پرسش :
آيا جايگاه هر آيه و سوره اي در قرآن را خود پيامبر )ص( معين کرده است؟ و چرا قرآن مطابق ترتيب نزول مرتب نشده است؟ نامهاى سورهها را چه كسى و بر چه مبنايى انتخاب كرده است؟
پاسخ :
در باب توقيفى بودن يا نبودن آيات و سورهها، بين مفسران اتفاق نظرى وجود ندارد. برخى از مفسران همانند سيوطى (الاتقان، ج 1، ص 62. ) ، آلوسى (تفسير روح المعانى، ج 1، ص 26. ) ، و طبرسى (تفسير مجمع البيان، ج 1، ص 15. ) اين ترتيب را توقيفى، يعنى از جانب خدا و رسول مىدانند؛ اما علامه طباطبايى )ره( مطابق تحقيق مفصلى كه انجام داده (ترجمهى تفسير الميزان، ج 12، صص 156 - 191. ) ، معتقد است كه نه ترتيب آيات توقيفى است و نه ترتيب سورهها.
خلاصهى تحقيق ايشان به اين قرار است كه با بررسى احاديث و روايات مربوط به جمع آورى قرآن معلوم مىشود كه قرآن:
بار اول در زمان ابوبكر به طور كامل جمع آورى شد. اين جمع آورى زير نظر زيد بن ثابت و با همكارى تعداد زيادى از صحابه انجام شد. با توجه به اختلاف نظرهايى كه بين صحابه در مورد جاى آيات پيش مىآمد، مىتوان احتمال داد، ترتيبى كه صحابه مطابق آن قرآن را جمع كردند، دقيقا مطابق با ترتيبى نبوده است كه خود پيامبر )ص( قرار داده بود. البته نه به اين معنا كه آنها با نظر پيامبر اكرم )ص( مخالفت كنند؛ بلكه به اين معنا كه در بسيارى از موارد نمىدانستند كه پيامبر واقعا چه ترتيبى را رعايت كرده است. علامه طباطبايى )ره( در مورد برخى از آيات به اين نتيجه مىرسد كه: »پس معلوم مىشود اين گونه آيات كه در سورههاى غير مناسبى قرار گرفتهاند و ترتيب نزول آنها رعايت نشده است، به اجتهاد صحابه، در آن مواضع قرار گرفتهاند.بار دوم در زمان عثمان كه اختلاف قرائتها فراوان شده بود، به دستور عثمان و بر اساس نسخهاى كه در زمان ابوبكر گردآورى شده بود و با نظر خواهى مجدد از صحابه، نسخهى ديگرى مجددا از قرآن كريم تهيه و به تمامى بلاد اسلامى ارسال شد كه به »مصحف عثمانى« شهرت دارد و همان است كه اينك در اختيار ماست.
علامهى طباطبايى )ره( در مقابل مفسران طرفدار توقيفى بودن، چنين پاسخ مىدهد: نه تنها اخبار متواترى بر اين مطلب نداريم، بلكه حتى در خبر واحد هم اثرى از اين حرف به چشم نمىخورد. در مورد اين مطلب هم كه در برخى روايات آمده است: »پيامبر اكرم )ص( فلان آيه را در فلان سوره قرار داد«، چنين مىفرمايد: اولا در مورد همهى آيات چنين رواياتى نداريم؛ ثانيا به فرض كه خود پيامبر محل همهى آيات را در زمان خود معلوم كرده باشد، باز هم صحابه جاى بسيارى از آيات را نمىدانستند و به همين خاطر بود كه اختلاف نظر پيش مىآمد و هر يك به اجتهاد خود عمل مىكرد. البته از مجموع روايات مذكور بر مىآيد كه آنچه اكنون به نام قرآن در دست ماست، همه، كلام الهى است و چيزى بر آن افزوده يا از آن كاسته نشده است؛ اما اين بدان معنى نيست كه ترتيب قرآن موجود نيز همان ترتيبى باشد كه خود پيامبر )ص( مشخص كرده است (توجه شود كه در اين جا دو مطلب هست. يك مطلب اين است كه آيا پيامبر )ص( جاى هر آيهاى را در هر سورهاى مشخص مىكرد. ظاهرا چنين چيزى قطعى است و در اين مسأله اختلافى نيست. بحث بر سر اين است كه آيا قرآن موجود و كنونى نيز مطابق همان ترتيب مرتب شده است و يا چون صحابه در مواردى در تشخيص نظر پيامبر )ص( اختلاف داشتهاند، لذا ممكن است اشتباه كرده باشند و دقيقا ترتيب مورد نظر پيامبر )ص( را - كه در قرآنى كه حضرت على )ع( گردآورى كرد، رعايت شده بود - رعايت نكرده باشند. .)
از جمله ادلهاى كه علامه طباطبايى )ره( در نفى ادعاى مذكور مىآورد، »يكى اين است كه: ترتيب سورههاى قرآنى حتى در گردآورى اول )زمان ابوبكر( و دوم )زمان عثمان( نيز متفاوت بوده است؛ مثلا در زمان عثمان، سورههاى انفال و برائت بين سورههاى اعراف و يونس قرار داده شد؛ در حالى كه در گردآورى اول، بعد از آن دو قرار داشتند. ديگر اين كه: رواياتى هست كه ترتيب مصحفهاى ساير اصحاب با ترتيب مصحفى كه در گردآورى اول و دوم تدوين شد، مغايرت داشته است؛ مثلا در روايتى آمده است (سيوطى، الاتقان، ج 1، ص 62 به نقل از ابنفارس.) البته در »تاريخ يعقوبى«، ترتيب ديگرى براى مصحف آن حضرت ذكر شده است )ج 2، ص 135). كه مصحف حضرت على )ع( بر طبق ترتيب نزول بوده است.« (ترجمهى تفسير الميزان، ج 12، صص 183 - 184. .)
ضمنا علامه طباطبايى )ره( در موارد متعددى، دربارهى اين حديث كه »قرآن گردآورى شده توسط حضرت على )ع( با قرآنى كه صحابه جمع آورى كردند، تفاوت داشت« چنين توضيح مىدهد كه اين تفاوت، تنها از حيث ترتيب آيات و سورهها بوده است و تأكيد مىكند كه اين جابهجايى، لطمهاى به استحكام قرآن نمىزند؛ و گرنه حضرت على )ع( در اين مورد سكوت نمىكرد و نيز در آن صورت، ائمه )ع( نيز ديگر تأكيد نمىكردند كه همين قرآن موجود، كلام خداست و شيعيان از همين استفاده كنند در مورد نامهاى سورهها نيز بايد گفت، برخى از اينها توسط خود پيامبر )ص( به كار رفته است؛ اما اكثر آنها در زمانهاى بعد متداول شدهاند؛ چنان كه به تعبير آيت الله جوادى آملى، »اسمهاى كنونى سورهها، عمدتا از آن تخفيفهايى است كه در أعلام بالغلبه معمول است (مقصود از عبارت »تخفيفهايى كه در أعلام بالغلبه معمول است« اين است كه انسانها عادت دارند وقتى اسم چيزى طولانى باشد، هنگام سخن گفتن از آن، به جاى اين كه اسم آن را به طور كامل ذكر كنند، تنها يك جزء مهم از آن عبارت را ذكر مىكنند؛ مثلا به سيد محمد جلال الدين مىگويند »جلال«؛ يا به كتاب »الحكمة المتعالية فى أسفار العقلية الأربعه« مىگويند كتاب »أسفار«؛ و تدريجا اين اسم مختصر جانشين آن اسم مفصل مىشود.) در مورد اغلب سورههاى قرآن نيز، مطابق بيان آيت الله جوادى آملى جريان از همين قرار است. و در كتابهاى تفسيرى مربوط به حدود ده قرن پيش، همانند تلخيص البيان شريف و لطائف المعارف قشيرى، معمولا همهى آن اسم به طور كامل ذكر شده است. مثلا سورههايى كه امروزه به نام سورههاى انعام و بقره معروف است، در اين كتابها چنين تعبير شدهاند: فى تفسير السورة التى تذكر فيها الأنعام يا فى تفسير السورة التى تذكر فيها البقره و....« (جوادى آملى، تفسير موضوعى قرآن مجيد، ج 2، ص 332. .)
