0
حافظ

ماییم و آستانه عشق و سر نیاز

ماییم و آستانه عشق و سر نیاز تا خواب خوش که را برد اندر کنار دوست
حافظ

صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست

صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست بیار نفحه ای از گیسوی معنبر دوست
حافظ

اگر چه دوست به چیزی نمی خرد ما را

اگر چه دوست به چیزی نمی خرد ما را به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست
حافظ

مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست

مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست
حافظ

گر دهد دستم کشم در دیده همچون توتیا

گر دهد دستم کشم در دیده همچون توتیا خاک راهی کان مشرف گردد از اقدام دوست
حافظ

میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق

میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست
حافظ

هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار

هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار کس را وقوف نیست که انجام کار چیست
حافظ

پیوند عمر بسته به موییست هوش دار

پیوند عمر بسته به موییست هوش دار غمخوار خویش باش غم روزگار چیست
حافظ

قلندران حقیقت به نیم جو نخرند

قلندران حقیقت به نیم جو نخرند قبای اطلس آن کس که از هنر عاریست
حافظ

بر آستان تو مشکل توان رسید آری

بر آستان تو مشکل توان رسید آری عروج بر فلک سروری به دشواریست