دور مي كرده و همين هاست كه كار را فاقد جذابيت نموده است.
محمودي در پايان گفت: همه اين مشكلات، باعث ميشود تا با توجه به تجربيات محسن شاهمحمدي «كلانتر3» را نتوان كاري پذيرفتني از او درنظر گرفت.
10051002
جذب خبرنگار افتخاري
«مصطفي محمودي» منتقد و روزنامهنگار اظهار داشت: به هر حال كارگردان اين اثر نشان داده كه سابقه ساخت آثار موفق در ژانر معمايي را داراست، اما مسئلهاي كه در صدا و سيما وجود دارد و بايد يك آسيب شناسي علمي قرار گيرد، اين است كه چرا در خارج از كشور يك مجموعه وقتي گل ميكند، ساليان سال در اذهان عمومي ماندگار ميشود و اپيزودهاي متعدد ديگري از آن ساخته ميشود اما در ايران اپيزود اول ساخته ميشود، مورد توجه قرار ميگيرد اما در اپيزودهاي بعدي مثمرثمر واقع نميشود؟
اين هم حرفي است براي خود كه اين منتقد زده و واقعا شايد سوال خيلي از افراد باشد كه چرا سريال هاي موفق ايراني ماندگاري نداشته و خيلي زود از ذهن افراد پاك مي شوند و الگو براي ديگر فيلم سازان قرار نمي گيرند؟
البته ايشان جوابي هم براي سوال خود آماده داشته اند. ايشان معتقدند: اين كار به عوامل متعدد و مهم بستگي دارد. در درجه اول سياستگذاري سازمان، بيحوصلگي مخاطباني كه امروزه دنبال تنوع هستند، برخي خطوط قرمز، محدوديتهاي سازمان و .... كه به نظر ايشان اين سريال هم با توجه به اين عوامل موفقيتي نداشته است.
محمودي از فيلمنامه كلانتر 3 هم انتقاد كرد و گفت: در بخش فني و فيلمنامه هم سريال «كلانتر3» دچار مشكل است. فيلم نامه آن خيلي معمايي نيست و به سمت آسيب اجتماعي ميرود و در كنار اين مسئله ما آن تعليق ، كشش و از اين دست المانها رعايت نشده است اما در سريالهاي مانند «مارپل»، «شرلوك هلمز»، «پوآرو» و ... فيلمنامه خط داستاني مشخص و پر پيچ و خمي دارد كه مخاطب را با خود همراه ميكند تا در پي قاتل خود بگردد و در انتهاي كار كه گرهگشايي صورت ميگيرد مخاطب رو دست ميخورد و اين عامل باعث ايجاد جذابيت ميشود كه ما در سريال «كلانتر3» به هيچ عنوان المانهاي سريالهاي خارجي رعايت نشود.
خلاصه اينكه اين منتقد كشورمان اصلا از اين فيلم رضايتي نداشت و اعتقاد داشت كه اين فيلم با تماشاگرانش رو راست نبوده است. حتي اين سريال مسيرهاي فرعي زيادي داشته كه مخاطب را از مسير اصلي فيلم دور مي كرده و همين هاست كه كار را فاقد جذابيت نموده است.
محمودي در پايان گفت: همه اين مشكلات، باعث ميشود تا با توجه به تجربيات محسن شاهمحمدي «كلانتر3» را نتوان كاري پذيرفتني از او درنظر گرفت.
10051002
جذب خبرنگار افتخاري