متن کامل دعای صباح امیرالمومنین + صوت و ترجمه

متن کامل دعای صباح امیرالمومنین و همچنین ترجمه آن در این مقاله آمده است در صورت تمایل می توانید فایل صوتی آن را نیز در کنار متن و ترجمه داشته باشید.
دوشنبه، 24 دی 1403
تخمین زمان مطالعه: 11 دقیقه
پدیدآورنده: لیلا معصومی
موارد بیشتر برای شما
متن کامل دعای صباح امیرالمومنین + صوت و ترجمه
دعای صباح دعایی که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) آن را بعد از نماز صبح می‌ خواندند و امام علی (علیه السلام) آن را از پیامبر آموخته و نقل کرده است. به گفته علمای شیعه دعای صباح بلندترین مضامین حکمی، عرفانی و کلامی را در قالب الفاظ و عبارات ادبی بیان کرده است. علامه مجلسی و دیگران این دعا را از کتاب اختیار المصباح نقل کرده‌ اند و در منابع دیگر این دعا را نیافته‌ اند. برخی پژوهشگران نیز با روش‌ های مطالعه سندی و نسخه‌ شناسانه در انتساب این دعا به امام علی (علیه السلام) تردید کرده‌ اند.
توحید و مراتب آن، علم ذاتی خداوند، قدرت الهی و توحید عملی مهم‌ ترین مفاهیم به کار رفته در این دعا معرفی شده است. به علت اهمیت مضامین این دعا، عالمان و اندیشمندان متعددی آثاری در شرح این دعا نگاشته‌ اند.
به گفته پژوهشگرانی که متن دعای صباح را تحلیل کرده‌ اند، آنچه در این دعا غلبه دارد عبارت است از بیان عظمت خداوند و اظهار شگفتی از قدرت و حکمت او در عالم خلقت، یگانگی و توحید خداوند، بخشندگی و رحمت او، یادآوری نعمت هدایت، واگذاری امور به خداوند، شناخت جلال و جبروت خداوند است.
همچنین بر اساس یک پژوهش دیگر که با تکیه بر مبانی فلسفی ملاصدرا و مکتب حکمت متعالیه با دعای صباح رو به‌ رو شده است، این دعا در برخی فرازها بر نظریه اصالت وجود دلالت می‌ کند، و با عبارت «یا من دلّ بذاته علی ذاته» توحید را اثبات می‌کند و در مراتب توحید نیز به توحید ذاتی، و توحید صفاتی، اشاره می‌ کند، و با عباراتی دیگر به علم ذاتی خداوند به خود و مخلوقاتش توجه می‌ دهد. در دعای صباح هم چنین به قدرت خداوند، خالقیت او، توحید افعالی و توحید عملی توجه شده است و عباراتی که نشان‌ دهنده این باورها باشد به کار رفته است.
 

صوت دعای صباح با صدای اباذر حلواجی


متن دعای صباح با ترجمه

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اللّٰهُمَّ یَا مَنْ دَلَعَ لِسانَ الصَّباحِ بِنُطْقِ تَبَلُّجِهِ، وَسَرَّحَ قِطَعَ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ بِغَیَاهِبِ تَلَجْلُجِهِ، وَأَتْقَنَ صُنْعَ الْفَلَکِ الدَّوَّارِ فِى مَقَادِیرِ تَبَرُّجِهِ، وَشَعْشَعَ ضِیَاءَ الشَّمْسِ بِنُورِ تَأَجُّجِهِ، یَا مَنْ دَلَّ عَلَىٰ ذَاتِهِ بِذَاتِهِ، وَتَنَزَّهَ عَنْ مُجَانَسَةِ مَخْلُوقَاتِهِ، وَجَلَّ عَنْ مُلائَمَةِ کَیْفِیَّاتِهِ، یَا مَنْ قَرُبَ مِنْ خَطَراتِ الظُّنُونِ، وَبَعُدَ عَنْ لَحَظَاتِ الْعُیُونِ، وَعَلِمَ بِمَا کَانَ قَبْلَ أَنْ یَکُونَ، یَا مَنْ أَرْقَدَنِى فِى مِهَادِ أَمْنِهِ وَأَمَانِهِ، وَأَیْقَظَنِى إِلىٰ مَا مَنَحَنِى بِهِ مِنْ مِنَنِهِ وَ إِحْسَانِهِ، وَکَفَّ أَکُفَّ السُّوءِ عَنِّى بِیَدِهِ وَسُلْطَانِهِ؛
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی‌اش همیشگی است؛ خدایا، ای آن‌که زبان صبح را به گویایی تابش و روشنایی‌اش بیرون آورد و قطعه‌های شب تار را با تیرگی‌های شدید به‌هم پیچیده‌اش به اطراف جهان فرستاد و ساختمان سپهر گردون را در اندازه‌های زیبایش محکم ساخت و پرتو خورشید را به روشنایی شعله‌ورش در همه‌جا برافروخت، ای آن‌که ذاتش بر ذاتش دلیل است و از شباهت و همگونگی با آفریدگانش منزّه است و قدر و مقامش از سازگاری با کیفیات مخلوقاتش برتر است، ای آن‌که به باورهای گذرا بر دل نزدیک و از چشم‌انداز دیدگان سر دور است و آنچه را هستی یافت پیش از آنکه پدید آید می‌داند، ای آن‌که مرا در گاهواره امن و امانش خوابانید و به‌ سوی آنچه از نعمت‌ها و احسانش که بی‌دریغ به من بخشید، بیدارم کرد و دست‌های حوادث و آفات را با دست لطف و قدرتش از من بازداشت؛

