«عبدالواحد بن زیاد» میگوید: برای جهاد از شهر بیرون رفتیم. مردی در بین ما بود که این آیه را قرائت میکرد: «إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ؛ خداوند جان و مال مؤمنان را به بهای بهشت خریداری کرده است.» (توبه: 111) نوجوانی برخاست و گفت: «قَدْ بِعْتُ نَفْسی و مَالی للهِ بأنَّ لِی الجَنّة؛ من جان و مال خود را به خدا فروختم تا بهشت از آنِ من باشد.» ما حرکت کردیم تا به شهرهای روم رسیدیم. آن نوجوانِ رزمنده، در میدان جنگ حاضر شد و آن قدر جنگید تا به شهادت رسید.
«عبدالواحد بن زیاد» میگوید: برای جهاد از شهر بیرون رفتیم. مردی در بین ما بود که این آیه را قرائت میکرد: «إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ؛ خداوند جان و مال مؤمنان را به بهای بهشت خریداری کرده است.» (توبه: 111) نوجوانی برخاست و گفت: «قَدْ بِعْتُ نَفْسی و مَالی للهِ بأنَّ لِی الجَنّة؛ من جان و مال خود را به خدا فروختم تا بهشت از آنِ من باشد.» ما حرکت کردیم تا به شهرهای روم رسیدیم. آن نوجوانِ رزمنده، در میدان جنگ حاضر شد و آن قدر جنگید تا به شهادت رسید.