مسیر جاری :
مارکسیسم غربی و نظریه انتقادی
مارکس نسبت به نقش آینده فلسفه تردید داشت. او فکر می کرد که فلسفه از بقایای فرهنگ بورژوایی است، اما به انتقاد فلسفی از جامعه موجود ادامه می داد، زیرا ادعا می کرد که انتقادهایش «علمی» است.
تفسیر ماده گرایانه تاریخ
تاریخ انسان را می توان از خلال تقسیم روز افزون کار دنبال کرد. هر چه جامعه رشد بیشتری یابد، تقسیم بیشتری را تجربه خواهد کرد.
تفسیر آرای مارکس
به نظر انگلس روزی که علم تجربی مطالعه درباره چیزها را کنار گذاشت و مطالعه پیرامون فرایندهای طبیعی را پذیرفت، به کشف قوانین کلی حرکت نزدیکتر شد.
ماده گرایی و علوم مکانیستی
آزادی فردی همواره در موقعیتی خاص و در رویارویی با محدودیتها تحقق می یابد. این محدودیتها اکنون در نتیجهی تحقیقات رفتاری بسیار واضح تر شده اند. آدمیان تحت تاثیر محیط زیست و خصلتهای وراثتی به دو نحو شکل...
ماده گرائی جدید
متأسفانه در سالهای اخیر نوعی ماده گرائی باب شده است که کاملا با دین سر عناد دارد و هر گونه ایدهی وجود هدف و ارزش عینی در عالم را به سخره می گیرد.