امام مهدى (ع) در راه و کار خود سازش ناپذیر است و در اجراى حدود و احکام الهى و مبارزه با ستمگران قاطعیتى خدایى دارد، چشم ‏پوشى و مسامحه‏ اى در راه و روش او نیست، از ملامت ملامت گران نمى‏ هراسد، از هیچ مقام و قدرتى نمى ‏ترسد، و بدون هیچگونه ملاحظه‏ اى تبهکاران را کیفر مى ‏کند و صالحان زاهد و ساده‏ زى و بى‏ آلایش را در مصادر امور مى‏ گمارد.

قاطعیت، خصلت همه رهبران راستین الهى است، و این خصلت در وجود مبارک امام مهدى (ع) در حد اوج و کمال است. و معیار پاکسازى اجتماعات بشرى همین است. عینیت‏ یافتن عدالتى فراگیر و ریشه‏ سوزى هر ظلم و ستم باید بدون کمترین ترحم و ارفاق و استثنایى صورت گیرد، بطورى که در هیچ جاى جهان علت فساد و عامل بیدادى برجاى نماند، تا بتواند بتدریج‏ به مناطق دیگر نفوذ کند، و به توطئه و کارشکنى در کار سامان بخشیدن به جامعه بشرى بپردازد.

این تجربه همه دوران تاریخ است که سازش و ارفاق و ملایمت در پاکسازى جامعه و زدودن علل و عوامل ناراستى و نادرستى و تجاوزطلبى، همواره موجب گردیده است تا پس از گذشت اندک زمانى، نیروهاى ضدحق و ضد عدل در سازماندهى مجددى تشکل یابند، و از پشت‏به نیروهاى مردمى و انقلابى یورش آورند، و ضربه‏ هاى کارى وارد سازند، و آنان را بکلى از پاى درآورند، یا دست‏کم تضعیف کنند و در راه و کارشان ناموفق سازند. این موضوع تجربه همیشگى تاریخ است. و دیگر بار، در دوران ظهور بزرگ، این واقعیت نادیده گرفته نمى‏ شود، تا پاکسازى بزرگ و ریشه‏ اى جامعه بشرى تحقق خارجى یابد، و از هر شکست و ناتوانى و سستى در امان ماند. از اینرو، امام منجى، در سراسر اندام جامعه بشرى سلولى فاسد بر جاى نمى‏گذارد، و هر خس و خاشاکى را از مسیر انسان برمى‏ دارد، و هر فسادى را در نطفه خفه مى‏ کند، و هر ستمى را از ریشه مى‏ خشکاند. در همه جریانهاى فاسد و ضدانسانى، همه عاملان، زمینه‏ سازان و دستیاران آن جریانها را از دم تیغ مى‏ گذراند.


امام باقر (ع)

یقوم‏ القائم... على‏ العرب شدید، لیس شانه الاالسیف... ولایاخذه فى‏الله لومه‏لائم. (1)
- (امام) قائم قیام مى‏کند... بر اعراب سختگیر است و راه (و روش) او شمشیر (به به کارگیرى سلاح) است. و در راه اجراى (برنامه ‏هاى) الهى از ملامت ملامت گرى بیم نمى‏ کند.

تبلیغات دشمنان داخلى و خارجى و بوق و کرناها و تکفیرهاى داخلى و ارتجاعى در او هیچ اثرى نمى‏ گذارد، و او را به مصلحت‏ سنجى مجبور نمى ‏سازد. این روش ارزشمند، در عین دشواریهاى فراوانى که همراه دارد، از جهتى نیز کارها را آسان مى ‏کند، چون آنان که اندیشه رخنه کردن در صفوف نهضت و انقلاب جدید را در سر مى‏ پرورانند و شیوه فتنه‏ گرى را در پیش مى‏ گیرند، هنگامى که با قاطعیتى خلل‏ ناپذیر روبرو گشتند و راهى براى نیرنگ‏ بازى و نفوذى‏ گرى در پیش خود ندیدند، دست از هر خطا و انحراف برمى ‏دارند و از هرگونه حرکتهاى مخفیانه و کارشکنی هاى پنهانى و سرمایه ‏گذاریهاى مرموز دست مى ‏شویند.

