بابا کنار بستر مادر نشسته بود مادر که مثل شاخه یاسی شکسته بود مادر بجز محبت بابای بی کسم دل از تمام عالم و آدم گسسته بود شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

همه گویند دگر رفتنی است این بیمار به قیامت شده دیدار خودم فهمیدم از چه لبخند به تابوت زدی بعد سه ماه؟ حاجتی نیست به گفتار خودم فهمیدم شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

این که یک حادثه رخ داده در آن کوچۀ تنگ از نهان کردن رخسار خودم فهمیدم این که دیگر نزنی شانه به موی زینب از قنوتت به شب تار خودم فهمیدم شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

هر چه بود، از در و دیوار خودم فهمیدم حاجتی نیست به اصرار خودم فهمیدم راز حبس نَفَس و جوشش خون از سینه از فرورفتن مسمار خودم فهمیدم شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

وقت تدفین مادرم تا شد قد رعنای حیدرم تا شد با سر زانویش زمین افتاد اسدالله اسیر غم ها شد شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

من دیدم چگونه در افتاد و چگونه به دردسر افتاد آنچنان با لگد به در کوبید پشت در مادر از کمر افتاد شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

ناله هایش به عرش اعلی رفت غصه هایش برای مولا رفت لحظاتی گذشت و مادر من پلک چشمش دوباره بالا رفت شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

هاله ی نور ز نام تو بپا می گردد آفتاب این همه بیهوده چرا می گردد؟ وقتی از باغ گل یاس نسیمی آید عطر زهراست که آغوش گشا می گردد شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

از روى على مرتضى (ع) شرم نکرد از ساحت ختم الانبیا شرم نکرد دستى که شکست ساحت رویت را آن روز چگونه از خدا شرم نکرد؟ شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

آن روز که حجت خدا تنها شد آتش که دخیل خانه ى مولا شد آن شعله ز چند تکه هیزم! نه نه از خرمن بى بصیرتى بر پا شد شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد