0
مسیر جاری :
زان لطمه ای که بر رخ خیر النساء زدند حضرت فاطمه علیهاالسلام

زان لطمه ای که بر رخ خیر النساء زدند

از آتشی که کرد بپا غاصب فدک<br /> غیر از نفاق و کینه نشانی بجا نماند<br /> زان لطمه ای که بر رخ خیر النساء زدند<br /> آتش ز غصه بر جگر مرتضی زدند<br /> شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
ز آتشی که بر در بیت الشرف زدند حضرت فاطمه علیهاالسلام

ز آتشی که بر در بیت الشرف زدند

ز آتشی که بر در بیت الشرف زدند<br /> جز اشک غم به دیده خونبار ما نماند<br /> از ضرب در چو پهلوی زهرا شکسته شد<br /> بر شیعیان به غیر غم و ابتلا نماند<br /> شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
آتش ز غصه بر جگر مرتضی زدند حضرت فاطمه علیهاالسلام

آتش ز غصه بر جگر مرتضی زدند

دانی چه سوگواری و اندوه و ماتمی<br /> شور و نشاط و سرخوشی شیعیان گرفت<br /> زان لطمه ای که بر رخ خیر النساء زدند<br /> آتش ز غصه بر جگر مرتضی زدند<br /> شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
مه در محاق رفت و دل آسمان گرفت حضرت فاطمه علیهاالسلام

مه در محاق رفت و دل آسمان گرفت

مه در محاق رفت و دل آسمان گرفت<br /> خورشید تیره گشت و زمین و زمان گرفت<br /> ناموس حق چو گشت شهید از جفای خصم<br /> دربارگاه قدس دل عرشیان گرفت<br /> شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
به ضربه ای که نفس راه کوچه را گم کرد حضرت فاطمه علیهاالسلام

به ضربه ای که نفس راه کوچه را گم کرد

به ضربه ای که نفس راه کوچه را گم کرد<br />  شبیه بال و پر مادرم، پرم افتاد<br />  هنوز هم که هنوزه تنم عطش دارد<br />  مریض گشتم و لرزه به پیکرم افتاد<br />  میان خواب تنم مثل بید میلرزید<br />  از...
مدینه بود که در کوچه بر سرم افتاد حضرت فاطمه علیهاالسلام

مدینه بود که در کوچه بر سرم افتاد

تمام موی سر من سفید شد، زینب<br /> دمی که بال و پر یاس پرپرم افتاد<br /> وَ آن زمان که عدو مادر مرا می زد<br /> مدینه بود که در کوچه بر سرم افتاد<br /> شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
رسید روضه به اینجا که مادرم افتاد حضرت فاطمه علیهاالسلام

رسید روضه به اینجا که مادرم افتاد

رسید روضه به اینجا که مادرم افتاد<br />  تمام دار و ندارم برابرم افتاد<br />  خدا گواست پدر را خمیده تر دیدم<br />  صدای ناله مادر که در حرم افتاد<br /> شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
برای غربت خود نه، برای پهلویت حضرت فاطمه علیهاالسلام

برای غربت خود نه، برای پهلویت

برای غربت خود نه، برای پهلویت<br />  گمان کنم  به کنارت خلاصه می‌میرم<br />  وَ باورم نشود اینکه عاقبت روزی<br />  جنازه‌ی تو به روی دو دست خود گیرم<br /> شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
کنار  بستر  تو  بستری  شدم  اما حضرت فاطمه علیهاالسلام

کنار  بستر  تو  بستری  شدم  اما

کنار  بستر  تو  بستری  شدم  اما<br />  مریض عشقم و اینگونه گشته تقدیرم<br />  تو درد می‌کشی و من به سینه می‌کوبم<br />  برای درد تو، باچاه روضه می‌گیرم<br /> شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
مردم شهر رسیدند ولی با آتش حضرت فاطمه علیهاالسلام

مردم شهر رسیدند ولی با آتش

مردم شهر رسیدند ولی با آتش<br /> آمده لشکرِ ابلیس سراپا آتش<br /> داشت از درد تنِ خانه به خود می پیچید<br /> داد زد کوبه ی در  وای خدایا آتش<br /> درِ این خانه و آتش!؟ چه خیالی دارند؟<br /> جمع کردند...