امام مهدى (ع)، با ایجاد بیم و دلهره و ترسهاى عمیق و راستین، بسیارى از گروههاى مخالف و ستم‏ پیشه را مجبور به ترک راه و روش خود مى‏ کند و به تسلیم وامى‏ دارد. از اینرو، در احادیث آمده است که از شمشیر برنده و اراده قاطع امام و یارانش همه اهریمنان مى‏ هراسند، و ترسى گران بر روان دژخیمان خون‏ آشام سایه مى ‏افکند، و لرزه بر اندام خودکامگان و طاغوتان مى‏ افتد. و این خود عامل بزرگى در پیروزى کامل آن امام منجى است. با این رعب و ترس، بسیارى مقاومتها درهم مى‏ شکند، و بسیارى از مردمان به راه بازمى‏ گردند و از تجاوز به حقوق دیگران و زیر پا نهادن مسؤولیت و تکلیف و حرمت انسانها دست‏ برمى‏ دارند.


امام صادق (ع)

بیناالرجل على راس‏القائم یامرو ینهى اذا امر بضرب عنقه، فلا یبقى بین‏الخافقین جشى‏ءج الا خافه. (2)
- در همان هنگامى که شخصى نزد قائم ایستاده و به امر و نهى مشغول است (3) ناگاه (امام) امر مى‏ کند که او را بکشند. اینست که در خاور و باختر زمین چیزى نمى ‏ماند مگر اینکه از (قاطعیت و اجراى عدالت) او مى‏ هراسد.

انسانهاى استثمارگر، ستم ‏پیشه، خون‏ آشام و بد اندیشان دیو سیرت، در برابر خود قدرت و نظامى را مى ‏بینند که ذره‏اى از حق و حقوق مردمان را نادیده نمى‏ گیرد، و کاهى را از کوهى جدا مى‏ سازد، و زشت‏ کرداران و گناهکاران را بدون ذره‏اى چشم ‏پوشى کیفر مى‏ دهد، و حد و حدود الهى را بدون کمترین ارفاق به اجرا درمى‏ آورد، و قانون عدل و حق درباره بزرگ و کوچک و فقیر و غنى و عالم و جاهل و خویش و بیگانه عملى مى‏ سازد. و اینچنین شیوه و روشى نرمش‏ ناپذیر و استوار، اطاعت و فرمانبردارى همگان را موجب مى‏ گردد.


امام باقر (ع)

کانى باصحاب ‏القائم و قد احاطوا بما بین‏الخافقین لیس من شى‏ء الا هو مطیع لهم. (4)
- گوییا یاران قائم را مى‏ بینم که بر خاور و باختر گیتى مسلط شده ‏اند، و هیچ چیز نیست مگر آنکه از آنان فرمان مى‏ برد.

و اینچنین شیوه و روشى مى‏تواند نجات‏بخش بشریت‏باشد، و شبکه‏هاى پیچیده بیدادگران و دنیاداران را از دست و پاى بشریت مظلوم بردارد، و راحت و آسایش واقعى همگان را فراهم سازد. در جبهه خارجى موفق مى‏ شود حرکتهاى ضد مردمى را درهم بشکند، و یک تن از ضد مردمان را باقى نگذارد، و در جبهه داخلى توفیق مى‏ یابد تا به پاکسازى بزرگ دست ‏یازد و همه منافقان نامرئى و نفوذیان و ریاکاران و تزویرگران ظاهرالصلاح را ریشه‏ کن کند، و توده‏ هاى نجیب انسانى را از شر هر نیرنگ و مکر و ترفند و فریبى آسوده سازد، و امنیت واقعى را بر سراسر اجتماعات انسانى حاکم گرداند.

