مسیر جاری :
عمرتون صد شب یلدا
دلتون قدر یه دنیا
توی این شبهای سرما
یادتون همیشه...
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق
هرآن...
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد
روزگارت بر مراد ، روزهایت شاد شاد ، آسمانت بی غبار ، سهم چشمانت بهار ،...
همت بلند دار که مردان روزگار / از همت بلند بجائي رسيده اند« سعدي»
هنگامه وصل رمضان آمده است
هنگامه وصل رمضان آمده است
مومن به تنش دوباره جان آمده است
یک ماه گشوده سفرهای جان افزا
حق را بنگر که میزبان آمده است
دوباره ماه خدا و بهار قرآن شد
دوباره ماه خدا و بهار قرآن شد
دوباره ماه صفا دادن تن و جان شد
دوباره شوق سحر، هر غروب هم افطار
دوباره موسم شادی اهل ایمان شد
ماه پیمبر برفت ماه خدایی رسید
ماه پیمبر برفت ماه خدایی رسید
از همه غیر خدا وقت جدایی رسید
ماه صیام آمده عیش تمام آمده
بین رمضان را که بر جلوه نمایی رسید
سلامم به تو ماه شبهای قدر
سلامم به تو ماه شبهای قدر
عروج مسلمان ز سفلی به صدر
سلامم به آن ضیف رحمانیت
خوشا آنکه آمد به مهمانیت
مه خوب و خاص خدا آمده
مه خوب و خاص خدا آمده
به ما پیک نورالهدی آمده
سلامم به تو بهترین ماه سال
مه روزه داران با شور و حال
روزه در ماه خدا تصفیه جان باشد
روزه در ماه خدا تصفیه جان باشد
شوق افطار و سحر جلوه نما آمده است
ربنا بر لب هر بنده فراوان آید
رونق خواندن قرآن و دعا آمده است
رمضان آمده مایوس کند شیطان را
بر سر خوان الهی شده دعوت بنده
تو شه برگیر که هنگام عطا آمده است
رمضان آمده مایوس کند شیطان را
بهر بیماری دل وقت شفا آمده است
شاد باشید مه خوب خدا آمده است
شاد باشید مه خوب خدا آمده است
رمضان شهر مناجات و صفا آمده است
آسمان در بگشودست و خدا منتظر است
موسم بخشش هر جرم وخطا آمده است
دلا در روزه مهمان خدایی
دلا در روزه مهمان خدایی
طعام آسمانی را سرایی
درین مه چون در دوزخ ببندی
هزاران در ز جنت برگشایی
رهت خوش باد، ای همراه روزه
مبارک باد آمد ماه روزه
رهت خوش باد، ای همراه روزه
شدم بر بام تا مه را ببینم
که بودم من به جان دلخواه روزه