0
مسیر جاری :
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 214 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 214

الهی تو به یاد خودی و من بیاد تو، تو بر خواست خودی و من بر نهاد تو :<br /> سر سروران بستهٔ دام تو<br /> دل دلبران دفتر نام تو<br /> بیک دم دو صد جان آزاد را<br /> کند بنده یک دانه از دام تو<br /> بسا...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 213 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 213

الهی ای یادگار جانها و یاد رشتهٔ دلها، به فضل خود ما را یاد کن ف و بیاد لطفی ما را شاد کن.
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 212 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 212

الهی آن کرده را بر سر کوی بلا آوردی و بلا و مُصیبتها را بایشان نمودی، این یک گروه هزار قسم شدند همه روی از بلا برگردانیدند مگر یک گروه اندک که روی گردان نشدند و عاشق وار سر به کوی بلا نهادند و از بلا نیندیشیدند...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 211 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 211

الهی نالیدن من در درد از بیم زوال آنست که او که از زخم دوست بنالد در مهر دوست نامرد است، ای جوان اگر زهرهٔ این کار داری قصد راه کن و شربت بلا نوش کن و دوست بر آن گواه دار اگر به عافیت به ناز دار سخن کوتاه...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 210 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 210

الهی در ذات بی نظیری در صفات بی مانندی و گناهکاران را آمرزگاری و ایشانرا راز داری زیبا صنع و شیرین گفتاری دانای راز ها، عالم اسرار و معیوبان را خریداری، درمانده را دستگیر وبیچاره را دستیاری.<br /> ای...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 209 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 209

الهی هر چه دادی نشان است و آیین فرداست و آنچه یافتیم پیغام است و خلعت بر جاست. خدایا نشانت بیقراری دل و غارت جان است و خلعت وصال در مُشاهدهٔ جلال.<br /> روزی که سر از پرده برون خواهی کرد<br /> دانم که...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 208 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 208

الهی در دل دوستان تو نور عنایت پیداست و جانها در آرزوی وصال تو حیران و شیداست، چون تو مولا کراست ؟ و چون تو دوست کجاست ؟
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 207 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 207

الهی نصیب این بیچاره از این کار همه درد است مُبارک باد که مرا این همه درد در خورد است بیچاره آن کس از این درد فرد است، حقا که هر کس بدین درد ننازد نا جوانمرد است.<br /> من گریه به خنده در همی پیوندم<br...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 206 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 206

الهی تو آنی که از احاطت ادهام بیرونی و از ادراک عقول مصونی، نه مَدَرک عیونی کار سازهر مفتونی و شاد ساز هر محزونی، در حکم بی چرا و در ذات بی چند و در صفات بی چونی.<br /> تو لاله سُرخ لولو مکنونی<br /> من...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 205 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 205

الهی به عنایت هدایت دادی و به معونت ها بذر خدمت رویانیدی و به پیغام آب پذیرش دادی، بنظر خویش میوهٔ محبت وارسانیدی اکنون سزد که سموم مکر از آن باز داری و بنایی که خود ساختهٔ بگناه ما خراب نکنی. خداوندا...