صَلِّ اللّٰهُمَّ عَلَى الدَّلِیلِ إِلَیْکَ فِى اللَّیْلِ الْأَلْیَلِ، وَالْمَاسِکِ مِنْ أَسْبَابِکَ بِحَبْلِ الشَّرَفِ الْأَطْوَلِ، وَالنَّاصِعِ الْحَسَبِ فِى ذِرْوَةِ الْکَاهِلِ الْأَعْبَلِ، وَالثَّابِتِ الْقَدَمِ عَلَىٰ زَحالِیفِها فِى الزَّمَنِ الْأَوَّلِ، وَعَلَىٰ آلِهِ الْأَخْیَارِ الْمُصْطَفَیْنَ الْأَبْرارِ، وَافْتَحِ اللّٰهُمَّ لَنَا مَصَارِیعَ الصَّباحِ بِمَفَاتِیحِ الرَّحْمَةِ وَالْفَلَاحِ، وَأَلْبِسْنِى اللّٰهُمَّ مِنْ أَفْضَلِ خِلَعِ الْهِدَایَةِ وَالصَّلَاحِ، وَأَغْرِسِ اللّٰهُمَّ بِعَظَمَتِکَ فِى شِرْبِ جَنانِى یَنَابِیعَ الْخُشُوعِ، وَأَجْرِ اللّٰهُمَّ لِهَیْبَتِکَ مِنْ آمَاقِى زَفَرَاتِ الدُّمُوعِ، وَأَدِّبِ اللّٰهُمَّ نَزَقَ الْخُرْقِ مِنِّى بِأَزِمَّةِ الْقُنُوعِ؛
خدایا، درود فرست به آن راهنمای به سویت در شب تیره و تار جاهلیت و آن چنگ زننده از میان ریسمان‌هایت به بلندترین رشته‌ی شرف و آن دارنده‌ی حسب پاک و ناب که برگرده استوارترین روش برجستگی و برتری قرار دارد و آن ثابت قدم در لغزشگاه‌های دوران پیش از بعثت و نیز بر خاندان او که بهترین انتخاب‌شدگان و برگزیدگان و نیکانند. خدایا! درهای روز را با کلیدهای رحمت و رستگاری به روی ما بگشا و بر من از بهترین پوشش‌های هدایت و صلاح بپوشان، به عظمتت در آبشخور قلبم چشمه‌های فروتنی را بجوشان و در برابر حرمت و ارجمندی‌ات از گوشه‌های دیدگانم رودهای اشک سوزان جاری ساز و مرا از بی‌پروایی و نادانی به مهارهای قناعت و خواری ادب فرما؛

