چکیده:
این مقاله، رو.ند شکل‌گیری و گسترش داستان کوتاه را پس از وقوع انقلاب در ایران ارزیابی می‌کند. این ارزیابی، از جمله در بر دارنده‌ی مهم‌ترین عناصر داستان‌های کوتاه نیز است.

تعداد کلمات : 1084 کلمه / تخمین زمان مطالع 5 دقیقه

نویسنده: حورا یاوری

داستان کوتاه پس از انقلاب، گونه‌ای است مستقل، تا رمانی در مقیاس کوچک‌تر. بالطبع زبان خاص خود را داشته و جای خود را به وضوح و عملاً در ادبیّات داستانی پیدا کرده است. واقعیت عینی این نوع داستان‌‌نویسی با بهره‌گیری از ثبت تجارب برملا شده از جنگ و انقلاب در قالب داستان‌های کوتاه نمودی مضاعف می‌یابد. (1)

فهرستی مفصل از داستان‌های کوتاه در بعد از انقلاب وجود دارد که تنوع بیشتری را نسبت به اسلاف‌شان از لحاظ مضمون، زبان، ساختار زیباشناسی و تشخیص نابسامانی‌های اجتماعی و سیاسی، نشان می‌دهد. از آنجا که پرداختن به تمام این موضوعات از حوصله‌ی این بحث خارج است، تنها به گرایش‌های عمده اکتفا می‌گردد. علاوه بر مجموعه‌های زنان نویسنده نسل پیشین نظیر به کی سلام کنم؟ (1980 م.) و از پرنده‌های مهاجر بپرس (1997 م.) نوشته‌ی سیمین دانشور و زنان بدون مردان (1987 م.)، که مجموعه‌ای است حاوی داستان‌هایی به هم مرتبط از شهرنوش پارسی‌پور؛ فوجی از زنان قلم به دست و مشتاق در خلق و تجربه‌ی سبک‌های مخصوص به خود، پا به عرصه‌ی وجود نهادند. در این میان باید توجه خاصی را معطوف داشت به: کنیزو (1989 م.) و سیریا (1993 م.) از منیرو روانی‌پور؛ اثر سریع‌التوفیق فرخنده آقایی (متولّد 1956 م.) به نام راز کوچک (1993 م.)؛ قصه‌های موجز و خوش‌پرداخت طاهره علوی (متولّد 1959 م.) در مجموعه‌اش به نام زن در باد (1998 م.) و نوشته‌های حکایت‌گونه‌ی فرشته مولوی (متولّد 1943 م.) نظیر نارنج و ترنج (1992 م.) که به واسطه‌ی بهره‌گیری از رئالیسم جادویی، افسانه‌های عامیانه‌ی سنّتی را کاملاً دگرگون ساخته است. دو مجموعه داستان کوتاه از زویا پیرزاد (متولّد 1953 م.) شامل مثل همه‌ی عصرها (1991 م.) و طعم گس خرمالو (1997 م.)، استعدادی قابل ملاحظه را در ترسیم خطوط ازخودبیگانگی مدنی و تأثیر آن بر روابط زناشویی به روشی مبتنی بر واقعیت و آغشته به مزاحی تحقیرآمیز، به نمایش می‌گذارد. (2)
