ديوانه‌ي خموش به عاقل برابرست

شاعر : صائب تبريزي

درياي آرميده به ساحل برابرستديوانه‌ي خموش به عاقل برابرست
از بهر شمع، خلوت و محفل برابرستدر وصل و هجر، سوختگان گريه مي‌کنند
از پافتادني که به منزل برابرستدست از طلب مدار که دارد طريق عشق
با سرمه‌ي سياهي منزل برابرستگردي که خيزد از قدم رهروان عشق
دلجويي حبيب به صد دل برابرستدلگير نيستم که دل از دست داده‌ام
يک قطره اشک گرم به صد دل برابرستصائب ز دل به ديده‌ي خونبار صلح کن