يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

حیدر مظفری

حیدر مظفری
حیدر مظفری محل تولد : بامیان شهرستان ورس شهرت تابعیت : افغانستان تاریخ تولد : 1347/1/1 زندگینامه علمی اینجانب حیدر مظفری ورس در سال 1347 در کشور افغانستان ولایت (استان) بامیان شهرستان ورس به دنیا آمدم. از آنجا که مناطق ما به واسطه برخی تبعیضات استبدادی طاغوت که آموزش و پرورش را در مناطق خاص و در اختیار بعضی اقوام و مذاهب قرار داده بود از وجود مدارس دولتی محروم بود و بر همین اساس بسیاری از فرزندان آن سامان از جمله بنده از تحصیل کلاسیک باز ماندیم.در این میان تنها در برخی حسینیه های محلی توسط مو سفیدان و روحانی که در آنجا بود تعدادی از بچه های قریه را جمع آوری نموده و مدارس علمیه خودگردان آن هم با برنامه های سلیقه ای تشکیل می گردید. که اینجانب از سن هشت سالگی در همان حسینیه محلی خودمان، یادگیری قرآن کریم را آغاز نمودم و طبق برنامه تحصیلی که وجود داشت تنها در سه ماه زمستان امکان تحصیل فراهم بود و در باقی فصول سال باید در کنار بقیه اعضای خانواده به کار های کشاورزی می پرداختم و بنده توانستم در سه ماه زمستان 1355 که اولین سال شروع تحصیلم بود به قرائت و روخوانی قرآن موفق شده و مقداری از کتاب معراج السعاده مرحوم نراقی را که جهت آشنایی با قرائت کتب فارسی بود نیز با موفقیت گذراندم و بنا به آن سیر تعلیمی که وجود داشت هر هفته روزهای پنج شنبه از ما امتحان به عمل می آمد و اینجانب هم از نظر امتحان و هم از نظر پییشرفت درسی در میان همسالانم به عنوان شاگرد پر استعداد شناخته شده بودم . همین امر سبب شد که پدر و مادرم با اشتیاق تمام می گفتند: ما از کسب و کار تو گذشتیم و باید درس بخوانی که در اینجا مانع اصلی تحصیل من عدم وجود مدارس علمیه بود. آن هم در برخی اوقات نزد معلم شخصی که همان روحانی محل بود رفته از ایشان درس ادبیات عرب مانند جامع المقدمات و سیوطی را فرا می گرفتم که به جهت فاصله زیاد منطقه من با منطقه آن روحانی نصف روز را به جهت یک درس در بر می گرفت و بسیار اتفاق می افتاد وقتی به منزل آن روحانی می رفتم ایشان یا در مسافرت بود و یا به دنبال برخی کارهای شخصی خود می رفت که بنده بدون درس و ناامید بر می گشتم. به هر حال تا سال 1358 در زمستان ها در حسینیه ها مانند دیگران و در باقی فصول به گونه غیر رسمی و پاره وقت تا حد آشنایی مختصر با ادبیات عرب (صرف و نحو) تحصیل نمودم.در سال 1358 که آغاز جهاد مردم افغانستان بر علیه حکومت کمونیست بود دیگر زمینه های تحصیل به کلی از بین رفت و تمام فکر و اندیشه مردم و روحانیون در جنگ و جهاد بود و دیگر از آن حسینیه هایی که برای تعلیم و تعلم استفاده می شد حتی در زمستان ها هم خبری نبود. (به عقیده نگارنده همین تعطیلی مدارس علمیه ولو که خیلی ایده آل هم نبود سبب شد که مردم از فرهنگ اصیل اسلامی که ضامن بقای یک انقلاب است جدا گردیده و یک انقلاب صد در صد اسلامی با آن عظمت پس از پیروزی در برابر شوروی و جاده صاف کنان داخلی شان تبدیل شد به میدان منازعه و قدرت طلبى و این هم نتیجه تلخ آن که درشرایط فعلی در افغانستان به وجود آمده است.) سرانجام اینکه با از بین رفتن زمینه تحصیل در افغانستان با تشویق پدر و مادرم در سال 1360 جهت تحصیل وارد جمهوری اسلامی ایران گردیدم و به محض ورود در شهر مقدس قم شروع به تحصیل نمودم که متاسفانه بیش از 4 ماه دوام نداشت. زیرا به جهت نداشتن راهنمای دلسوز و وارد نبودن به برنامه های حوزه پس از ترک تحصیل در جاده اراک محله شاه جمال کارخانه گچ درخشان مدت یکسال کار نمودم و پس از آن برگشتم به افغانستان تا اینکه در سال 1364 دوباره به ایران آمدم و مدت 6 ماه کار نمودم، به این وسیله با اندک پولی که پس انداز کرده بودم شروع به تحصیل نمودم و تا سال 1367 به گونه غیر رسمی و بدون شهریه درس را ادامه دادم تا اینکه در سال 67 از مقدمات تا شرح لمعه و اصول فقه مظفر که چهار پایه را در بر می گرفت طبق برنامه مرکز جهانی علوم اسلامی در امتحان شرکت نمودم و به توفیق خداوند در این آزمون قبول شدم پس از آن بود که دیگر نگرانی بابت زندگی و مدرک اقامتی تا حدودی از بین رفت و تا سال 1374 توانستم سطوح را به پایان رسانیده و در سال 75 مشغول تحصیل خارج فقه و اصول گردیدم که تا کنون ادامه دارد. قابل یادآوری است که شرایط زندگی سخت و نیز شرایط سنی در اوایل ورود به ایران (تا رسمی نشدن در حوزه) مشکل مدرک اقامتی سبب شد که از تحصیل به مدارس کلاسیک باز مانم. اما در کنار تحصیل علوم حوزوی همواره به دنبال کارهای تالیفی و پژوهشی نیز بودم که در این زمینه از کلاسهای روش تحقیق دفتر تبلیغات اسلامی و مرکز ادبی حوزه بهره های فراوان بردم و نیز از محضر استاد محدثی و استاد جعفر الهادی در زمینه های تحقیق در تاریخ اسلام و سیره پیامبر (ص) بهره جسته ام که دراین زمینه باید یادآور شوم که از آن روز که وارد حوزه علمیه گردیدم همواره این انگیزه را داشتم که کارهای تالیفی و پژوهشی انجام دهم فلذا از سال 75 به بعد با جدیت در این زمینه از محضر بزگان یاد شده گدائی نمودم که حاصل این تلاش سه کتاب چاپ شده و چندین مقاله است و نیز کار های طرح ریزی شده.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.