اصطلاحات «فرهنگ یا ادبیّات جنگ یا جبهه» و قس علی هذا... در توصیف آثار ادبی نوشته شده توسط نویسندگان جوانتری که بلوغ خود را پس از انقلاب طی کرده و تجربیات خود را از جبهه‌های جنگ با عراق بازگو می‌کنند، به کار می‌رود. بسیاری از نویسندگان از قبیل هوشنگ آشورزاده (متولّد 1944 م.) و محمد محمدعلی (متولّد 1950 م.)، مجموعه‌هایی قابل اعتنا از داستان‌های کوتاه واقعگرای اجتماعی با تکیه بر مضامین جنگ، بی‌خانمانی و زندگی در اردوگاه‌های آوارگان، قلم زده‌اند. محمد علی پیش از این از قِبَل دو رمانش به نامهای رعدوبرق بی‌باران (1991 م.) و نقش پنهان (1991 م.) شهرتی را به هم زده بود. آخرین مجموعه داستان کوتاه وی به نام چشم سوم در سال 1994 منتشر شد.
نفوذ فرضیه‌های روانکاوانه و روان شناسانه را در روش داستان‌نویسی مجموعه‌هایی چون دیگر سیاوشی نمانده (1990 م.) از اصغر الهی (متولّد 1944 م.)، جامه به خوناب (1989 م.) و تالار طربخانه (1992 م.) از رضا جولایی (متولّد 1950 م.)، می‌توان یافت. جولایی در اغلب کارهایش به اوضاع بحرانی سال‌های آخر دوران قاجار اشاره می‌کند. کتاب آه، استانبول (1990 م.) نوشته‌ی رضا فرخ فال (متولّد 1953 م.)، تصویری است دلسوزانه از زندگیِ روشنفکر جهان سومی که به بهای اضطراب، هراس و ازخودبیگانگی تلف می‌گردد (3). دو مجموعه داستان کوتاه از امیرحسین چهلتن به نامهای دیگر کسی صدایم نزد (تهران، 1992 م.، و با کمی تغییر، اُپسالا، سوئد، 1993 م.) و چیزی به فردا نمانده است (1998 م.)؛ به خاطر توصیف ماهرانه‌اش از اندیشه‌های درونی شخصیت‌هایی از طبقات اقتصادی بالاتر و نیز اغلب به جهت اشارات ضمنیِ ارائه شده تا تشریح مستقیم اوضاع، قابل توجه هستند. از آثار قابل ذکر دیگر، مجموعه‌ای است موزون از داستان‌هایی به هم مرتبط به نام سیاسنبو (1989 م.) نوشته‌ی محمدرضا صفدری (متولّد 1954 م.) و نیز داستان‌های کوتاه اصغر عبداللهی (متولّد 1955 م.) که به جهت غنای بیان داستان حکایت‌وار نیز درخور ستایشند. یکی هیچکاک و آقاباجی (1995 م.) نوشته‌ی بهنام دیّانی (متولّد 1945 م.) و دوم یوزپلنگانی که با من دویده‌اند (1994 م.)، مجموعه‌ای از قصه‌های مرتبط به هم، نوشته‌ی بیژن نجدی (1942-1997 م.). دیانی در بیشتر قصه‌هایش در این مجموعه، به سبکی ساده و روایت‌گونه توسل می‌جوید که طی آن تضاد بین سنّت و تجددخواهی را با ارائه‌ی نقش آگاهانه یک پیرزن در قبال مردی جوان که راوی حکایات بوده، و گاه نیز می‌شود که نقش بازیگر را ایفا کند، مطرح می‌سازد. یوزپلنگانی که با من دویده‌اند، هرچند تنها اثر نجدی در زمینه‌ی ادبیّات داستانی است، اما با استقبال گرم منتقدین ادبی به جهت نگاه به طراوتش به قضایا و زبان شاعرانه‌اش، مواجه گردید (4). تجارب گرانقدر فوق‌الذکر در داستان‌پردازی را نباید دلیل بر اضمحلال رئالیسم اجتماعی که عاملی است مؤثر و عمده بر محصولات ادبی، دانست.

