آرگایل، با تأکید بر این که رضایت از زندگی، بعد شناختی شادکامی است و بر ارزیابی فکری یک مسئله، قضاوت در باره آن، و چگونگی انجام دادن آن در حال حاضر و با گذشته دلالت دارد، با ارائه اطلاعاتی بیان می‌دارد که عوامل عینی، تنها عامل رضامندی نیستند. وی سپس در زمره عوامل عینی رضامندی، از این موارد یاد می‌کند: ۱. پول؛ ۲. سلامتی؛ ۳. کار و اشتغال؛ ۴. روابط اجتماعی؛ ۵. تفریح؛ ۶. مسکن و آموزش. وی در جمع بندی عوامل عینی رضامندی، می‌نویسد: پول و دیگر شرایط زندگی، بر خشنودی، اثر قابل توجهی دارند. از سوی دیگر، ارتباط‌ها همیشه قوی نیستند. دینر و سو نشان دادند که در اتریش مجموع نمره شاخص های عینی اجتماعی (درآمد، سلامتی و غیره) ۷۱ و در نیجریه، سی است. با این حال، نمره های خشنودی از زندگی فقط دو نمره فاصله دارد. مسکن، یکی از ابعادی است که غالبا مورد توجه بوده است. آرگایل می‌گوید که مسکن به عنوان بخشی از یک زندگی استاندارد مطرح است. خشنودی از مسکن در خشنودی کلی، مؤثر است و همبستگی آن سی درصد است که نسبت به دیگر متغیرها تأثیر کمتری دارد. همچنین تحقیقات نشان داده که هر چند عوامل عینی همانند پول و شرایط مطلوب زندگی بر خشنودی، اثر قابل توجهی دارند؛ اما افزایش ثروت به افزایش خشنودی منجر نشده است.
 
آدامز نشان داد که در سال‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۲ م، شاخص‌های عینی برای آمریکایی های سیاه پوست، کاهش یافت؛ اما خشنودی و رضایت از زندگی افزایش یافت، هر چند در شادی و لذت آن‌ها کاهش نیز مشاهده شد. به همین جهت، آرگایل تصریح می‌کند که عوامل عینی به تنهایی علت خشنودی نیستند. لذا به عوامل غیر عینی پرداخته و آن‌ها را این گونه معرفی نموده است: ۱. مقایسه اجتماعی (از نوع نزولی)؛ ۲. سازگاری با رویدادهای منفی؛ ۳. خوشبینی و تفکر مثبت (از راه: تفکر در باره رویدادهای مثبت، اسناد درونی)؛ ۴. مذهب. همان گونه که مشهود است، برخی از عوامل مربوط به بعد هیجانی با بعد شناختی شادکامی تداخل دارند که به نظر وی در هر دو زمینه، کارایی خواهند داشت. البته برخی از این مجموعه عوامل نیز به برطرف کردن عواطف منفی نیز کمک می‌کنند که بدین وسیله، سه بعد شادکامی از نظر وی تکمیل می‌شود. روانشناسانی که در این حوزه قلم می زنند، عوامل گوناگون آن را به تفصیل بررسی نموده و تحقیقات آن را طرح کرده‌اند که در ادامه به آن‌ها اشاره خواهیم کرد.
 
شوخی و خنده: شوخی، حالت مثبت در ذهن و بیان عاطفه مثبت است که هم خلق مردم را بهبود می‌بخشد و هم خودش ناشی از خلق مثبت است و می‌تواند تأثیر عمیقی بر شادی داشته باشد. لذا یکی از شایع ترین و مؤثرترین روش های القای خلق مثبت است. در عین حال، شوخی و خنده، رویدادهای استرس زا را کم می‌کند و نگاه فرد را به جنبه های شاد آن معطوف می‌سازد. لذا نقش مراقبتی نیز دارد که موجب کاهش عواطف منفی می‌گردد.
 
روابط اجتماعی: وی این موضوع را در چند قسم بحث کرده است: الف. روابطه دوستانه؛ ب. عشق و ازدواج؛ ج. خانواده وی اثر مثبت هر کدام را در چند امر بررسی کرده است: تحرک عواطف مثبت؛ شادی؛ سلامت روانی و سلامت جسمانی. وی معتقد است که از راه این چهار اثر، آن سه دسته از تعامل های اجتماعی، موجب هیجانات مثبت می‌شوند. وی تصریح می‌کند که توضیح کلی این آثار مربوط به اثر مثبتی است که توسط مشارکت در فعالیت های لذت بخش، مبادله علائم غیر کلامی مثبت، سلامت روانی توسط ارتباطات مثبت - که مانع استرس می‌شود - و سلامتی توسط فعالیت های هیجانی سیستم بیولوژیک و توسط رفتار بهداشتی بهتر انجام می‌شود.
 
کار و اشتغال: استفاده از مهارت ها در شغل و کار، موجب رضایت درونی می‌گردد. آرگایل از این عنصر به عنوان موفقیت و تأیید اجتماعی نیز یاد می‌کند که از طریق عزت نفس، موجب افزایش سرور و شادمانی می‌شود. اثر عملکرد موفقیت آمیز بر شادمانی، بیشتر از اثر موفقیت های شانسی مثل برنده شدن در قرعه کشی است. البته این تا وقتی است که طبق نظریه چیکزنت میهای، میان کار و مهارت فرد، تناسب وجود داشته باشد.آرگایل در یک نتیجه گیری کلی می‌گوید که بیشتر افراد در هنگام اشتغال به کار، خوشحال تر هستند و از لحاظ سلامت جسمانی و روانی در وضع بهتری قرار دارند. البته کار اگر دارای حجم زیاد، ملالت آوری، خطر و ویژگی‌های نامطلوب باشد، فشار آور است و سلامت روانی را متأثر می‌سازد. بیکاری، منبع عمده ناشادی و ضعف بهداشت روانی و جسمی است.
 
تفریح: تفریح، نه به معنای داشتن وقت آزاد؛ بلکه به معنای فعالیت هایی است که افراد در آن وقت، به خاطر خودشان و نه به خاطر کسب سود مادی، به شوخی، سرگرمی، بهبود خود و یا اهدافی که خودشان انتخاب کرده‌اند، می پردازند. وی معتقد است که تفریح، موجب برانگیخته شدن عواطف مثبت، شادی، بهداشت روانی و بهداشت جسمانی می‌شود. وی در نگاهی جزئی به برخی از انواع تفریح، همین اثرات چهارگانه را برای ورزش، کلوپ‌های اجتماعی و گروه‌های تفریحی، تماشای تلویزیون، موسیقی، تعطیلات و گردشگری و کار داوطلبانه، بررسی نموده است. وی به ویژه در باره موسیقی و دیگر هنرها که به لذت‌های ذهن مربوط می‌شود، معتقد است نواختن موسیقی نشاط آور، از آسان ترین روش های ایجاد خلق مثبت است، هر چند نه نیاز زیستی شناختی را ارضا می‌کند و نه گوش دادن به آن، ارزش بقا و زنده ماندن دارد؛ ولی در عین حال، هیجان‌های شدید و عمیق تولید می‌کند. البته وی مذهب را نیز در همین گروه قرار می‌دهد و معتقد است که مذهب نیز حالات خلقی مشابهی ایجاد می‌کند. این شاید بدان جهت باشد که مراد وی از مذهب، بیشتر شرکت در مراسم کلیسا است که با خواندن سرودهای مذهبی همراه است.
 
وی در جمع بندی نهایی خود آورده که: فایده اساسی تفریح، اثر فوری آن بر عاطفه مثبت است. در مورد تلویزیون و موسیقی، عاطفه مثبت ممکن است تنها فایده باشد. در مورد تعطیلات، فایده اصلی است. مراسم کلیسا نیز این اثر را دارد. اثر تفریح بر شادی کمتر است. در این مورد، قوی ترین اثر را کلوپ های اجتماعی دارند. در مورد انواع دیگر تفریح ها، بیشترین اثر بر شادی، بستگی به ارتباطات اجتماعی دارد. ورزش برای بهداشت روانی خصوصا افسردگی، خوب است و این موضوع به طور کلی ناشی از جنبه اجتماعی ورزش نیست. کلوپ های اجتماعی و مذهب نیز خوب هستند. فواید بهداشتی به دست آمده از ورزش و تمرینات جسمانی، کلوپ های اجتماعی و مذهب تا حدودی ناشی از ماهیت جمعی آن‌ها و همچنین رفتار بهداشتی بهتر است.
ادامه دارد..
 
منبع: الگوی اسلامی شادکامی، دکتر عباس پسندیده، صص542-539، مؤسسه علمی فرهنگی دار‌الحدیث، قم، چاپ دوم، 1394