در باب توقيفى بودن يا نبودن آيات و سورهها، بين مفسران اتفاق نظرى وجود ندارد. برخى از مفسران همانند سيوطى (الاتقان، ج 1، ص 62. ) ، آلوسى (تفسير روح المعانى، ج 1، ص 26. ) ، و طبرسى (تفسير مجمع البيان، ج 1، ص 15. ) اين ترتيب را توقيفى، يعنى از جانب خدا و رسول مىدانند؛ اما علامه طباطبايى )ره( مطابق تحقيق مفصلى كه انجام داده (ترجمهى تفسير الميزان، ج 12، صص 156 - 191. ) ، معتقد است كه نه ترتيب آيات توقيفى است و نه ترتيب سورهها.
خلاصهى تحقيق ايشان به اين قرار است كه با بررسى احاديث و روايات مربوط به جمع آورى قرآن معلوم مىشود كه قرآن:
بار اول در زمان ابوبكر به طور كامل جمع آورى شد. اين جمع آورى زير نظر زيد بن ثابت و با همكارى تعداد زيادى از صحابه انجام شد. با توجه به اختلاف نظرهايى كه بين صحابه در مورد جاى آيات پيش مىآمد، مىتوان احتمال داد، ترتيبى كه صحابه مطابق آن قرآن را جمع كردند، دقيقا مطابق با ترتيبى نبوده است كه خود پيامبر )ص( قرار داده بود. البته نه به اين معنا كه آنها با نظر پيامبر اكرم )ص( مخالفت كنند؛ بلكه به اين معنا كه در بسيارى از موارد نمىدانستند كه پيامبر واقعا چه ترتيبى را رعايت كرده است. علامه طباطبايى )ره( در مورد برخى از آيات به اين نتيجه مىرسد كه: »پس معلوم مىشود اين گونه آيات كه در سورههاى غير مناسبى قرار گرفتهاند و ترتيب نزول آنها رعايت نشده است، به اجتهاد صحابه، در آن مواضع قرار گرفتهاند.بار دوم در زمان عثمان كه اختلاف قرائتها فراوان شده بود، به دستور عثمان و بر اساس نسخهاى كه در زمان ابوبكر گردآورى شده بود و با نظر خواهى مجدد از صحابه، نسخهى ديگرى مجددا از قرآن كريم تهيه و به تمامى بلاد اسلامى ارسال شد كه به »مصحف عثمانى« شهرت دارد و همان است كه اينك در اختيار ماست.
علامهى طباطبايى )ره( در مقابل مفسران طرفدار توقيفى بودن، چنين پاسخ مىدهد: نه تنها اخبار متواترى بر اين مطلب نداريم، بلكه حتى در خبر واحد هم اثرى از اين حرف به چشم نمىخورد. در مورد اين مطلب هم كه در برخى روايات آمده است: »پيامبر اكرم )ص( فلان آيه را در فلان سوره قرار داد«، چنين مىفرمايد: اولا در مورد همهى آيات چنين رواياتى نداريم؛ ثانيا به فرض كه خود پيامبر محل همهى آيات را در زمان خود معلوم كرده باشد، باز هم صحابه جاى بسيارى از آيات را نمىدانستند و به همين خاطر بود كه اختلاف نظر پيش مىآمد و هر يك به اجتهاد خود عمل مىكرد. البته از مجموع روايات مذكور بر مىآيد كه آنچه اكنون به نام قرآن در دست ماست، همه، كلام الهى است و چيزى بر آن افزوده يا از آن كاسته نشده است؛ اما اين بدان معنى نيست كه ترتيب قرآن موجود نيز همان ترتيبى باشد كه خود پيامبر )ص( مشخص كرده است (توجه شود كه در اين جا دو مطلب هست. يك مطلب اين است كه آيا پيامبر )ص( جاى هر آيهاى را در هر سورهاى مشخص مىكرد. ظاهرا چنين چيزى قطعى است و در اين مسأله اختلافى نيست. بحث بر سر اين است كه آيا قرآن موجود و كنونى نيز مطابق همان ترتيب مرتب شده است و يا چون صحابه در مواردى در تشخيص نظر پيامبر )ص( اختلاف داشتهاند، لذا ممكن است اشتباه كرده باشند و دقيقا ترتيب مورد نظر پيامبر )ص( را - كه در قرآنى كه حضرت على )ع( گردآورى كرد، رعايت شده بود - رعايت نكرده باشند. .)
