0
مهدوی

کی شود یا رب امام منتظر مهدی بیاید

کی شود یا رب امام منتظر مهدی بیاید آن ولیّ الله غایب از نظر مهدی بیاید در دل ما آرزویش بر لب ما گفتگویش چشم محرومان بسویش کی ز در مهدی بیاید
مهدوی

بود جمال تو آیینه‌ی خدا مهدی

بود جمال تو آیینه‌ی خدا مهدی که در جمال تو غیر از خدا نمی بینم نمی کنی ز مراعات حال ما غفلت که این سجّیه به جز از شما نمی بینم
مهدوی

خوشتر از وعده‌ی دیدار وصل تو نویدی نبود

به کسی جز توام ای دوست اُمیدی نبود خوشتر از وعده‌ی دیدار وصل تو نویدی نبود جز نگاه تو که هر غمزده را تسکین است شب حرمان مرا نور امیدی نبود
مهدوی

خوش آن لحظه که آریم به سوی تو نیازی

خوش آن لحظه که آریم به سوی تو نیازی همه پشت سر تو بخوانیم نمازی برد نغمه ی حمدت به هر آیه دل از ما کجایی گل زهرا، کجایی گل زهرا
مهدوی

نظری که دلم شده عاشق تو

اگرم نبود دل لایق تو نظری که دلم شده عاشق تو به خدا هستی همه هستم به تو دل بستم به تو دل بستم یا ابا صالح مددی مولا
مهدوی

دست من خسته و دامان تو

دست من خسته و دامان تو چشم من و سفره ی احسان تو جمعه ی دیگر دگر از دست رفت طاقت این محتضر از دست رفت
مهدوی

بی ولای تو من نکشم نفسی

نشوم به جز از تو گدای کسی بی ولای تو من نکشم نفسی که تو لیلای من مجنونی همه هست من دلخونی یا ابا صالح مددی مولا
مهدوی

اى غایب از نظرها کى مى ‏شود بیایى

اى غایب از نظرها کى مى ‏شود بیایى ما را ز غم رها کن بر درد ما دوایى اى حُسن بى نظیرت کرده مرا اسیرت نادیده در کمندم دردا از این جدایى
مهدوی

دیگر دل شیدا زده ام تاب ندارد

دیگر دل شیدا زده ام تاب ندارد چشمان به ره مانده من خواب ندارد از بس که دویدم ز پیت یوسف زهرا این پیکر خسته که دگر تاب ندارد
مهدوی

صد شعله به هر شب ز تجلای تو دارم

نادیده مجسّم شده ای در بر چشمم آن سان که نظر، بر رخ زیبای تو دارم اندر ظلمات دلم ای خضر طریقت صد شعله به هر شب ز تجلای تو دارم