يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

طاهر اوجاقلو

طاهر اوجاقلو
شهید طاهر اوجاقلو : فرمانده واحد طرح وعملیات لشگر31 عاشورا(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) در پاییز سال 1340 در خانواده ای مذهبی در زنجان به دنیا آ مد . قبل از شش سالگی به همراه برادرش (ناصر ) به مکتبخانه رفت و قرائت قرآن را فرا گرفت . آن گونه که پدرش – حاج ید الله – می گوید : در این دوره به بازی و تفریح علاقه چندانی نشان نمی داد . بیشتر در خانه می ماند و در کارهای منزل به خانواده اش یاری می رساند . او دوره ی ابتدایی را در یکی از دبستان های شهر زنجان آغاز کرد و چون به درس علاقه داشت ، تکالیفش را به خوبی انجام می داد به طوری که معلمان به پدر او گفته بودند : حاجی ! پسرت دانش آموز خوبی است ، با کسی دعوا نمی کند و درسش را خوب می خواند . پدر طاهر برای امرار معاش خانواده علاوه بر اداره مغازه پارچه فروشی به باغداری می پرداخت. .طاهر هم در هر فرصتی به پدر کمک می کرد .او پس از اتمام تحصیلات ابتدایی ، در سال 1354 به مدرسه راهنمایی آیت الله طالقانی(فعلی) رفت و پس از پایان موفقیت آمیز این دوره ، در دبیرستان دکتر شریعتی(فعلی) زنجان ثبت نام کرد و به تحصیل خود ادامه داد .پدر طاهر از خصوصیات این دوره از زندگی پسرش چنین می گوید : در این دوره بیشتر اوقاتش را در خانه سپری می کرد و به مطالعه می پرداخت . با تشکیل بسیج به فرمان امام خمینی در پایگاه مسجد راه آهن زنجان ثبت نام کرد و روزها درس می خواند و شبها نگهبانی می داد .او تا سال سوم دبیرستان ادامه تحصیل داد و سپس به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد . خدمتگذاری بی منت و خالصانه به انقلاب و اسلام و طلبکار نبودن از انقلاب از مهم ترین ویژه گی های طاهر در این دوره است . اولین بار در سن هجده سالگی عازم جبهه شد . ابتدا یک بسیجی ساده بود اما دیری نگذشت که مسئولیت گروهان و سپس فرماندهی گردان و با لا خره فرمانده طرح و برنامه و عملیات لشگر 17 علی بن ابی طالب (ع)را به عهده گرفت . با این حال هر گاه از وی سوال می شد در جبهه به چه کاری مشغول است ، پاسخ می داد : سنگر می سازم و سقای رزمند گان هستم . اولین بار که به جبهه رفت ، بیش از سه ماه در منطقه بود و سپس برای پنج روزبه مرخصی آمد . بعد از آن ، هر بار سه یا چهارماه در جبهه می ماند و به یک مرخصی دو و یا سه روزه می آمد . او ابتدا به مریوان اعزام شد ؛سپس به جزیره مجنون رفت و بعد در جبهه های جنوب و هر کجا که عملیات بود ، حضور می یافت . دیری نپایید که ناصر – برادر کوچترش ناصر – نیز به جبهه شتافت . از آن پس ، خانواده اجاقلو به طور مستمر یک یا دو رزمنده در جبهه داشت . طاهر در حمله سوسنگر دو چار مجروحیت نه چندان جدی از ناحیه پا شد و در بیمارستان اهواز بستری گردید . ولی شب هنگام به دور از چشم پزشکان و نگهبانان از بیمارستان گریخت و به منطقه باز گشت . در جریان عملیات بیت المقدس در خرمشهر از ناحیه گردان مورد اصابت گلوله قرار گرفت ؛ جراحتی که به سختی بهبود یافت . در این ایام وصیت نامه خود را نوشت که در بخشی از آن آمده است : خوشحالم که جانم را نثار اسلام و مکتب محمد (ص) و علی (ع) می کنم و افتخار می کنم که مکتبم اسلام است ؛ اسلامی که به من فهماند ، چگونه بیندیشم ، چگونه راهم را انتخاب کنم . ما خلق شده ایم تا آزمایش شویم و اساسا این جهان محل آزمایشی بیش نیست و زندگی جاوید در آن جهان است . سر انجام ، طاهر اجاقلو در تا ریخ 22 اسفند ماه سال 1362 چهار روز پس از شهادت برادرش ناصر بر اثر اصابت ترکش به سر در عملیات خیبر در جزیره مجنون به شهادت رسید . پیکرمطهرش مدتی در منطقه عملیاتی باقی ماند و بعد از پایان عملیات به پشت خط انتقال یافت . آرامگاه شهیدان طاهر و ناصر اجاقلو در گلستان شهدای زنجان قرار دارد .


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.