بنابراین، روش امام در برخورد با تبهکاران داخلى و انحرافها و فسادهاى اجتماعى دست کمى از درگیرى با جبهه خارجى و دشمنان سلاح به دست و آشکار جهانى ندارد. کشتار و جنگ در راه و روش امام موعود (ع) تنها براى از میان برداشتن حاکمان و زمامداران مسلط بر کشورهاى جهان نیست، بلکه قاطعیت در برابر حکومتهاى خودکامه مقدمه‏اى است‏براى اصلاح جامعه ‏ها و ایجاد دگرگونى اساسى در ماهیت روابط اجتماعى، و سرانجام اجراى دقیق عدالت اجتماعى در همه شؤون زندگى. به این جهت امام نه تنها در جنگها و لشکرکشی ها با دشمنان خارجى دست‏به کشتار مى‏ زند و موانع راه را با قاطعیت از سر راه برمى‏ دارد، بلکه در برابر هر گونه فساد و انحراف در داخل جامعه اسلامى نیز قاطعانه مى ‏ایستد و علل و عوامل آن را نابود مى‏ کند.

در این تردیدى نیست که روشهاى سازشکارانه و مصلحت اندیشانه در برابر فساد داخلى، بتدریج جامعه را تباه مى ‏سازد، یعنى از درون دچار مشکلاتى مى‏ کند. که از هرگونه سامان یابى مانع مى‏ گردد، و کم ‏کم مفاسد داخلى نظام را از اعتبار مى‏ اندازد، و جامعه را به سقوط مى‏ کشاند، و اجراى حق و عدل را ناممکن مى‏ کند. از اینرو، ساختن جامعه‏ هاى بشرى قاطعیتى نرمش ‏ناپذیر مى‏ خواهد و دورى دقیق از هرگونه ملاحظه‏ گرایى و سازشکارى.


امام على (ع)

لا یقیم امرالله - سبحانه - الا من لایصانع ولا یضارع، ولا تتبع‏المطامع. (5)
- دین خدا را نمى‏ توانند ترویج کنند مگر کسانى که سازش کار نباشند، (و با دنیادوستان و رفاه‏طلبان) همسو نشوند، و دل در گرو طمع ها نداشته باشند.

راه و روش امام مهدى (ع)، شکوفایى راستین این اصول و معیارهاست، نه سازشى در آن راه دارد و نه طمعى به مال دنیادارى، هیچ انگیزه‏اى در کار نیست جز رضاى خدا و اجراى عدالت مطلق.


امام على (ع)

... و لیطهرن‏الارض من کل غاش... (6)
- ... زمین را از هر انسان نیرنگ‏باز (و فریبکار) پاک مى‏ سازد...

کسانى که در مبانى عقیدتى و ایمانى چون دیگرانند و بظاهر معتقد و مسلمان حساب مى ‏شوند، لیکن در عمل و در روابط اجتماعى دچار انحرافند و در مسائل مالى و اقتصادى فریب کارند و غش به کار مى‏ برند، مورد تصفیه و پاکسازى قاطع و انعطاف‏ ناپذیر امام قرار مى‏ گیرند، و با نابودى این طبقه زالوصفت که در شمار اندک نیستند، مردمان به امنیت اقتصادى خواهند رسید در کنار دیگر امنیتهاى اجتماعى.


امام کاظم (ع)

... الثانى عشر منا سهل‏الله له کل عسیر... و یبیر به کل جبار عنید، و یهلک على یده کل شیطان مرید... (7)
- ... خداوند براى دوازدهمین (امام) از خاندان ما هر دشوارى را آسان مى ‏گرداند، و به دست او هر جبار سرسختى نابود مى‏ شود و هر شیطان سرکشى هلاک مى‏ گردد.

از شیوه ‏هاى امام موعود (ع)، براى محو طاغوتان و جباران،عدم پذیرش توبه است. و این، موضوعى است ‏بسیار مهم، که از نفوذ عناصر ناباب و نالایق و دوگانه و ناخالص یا متظاهر، در صفوف انقلابیون جلوگیرى مى‏ کند.

