مسیر جاری :
داستان کودکانه | آرزوی دهقان
زن دهقان با همسرش در کنار پسر کوچک شان زندگی می کردند. در یک مزرعه کوچکی دهقان جوانی با زن و پسرش زندگی می کردند. آنها از زندگی شان راضی بودند تا اینکه یک روز که دهقان به خانه اش بر می گشت زن و شوهری را...
داستان کودکانه | فیل و فنجون
روزی و روزگاری بود جنگل و سبزه زاری بود جنگلی که توی دلش هزار هزار پرنده داشت گنجشک و سار و قمری داشت تا چرنده داشت خزنده داشت حیوانات درنده داشت ببر و پلنگ و شیر و گرگ آهوهای دونده داشت قورباغه ها قورقورقورقور...
داستان کودکانه | خارپشت و شترمرغ
خارپشت و شترمرغ در مزرعه با هم زندگی می کردند. اما شترمرغ، خارپشت را مسخره می کرد. شترمرغ خیلی به خودش مغرور بود. او فکر می کرد از خارپشت خیلی سریع تر و قوی تر است. ولی خارپشت قبول نمی کرد. خارپشت به شترمرغ...
داستان کودکانه | خرگوش و لاک پشت
خرگوش زرنگی بود که می توانست از باد هم تندتر بدود. خرگوش فکر میکرد که هیچ حیوانی به پایش نمیرسد. برای همین خیلی مغرور شده بود. خرگوش به جز لاکپشت با همه مسابقه داده بود. یک روز لاکپشت به خرگوش پیشنهاد...
داستان کودکانه | جک و لوبیای سحرآمیز
داستان کودکانه جک و لوبیای سحرآمیز کاری از گروه کودکانه
داستان کودکانه | سه پسر
قصه سه پسر با اجرای خانم الهه رضایی، کاری از سایت قاب کودک
داستان کودکانه | اسب و حلزون
قصه اسب و حلزون با اجرای خانم الهه رضایی، کاری از سایت قاب کودک
داستان کودکانه | میمون مهربان
قصه میمون مهربان با اجرای خانم الهه رضایی، کاری از سایت قاب کودک
داستان کودکانه | درخت مغرور
قصه درخت مغرور با اجرای خانم الهه رضایی، کاری از سایت قاب کودک
داستان کودکانه | قلک کوچیک
قصه صوتی قلک کوچیک، از سری داستان های شب بخیر کوچولو و با اجرای مریم نشیبا می باشد.