مسیر جاری :
عمرتون صد شب یلدا
دلتون قدر یه دنیا
توی این شبهای سرما
یادتون همیشه...
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق
هرآن...
به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد
روزگارت بر مراد ، روزهایت شاد شاد ، آسمانت بی غبار ، سهم چشمانت بهار ،...
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
سرای احمد امشب رشک طور است
زمین و آسمان غرق سرور است
نهد پا در جهان...
دیر است که دلدار پیامی نفرستاد
دیر است که دلدار پیامی نفرستاد
ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد
صد نامه فرستادم و آن شاه سواران
صد نامه فرستادم و آن شاه سواران
پیکی ندوانید و سلامی نفرستاد
از رهگذر خاک سر کوی شما بود
از رهگذر خاک سر کوی شما بود
هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد
بس تجربه کردیم در این دیر مکافات
بس تجربه کردیم در این دیر مکافات
با دردکشان هر که درافتاد برافتاد
گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست
گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست
آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد
همای اوج سعادت به دام ما افتد
همای اوج سعادت به دام ما افتد
اگر تو را گذری بر مقام ما افتد
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد
شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما
شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما
بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد
بهار عمر خواه ای دل وگرنه این چمن هر سال
بهار عمر خواه ای دل وگرنه این چمن هر سال
چو نسرین صد گل آرد بار و چون بلبل هزار آرد
دل ما به دور رویت ز چمن فراغ دارد
دل ما به دور رویت ز چمن فراغ دارد
که چو سرو پایبند است و چو لاله داغ دارد