روشن است که با پیدایش تحول و انقلاب در جامعه، مردم به دو گروه تقسیم مى‏ شوند:

1- گروهى که پیش از انقلاب و نظام جدید خود را براى تحول و دگرگونى آماده کرده بودند و اندیشه و افکار خویش را از پیرایه‏ ها و معیارهاى نادرست پیشین رها ساخته بودند. این دسته با پدید آمدن انقلاب و تحول در نظام اجتماعى، بدون دشوارى، معیارهاى جدید را مى‏ پذیرند و خود را با جامعه نوبنیاد و ضوابط آن تطبیق مى‏ دهند و با تفکر و حرکت نوین هماوا و هماهنگ مى‏ گردند.

2- کسانى که روشها و معیارهاى واپس‏گراى جامعه پیشین در تار و پود وجودشان نفوذ کرده و به اندیشه و عمل آنان فرم و شکل بخشیده است و منافعشان نیز در همان است. این گروه با همان اندیشه‏ها خو گرفته ‏اند و آن اندیشه‏ ها و معیارها جزء شخصیتشان شده است. اینان در هر جامعه و محیطى قرار گیرند جز به همان اصول پیش ‏ساخته خویش به چیزى نمى اندیشند، و منافع خود را نیز در سایه همان روشها و اندیشه‏ ها تامین شده مى‏ یابند. این گروه با پدید آمدن تحول و انقلاب و واژگونى نظامهاى فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى و ارزشى پیشین، دچار مشکل اساسى مى ‏گردند; زیرا از یک سو با حرکت انقلابى و دگرگونساز جدید روبرو هستند که اصول و معیارهاى تازه‏اى عرضه مى‏ کند، که در بسیارى از موارد کاملا با اصول پیشین متضاد و ناسازگار است. از سوى دیگر گرفتار افکار و اندیشه ‏هاى پیشین و خصلتهاى منافع‏ طلبانه خود هستند، که در ژرفاى روح آنان رسوخ کرده است، بویژه که منافع خود را نیز در سایه آن معیارها پایدار مى‏ دانند.

گروه دوم در رویارویى با انقلاب دو دسته مى‏شوند: دسته‏اى کوتاه ‏فکر و سطحى ‏نگر، که در برابر انقلاب و نظام جدید مى ‏ایستند و در برابر اندیشه‏ هاى نوین مقاومت مى‏ کنند. این دسته زود از میان مى ‏روند، و براى نیروهاى انقلابى رویارویى با این گروه چندان دشوار نیست.

دسته دوم کسانیند که اصولى و بنیادى فکر مى‏ کنند و پویایى و بالندگى حرکت جدید و انقلابى را درک مى‏ کنند و ستیز با آن را ناممکن مى‏ شناسند. اینان بظاهر به حرکت نوین تن مى‏ دهند و آن را مى‏ پذیرند، لیکن در درون و باطن به هرگونه کارشکنى دست مى‏ یازند. این دسته در ظاهر انقلابى و طرفدار مبانى جدیدند و در باطن ضدانقلاب و معتقد به اصول گذشته‏ اند. گرایش این نوع از مردم و گروهها به انقلاب، و ناشناخته ماندن آنان یا طرد نشدن آنان، همواره، مشکل اساسى هر انقلاب است و عامل اصلى انحراف در مبانى انقلابها. این طبقه با نفوذ در صفوف انقلابیون، حرکت نو را دچار انحراف و چرخش به عقب و واپس‏گرایى مى‏ سازند، و اندک‏اندک افکار و اندیشه‏ هاى واپس‏گراى خود را در قالب تعبیرها و واژه ‏هاى نو در جامعه جا مى ‏زنند، و مبانى انقلاب را بتدریج از محتواى اصلى تهى مى‏ سازند، و کم‏کم انقلاب را به ضدانقلاب تبدیل مى‏ کنند. و این امرى است که همواره تجربه شده است. لیکن مایه عبرت نگشته است.

