مسیر جاری :
روز بازگشت ارواح
گذشته تابناک ایران با رمز و رازِ بسیار بر افق پهندشت این سرزمین می درخشد، و هر روز فروغ و گیرایی بیشتر می یابد. کهنه شدن روزگار با همه رویدادها و بیدادها نتوانسته است این روشنایی را در غبار فراموشی
روز بازگشت ارواح
گذشته تابناک ایران با رمز و رازِ بسیار بر افق پهندشت این سرزمین می درخشد، و هر روز فروغ و گیرایی بیشتر می یابد. کهنه شدن روزگار با همه رویدادها و بیدادها نتوانسته است این روشنایی را در غبار فراموشی
روز بازگشت ارواح
گذشته تابناک ایران با رمز و رازِ بسیار بر افق پهندشت این سرزمین می درخشد، و هر روز فروغ و گیرایی بیشتر می یابد. کهنه شدن روزگار با همه رویدادها و بیدادها نتوانسته است این روشنایی را در غبار فراموشی
روز بازگشت ارواح
گذشته تابناک ایران با رمز و رازِ بسیار بر افق پهندشت این سرزمین می درخشد، و هر روز فروغ و گیرایی بیشتر می یابد. کهنه شدن روزگار با همه رویدادها و بیدادها نتوانسته است این روشنایی را در غبار فراموشی
روز بازگشت ارواح
گذشته تابناک ایران با رمز و رازِ بسیار بر افق پهندشت این سرزمین می درخشد، و هر روز فروغ و گیرایی بیشتر می یابد. کهنه شدن روزگار با همه رویدادها و بیدادها نتوانسته است این روشنایی را در غبار فراموشی
روز بازگشت ارواح
گذشته تابناک ایران با رمز و رازِ بسیار بر افق پهندشت این سرزمین می درخشد، و هر روز فروغ و گیرایی بیشتر می یابد. کهنه شدن روزگار با همه رویدادها و بیدادها نتوانسته است این روشنایی را در غبار فراموشی
روز بازگشت ارواح
گذشته تابناک ایران با رمز و رازِ بسیار بر افق پهندشت این سرزمین می درخشد، و هر روز فروغ و گیرایی بیشتر می یابد. کهنه شدن روزگار با همه رویدادها و بیدادها نتوانسته است این روشنایی را در غبار فراموشی
روز بازگشت ارواح
گذشته تابناک ایران با رمز و رازِ بسیار بر افق پهندشت این سرزمین می درخشد، و هر روز فروغ و گیرایی بیشتر می یابد. کهنه شدن روزگار با همه رویدادها و بیدادها نتوانسته است این روشنایی را در غبار فراموشی
آتشافروزی و کوزهشکنی
از گذشته رسم بود که مردم در نوروز به یکدیگر آب بپاشند، چنان که کریستن سن در کتاب «ایران در زمان ساسانیان» می نویسد: «در روز اول (نوروز) مردم صبح زود برخاسته، به کنار نهرها و قناتها می رفتند و شست و شو...
زردی من از تو، سرخی تو از من!
یکی از کارهای مرسوم ایام عید و بلکه پیش از آن، سبزه سبزه کردن است؛ آن هم با بذرهای گوناگون و در شکل و شمایل متفاوت. در توجیه این رسم نیز باید به گذشته دور برگردیم. پیشتر دیدیم که چگونه بر اثر مشاهده