نویسنده: هنری فورد
برگردان محمود کریمی شرودانی
منبع:راسخون
برگردان محمود کریمی شرودانی
منبع:راسخون
درآمدی بر پروتکل‌های یهودی (1)
اغلب مدارکی که توسط افرادیکه علاقه مند به تئوری قدرت جهانی یهود افزوده بر عملکرد واقعی قدرت آنها در جهان امروز هستند، بدانها اشاره میشود، همان 24 سندی ست که به عنوان "پروتکل های اندیشمندان برتر قوم یهود" شناخته میشود.
این پروتکل ها در اروپا توجه بیشتری را به خود جلب کرده است و اصلی ترین عامل معرکه آراء فقط در زمان حاضر در انگلستان است، ولی بحث از این پروتکل ها در ایالات متحده محدود شده است. شواهدی در این مورد در دست است که قوه قضاییه حدود بیشتر از یکسال قبل پرس و جو هایی را آغاز کرده و اینکه به انتشاراتی در لندن توسط Eyre (دادگاه سیار) و Spottiswoode چاپگرهایی رسمی به حکومت بریتانیا داده شده است.
کسیکه برای اولین بار به این مدارک عنوان "اندیشوران یهودی" داده است مشخص نیست. این احتمال فارغ از تحریفات جدی مدارک برای پاک کردن تمامی آثار نویسندگان یهودی هست و تاکنون تمامی نکات اصلی فراگیرترین برنامه برای مطیع سازی دنیایی که میرود تا دانشی فراگیر شود، محفوظ مانده است.
البته هنوز این را میتوان گفت که در نتیجه از قلم انداختن تمامی نشانه های نویسندگان یهودی میتواند تعدادی دعاوی را باعث شود که در شکل فعلی پروتکل وجود ندارد. حاصل این نقشه که در پروتکل ها فاش شده آسیب رساندن به تمامی نویسندگان است به این سبب که سبک نویسندگی جدیدی در قالب دیکتاتوری در حال تشکیل است. چنین نقشه ای نمیتواند از نظر گروهی که هم اکنون نویسندگی را احاطه کرده است نشات گرفته باشد، گرچه ممکن است از آنارشیست (هرج و مرج طلبی) ریشه گرفته باشد. ولی آنارشیست ها ادعای استبداد به عنوان وضع و حالت نهایی که آنها به دنبال آنند، ندارند. این منابع (نویسندگان) شاید مثل خرابکارهای کمپانی فرانسوی در حال حیات در زمان انقلاب فرانسه تصور شوند و Duc d'Orleans بدنام را به عنوان رهبر خود داشتند. ولی این حرف شامل تضاد حقیقتی است که در بین این خرابکارها مرده است و این حقیقت که این برنامه در این پروتکل ها که بصورت محکم و باثبات انجام یافته است، به اجرا درآمده، فقط در فرانسه نیست بلکه سرتاسر اروپا و البته بطور قابل ملاحظه ای در ایالات متحده را هم شامل می شود.
در قالب فعلی آنها که حاوی مدارکی از وجود ماهیت اصلی آنهاست، خبری از تضاد و تباین نیست. به نظر میرسد این ادعای نویسندگی یهودی برای انسجام این نقشه ضروری باشد.
اگر این مدارک همانطور که توجیه گران یهودی مدعی آنند، جعلی باشند، این جعلیات ممکن است مشکلاتی را بوجود آوره باشد که نویسندگان یهودی را مجبور به واضح سازی اراده یهودی ستیزی شان که بسادگی میتواند بیانگر آن بوده باشد کند. ولی فقط دوبار عبارت "یهود" در این مدارک بکار رفته است. پس از یکی مطالبی بیش از آنچه که یک خواننده عادی معمولا دلواپس رسیدن بدانهاست، منتقل شده و یکی هم بعد از نقشه هایی برای استقرار دیکتاتور جهانی و فقط در این هنگام مشخص میشود که او به چه تباری تعلق دارد.
