گفتگو با اردشير منظم، دوبلور كارتون‌هاي تلويزيوني‌

برايم لذت‌بخش است خالق شخصيت تازه‌اي باشم
شنبه، 9 آذر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گفتگو با اردشير منظم، دوبلور كارتون‌هاي تلويزيوني‌
برايم لذت‌بخش است خالق شخصيت تازه‌اي باشم
بهار يه سالي كه ميگن 42 بود به دنيا آمد. پدرش كشاورز بود و مادرش خانه‌دار. سالي كه به دنيا آمد سال پر برفي بود. بعدها براي گذران اوقات بيكاري تصميم گرفت به سينما بره. ولي اين مربوط ميشه به اوقات بيرون از خونه، براي توي خونه هم بايد فكري مي‌كرد. زد و با يك تكه پارچه سفيد و يك چراغ قوه توي انباري خونه سينماي خانگي درست كرد. بعدشم تلويزيون خريدن و رفت تو كار تئاتر و نمايش. خودش ميگه:
سيزده يا چهارده سالم بود كه با بچه‌هاي شهرستان طوس تئاتر تمرين مي‌كرديم. از اول به بازي صدا بيشتر اهميت مي‌دادم، چون معجزه خدا در كلمه بود و من فهميدم كلمات مي‌توانند تاثيرگذار باشند و تحول آفرين. به خوب حرف زدن اهميت مي‌دادم و از كساني كه خوب حرف مي‌زدن خوشم مي‌آمد. دوبلاژ براي من تمام خواسته‌هايم بود و حتي امروز هم با توجه به پيشنهاداتي كه براي اجرا و بازيگري دارم به دوبلاژ اهميت بيشتري مي‌دهم، هر چند در همه اينها از تجاربم در دوبله بي‌بهره نبودم.
 
اولين برخورد شما با سينما كي بود و چگونه؟
 
اولين برخورد من با سينما از نمايش شروع شد، وقتي كه بچه بودم و در ذهنم داستان سرايي مي‌كردم. بعدها نوشتن را تجربه كردم كه با بازي در نقش ديگران روي صحنه برايم جالب‌تر شد. من تنها به اين فكر افتادم كه هنر را به عنوان پيشه خودم انتخاب كنم.
 
دوران نوجواني فكر مي‌كرديد روزي وارد فعاليت‌هاي هنري در راديو و تلويزيون بشويد؟
 
آرزوهاي گذشته من با تمام تلاشي كه براي رسيدن به آن انجام دادم با نشستن و گفتن در كنار صاحبان صدا كه به «دوبلور» معروف بودند به پايان رسيد. صداي گوينده‌هاي راديو در داستان‌هاي شب برايم گوش نواز و جالب بود. براي ديدن آنها سال‌هاست كنارشان مي‌نشينم و تا امروز كه در جمعه ايراني راديو ايران شخصيت سازي مي‌كنم، استاد كاروان حوله شدم، تكاني تيمور كشاني تلمبه و هرمز و اقبال و بخش‌هاي موزيكال آن را اجرا كردم، برايم لذت‌بخش است كه خلاق شخصيت تازه‌اي باشم.
 
بهترين و زيباترين بخش دوبلاژ كدام بخش است؟
 
بهترين و زيباترين بخش دوبلاژ بخش كودك و نوجوان است؛ جايي كه من غرق دوران كودكي‌ام مي‌شوم و از آنچه كه در گذشته‌ها ياد گرفتم كاريكاتور مي‌سازم و روي تصوير اجرا مي‌كنم. به اين مي‌گن كاريكاتور صدا.
 
من فكر مي‌كنم همه صداها ميتونن يك تصوير كاريكاتور در ذهن ما داشته باشند كه ما از اونها استفاده كنيم، صداهايي كه به شكل يك شخصيت بودند اكنون جان مي‌گيرند و كودكان همبازي شخصيت‌هاي خلق شده مي‌شوند.
 
شيرين‌ترين خاطره شما از دوبلاژ چيست؟
 
از گويندگي در سريال سفرهاي كمون غلامعلي افشاريه تا كارتون فوتباليست‌هاي مرحوم خسرو شايگان كه جدا از گزارشگر به جاي 3 نفر ديگر حزف مي‌زدم از دوقلوهاي افسانه‌اي تا اسپيرو فانتازياي عباس نباتي از بلوط دانا تا آتش نشان سام مهدي علي‌محمدي، از گريمي سگ استثنايي تا ارني و دوستان اصغر افضلي از دژ فضايي و ويني پو تا بچه‌هاي تور و ميرو و بوئينگ بوئينگ جواد پزشكيان و پلنگ صورتي و داستان اسباب بازي‌هاي خودم و ... همه يادآور خاطراتي است كه رنگ و وارنگ از جلوي چشمانم رد مي‌شوند و مرا غرق در شادي و شعف مي‌كنند.
 
گفتگو با اردشير منظم، دوبلور كارتون‌هاي تلويزيوني‌
بهترين خاطرات زندگي يك گوينده حس درك مخاطبان از اجراي زيباي يك نقش است. برايم همين بس كه به عنوان گوينده و مجري يك برنامه تلويزيوني از نوع كودك و نوجوانش به نام تماشاخانه آنقدر مورد مهر و محبت كودكان و نوجوانان قرار گرفتم كه اكنون بعد از گذشت مدت زيادي از اجراي من هنوز هم تقاضاي حضورم را در اين برنامه دارند و اين گفته بهترين خاطره زندگي من بعد از انتشارش خواهد بود.
 
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.