نويسنده: تانگوک چاو
برگردان: محمد رضا کرامتي و مهدي وفايي زاده
برگردان: محمد رضا کرامتي و مهدي وفايي زاده
توزيع جمعيت در سطح کشور معمولاً شکلي نامنظمي دارد؛ برخي نواحي پر جمعيت هستند و برخي ديگر جمعيت کمتري دارند. افزون بر اين، زماني که سياستهاي رشد متوازن (1) ( مثل برنامه هاي توسعه منطقه اي ) وجود نداشته باشد اين تفاوت در توزيع جمعيت مشهودتر خواهد بود؛ يعني روز به روز جمعيت مناطق پر جمعيت بيشتر مي شود و از تراکم مناطق کم جمعيت کاسته خواهد شد.
محاسبه توزيع جغرافيايي جمعيت
جهت محاسبه توزيع جغرافيايي جمعيت مي توانيم از دو روش متداول استفاده کنيم:1. محاسبه توزيع جغرافيايي جمعيت از طريق تعيين تراکم جمعيتي (2) مناطق مختلف.
لازمه استفاده از اين روش اجراي آن در کوچکترين واحد جغرافيايي يا اداري است، زيرا اجراي آن در تمامي مناطق يا به قولي تعيين تراکم متوسط (3) از اعتبار کمتري نسبت به اين روش برخوردار است.
2. محاسبه توزيع جغرافيايي از طريق طبقه بندي واحدهاي اداري بر حسب تعداد ساکنان آنها.
اين روش داراي يک نقطه ضعف اساسي مي باشد زيرا جمعيت کلي واحدهاي اداري به هيچ وجه نمايانگر خصوصيات مناطق مسکوني اين واحدها نيست ( خواه متمرکز خواه پراکنده ). از آنجايي که چنين اطلاعاتي مبناي تعيين موقعيت جغرافيايي مدارس هستند، لذا نقطه ضعف مذکور بيش از پيش اهميت پيدا مي کند.
مکان يابي مدارس
در تيين موقعيت جغرافيايي مدارس بايد به دو عامل اساسي که در برخي موارد با هم در تضاد هستند توجه داشت: الف) ميزان جمعيت محلي (4)، ب) گستردگي حوزه تحت پوشش مدرسهزماني که جمعيت محلي مورد توجه بوده و اولويت داشته باشد وضعيت کاملاً روشن است. به عبارت ديگر بايد حداقل تعداد معيني از افراد در يک ناحيه زندگي کنند تا تأسيس مدرسه در آن ناحيه توجيه عقلاني داشته باشد. اين موضوع به ويژه در مورد مدارس متوسطه اهميت بيشتري دارد. چون اين سطح از آموزش و اين نوع مدارس موضوعات درسي اجباري و اختياري بيشتري را در بر مي گيرند. از سوي ديگر بايد توجه داشت که حوزه تحت پوشش مدرسه نبايد بيش از حد وسيع باشد زيرا در اين صورت دانش آموزان نخواهند توانست به راحتي به مدرسه دسترسي داشته باشند. محدوده تحت پوشش قابل قبول براي مدارس به عوامل متعددي از جمله عوامل زير بستگي دارد:
* امکانات و تسهيلات فراهم شده ( مثل وجود سالن غذا خوري در مدرسه )
* در دسترس بودن وسايل نقليه جهت رفت و آمد به مدرسه ( مثل اتوبوس مدرسه )
* ويژگيهاي طبيعي منطقه ( مثل کوهستاني يا دشت بودن منطقه )
* آب و هوا
طبيعتاً در نواحي پر جمعيت محدوده نواحي تحت پوشش موضوعي مسئله ساز به حساب نمي آيد؛ زيرا به علت وجود جمعيت کافي براي احداث مدرسه، ديگر نيازي به گسترش نواحي تحت پوشش جهت در بر گرفتن جمعيت بيشتر احساس نمي شود. اما شرايط در مورد مناطق کم جمعيت و به ويژه نواحي روستايي بسيار متفاوت است. در سطح متوسطه به دليل ارائه دروس اختياري و تعدد عناوين درسي که مي بايست تدريس شوند، تعداد بيشتري دانش آموز براي تأييد ساخت مدرسه لازم است. بسته به توزيع سني اهالي منطقه و تعداد کودکاني که در دوره ابتدايي قرار دارند حداقل تعداد دانش آموزان لازم براي احداث مدرسه متفاوت مي باشد؛ اما روي هم رفته مي توان گفت مدارس