با انحال سرتاسر مدارکی که باقی مانده شکی برای مردم در جبهه مخالف نیست که این نقشه هدفگیری هایی دارد. این برنامه و نقشه علیه آریستوکراسی (حکومت نخبگان) تا این حد هدفگیری ندارد. تا این حد مقابل سرمایه داری و در برابر حکومت نیست. برای اینکه آریستوکراسی، سرمایه و حکومت برای عملیاتی شدن این نقشه شاخصه هایی بیان شده است. این نقشه همه مردم دنیا که "غیر یهودی اند" را هدف قرار داده است. این اشاره مداوم به "غیر یهودی ها" ست که واقعا در نتیجه این مدارک اراده شده است. بیشتر گونه های برانداز نقشه های "لیبرال" در بر سرکار آمدن مردم حامی آنها ست؛ این نقشه هدفش از بین بردن مردم بخاطر اینکه آنها ممکن است از سردرگمی خود خارج شوند و با ما دغل کاری کنند است. حرکات عظیم لیبرال گونه قصد شورآفرینی دارند، تمام مخل های فلسفی در دین، اقصاد، سیاست و زندگی وطنی برای کاشتن و آبیاری کردن به منظور فروپاشی یکپارچگی جوامعی ست که نقشه ای خاص، در اینجا بدین معنی ست، شاید بدون جلب توجه برای به نتیجه رساندن آن و در این هنگام مردم از هم پاشیده شده اند وقتی که این فلسفه های نادرست غلط گشایی شود.
ساختار خطابه به این شکل نیستک ما یهودیان قصد فلان کار را داریم. اما بدین شکل میاید: اینکه غیر یهودیان ساخته شده اند تا اینطور فکر و آنطور رفتار کنند. بجز موارد اندکی در مراحل نهایی پروتکلها، تنها نشانگر اصطلاح نژادی مورد استفاده، "غیریهودیان" است.
توضیح این مطلب: اولین نشانگر این قسم در اولین پروتکل بدین شرح میاید:
"بزرگترین ویژگی مردم- صداقت و رک گویی- الزاما در سیاست فاسد میشوند، زیرا آندو مطمئنا و قطعا ویران کننده تر از قویترین دشمن اند. این خصایص صفات قوانین غیر یهودی اند؛ قطعا ما نباید توسط غیر یهودیان هدایت شویم."
و باز:
"در خرابات برجای مانده آریستوکراسی غیر یهودیان، ما آریستوکراسی خود را که به روش ما کار میکند بنا نهادیم و روی هم رفته آریستوکراسی سرمایه منظور است. ما پایه های آریستوکراسی نوین را بر مبنای ثروت که در کنترل ماست و بر دانشی که توسط عقول ما هدایت میشود بنا نهادیم."
دوباره:
ما افرادی را به زور اجیر خواهیم کرد که بهرحال هیچ نفعی برای کارگران نخواهد داشت، برای ما در همین زمان موجب افزایش در سرمایه لوازم و مقتضیات ابتدایی ست، در حالیکه وانمود میکنیم این به سبب به پایان بردن کشاورزی و پرورش دامهاست. همینطور ما ماهرانه و عمیقا به منابع تولید بوسیله تزریق در افکار نیروهای کار ضد حکومتی و یاری آنها در استفاده از الکل، صدمه میزنیم و در عین حال تاختن بر نیروهای عقلانی و اندیشمندان غیریهودیان از زمین را معیار قرار میدهیم.
(یک دروغگو و جاعل بدخواه جریان ضد یهودی ممکن است این مطلب را هر زمانی در پنج سال گذشته نوشته باشد، ولی این کلمات حداقل در 14 سال قبل بر اساس شواهد بریتانیایی به چاپ رسید، رونوشتی نیز در موزه بریتانیا از سال 1906 وجود داشته است و در روسیه هم در چند سال قبل منتشر گردید.)
نکته بالا بدین شکل ادامه میابد: "برای اینکه موقعیت درست نبایست توسط غیر یهودیان به این زودیها مورد اشاره واقع شود ماباید این موقعیت را توسط چالش های ساختگی به منظور ارائه گروههای کارگر و ارتقاء پایه های اقتصاد بزرگ پوشش دهیم تا تبلیغاتی پر جنب و جوش، در سرتاسر تئوری اقتصادی ما ادامه یابد."
