مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 215
الهی ذکر تو بهرهٔ مشتاق است و روشنایی دیده و دولتی جان و آیین جهان یک ذرّه فزودن به دوستی از دو جهان است یک لحظه با دوست خوشتر از جان است پس یک نفس با دوست ملک جاودان است، عزیز آن بنده که سزاوار آنست این چه کار است که بی نام و نشان است، شغل بنده است واز بنده نهان است، رفیقی از آن بی طاقت و به آن یازان است و او که طالب آنست در میان آتش نازان است.
ار دستت ز آتش بود
ما را گل مفرش بود
هر چه از تو آی خوش بود
خواهی شفا خواهم الم
ار دستت ز آتش بود
ما را گل مفرش بود
هر چه از تو آی خوش بود
خواهی شفا خواهم الم
پیامک مرتبط
تازه های پیامک
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}