الهی کریما دل من کان حسرت است و تن من مایهٔ درد و غم نیارم گفت که اینهمه چرا بهمره من نه دست رسد مرا چاره من.
مرا تا باشد این درد نهانی
تو را جویم که درمانم تو دانی