یکى از راههاى اصلى نفوذ این خائنان خادم‏ نما و ضدانقلابیون انقلابى ‏نما و سرمایه ‏داران و طاغوتان بظاهر مردمى، توبه است. البته توبه مى‏ تواند راست و درست ‏باشد و شخص تائب براستى گذشته ‏ها را پس پشت افکنده و به راه بازگشته باشد، و هم مى‏ تواند ظاهرى فریبکارانه صورت گیرد. تشخیص درست‏ حقیقت توبه کارى دشوار است و اگر این دشوار حل نگردد حل مشکل نفوذ عناصر ناباب و ضد عدل و ضد ارزش در صفوف انقلاب دشوار است. (8)

این مشکل درباره داورى و قضاوت نیز هست که افراد مجرم - بویژه متمکنان و طاغوتان مالى و سیاسى و نظامى - با زیرکى و هوشیارى و با استفاده از افراد متخصص که از راههاى فرار قانونى اطلاع دارند، مى‏ توانند بیگناه را مجرم و مجرمان را بیگناه جلوه دهند و حق را ناحق کنند. (9)

در جامعه مهدوى (ع) که سره از ناسره و منافق و طاغوت و طاغوت چه از دیگران جدا مى‏شوند و همه مجرمان کیفر مى ‏یابند، و همه حق ها به حق داران مى ‏رسد، این دو مشکل چگونه حل مى‏شود که راه فرارى باقى نماند؟

در احادیث که در آنها اندکى از راهها و روشهاى امام مهدى (ع) ترسیم شده است‏ به دو موضوع اساسى در این زمینه اشاره شده است:

1- امام و یاران او در قضاوت چون داود پیامبر (ع) قضاوت مى‏ کنند، یعنى باعلم باطن‏بینى و احاطه به منویات و اندیشه ‏هاى باطنى اشخاص و افراد، مجرمان را مجرم اعلام مى‏ کنند و بی گناهان را بی گناه، و در آن دوران دیگر نیازى به شاهد و بینه و ارائه مدارک و دلائل نیست. با استفاده از این شیوه الهى است که کار قضاوت بسرعت انجام مى‏ گیرد، و هر مجرم و تبهکار در دم به کیفر مى ‏رسد، و حقى از مظلومى ضایع نمى‏ گردد.


امام صادق (ع)

لن تذهب‏الدنیا حتى یخرج رجل منا اهل‏البیت‏ یحکم بحکم داود و آل داود لایسال‏ الناس بینه. (10)
- دنیا پایان نمى ‏پذیرد تا مردى از خاندان ما قیام کند، که چون داوود (ع) و آل داود قضاوت کند، و از کسى (براى داورى) دلیلى نخواهد.

شیخ مفید مى ‏گوید: « چون قائم آل محمد (ص) قیام کند، مانند حضرت داود (ع) یعنى برحسب باطن، قضاوت کند، و بى‏هیچ نیازى به شاهد حکم دهد. خداوند حکم را به او الهام مى‏ کند. و او بر طبق الهام الهى حکم کند، مهدى، نقشه‏هاى پنهانى هر گروه را بداند و به آنان آن نقشه‏ها را بگوید. مهدى، دوست و دشمن خود را با نگاه بشناسد.» (11)

مشکل نفوذ عناصرى نفوذى نیز در پرتو همین اصل حل مى ‏شود، زیرا که افکار و اندیشه‏ هاى افراد بر امام و یاران او (12) آشکار است، و ظاهرسازی ها و نیرنگ هاى آنان تاثیرى ندارد. به این جهت است که توبه اشخاص پذیرفته نمى‏ شود. (13)


امام باقر (ع)

یقوم‏القائم بامر جدید ... و. قضاء جدید، على‏العرب شدید، لیس شانه الا بالسیف، لایستتیب احدا، ولا یاخذه فى‏الله لومه لائم. (14)
- قائم (ع) قیام مى ‏کند با شیوه‏اى نو... و روشى تازه در قضاوت. بر عربها سختگیر است، شیوه او تنها شمشیر است و توبه کسى را نمى ‏پذیرد و در (راه) اجراى احکام الهى از ملامت ملامتگرى نمى‏ هراسد.


