از حکیمی پرسیدند: آفتهای زبان چیست؟ گفت: اول، آنکه سخنی بگویی که نیازی به گفتن آن نیست. دوم: گفتن سخنهای باطل و گناهآلود؛ مثل حرف زدن درباره گناه کردن کسی یا بازگو کردن درگیری دو نفر که به یکدیگر دشنام دادهاند یا تکرار سخنان ناروای کسی. آفت سوم: جَدَل کردن با دیگران؛ بعضی افراد عادت دارند که هر کس در مجلسی سخن بگوید به مخالفت با او برمیخیزند تا سخن او را مردود کنند و خود را دانا نشان دهند. رنجاندن دیگران به هر صورتی که باشد ناروا و گناه است و این گونه جدال در سخن نیز نوعی رنجاندن است. چهارم: ناسزا گفتن. پنجم: لعنت کردن. ششم: مزاح کردنِ بسیار؛ چنان که گفتهاند شوخی زیاد، روزگار را ضایع میکند و خنده بسیار میآورد که وقار و هیبت را از بین میبرد. هفتم: استهزا کردن و خندیدن به کسی؛ خواه به سخن یا کردار او باشد یا تقلید کردن صدای او، به طوری که موجب خنده دیگران شود. آفت هشتم: وعده دروغ دادن. نهم: سخن دروغ و سوگند به دروغ که از گناهان بزرگ است. دهم: غیبت کرن که حق تعالی آن را در قرآن به گوشت مردار خوردن تشبیه کرده است: «أَیحِبُّ أَحَدُکمْ أَن یأْکلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیتًا». (حجرات: 12)
از حکیمی پرسیدند: آفتهای زبان چیست؟ گفت: اول، آنکه سخنی بگویی که نیازی به گفتن آن نیست. دوم: گفتن سخنهای باطل و گناهآلود؛ مثل حرف زدن درباره گناه کردن کسی یا بازگو کردن درگیری دو نفر که به یکدیگر دشنام دادهاند یا تکرار سخنان ناروای کسی. آفت سوم: جَدَل کردن با دیگران؛ بعضی افراد عادت دارند که هر کس در مجلسی سخن بگوید به مخالفت با او برمیخیزند تا سخن او را مردود کنند و خود را دانا نشان دهند. رنجاندن دیگران به هر صورتی که باشد ناروا و گناه است و این گونه جدال در سخن نیز نوعی رنجاندن است. چهارم: ناسزا گفتن. پنجم: لعنت کردن. ششم: مزاح کردنِ بسیار؛ چنان که گفتهاند شوخی زیاد، روزگار را ضایع میکند و خنده بسیار میآورد که وقار و هیبت را از بین میبرد. هفتم: استهزا کردن و خندیدن به کسی؛ خواه به سخن یا کردار او باشد یا تقلید کردن صدای او، به طوری که موجب خنده دیگران شود. آفت هشتم: وعده دروغ دادن. نهم: سخن دروغ و سوگند به دروغ که از گناهان بزرگ است. دهم: غیبت کرن که حق تعالی آن را در قرآن به گوشت مردار خوردن تشبیه کرده است: «أَیحِبُّ أَحَدُکمْ أَن یأْکلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیتًا». (حجرات: 12)