این نقل قول ها نوع پروتکل ها را در ارجاع دادن به اجزاءتشکیل دهنده اش توضیح میدهد. کلمه "ما" برای نویسندگان و "غیر یهودیان" برای آنهایی که درموردشان نوشته میشود بکار میرود. این مطلب به روشنی از چهاردهمین پروتکل استخراج شده است:
"این اختلاف عقیده و جدایی بین غیریهودیان و ما در توانایی فکر کردن است و علتش هم مربوط به نظر کردن دقیق در صحت انتخابات مردم منتخب ماست به عنوان مردمی فوق بشر در مقایسه با غیریهودیانی که غریزه و عقول حیوانی دارند. آنها پژوهش و نتیجه گیری میکنند ولی چیزی را از قبل نمیدانند و نیز آنها هیچ چیز جدیدی به دنیا عرضه نمیکنند (شاید بجز چیزهای مادی). از همین جریان میتوان دریافت که ذات ما به خودی خود از پیش ما را تعیین کرده تا برجهان قانون گذاری کرده آنرا هدایت کنیم."
البته این متد یهودیان درمورد تقسیم بشر از ابتدای خلفت بوده است. جهان فقط متشکل از یهود و غیر یهود بود؛ همه آنانی که یهودی نبودند، ضد یهود بودند.
مورد استفاده کلمه یهود در پروتکل شاید توسط بخش هشتم توضیح داده شود:
"از ابتدای زمان، تا زمانیکه همه چیز مهیای اهداء مقامات حکومتی به برادران یهودی ما بشود، باید این مقامات را به مردمی واگذار کنیم که گذشته و شخصیتشان ورطه ایست بین این مقامات و مردم."
این عملیاتیست که کاربردش به نام "سیمای غیر یهود" شناخته میشود که بصورت گسترده در دنیای سرمایه امروزه به منظور مخفی کردن مدارک و شواهد کنترل یهود بکار میرود. چه مقدار پیشرفت از زمانیکه این کلمات نوشته شده که افشا گردید توسط رخداد کنگره سانفرانسیسکو در زمانیکه نام قاضی Brandeis برای ریاست جمهوری پیشنهاد شده بود، حاصل شده است. شایسته است که انتظار داشت که اذهان عمومی هر چه بیشتر با جایگیری و سکنی گزینی ایده یهود آشنا شود- که واقعا قدمی کوتاه از درجه تاثیر فعلی که یهودیان عامل درآنند خواهد بود- تا بالاترین درجه دولتی در حکومت. هیچ عمکردی از سوی ریاست جمهوری در زمینه هایی که یهودیان تا کنون بطور مخفیانه در میزان بسیار بالایی در آنها یاری نشده اند وجود ندارد. اشغال واقعی این منصب برای پرورش قدرت یهودیان لازم و ضروری نیست، ولی برای ترفیع و رسیدن به چیزهای خاصی که هم راستایی نزدیکی با برنامه های برون نما در پروتکل ها دارد الآن پیش از ما بدان نیاز است.
نکته ای دیگر که هرخواننده پروتکل ها باید به آن توجه کند این است که لحن هشدار یا پند کاملا در اسناد غیر محسوس است. اینها تبلیغات و شعار نیست. اینها تلاسهایی برای تحریک بلند همتی یا فعالیت آنها برای آنکه باید بدان برسند نیست. آنها به سردی یک کاغذ یا نامه دادگستری و در حقیقت مثل یک جدول آمار است. هیچ اثری از موضوع "صبر کنید ما هم برسیم برادران من" در مورد آنها نیست. هیچ هیجان و تشنج "مرگ بر غیر یهود" ی در کار نیست. این پروتکل ها اگر در حقیقت توسط یهودیان طراحی شده باشد و مورد اعتماد یهودیان باشد، یا اگر آنها مبانی معینی از برنامه جهانی یهود را شامل شود، قطعا برای آتش افروزی در نظر گرفته نشده بلکه برای آمادگی محتاطانه و آزمایش پاگشایی گروههای بالاتر بوده است.
