0
مسیر جاری :
دل ز باغ سخنت ورد کرامت بوید روز بزرگداشت سعدی

دل ز باغ سخنت ورد کرامت بوید

دل ز باغ سخنت ورد کرامت بوید<br /> پیرو مسلک تو راه سلامت پوید<br /> دولت نام توحاشا که تمامت جوید<br /> کآب گفتار تو دامان قیامت شوید<br /> سالروز بزرگداشت سعدی مبارک باد
بی‌گلستان تو در دست بجز خاری نیست روز بزرگداشت سعدی

بی‌گلستان تو در دست بجز خاری نیست

بی‌گلستان تو در دست بجز خاری نیست<br /> به ز گفتار تو بی‌شائبه گفتاری نیست<br /> فارغ از جلوه حسنت در و دیواری نیست<br /> ای که در دار ادب غیر تو دیاری نیست!<br /> سالروز بزرگداشت سعدی مبارک باد
لطف گفتار تو شد دام ره مرغ هوس روز بزرگداشت سعدی

لطف گفتار تو شد دام ره مرغ هوس

لطف گفتار تو شد دام ره مرغ هوس<br /> به هوس بال زد و گشت گرفتار قفس<br /> پایبند تو ندارد سر دمسازی کس<br /> موسی اینجا بنهد رخت به امید قبس<br /> سالروز بزرگداشت سعدی مبارک باد
راستی دفتر سعدی به گلستان ماند روز بزرگداشت سعدی

راستی دفتر سعدی به گلستان ماند

راستی دفتر سعدی به گلستان ماند<br /> طیباتش به گل و لاله و ریحان ماند<br /> اوست پیغمبر و آن نامه به فرقان ماند<br /> وآن که او را کند انکار، به شیطان ماند<br /> سالروز بزرگداشت سعدی مبارک باد
روز نبود که به وصف تو سخن سر نکنم روز بزرگداشت سعدی

روز نبود که به وصف تو سخن سر نکنم

روز نبود که به وصف تو سخن سر نکنم<br /> شب نباشد که ثنای تو مکرر نکنم<br /> منکر فضل تو را نهی ز منکر نکنم<br /> نزد اعمی صفت مهر منور نکنم<br /> سالروز بزرگداشت سعدی مبارک باد
سعدیا! نیست به کاشانه دل غیر تو کس روز بزرگداشت سعدی

سعدیا! نیست به کاشانه دل غیر تو کس

سعدیا! نیست به کاشانه دل غیر تو کس<br /> تا نفس هست، به یاد تو برآریم نفس<br /> ما بجز حشمت و جاه تو نداریم هوس<br /> ای دم گرم تو آتش زده در ناکس و کس<span dir="LTR">!</span><br /> سالروز بزرگداشت...
تربت پارس، چو جان جسم تو در سینه فشرد روز بزرگداشت سعدی

تربت پارس، چو جان جسم تو در سینه فشرد

هرکه را عشق نباشد، نتوان زنده شمرد<br /> وآن که جانش ز محبت اثری یافت، نمرد<br /> تربت پارس، چو جان جسم تو در سینه فشرد<br /> لیک در خاک وطن آتش عشقت نفسرد<br /> سالروز بزرگداشت سعدی مبارک باد
باد، خاکی ز مقام تو بیاورد و ببرد روز بزرگداشت سعدی

باد، خاکی ز مقام تو بیاورد و ببرد

باد، خاکی ز مقام تو بیاورد و ببرد<br /> آب هر طیب که در طبلهٔ عطاری هست<br /> نه من خام طمع عشق تو می‌ورزم و بس<br /> که چو من سوخته در خیل تو بسیاری هست<br /> سالروز بزرگداشت سعدی مبارک باد
می‌شنیدم به حسن چون قمری سعدی

می‌شنیدم به حسن چون قمری

می‌شنیدم به حسن چون قمری<br /> چون بدیدم از آن تو خوبتری
می‌میرم و همچنان نظر بر چپ و راست سعدی

می‌میرم و همچنان نظر بر چپ و راست

می‌میرم و همچنان نظر بر چپ و راست<br /> تا آنکه نظر در او توان کرد کجاست؟