متوسطه در نواحي روستايي معمولاً داراي گستره تحت پوشش بسيار وسيعي هستند. بي گمان پيش بيني وسيله اياب و ذهاب يا اختصاص خوابگاه براي مدارس مي تواند موجب گسترش محدوده تحت پوشش مدرسه شود. اما بايد به خاطر داشت که انجام چنين اقداماتي باعث افزايش هزينه ها نيز مي شود. در هر صورت بايد توجه داشت که تعيين موقعيت جغرافيايي مدارس نمي تواند و نبايد صرفاً مبتني بر ملاحظات نظري باشد. در اين مورد بايد بسياري از عوامل را مورد توجه قرار دهيم و به ياد داشته باشيم که اين عوامل در مناطق مختلف متفاوت است. افراد محلي بيش از هر کس ديگري به اين عوامل واقف مي باشند. به همين دليل مي بايست از نظر مقامات و مسئولان محلي تا حد امکان در فرآيند تعيين محل مدارس استفاده کرد. از ديگر عوامل مؤثر بر تعيين موقعيت جغرافيايي مدارس تفاوت نرخهاي ثبت نام در مناطق مختلف مي باشد. در چنين مواردي اين دولت است که تصميم مي گيرد که آيا نابرابريهاي موجود بين نواحي گوناگون کاهش يابد يا اينکه توسعه آموزشي در مناطقي صورت گيرد که تقاضاي بيشتري دارند. مشکل کاهش نابرابريهاي منطقه اي در دسترسي به آموزش بسيار پيچيده است و علاوه بر اتخاذ سياستهاي سنجيده مستلزم به کارگيري منابع زيادي مي باشد.
"نظام آموزشي بيشتر علاقه دارد که به جاي مناطق محروم حوزه هاي از قبل تاسيس شده را توسعه دهد. به علاوه شيوه بيان تقاضا و همچنين عوامل سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي نيز در توجه به يک منطقه خاص از کشور تأثير دارد. به همين دليل پاسخگويي به تقاضاهاي آموزشي به نظر گروههاي مختلف ذي نفوذ در هر جامعه بستگي دارد. از اين رو اجراي يک سياست سنجيده همواره کار آساني نيست" ( کارن و چاو، 1981 ).
از ديگر مشکلاتي که در مکان يابي مدارس با آن برخورد مي کنيم تفاوت هزينه هاي آموزشي در مناطق مختلف مي باشد. اين مسئله ناشي از نسبت پايين معلم - شاگرد (5) و ضرورت پرداخت حقوق اضافي و مزايا جهت تشويق معلمان براي قبول مناصب پايين است. بنابراين بايد توجه داشت که به موازات افزايش نرخ ثبت نام، مشکلات مکان يابي مدارس نيز افزايش مي يابد. از سوي ديگر تحقق هدف آموزش اجباري (6) که تلويحاً به احداث مدارس جديد براي مناطق دور افتاده اشاره دارد با تمامي پيامدهاي مثبت، نيازمند صرف هزينه هاي زيادي مي باشد. در مورد کشورهاي چند قومي يا چند زباني تعيين محل مدارس امري پيچيده تر و دشوارتر است. زيرا در چنين مواردي لازم است ويژگيهاي خاص محلي مورد توجه قرار گيرد ( هالاک، 1977؛ کالدز، 1983 ).
در اين بخش جنبه هاي گوناگون ساختار جمعيت را مورد کنکاش قرار داده و سعي کرده ايم تأثيرات ساختار جمعيت بر مسائل آموزش را به شما نشان دهيم. با اين حال برنامه ريزان آموزشي نبايد صرفا به وضعيت کنوني جمعيت قناعت کنند، بلکه لازم است تصويري دقيق از مشکلات پيش روي داشته باشند و از چگونگي تغييرات جمعيتي طي سالهاي آتي آگاه باشند.
پينوشتها:
1. Balanced Growth.
2. Population Density.
3. Average Density.
4. Local Population.
5. Pupil / Teacher.
6. Compulsory Schooling.
تانگوک چاو؛ (1389)، جمعيت شناسي در برنامه ريزي آموزشي، دکتر محمدرضا کرامتي - مهدي وفايي زاده، تهران: مؤسسه ي انتشارات دانشگاه تهران،چاپ اول