توجیه گران یهودی پرسیده اند: "آیا همچین چیزی قابل تصور است که اگر چنین برنامه جهانی بر بخشی از یهود وجود داشته باشد، آنها این برنامه را تحلیل میبردند تا قابل نوشتن و انتشار باشد؟" ولی هیچ مدرکی وجود ندارد که این پروتکل ها جور دیگری در کلمات گفتاری توسط افرادیکه مطرح کننده و پیگیر آنند فاش شده باشند.
پروتکل ها آنطور که در دست ماست ظاهرا نکاتی هستند از خطابه هایی که توسط فردی که آنها را شنیده ثبت و ضبط شده اند. برخی از آنها طولانی اند و برخی کوتاه. تصریحی که همیشه در مورد پروتکل ها از زمانیکه شهرت یافته اند میشود این است که اینها یادداشتهایی ست از خطاباتی که به دانش آموزان یهودی رسیده است احتمالا در جایی مثل فرانسه یا سوئیس. تلاش برای اینکه این پروتکل ها را روسی الاصل نشان دهد با این دیدگاه کاملا مردود است: مرجع زمانی و شاخصه های دستور زبانی.
آهنگ و ریتم پروتکل ها با فرض اینکه آنها خطابه هایی بوده برای دانشجویان، تطابق دارد. برای هدف و مقصود آنها به صورت واضح برنامه ای مورد قبول ارائه نمیدهد ولی ارائه دهنده اطلاعاتی ست در مورد برنامه ای حاکی از فرآیندی که در حال حاضر در حال تکمیل است. هیچ دعوتنامه ای برای پیوستن نیروها یا برای ارائه دیدگاه ها وجود ندارد. در واقع این مشخصا اعلان میدارد که هیچ میلی نه بحث و مجادله و نه دیدگاه ها وجود ندارد. ("هنگامیکه لیبرالیسم در بین غیر یهودیان تبلیغ میشود، ما بیبایست مردم و عوامل خود را حفظ کنیم تا بی چون و چرا فرمانبردار باشند". "برنامه و تدبیر مدیریت باید منشعب از یک مغز باشد*** بنابراین، ما باید برنامه عملکرد را بخوبی بدانیم ولی نباید آنرا مورد بحث قرار دهیم تا مبادا حقیقت منحصر بفردش خدشه دار و تخریب شود*** با این اوصاف کار الهام بخش رهبر ما نباید تا قبل اینکه جمعیت و ازدحام به قسمتهایی تقسیم گردد لو برود یا حتی چنین است برای گروه محدود و خاصی نیز.")
علاوه بر این با اتخاذ پروتکل ها در ارزش ظاهری که دارند، مشهود است که برنامه بیرونی (اجرایی) در این یادداشتهای از سخنرانی در زمانیکه انجام شده اند چیز جدیدی نبوده است. هیچ مدرکی از ترتیب و آرایش فعلی و جدید آن در دست نیست. تقریبا لحنی چون سبک قدیمی یا مذهبی در تمام آن وجود دارد مثل اینکه دست بدست از نسلی به نسلی در بین افراد بسیار مورد اعتماد و مورد توجه شده است. هیچ نشانی از اکتشافات جدید یا ذوق و شوق های جدید در آن نیست ولی یقین و متانت تمام حقایق شناخته شده و تمام سیاستهایش با تجربه به اثبات رسیده است.
این نکته در مورد قدمت این برنامه حداقل در دوجای خود پروتکل ها قابل لمس است. در اولین پروتکل این پاراگراف جای گرفته است:
"تاکنون از زمانهای قدیم ما اولین افرادی بودیم که این کلمات را در بین مردم فریاد میزدیم: آزادی، برابری، برادری. این کلمات چندین بار توسط افراد پی در پی بصورت ناخودآگاه تکرار شده اند، از همه جا گروهها بسمت این طعمه راهی شده اند، با آنکه آنها رفاه و نیکبختی دنیا و حقیقت آزادی فردی را تباه ساخته اند*** احتمالا غیر یهودیان زیرک و خردمند نمادگرایی این کلمات منطوق را درک نکردند؛ تناقض در معنی را لحاظ نکردند؛ و به این نکته توجه نکردند که در طبیعت هیچ برابری وجود ندارد***"
منبع دیگر قطعیت این برنامه در سیزدهمین پروتکل:
"مباحث سیاسی، به هرصورت برای هیچ کسی غیر از آنانی که سرسلسله سیاستند و مدیریت آن را در طول چندین قرن دارا هستند مجاز نیست."
آیا این میتواند مرجعی در مورد شورای عالی سری یهودی باشد؟ آیا خودنگهداری در بین گروه متعصب یهودی از نسلی به نسل دیگر نیست؟
برای بار دیگر، باید بیان داشت که مؤسسان و هدایتگران که در اینجا اشاره شد نمیتواند در حال حاضر به معنی هیچگونه فرمانروایی گروه متعصب باشد، بخاطر اینکه این برنامه دقیق و هدفمند مستقیما در تضاد با گرایشات و تمایلات این چنین گروهی ست. این برنامه نمیتواند ناشی از گروه آریستوکراسی (اشرافی) ملی مثل Junjer (افسران آلمانی) آلمانی باشد که برای روشهایی که در نظر دارند تنها کسانی هستند که ضعف و ناتوانی را مثل یک گروه برای خود خریدند. این برنامه نمیتواند ناشی از هیچ مردمی باشد مگر آنانی که حکومتی ندارند، همه چیز برای بدست آوردن دارند و چیزی برای ازدست دادن ندارند و کسانیکه میتوانند خود را صحیح و سالم در میان جهان بهم ریخته و ویران حفظ کنند. تنها یک دسته و گروه میتواند منطبق با این توصیف شود.
یکبار دیگر، مطالعه ای بر پروتکل ها این را روشن میکند که خود گوینده بشخصه به دنبال کسب غرور و افتخار نبوده است. خلا کامل خودشیفتگی و بلند پروازی در تمام مدارک کاملا مشهود است. همه نقشه ها و اهداف و امیدواری ها در آینده اسرائیل معطوف است که آینده که همگی شاهد آن خواهیم بود، فقط در صورتی تضمین خواهد بود که دنیای خاصی که توسط پنداشتها و اعتقادات غیر یهودیان بنا گذاشته شده، بطور زیرکانه ای فروریزد. پروتکل ها سخن از اینکه چه انجام شده میزنند، اینکه در زمانیکه کلمات پروتکل ها ادا میشده چه رخدادهایی واقع شده و چه چیزی برای انجام و رخداد باقی مانده است. هیچ چیز شبیه این پروتکل ها در تمامیت اجزا، در در پهنه و گسترش طرح و در عمق درک و فهم حرارت و شوق نهفته اعمال بشر، تا کنون شناسایی نشده است. آنها واقعا در سلطه و مهارت رازهای زندگی وحشتناک اند، به همان میزان نیز در بصیرت و شعور آن سلطه و مهارت. حقیقتا این پروتکل ها شایستگی این باور را دارند که یهودیان اخیرا بر روی آنها حساب باز کرده اند، که خود را کارگر این الهام دیوانه وار کرده اند، البته به این دلیل نیست که آنچه در پروتکل ها در قالب کلمات نوشته شده همان است که بر اعمال و گرایشات زندگی امروزی حک شده است.
نکوهشی که این پروتکل ها در مورد حماقت غیر یهودیان روا داشته اند انصافا درست است. ممکن نیست که با تنها آیتم توصیف ذهنیت و کوچکی غیر یهود در پروتکل ها مخالفت کرد. به طور مساوی بیشتر زیرکان متفکران غیریهودی هم در دریافت اطلاعات فریب خورده اند مثل جنبشهای ترقی و پیشرفتی که تنها در ذهن عموم مردم توسط سیستم حیله گر تبلیغاتی به زور جا شده است.
این مطلب درست است که اینجا و آنجا اندیشمندی قیام کرده است تا بگوید علم و دانش آنطور که میگویند اصلا علم نیست. درست است که اینجا و آنجا متفکری بلند شده تا بگوید آنطور که میگویند قوانین اقتصادی محافظه کارانه و تند رو در واقع اصلا قانون نیستند، بلکه دروغبافی های مصنوعی اند. صحیح است که هراز گاهی یک نفر تیزهوش حواس جمع اعلان کرده است که عیاشی های تجملی و ولخرجی ها ابدا برای امیال و وسوسه های غریزی مردم نبوده بلکه با روشی خاص ترغیب و تشدید میشوند و با طرح و برنامه به مردم تحمیل میشود. واقعیت این است که تعداد کمی از مردم تشخیص داده اند که بیش از نیمی از آنچه برای افکار عمومی رخ میدهد چیزی نیست جز ستایش ها و هیاهوهای بکارگرفته شده (جعلی) و هرگز افکار عمومی را تحت تاثیر قرار نداده است.