إِلٰهِى إِنْ لَمْ تَبْتَدِئْنِى الرَّحْمَةُ مِنْکَ بِحُسْنِ التَّوْفِیقِ، فَمَنِ السَّالِکُ بِى إِلَیْکَ فِى واضِحِ الطَّرِیقِ ؟ وَ إِنْ أَسْلَمَتْنِى أَنَاتُکَ لِقائِدِ الْأَمَلِ وَالْمُنَىٰ فَمَنِ الْمُقِیلُ عَثَرَاتِى مِنْ کَبَوَاتِ الْهَوىٰ ؟ وَ إِنْ خَذَلَنِى نَصْرُکَ عِنْدَ مُحارَبَةِ النَّفْسِ وَالشَّیْطانِ، فَقَدْ وَکَلَنِى خِذْلانُکَ إِلىٰ حَیْثُ النَّصَبِ وَالْحِرْمانِ؛
خدایا اگر رحمت تو با توفیق نیکو از ابتدا شامل حال من نبود چه کسی رهنمای من به سویت در این راه روشن می‌بود؟ و اگر مهلتت مرا تسلیم آمال و آرزوهای باطل کند، آنگاه چه کسی لغزش‌هایم را از فروافتادن در هوای نفس جبران می‌کند؟ و اگر به هنگام جنگ با نفس و شیطان، حمایت و یاری‌ات مرا واگذارد، این حمایت نکردنت مرا در آغوش رنج و محرومیت اندازد؛

إِلٰهِى أَتَرَانِى مَا أَتَیْتُکَ إِلّا مِنْ حَیْثُ الْآمالِ، أَمْ عَلِقْتُ بِأَطْرَافِ حِبَالِکَ إِلّا حِینَ باعَدَتْنِى ذُنُوبِى عَنْ دَارِ الْوِصَالِ، فَبِئْسَ الْمَطِیَّةُ الَّتِى امْتَطَتْ نَفْسِى مِنْ هَوَاها، فَوَاهاً لَهَا لِمَا سَوَّلَتْ لَهَا ظُنُونُها وَمُنَاها، وَتَبّاً لَها لِجُرْأَتِها عَلَىٰ سَیِّدِها وَمَوْلاها . إِلٰهِى قَرَعْتُ بَابَ رَحْمَتِکَ بِیَدِ رَجَائِى، وَهَرَبْتُ إِلَیْکَ لَاٰجِئاً مِنْ فَرْطِ أَهْوَائِى، وَعَلَّقْتُ بِأَطْرَافِ حِبَالِکَ أَنامِلَ وَلَاٰئِى، فَاصْفَحِ اللّٰهُمَّ عَمَّا کُنْتُ أَجْرَمْتُهُ مِنْ زَلَلِى وَخَطَائِى، وَأَقِلْنِى مِنْ صَرْعَةِ رِدَائِى، فَإِنَّکَ سَیِّدِى وَمَوْلاىَ وَمُعْتَمَدِى وَرَجَائِى؛
خدای من، می‌بینی که به پیشگاهت نیامدم مگر از جهتی که نسبت به رحمتت آرزوها داشتم، یا چنگ نزدم به اطراف رشته‌ی استوارت مگر آنگاه‌ که گناهانم مرا از خانه وصال تو دور ساخت، پس چه بد مرکبی است مرکب خواسته‌های باطل که نفسم بر آن سوار شده، وای بر این نفس که گمان‌های بی‌مورد و آرزوهای نابجایش با همه زشتی در برابرش زیبا جلوه کرده! و مرگ بر او که بر ضد سرور و مولایش جرأت نموده! خدایا با دست امید در رحمتت را کوبیدم و از کثرت هوسرانی‌ام به پناهندگی به سویت گریختم و به کناره‌های رشته استوارت انگشتان محبّتم را آویختم. خدایا ازآنچه در گذشته مرتکب شدم، از لغزش و خطایم چشم‌پوشی کن و از درافتادن به جامه تنگ گناه رهایم ساز که به یقین تویی سرور و مولا و پشتیبان و امید من؛