امام باقر (ع)

- زراره:... قلت ایسیر، بسیره محمد (ص)؟ قال: هیهات هیهات یا زراره ما یسیر بسیرته. قلت: جعلت فداک لم؟ قال ان رسول‏الله (ص) سار فى امته باللین کان یتالف‏الناس، والقائم یسیر بالقتل... ولایستتیب احدا... . (15)
- زراره مى‏ گوید: از امام باقر (ع) پرسیدم: آیا قائم، با مردمان، مانند پیامبر (ص) رفتار نمى‏ کند؟ فرمود: هیهات، هیهات! مانند پیامبر (ص) رفتار نمى‏ کند. گفتم: فدایت گردم چرا؟ گفت: پیامبر با ملایمت ‏با مردم رفتار مى‏ کرد، و مى‏ کوشید تا محبت مردم را، در راه دین، جلب کند و تالیف قلوب نماید. اما قائم با شمشیر با مردم روبرو مى ‏شود... و توبه‏اى از کسى نمى‏ پذیرد...

قاطعیت الهى امام مهدى (ع)، در برابر همه عناصر فتنه‏ انگیز و تجاوزطلبى است که به حق و عدل پشت کرده ‏اند و از تجاوز به حقوق و سلطه ‏طلبى دست‏ بردار نیستند. این عناصر - داخل باشند یا خارج، به ظاهر مسلمان باشند یا کافر - بدون استثنا با شمشیر فراگیر امام روبرو خواهند شد، و جامعه از وجود این ضد انسان ها پاکسازى خواهد گردید.


امام باقر (ع)

اذا قام‏القائم سار الى‏الکوفه، فیخرج منها بضعه عشر للاف انفس... علیهم‏السلاح فیقولون له: ارجع من حیث جئت فلا حاجه لنا فى بنى فاطمه فیضع فیهم‏السیف حتى یاتى على آخرهم، ثم یدخل‏الکوفه فیقتل بها کل منافق مرتاب و یهدم قصورها، و یقتل مقاتلیها حتى یرضى ‏الله - عزوجل - . (16)
- آنگاه که قائم قیام کند به کوفه درآید، پس چندین هزار (جنگجوى) سلاح به دست‏ سر برآورند و به امام مهدى گویند: بدانجا که آمدى بازگرد که ما را نیازى به فرزندان فاطمه نیست. امام آنان را تا آخرین نفرشان مى ‏کشد، سپس به کوفه داخل مى‏ شود و (در داخل شهر) هر منافق شک‏ گرایى را مى‏ کشد، و کاخ هاى شهر را ویران مى‏ کند، و سلاح به دستان را از دم تیغ مى‏ گذراند، تا خداى بزرگ (از کشتن این دشمنان دین و عدل) خشنود گردد.

چنانکه از این حدیث آشکار مى‏شود جامعه از همه عناصر ناباب و ریاکار پاک مى‏ گردد، و مظاهر زیست اشرافیگرى ویژه نظام هاى طبقاتى و سرمایه‏ دارى چون قصرها و کاخها که مسکن طبقات بالاى جامعه است، به دست‏با کفایت امام مهدى (ع) ویران مى‏ گردد.

از جمله امورى که امام مهدى (ع) را در اجراى دقیق قانون حق و عدل و عملى شدن ریز و درشت قوانین حدود و قصاص، یارى مى‏ رساند یاران با صلابت و استوار و آشتى ‏ناپذیر امام‏اند. یاران امام - افزون بر کمالات معنوى و جهات باطنى که دارا هستند - چون طبق تعبیر احادیث اکثر جوان هستند، (17) قاطع و خشن و دور از هر گونه ملاحظه ‏کارى و مصلحت ‏سنجى برنامه‏ ها را عملى مى‏ سازند، و حق را به حقداران باز مى‏ گردانند، و تبهکاران را بى ‏ترحم کیفر مى‏دهند. دیگر اینکه ذهن ایشان از مفاهیمى عوضى به نام اسلام و دین خدا انباشته نشده است که در هر راه و کار دچار تردید شوند و نتوانند قاطع و سریع به پاکسازى و اجراى احکام خدا دست‏ یازند. آنان تنها از امام مهدى احکام خدا و آیین اسلام را مى‏ آموزند و ذهنیت پیش‏ ساخته‏ اى ندارند. همچنین آنان از امام خویش بى‏ چون و چرا و بطور کامل پیروى مى‏ کنند. و این نیز موجب اجراى بیدرنگ و سازش‏ناپذیر مقررات و احکام است. این اطاعت کامل، برخاسته از امام‏ شناسى آنان است و اینها همه موجب مى ‏گردد تا در اجراى احکام اسلام ناب و خالص از هیچ چیز بیم نداشته باشند، و هیچ عاملى هرچند بزرگ و سرسخت مانع کار آنان نگردد، و احکام مو به مو اجرا شود، گرچه دشواریهاى فراوان و تصفیه ‏هاى بزرگ و خونریزی هاى سیل‏ آسایى را به همراه داشته باشد.

                                                                                                                                                                                                     نویسنده: استاد محمد رضا حکیمی  
پی نوشت:
1- «غیبت نعمانى‏»/233.
2- «غیبت نعمانى‏»/ 240.
3- یعنى خود از مسؤولان است.
4- «موسوعه ‏الامام‏ المهدى - ع -»، الکتاب الثالث، 454، به نقل از «بحار».
5 - «نهج‏البلاغه‏»/1137.
6 - «بحار» 51/120.
7- «کمال‏الدین‏» 2/369.
8 - شناسایى بیشتر این افراد البته ناممکن نیست، به شرط اینکه دقتهاى فراوان به کار رود و معیارها و ضوابط دقیق انقلابى در دست‏باشد و به دست افراد دلسوز و قاطع و کاردان اجرا شود.
9- با قضاوت درست و حساب شده و با وجود قاضیان بصیر و مؤمن پیشگیرى از این ترفندها - بطور اکثر - نیز امکان‏پذیر است.
10- «بحار» 52/319; «کافى‏» 1/397.
11- «خورشید مغرب‏»/ 35 به نقل از «ارشاد مفید»/ 365 -366.
12- امام مهدى (ع) به یاران طراز اول خود علومى مى‏آموزد که با کمک آن مى‏توانند از چنین شیوه‏هایى استفاده کنند.
13- در «عدم پذیرش توبه‏» در زمان امام مهدى (ع) حرفهایى گفته‏اند: در این نوشته، قدر مسلم آن که توبه ریاکارانه صورى است مطرح گردید. علامه مجلسى در این مورد مى‏گوید: «توبه کسانى را قبول نمى‏کند که مى‏داند در باطن کافرند...» «بحار» 52/349.
14- «بحار» 52/354.
15- «بحار» 52/353; «غیبت نعمانى‏»/ 231، با اندکى اختلاف.
16- «بحار» 52/338; مکیال‏المکارم 1/147.
17- در احادیث آمده است: «اصحاب‏ المهدى شباب لاکهول فیهم الا مثل کحل‏ال عین والملح فى ‏الزاد و اقل‏الزادالملح: یاران امام مهدى جوانان هستند که سالخورده‏ اى میان آنان نیست، مگر به مقدار سرمه در چشم و نمک در غذا، و کمترین بخش غذا نمک است.» «منتخب ‏الاثر» 484.

منبع: مرکز مطالعات شیعه