از جمله ادلهاى كه علامه طباطبايى )ره( در نفى ادعاى مذكور مىآورد، »يكى اين است كه: ترتيب سورههاى قرآنى حتى در گردآورى اول )زمان ابوبكر( و دوم )زمان عثمان( نيز متفاوت بوده است؛ مثلا در زمان عثمان، سورههاى انفال و برائت بين سورههاى اعراف و يونس قرار داده شد؛ در حالى كه در گردآورى اول، بعد از آن دو قرار داشتند. ديگر اين كه: رواياتى هست كه ترتيب مصحفهاى ساير اصحاب با ترتيب مصحفى كه در گردآورى اول و دوم تدوين شد، مغايرت داشته است؛ مثلا در روايتى آمده است (سيوطى، الاتقان، ج 1، ص 62 به نقل از ابنفارس.) البته در »تاريخ يعقوبى«، ترتيب ديگرى براى مصحف آن حضرت ذكر شده است )ج 2، ص 135). كه مصحف حضرت على )ع( بر طبق ترتيب نزول بوده است.« (ترجمهى تفسير الميزان، ج 12، صص 183 - 184. .)
ضمنا علامه طباطبايى )ره( در موارد متعددى، دربارهى اين حديث كه »قرآن گردآورى شده توسط حضرت على )ع( با قرآنى كه صحابه جمع آورى كردند، تفاوت داشت« چنين توضيح مىدهد كه اين تفاوت، تنها از حيث ترتيب آيات و سورهها بوده است و تأكيد مىكند كه اين جابهجايى، لطمهاى به استحكام قرآن نمىزند؛ و گرنه حضرت على )ع( در اين مورد سكوت نمىكرد و نيز در آن صورت، ائمه )ع( نيز ديگر تأكيد نمىكردند كه همين قرآن موجود، كلام خداست و شيعيان از همين استفاده كنند در مورد نامهاى سورهها نيز بايد گفت، برخى از اينها توسط خود پيامبر )ص( به كار رفته است؛ اما اكثر آنها در زمانهاى بعد متداول شدهاند؛ چنان كه به تعبير آيت الله جوادى آملى، »اسمهاى كنونى سورهها، عمدتا از آن تخفيفهايى است كه در أعلام بالغلبه معمول است (مقصود از عبارت »تخفيفهايى كه در أعلام بالغلبه معمول است« اين است كه انسانها عادت دارند وقتى اسم چيزى طولانى باشد، هنگام سخن گفتن از آن، به جاى اين كه اسم آن را به طور كامل ذكر كنند، تنها يك جزء مهم از آن عبارت را ذكر مىكنند؛ مثلا به سيد محمد جلال الدين مىگويند »جلال«؛ يا به كتاب »الحكمة المتعالية فى أسفار العقلية الأربعه« مىگويند كتاب »أسفار«؛ و تدريجا اين اسم مختصر جانشين آن اسم مفصل مىشود.) در مورد اغلب سورههاى قرآن نيز، مطابق بيان آيت الله جوادى آملى جريان از همين قرار است. و در كتابهاى تفسيرى مربوط به حدود ده قرن پيش، همانند تلخيص البيان شريف و لطائف المعارف قشيرى، معمولا همهى آن اسم به طور كامل ذكر شده است. مثلا سورههايى كه امروزه به نام سورههاى انعام و بقره معروف است، در اين كتابها چنين تعبير شدهاند: فى تفسير السورة التى تذكر فيها الأنعام يا فى تفسير السورة التى تذكر فيها البقره و....« (جوادى آملى، تفسير موضوعى قرآن مجيد، ج 2، ص 332. .)