آنکه تمام شب به خودش یک دعا نکرد<br /> دیگر چرا به خصم سیه دل دعا کند ؟<br /> امن یجیب ما ز چه سودی بر او نکرد ؟<br /> مادر چرا هماره اجل را صدا کند ؟<br /> شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

دیگر به خنده لب نگشود آن فرشته خو<br /> دیگر کسی ندید ز رخ پرده وا کند<br /> آنکه دعاش پیش خدا مستجاب بود<br /> از بهر مرگ خویش چرا التجا کند ؟<br /> شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

تا از صمیم دل به علی اقتدا کند<br /> می خواست جان خسته ی خود را فدا کند<br />  دانی چرا به پشت در آمد گل نبی ؟<br /> گلچین مگر ز ساحت قدسش حیا کند<br />  جمعی شکسته عهد به او حمله ور شدند<br /> مردانه...

تو زهره ای و به پایت ستاره افتاده است<br /> به سجده پای تو مریم و ساره افتاده است<br /> هنوز داغ تو گرمی جان خورشید است<br /> به جان گریه کنانت شراره افتاده است<br /> شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت...

از غبار چادر زهرا سرشتند اشک را<br /> طینت اهل بکا از جنس نور فاطمه<br /> دست هامان روی صورت می خورد بی اختیار<br /> با بیان واژه ی کوچه عبور فاطمه<br /> شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

برکت نذری و نان روضه ها باشد گواه<br /> باز در کار است دستاس و تنور فاطمه<br /> نام ما در مصحف زهرا چنین خورده رقم<br /> سینه زنهای اصیل غرق شور فاطمه<br /> شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

بین روضه می شود حس چون حضور فاطمه<br /> بیت الاحزان است هیأت یا که طور فاطمه<br /> ساده و خلوت ولی خیر کثیر عالم است<br /> روضه های خانگی و جمع و جور فاطمه<br /> شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

این خانه بی تو بی سر و سامان بماند<br /> خون بر جگرها ؛ اشک بر مژگان بماند<br /> آبادی یثرب بدون تو خرابه است<br /> حتی فدک هم بعد تو ویران بماند<br /> شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

هفتاد و پنج روز تمام است مادرم<br /> افتاده بین بستر و حرفی نمی زند<br /> مخفی نموده صورت نیلی خویش را<br /> از چشمهای حیدر و حرفی نمی زند<br /> شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

حتی به نان جو و نمک بی تو میل نیست<br /> شیرینی طعام علی، فاطمه، بمان<br /> چیزی نمانده از بدن فاتح حنین<br /> یا محیی العظام علی، فاطمه، بمان<br /> شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد