مسیر جاری :
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،...
همت بلند دار که مردان روزگار / از همت بلند بجائي رسيده اند« سعدي»
از سه چيز بايد حذر كرد، ديوار شكسته، سگ درنده، زن سليطه ! «ضرب المثل ايراني»
روزگارت بر مراد ، روزهایت شاد شاد ، آسمانت بی غبار ، سهم چشمانت بهار ،...
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق
هرآن...
دست او بسته و زهرا به هوایش افتاد
نفس فاطمه و دست علی در کار است
دست او بسته و زهرا به هوایش افتاد
تا صدا زد که علی را نبرید ای مردم
به زمین خورد که از زمزمه هایش افتاد
فتنه ی مردم نااهل چه کرده است به دین<br...
چندباری وسط کوچه ز پایش افتاد
چندباری وسط کوچه ز پایش افتاد
پیش چشم در و همسایه عبایش افتاد
وسط کوچه کشیدند علی را پی خویش
فاطمه پشت سرش کرد صدایش افتاد
ازخدا بی خبری دید که زهرا مانده
آنچنان زد که...
مانده برایش کجا مزار بگیرد
ماندم از آن بازوی شکسته، چگونه
آمده پای تنور کار بگیرد؟
گودی چشمش مرا کشانده به گودال
تا مژه ام زخم بیشمار بگیرد
با دلِ خون رفت از مدینه، علی هم
مانده برایش کجا مزار...
فاطمیه باغ گریه بار بگیرد
خرمن آسودگی شرار بگیرد
چادر مادر اگر غبار بگیرد
وای از آن لحظه ی بدی که ببینی
گوشه ای از دامنش به خار بگیرد
فصل خزانش، بهار خوشه ی اشک است
فاطمیه باغ گریه بار بگیرد<br...
حسن نگفت از آن کوچه منکه با خبرم
حسن نگفت از آن کوچه منکه با خبرم
میان کوچه چرا معجر تو ریخت بهم
صدای فضه خذینی شنیده ام زهرا"س"
چه طور شد چنین پیکر تو ریخت بهم
چه قدر پیرهنی را که بافتی زیباست
چه شد...
به پای هم نشد آخر که مو سفید شویم
به پای هم نشد آخر که مو سفید شویم
قرار زندگی ما سر تو ریخت بهم
بهار هجدم عمر تو زمستان شد
ببین که زندگی حیدر تو ریخت بهم
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
از آن دقیقه که بال و پر تو ریخت بهم
از آن دقیقه که بال و پر تو ریخت بهم
تمام زندگی همسر تو ریخت بهم
تمام شهر پریشان گریه های تو شد
مدینه از سر چشم تر تو ریخت بهم
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
یک نفر از شاخه هایم کار میگیرد علی
یک نفر از شاخه هایم کار میگیرد علی
از درخت باردارت بار میگیرد علی
کار من دیگر گذشته از مراقب بودنم
در نگیرد به سرم دیوار میگیرد علی
هر چند با احتیاط از پیش در رد میشوم
باز...
آن قدر ناله ی نفسم بی رمق شده
آن قدر ناله ی نفسم بی رمق شده
آهی به روی آینه پیدا نمی شود
گر چه برای پهلوی من اشکتان شفاست
زهرای تو ز بستر خود پا نمی شود
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
دیگر رمق نمانده به دستان خسته ام
دیگر رمق نمانده به دستان خسته ام
خواهم بگیرم اشک تو اما نمی شود
باور کنید بار مصیبت زیاد بود
بیهوده یک نهال جوان تا نمی شود
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد