مسیر جاری :
جادو
یه کاری کردی ، قلبم که بدونت حتی مردن سخته حتی بی تو خوبم ، لذت از زندگی بردن
یه کاری کردی که از یاد نمی ری حتی یه لحظه درد عشقت کرده پیرم اما باور کن می ارزه
شاهزاده
تو که هستی زندگی هست ، قدرت هر خستگی هست می شه دست قسمت رو بست زیر ضربه های لعنت ، که یه دشمن تو خلوت نمی سوزه ، می کوبونه ، هر خیال عاشقونه
بود و موند و خوند و نشکست
رویای دریا
یه لحظه هم سخته که بودنت رو حس نکردن یه حسی شبیه حس سرد و تلخ مردن نمی تونم ، نمی ذارم ، نمی خوام و نمی شه تمومه لحظه هامونو به خاطره سپردن
یه ثانیه اش ، یه عمره فکر کنم که دیگه نیستی آهای جدایی ، نمی...
خدا رو چه دیدی
خدا رو چه دیدی ، تو شاید بمونی شاید غصه هامو ، تو چشمام بخونی خدا رو چه دیدی ، شاید دل سپردی شاید عشقمون رو تو از یاد نبردی
هنوز بی قرارم به یاد نگاهت ، نشستم تو بارون بازم چشم به راهت هنوز...
آغوش
کی گفته باید بشکنم تا دستمو بگیری خسته شدم از عمری غربت و غم و اسیری کی گفته باید گریه ی شب هامو در بیاری
تا لحظه ای وقت شریفت رو واسم بذاری
به تو مدیونم
واسه ی چشای خیسم ، به تو مدیونم این که از غم می نویسم ، به تو مدیونم این که بی جونم و سردم ، این که بی روحم و زردم پی آرامشی که بردی و من پی اش می گردم ، به تو مدیونم به تو مدیونم ، به تو مدیونم
بشکن
بازم من تک و تنها ، میون غم ها روی این صندلی رفتم تو فکر فردا تو رو به رومی ، یه قصه ی تازه نگاه می کنی و به خودت می گی می بازه می خندی زوری اما تو خیلی دوری
تو خیالت یه نقشه که چطور ، چه جوری بری تو...
نه می تونم
نه می تونم دورشم از تو ، نه می تونم که بمونم من نه شاهزاده ی عشقم ، نه شهاب آسمونم تو نه نیستی و نه هستی ، دیگه خسته ام از خیالات
مونده بی جواب و مبهم ، توی زندگیم سوالات تو یه رنجی تا همیشه اگه جون نگیره...
یا حبیبی
محتاگ ته اولی یا حبیبی ، مالک ای عزیزم نیاز دارم به من بگی مال تو هستم محتاگ ته اولی ، انا محتاگلک نیاز دارم به من بگی ، من به تو نیاز دارم
محتاگ تگینی ، تگی و انت وینی و اتشوف هنینی و توتمنی نیاز دارم...
می خوام تو رو
می خوام تو رو که باشی ، جون بدی تا نمیرم عزیز هم ترانه ، تو واژه هات اسیرم میخوام تو رو که باشی ، تو دم دم نفس هام
تو لحظه های دردم ، محکم بگیری دستام می خوام تو رو که باشی حتی اگه نباشم حتی اگه تو...