خدا هر شب برایت می‌فرستد تهنیت‌هایی<br /> که در تنهایی‌ات هم صحبت روح الامین باشی<br /> تو در اسلام و در ایمان و در عشق اولین بودی<br /> زنی مثل تو دیگر نیست یعنی آخرین باشی<br /> وفات حضرت خدیجه علیها...

برای طعنه‌ی کفار در اوج نداری‌ها<br /> تو باید پاسخ دندان شکن در آستین باشی<br /> تو از معروف تجاری، ولی در شعب بیماری<br /> فداکار آن‌چنان بودی، وفادار این‌چنین باشی<br /> وفات حضرت خدیجه علیها السلام...

مادر میان بستر خود روضه می‌خواند<br /> با اشک‌های کوثر خود روضه می‌خواند<br /> نیّت نمود و شانه زد بر موی زهرا<br /> با مویه‌های آخر خود روضه می‌خواند<br /> وفات حضرت خدیجه علیها السلام تسلیت باد

با رفتنت اسلام از بال و پر افتاد<br /> بار غمت بر شانه پیغمبر افتاد<br /> چشمان زهرای تو مانند صدف بود<br /> از این صدف با داغت آخر گوهر افتاد<br /> وفات حضرت خدیجه علیها السلام تسلیت باد

از لطف فاطمه است که ما مادری شدیم<br /> با یک دعای نیمه شبش کوثری شدیم<br /> وقتی خدیجه مادر ما شیعه ها بُوَد<br /> دیگر چه غم که جای من و تو کجا بُوَد<br /> وفات حضرت خدیجه علیها السلام تسلیت باد

شکر خدا که عبد خدای خدیجه‌ایم<br /> ما بنده‌ایم و زیر لوای خدیجه‌ایم<br /> ما عاقبت بخیرِ دعای خدیجه‌ایم<br /> سینه کبودهای عزای خدیجه‌ایم<br /> وفات حضرت خدیجه علیها السلام تسلیت باد

بهشت را مبر از خانه ناگهان بانو<br /> برای بی کسیِ فاطمه بمان بانو<br /> به جان دختر مظلومه‌ات مرو از دست<br /> مَساز اشک یتیمانه را روان بانو<br /> وفات حضرت خدیجه علیها السلام تسلیت باد

در عفتت، مریم کنیز صبح و شامت<br /> آسیه خدمت می‌کند، هاجر سلامت<br /> مال و منال و هستی‌ات شد خرج اسلام<br /> احمد به حیرت مانده در نوع مرامت<br /> وفات حضرت خدیجه علیها السلام تسلیت باد

جن و ملک به خاک درت غبطه می‌خورند<br /> بر ذکر و سجده سحرت غبطه می‌خورند<br /> تو در میان خیل زنان بهترین شدی<br /> امّ الائمه، لایق صد آفرین شدی<br /> وفات حضرت خدیجه علیها السلام تسلیت باد

بلای شِعب به پایان رسیده بود اما<br /> خدیجه بیشتر آماده‌ی خطر شده بود<br /> چه قدر دیر به محبوبه‌اش رسید نبی<br /> چه قدر زود گُلش عازم سفر شده بود<br /> وفات حضرت خدیجه علیها السلام تسلیت باد