کشتی پهلو گرفته - ویژه تلفن همراه
هيچکس آياتوانسته است غم فاطمه- سلام الله عليها- درسوگ پدربه تصويربکشد،جزنالههاي بيت الاحزان فاطمه؟
در اندوه جگر سوز علي(س)در مواجهه با فاطمهي ميان در و ديوار و گاه شستن صورت نيلي و بازوي کبود فاطمه، هيچ هنرمند عارفي توانسته است مرثيه بسرايد آنچنانکه از عمق رنج آدمي در چروکهاي پيشاني علي خبر دهد و وسعت غمهاي خلقت را در پهناي اشک علي بشناسد و بشناساند جز باز اشک پنهاني علي؟ هيچکس را ياراي آن بوده است که آلام محض زينب را به هنگام ديدار سر بردار بر بام نيزهها بيان کند، جز خون جاري از سر مبارک زينب؟
کشتی پهلو گرفته - ویژه تلفن همراه
لیست گوشی های تست شده
هيچکس آياتوانسته است غم فاطمه- سلام الله عليها- درسوگ پدربه تصويربکشد،جزنالههاي بيت الاحزان فاطمه؟
در اندوه جگر سوز علي(س)در مواجهه با فاطمهي ميان در و ديوار و گاه شستن صورت نيلي و بازوي کبود فاطمه، هيچ هنرمند عارفي توانسته است مرثيه بسرايد آنچنانکه از عمق رنج آدمي در چروکهاي پيشاني علي خبر دهد و وسعت غمهاي خلقت را در پهناي اشک علي بشناسد و بشناساند جز باز اشک پنهاني علي؟ هيچکس را ياراي آن بوده است که آلام محض زينب را به هنگام ديدار سر بردار بر بام نيزهها بيان کند، جز خون جاري از سر مبارک زينب؟ اگر زينب- سلام الله عليها- با مشاهده سر برادر، حسين، روحي فداه، سلامت سر خويش را تاب آورده بود و سر برستون کجاوه نکوبيده بود، چه کسي عشق را، درد را و هجران را در آفرينش تفسير ميکرد؟ اينها دردهايي است که نويسنده را- اگر احساس داشته باشد- خاکستر ميکند و قلم را- اگر به تعداد درختان عالم باشد-ميسوزاند و دفتري به پهناي گيتي را آتش ميزند. سوز اشکهاي فاطمه، هنوز پاي عارفان را در بيتالاحزان او سست ميکند و کمر ابرار را ميشکند و آتش به جان اولياء الله مياندازد...
... و اين قلم تنها کاري که ميتواند بکند، اقرار و اعتراف به عجز است در مسير شناخت الفباي اين کتاب مظلوميت، چه رسد به شناساندن و تقرير و تصوير کردن آن.
والحمدلله رب العالمين
هيچکس آياتوانسته است غم فاطمه- سلام الله عليها- درسوگ پدربه تصويربکشد،جزنالههاي بيت الاحزان فاطمه؟
در اندوه جگر سوز علي(س)در مواجهه با فاطمهي ميان در و ديوار و گاه شستن صورت نيلي و بازوي کبود فاطمه، هيچ هنرمند عارفي توانسته است مرثيه بسرايد آنچنانکه از عمق رنج آدمي در چروکهاي پيشاني علي خبر دهد و وسعت غمهاي خلقت را در پهناي اشک علي بشناسد و بشناساند جز باز اشک پنهاني علي؟ هيچکس را ياراي آن بوده است که آلام محض زينب را به هنگام ديدار سر بردار بر بام نيزهها بيان کند، جز خون جاري از سر مبارک زينب؟ اگر زينب- سلام الله عليها- با مشاهده سر برادر، حسين، روحي فداه، سلامت سر خويش را تاب آورده بود و سر برستون کجاوه نکوبيده بود، چه کسي عشق را، درد را و هجران را در آفرينش تفسير ميکرد؟ اينها دردهايي است که نويسنده را- اگر احساس داشته باشد- خاکستر ميکند و قلم را- اگر به تعداد درختان عالم باشد-ميسوزاند و دفتري به پهناي گيتي را آتش ميزند. سوز اشکهاي فاطمه، هنوز پاي عارفان را در بيتالاحزان او سست ميکند و کمر ابرار را ميشکند و آتش به جان اولياء الله مياندازد...
... و اين قلم تنها کاري که ميتواند بکند، اقرار و اعتراف به عجز است در مسير شناخت الفباي اين کتاب مظلوميت، چه رسد به شناساندن و تقرير و تصوير کردن آن.
والحمدلله رب العالمين