اصطلاحات «فرهنگ یا ادبیّات جنگ یا جبهه» و قس علی هذا... در توصیف آثار ادبی نوشته شده توسط نویسندگان جوانتری که بلوغ خود را پس از انقلاب طی کرده و تجربیات خود را از جبهه‌های جنگ با عراق بازگو می‌کنند، به کار می‌رود. بسیاری از نویسندگان از قبیل هوشنگ آشورزاده (متولّد 1944 م.) و محمد محمدعلی (متولّد 1950 م.)، مجموعه‌هایی قابل اعتنا از داستان‌های کوتاه واقعگرای اجتماعی با تکیه بر مضامین جنگ، بی‌خانمانی و زندگی در اردوگاه‌های آوارگان، قلم زده‌اند. محمد علی پیش از این از قِبَل دو رمانش به نامهای رعدوبرق بی‌باران (1991 م.) و نقش پنهان (1991 م.) شهرتی را به هم زده بود. آخرین مجموعه داستان کوتاه وی به نام چشم سوم در سال 1994 منتشر شد.

بیشتر بخوانید :دو داستان کوتاه

زندگی عشیره‌ای قشقایی و طبیعت زیبای منطقه، در دو مجموعه داستان شرح حال گونه (5) از محمد بهنام بیگی (متولّد 1920 م.) به نامهای بخارای من ایل من (1989 م.) و اگر قره قاج نبود (1995 م.)، به چشم می‌خورد. داستان‌های او بیانی سلیس و تشبّت به الگوهای سنّتی قصه‌گویی، روایت می‌شوند. (6)

داستان‌های کوتاه هوشنگ مرادی کرمانی (متولّد 1944 م.)، معمولاً برای رده‌ی سنی نوجوانان تدوین شده و نه تنها جایگاهی بین‌المللی را به خود اختصاص داده، بلکه جوائز معتبر ادبی را نیز از آنِ خود ساخته است. قصه‌های مجید (1979 م.) که ظاهراً با زبانی سهل و ممتنع اما با انگاره‌هایی خاطره‌انگیز به ثبت رسید، در یک سریال موفق تلویزیونی در دهه‌ی 1980 م.، به تصویر کشیده شد. فیلمی به نام خمره با فیلمنامه‌ای به همان عنوان (1989 م.) به کارگردانی ابراهیم فروزش از سوی جشنواره‌های بین‌المللی فیلم با حسن استقبال روبه‌رو گردید. بچه‌های قالیباف (1980 م.) که تجربه‌ای است دست اول از سیه‌روزی، گشنگی، استثمار و زندگی تأسف‌بار کودکان قالیباف در روستایی در کرمان، تضادی گزنده را در قیاس با قصه‌های شاد و بشّاش مجید به خامه می‌کشد. این اثر و مشت بر پوست (1992 م.) به چندین زبان ترجمه شده و به خاطر مشخصه‌های زیبایی شناسی آن مورد تحسین منتقدان واقع گردیده است.

ادبیّات داستانی پس از انقلاب، از جمله داستان کوتاه، با ویژگی‌هایی نظیر تجربیات پویا از فنون داستان‌سرایی، انتخاب طرح داستان، تصویرپردازی و ساختار، مشخص می‌گردد. در راستای گرایش‌های اخیر در بیشتر آثار ادبی نوین؛ ادبیّات داستانی نوین ایران؛ تردیدها، تزلزل، تشویش، تنش، تناقض‌ها و دوراهی را عنوان می‌کند و در واقع به مبدأ می‌پردازد نه انجام. تقریباً در سده‌ی اخیر، ادبیّات نوین داستانی ایران مستعدّ پذیرش تأثیرات خارجی و پیرو هرگونه سبک و گرایش، از هرکجا بوده است. تکنیک‌هایی چون جریان سیال ذهن (7) و رئالیسم جادویی (8)، شاهدی است بر این مدعا. از آرمان‌های ملی داستانوار گرفته تا ترسیم نابرابری‌ها و بی‌عدالتی‌ها و نیز به تصویر کشیدن عسرت حاصل از جنگ و انقلاب، ادبیّات داستانی همچنان ابزاری است از برای دگرگونی، و این در واقع وصیت‌نامه‌ای است بر سیر اندوهناک خویش.


پی‌نوشت‌ها:
1- نقی‌زاده، س. و الهی، ا.، داستان‌های کوتاه ایران و جهان، تهران، 1368 ش./ 1989 م.، صص 1-18؛ قریب، م.، داستان‌های کوتاه ایران و جهان، 3 مجلد، تهران، 1369-72ش./ 1990-93 م.، ج 1، ص 66.
2- سمیعی؛ درویشیان، علی اشرف، «مثل همه‌ی عصرها»، کلک، شماره‌ی 47-48، 1993 م.، صص 174-75؛ شام بیاتی، گ.، «طعم گس خرمالو»، کلک، شماره‌ی 31، 1371 ش./ 1992 م.، صص 184-87.
3- جولایی، رضا، «آه، استانبول»، کلک، شماره‌ی 7، 1990 م.، صص 194-95.
4- قاسمی، ر.، «یوزپلنگانی که با بیژن نجدی دویده‌اند»، بررسی کتاب، س 7، ش 3، 1997 م.، صص 377-83؛ حبیبی، ف.، «گفت و گو با بیژن نجدی»، بررسی کتاب، س 7، ش 3، 1997 م.، صص 377-8؛ تیرگل، م.، «نگاهی از پشت باران»، بررسی کتاب، س 8، ش 2، 1998 م.، صص 55-66.
5- autobiographical.
6- بهمند، ف.، «بخارای من، ایل من»، ایران شناسی، س 4، ش 2، 1992 م.، صص 388-93.
7- Stream of Conscicousness.
8- magical realism.

منبع مقاله: گروه نویسندگان، (1391) ادبیّات داستانی در ایران زمین، ترجمه پیمان متین، تهران: امیرکبیر، چاپ سوم.

 

بیشتر بخوانید :
 چشم انداز ادبیات داستانی پس از انقلاب
 داستانهای کوتاه از پیامبر اکرم
 داستان های کوتاه و آموزنده