به کوشش: رضا باقریان موحد




 
شراب لعل کش و روی مه جبینان بین *** خلاف مذهب آنان جمال اینان بین
به زیر دلق مُلمّع کمندها دارند *** دراز دستی این کوته آستینان بین
به خرمن دو جهان سر فور نمی آرند *** دماغ و کبر گدایان و خوشه چینان بین
بهای نیم کرشمه هزار جان طلبند *** نیاز اهل دل و ناز نازنینان بین
حقوق صحبت ما را به باد داد و برفت *** وفای صحبت یاران و همنشینان بین
اسیر عشق شدن چاره خلاص من است *** ضمیر عاقبت اندیش پیش بینان بین
کدورت از دل حافظ ببرد صحبت دوست *** صفای همّت پاکان و پاک دینان بین

تفسیر عرفانی
1. شراب سرخ رنگ بنوش و به چهره ی زیبارویان نگاه کن و برخلاف آیین و مذهب زاهدان صوفیان ریاکار، زیبایی اینها را ببین و ستایش کن. بهره گیری از زیبایی های طبیعت، اشکالی ندارد.
2. این ریاکاران و ظاهر فریبان که به زیر خرقه ی وصله دار و رنگارنگ خود، دام و بندها دارند، ببین که چه دراز دست و ستمگر هستند. صوفیان و زاهدان ریاکار، در حقیقت ظالم و ستمگر هستند.
3. غرور و تکبّر گدایان خوشه چین را ببین که در برابر خرمن و سود دو جهان سر فرود نمی آورند و تسلیم نمی شوند.
4. زیبارویان در ازای اندکی ناز و عشوه، خواهان هزار جان هستند؛ نیاز صاحبدلان عاشق و ناز و غمزه ی دلبران نازنین را ببین.
5. معشوق، حقّ صحبت و دوستی ما را از یاد برد و ما را ترک کرد، وفاداری و دوستی این یاران و همنشینی آنان را ببین.
6. تنها راه نجات و رهایی من از غم، اسیر دام عشق شدن است؛ بیا که فکر انسان های عاقبت اندیش و دورنگر چگونه است.
7. دوستی و همنشینی با معشوق، تیرگی را از دل حافظ برد و آن را صاف و روشن ساخت؛ بیا و ببین که پاکی و خلوص انسان های پاک چگونه است.

منبع مقاله: باقریان موحد، رضا؛ (1390)، شرح عرفانی دیوان حافظ بر اساس نسخه دکتر قاسم غنی و محمد قزوینی، قم: کومه، چاپ اول