0
مهدوی

این هفته هم گذشت تو اما نیامدی

این هفته هم گذشت تو اما نیامدی خورشید خانواده ی زهرا نیامدی از جاده ی همیشه ی چشم انتظارها ای آخرین مسافر دنیا نیامدی
مهدوی

خیال روی تو در هر طریق همره ماست

خیال روی تو در هر طریق همره ماست نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست به رغم مدعیانی که منع عشق کنند جمال چهره تو حجت موجه ماست
مهدوی

چشمم به جز بروی تو بینا نمی شود

چشمم به جز بروی تو بینا نمی شود مایل به سیر و گشت و تماشا نمی شود عالم اگر به طنز شود چون تو نیستی لب های من به خنده دگر وا نمی شود
مهدوی

خانه ی دل بود از هجر تو ویران تا چند

خاطر ما ز فراق تو پریشان تا چند خانه ی دل بود از هجر تو ویران تا چند دوستان از غم تو بی سر و سامان تا چند در پس پرده ی غیبت شده پنهان تا چند
مهدوی

دل بود شیفته ی طره ی مویت ای دوست

دل بود شیفته ی طره ی مویت ای دوست جان به لب آمده از دوری رویت ای دوست چشم ما هست شب و روز به سویت ای دوست کس نیاورد خبر از سر کویت ای دوست
مهدوی

گلی از گلشن وصل تو نچیدم آخر

روی زیبای تو ای دوست ندیدم آخر نغمه ی روح فزایت نشنیدم آخر گلی از گلشن وصل تو نچیدم آخر چون هلال از غمت ای ماه خمیدم آخر
مهدوی

آتش عشق تو در سینه نهفتن تا کی

آتش عشق تو در سینه نهفتن تا کی طعنه ز اغیار تو ای یار شنفتن تا کی همه شب از غم هجر تو نخفتن تا کی روی نادیده و اوصاف تو گفتن تا کی
مهدوی

الا به باغ وجودم گل بهار بیا

الا به باغ وجودم گل بهار بیا به احتضار فتادم ز انتظار بیا نوید فتح و ظفر در فروغ طلعت تو است چو آفتاب از آن سوی کوهسار بیا
مهدوی

همه منتظر هستیم که آیی به مدینه

همه منتظر هستیم که آیی به مدینه کنی یاد، کنی یاد، ز مسمار و ز سینه ز سوز تو مدینه شود محشر کبری کجایی گل زهرا، کجایی گل زهرا
مهدوی

ای وجودت بر تن بی جان عالم جان بیا

ای وجودت بر تن بی جان عالم جان بیا ای ظهورت دردها را خوشترین درمان بیا ای جواب ناله مظلومی قرآن بیا ای همه جان‌ها به خاک مقدمت قربان بیا