وَأَنْتَ غایَةُ مَطْلُوبِى وَمُنَاىَ فِى مُنْقَلَبِى وَمَثْوَاىَ . إِلٰهِى کَیْفَ تَطْرُدُ مِسْکِیناً الْتَجَأَ إِلَیْکَ مِنَ الذُّنُوبِ هارِبَاً ؟ أَمْ کَیْفَ تُخَیِّبُ مُسْتَرْشِداً قَصَدَ إِلَىٰ جَنَابِکَ سَاعِیاً ؟ أَمْ کَیْفَ تَرُدُّ ظَمْآناً وَرَدَ إِلىٰ حِیَاضِکَ شَارِباً ؟ کَلَّا وَحِیَاضُکَ مُتْرَعَةٌ فِى ضَنْکِ الْمُحُولِ، وَبَابُکَ مَفْتُوحٌ لِلطَّلَبِ وَالْوُغُولِ، وَأَنْتَ غایَةُ الْمَسْؤُولِ وَنِهَایَةُ الْمَأْمُولِ . إِلٰهِى هَذِهِ أَزِمَّةُ نَفْسِى عَقَلْتُها بِعِقَالِ مَشِیَّتِکَ، وَهٰذِهِ أَعْبَاءُ ذُنُوبِى دَرَأْتُها بِعَفْوِکَ وَرَحْمَتِکَ، وَهَذِهِ أَهْوَائِىَ الْمُضِلَّةُ وَکَلْتُها إِلَىٰ جَنَابِ لُطْفِکَ وَرَأْفَتِکَ؛
و تویی منتهای خواسته و آرزوی من، در دنیا و آخرت، خدای من چسان درمانده‌ای را که در حال گریز از گناهان خویش به تو پناه جسته از خود می‌رانی؟ یا چگونه ره‌جویی را که شتابان قصد آستانت را کرده ناامید می‌کنی؟ یا چگونه تشنه‌ای را که وارد حوض‌هایت شده باز می‌گردانی؟ البته که چنین نخواهی کرد زیرا حوض‌های رحمتت در سخت‌ترین خشک‌سالی‌ها لبریز و درگاه لطفت همواره برای درخواست وارد شدن باز است، تویی منتهای خواسته و نهایت آرزو. خدای من، این مهار نفس من است که به پایبند مشیتت بستم و این بارهای سنگین گناهان من است که به پیشگاه گذشت و رحمتت انداختم و این هوس‌های گمراه‌کننده‌ی من است که به درگاه لطف و مهرت واگذاشتم؛

فَاجْعَلِ اللّٰهُمَّ صَبَاحِى هٰذا نَازِلاً عَلَىَّ بِضِیَاءِ الْهُدىٰ، وَبِالسَّلامَةِ فِى الدِّینِ وَالدُّنْیا، وَمَسَائِى جُنَّةً مِنْ کَیْدِ الْعِدَىٰ وَوِقایَةً مِنْ مُرْدِیاتِ الْهَوَىٰ، إِنَّکَ قادِرٌ عَلَىٰ ما تَشاءُ، ﴿تُؤْتِى الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ، وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ، وَتُعِزُّ مَنْ تَشاءُ، وَتُذِلُّ مَنْ تَشاءُ، بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَىٰ کُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ، تُولِجُ اللَّیْلَ فِى النَّهارِ، وَتُولِجُ النَّهارَ فِى اللَّیْلِ، وَتُخْرِجُ الْحَىَّ مِنَ الْمَیِّتِ، وَتُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ، وَتَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ﴾، لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَکَ اللّٰهُمَّ وَبِحَمْدِکَ، مَنْ ذَا یَعْرِفُ قَدْرَکَ فَلَا یَخافُکَ، وَمَنْ ذَا یَعْلَمُ مَا أَنْتَ فَلَا یَهابُکَ؛
خدایا! این صبح مرا آن‌گونه آغاز کن که با پرتو هدایت و با سلامت دین و دنیا همراه باشد و شبم را سپری ساز از نیرنگ دشمنان و نگاهبانی کن از هلاکت‌های هوای نفس که به یقین تو به هر چه بخواهی توانایی، «هرکه را بخواهی حکومت می بخشی و از هرکه بخواهی حکومتِ [داده شده] را می ستانی و هرکه را بخواهی عزت می دهی و هرکه را بخواهی خوار و بی‌مقدار می کنی، هر خیری به دست توست، مسلّماً تو بر هر کاری توانایی؛ شب را در روز و روز را در شب فرو می‌بری و زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون می آوری و هرکه را اراده کنی بی حساب روزی می دهی» معبودی جز تو نیست. خدایا! تنها تو را منزّه می‌دارم و سپاس و ستایش می‌گویم، کیست که قدر تو را بشناسد و از مقام تو نترسد؟ و کیست که بداند تو کیستی آنگاه از تو نهراسد؟

أَلَّفْتَ بِقُدْرَتِکَ الْفِرَقَ، وَفَلَقْتَ بِلُطْفِکَ الْفَلَقَ، وَأَنَرْتَ بِکَرَمِکَ دَیاجِىَ الْغَسَقِ، وَأَنْهَرْتَ الْمِیَاهَ مِنَ الصُّمِّ الصَّیاخِیدِ عَذْباً وَأُجَاجاً، وَأَنْزَلْتَ مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجَّاجاً، وَجَعَلْتَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لِلْبَرِیَّةِ سِراجاً وَهَّاجاً، مِنْ غَیْرِ أَنْ تُمَارِسَ فِیَما ابْتَدَأْتَ بِهِ لُغُوباً وَلَا عِلاجاً، فَیا مَنْ تَوَحَّدَ بِالْعِزِّ وَالْبَقَاءِ، وَقَهَرَ عِبَادَهُ بِالْمَوْتِ وَالْفَناءِ، صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الْأَتْقِیَاءِ، وَاسْمَعْ نِدَائِى؛
با قدرت خود پراکنده را الفت بخشیدی و با مهربانی‌ات سپیده‌دم را شکافتی و با بزرگواری‌ات تاریکی‌های شب را روشن کردی و آب‌های شیرین و شور را از دل سنگ‌های سخت و خارا جاری ساختی و از ابرهای گران بارانی فراوان فروریختی و خورشید و ماه را برای مردمان چراغی فروزان قرار دادی، بی‌آنکه در آنچه آغازگر پیدایشش بودی دچار خستگی و ناتوانی و چاره‌جویی شوی، ای آن‌که در توانمندی و بقا یگانه است و بندگانش را به مرگ و فنا مقهور خود ساخته است، درود فرست بر محمّد و خاندان پرهیزگارش و ندای مرا بشنو؛

وَاسْتَجِبْ دُعَائِى، وَحَقِّقْ بِفَضْلِکَ أَمَلِى وَرَجَائِى، یَا خَیْرَ مَنْ دُعِىَ لِکَشْفِ الضُّرِّ، وَالْمَأْمُولِ لِکُلِّ عُسْرٍ وَیُسْرٍ، بِکَ أَنْزَلْتُ حاجَتِى فَلَا تَرُدَّنِى مِنْ سَنِیِّ مَوَاهِبِکَ خائِباً، یَا کَرِیمُ یَا کَرِیمُ یَا کَرِیمُ، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ، وَصَلَّى اللّٰهُ عَلىٰ خَیْرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ أَجْمَعِینَ.
دعایم را اجابت کن و به فضل خود آرزو و امیدم را محقّق فرما، ای بهترین کسی که برای برطرف ساختن هر بدحالی خوانده شده و برای هر سختی و آسانی آرزو شدی، نیازم را به پیشگاه تو فرود آوردم، پس از موهبت‌های بلندپایه خود ناامیدانه ردّم مکن ای بزرگوار، ای بزرگوار، ای بزرگوار، به رحمتت ای مهربان‌ترین مهربانان و درود خدا بر بهترین آفریده‌اش محمّد و همه اهل‌بیت او.

آنگاه به سجده رود و بگوید:
إِلٰهِى قَلْبِى مَحْجُوبٌ، وَنَفْسِى مَعْیُوبٌ، وَعَقْلِى مَغْلُوبٌ، وَهَوَائِى غَالِبٌ، وَطَاعَتِى قَلِیلٌ، وَمَعْصِیَتِى کَثِیرٌ، وَ لِسَانِى مُقِرٌّ بِالذُّنُوبِ، فَکَیْفَ حِیلَتِى یَا سَتَّارَ الْعُیُوبِ، وَیَا عَلَّامَ الْغُیُوبِ، وَیَا کَاشِفَ الْکُرُوبِ ؟ اغْفِرْ ذُنُوبِى کُلَّها بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، یَا غَفَّارُ یَا غَفَّارُ یَا غَفَّارُ، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
خدای من، دلم در پرده‌های ظلمت پوشیده شده و جانم دچار کاستی گشته و عقلم شکست‌خورده هوای نفسم شده و هوای نفسم بر من چیره گشته و طاعتم اندک و نافرمانیم بسیار و زبانم اقرارکننده به گناهان است، چاره من چیست ای پرده‌پوش عیب‌ها؟ ای دانای نهان‌ها، ای برطرف‌کننده غم‌ها، همه گناهان مرا بیامرز، به احترام محمّد و خاندان محمّد، ای آمرزنده، ای آمرزنده، ای آمرزنده به مهربانی‌ات، ای مهربان‌ترین مهربانان.

منبع: دین پژوهی راسخون


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط