به کوشش: رضا باقریان موحد




 
شراب بی غش و ساقی دو دام رهند*** که زیرکان جهان از کمندشان نرهند
من ارچه عاشقم و رند و مست و نامه سیاه*** هزار شکر که یاران شهر بی گنهند
جفا نه پیشه درویشی است و راهروی*** بیار باده که این سالکان نه مرد رهند
مبین حقیر، گدایان عشق را کاین قوم*** شهان بی کمر و خسروان بی کُلهند
به هوش باش که هنگام باد استغنا*** هزار خرمن طاعت به نیم جو ننهند
مکن که کوکبه دلبری شکسته شود*** چو بندگان بگریزند و چاکران بجهند
غلام همّت دُردی کشان یک رنگم*** نه آن گروه که ازرق لباس و دل سیهند
قدم منه به خرابات جز به شرط ادب*** که سالکان درش محرمان پادشهند
جناب عشق بلند است همتّی حافظ *** که عاشقان ره بی همتّان به خود ندهند

تفسیر عرفانی
1.شراب پاک و زلال و ناب و ساقی زیبا و دلپسند، دو دام در سر راه خردمندان هستند که همه ی خردمندان و عاقلان عالم از کمند آنها رهایی نخواهند یافت.
2.اگر چه من عاشق و رند و از خود بی خود و گناهکار هستم و نامه ی اعمالم سیاه است، خدا را هزار بار شکر که همشهریان و مدّعیان عشق و عاشقی همه بی گناه هستند و نامه ی اعمالشان سفید می باشد.
3.درویش پاک دل، ظلم و بی وفایی نمی کند و ظلم و جور خلاف آیین سیر و سلوک است.باده بیاور تا بنوشیم و غم ها را فراموش نکنیم.چه غم انگیز است که این سالکان دروغین که مردان راه حق هم نیستند، به یکدیگر ظلم می کنند و تهمت های ناروا می زنند.
4.به درویشان عاشق و نیازمندان کوی عشق با چشم حقارت نگاه مکن، زیرا این گروه بی آنکه اسباب پادشاهی مقل کلاه و تاج و کمربند پادشاهی داشته باشند، پادشاهند.
5.بدان و هوشیار باش که چنانچه باد بی نیازی حق تعالی شروع به وزیدن کند، هزار خرمن عبادت و بندگی بندگان ناچیز می شود و دیگر بهایی ندارد.
6.ای معشوق!عاشقان و مشتاقان خود را تحقیر نکن و کاری نکن که آنها از درگاهت ناامید گشته و دور شوند؛ زیرا با رفتن آنها شکوه و جلال دلربایی تو نیز شکسته می شود و از بین می رود.
7.بنده ی همّت بلند آن رندان عاشق پیشه ی مست و بی ریا هستم، نه آن صوفیان مدّعی و ریاکاری که جامه ی کبود درویشی بر تن می کنند و دلی سیاه دارند و بد خواهند.
8.جز با رعایت آداب سیر و سلوک و راه و رسم عاشقی و احترام به پیر میکده، به خرابات قدم مگذار؛ زیرا سالکان و عاشقان درگاهش از محرمان و مقربّان پادشاه هستند.
9.درگاه عشق و آستان پیر مغان، بلند مرتبه است و نیازمند توجه قلبی می باشد.ای حافظ!تلاش کن که عاشقان و مشتاقان طریق عشق، بی همّتان را به جمع خود راه نمی دهند و راه آنها را به سوی خود هموار نمی کنند.

منبع مقاله: باقریان موحد، رضا؛ (1390)، شرح عرفانی دیوان حافظ بر اساس نسخه دکتر قاسم غنی و محمد قزوینی، قم: کومه، چاپ اول.