ولی حتی با این عبارات چه در اینجا و چه جاهای دیگر، در بیشتر جاها مورد اغماض واقع شده اند و هرگز تداوم همبستگی و همکاری بین کسانیکه آگاه و بیدارند وجود نداشته تا تمام این عبارات را پیگیری کنند تا به غایتشان برسانند. سرآمد توضیح و تببین این حفاظت و نگهداری که از پروتکل ها بر روی بسیاری از جملات برجسته جهان به مدت ده ها سال به عمل آمده است به این علت است که آنها جایی که همه این تاثیرات منفی از آنجا امده و آنچه که هدف آنها ست را بیان میکنند. آنها سرنخ خایی بدست میدهند به چیزهایی گیج کننده تر نوین. این زمانی که درآنیم برترین فرصت برای مردم است تا بدانند. و چه اینکه پروتکل ها به عنوان ثابت گر هرچیزی در مورد یهود مورد قضاوت باشد یا خیر، آنها دانشی را در مورد اینکه توده مردم بوسیله تاثیراتی که آنها درک نمیکنند و نمی فهمند که تقریبا شبیه انسانهای کودن (گوسفند) شده اند بنیان مینهند. این تقریبا حتمی ست که هنگامیکه پایه های پروتکل ها برای همه معرفی و شناخته شد و مردم همگی متوجه آن شدند، بازخواستی که آنها در حال حاضر از اذهان غیر یهود دارند، درگر به این خوبی کارا نخواهد بود.
هدف مقاله های بعدی در این سری برای مطالعه این مدارک و پاسخ به تمامی مقادیر سوالاتی که پیرامون آنها بوجود میاید.
پیش از اینکه این کار را آغاز کنیم، سوالی که باید پاسخ داده شود: "آیا احتمال اینکه برنامه پروتکل ها در مسیر پیروزی و موفقیت است؟" این برنامه در همین زمان موفق بوده است. در بسیاری از مهمترین عبارات این پروتکل ها هم اکنون حقیقت وجود دارد. ولی این نیاز باعث بیداری برای حربه اصلی نشد تا آنرا بسمت این چنین برنامه ای نشانه روند، چه در بخشهای کامل و چه نیمه تمام، این امر کاملا مشهود است. بگذارید مردم بدانند. بیدار کردن مردم، هشدار دادن به آنها، شوق دادن به آنها در شور و حرارت (گاهی شهوت) گوشه ای از برنامه خارجی پروتکل هاست. پادزهر این کارها و این برنامه فقط روشنگری مردم است.
تنها یک مقصد و هدف برای این مقالات هست. روشن دلی و روشنگری تعصب را از بین میبرد. مطلوب این است که تعصب یهود نسبت به غیر یهود از میان برداشته شود. نویسندگان یهودی مکررا وانمود میکنند که تعصب بتمامه در یک طرف قرار دارد. خود پروتکل ها مجبورند فراگیرترین جریان را در بین مردم یهود داشته باشند تا اینگونه چیزها که بدنامی برای نام یهودیان میاورد را متوقف کنند.
(Dearborn –فرزند عزیز- خودکفا، موضوع 24 جولای 1920)
اغلب مدارکی که توسط افرادیکه علاقه مند به تئوری قدرت جهانی یهود افزوده بر عملکرد واقعی قدرت آنها در جهان امروز هستند، بدانها اشاره میشود، همان 24 سندی ست که به عنوان "پروتکل های اندیشمندان برتر قوم یهود" شناخته میشود.
این پروتکل ها در اروپا توجه بیشتری را به خود جلب کرده است و اصلی ترین عامل معرکه آراء فقط در زمان حاضر در انگلستان است، ولی بحث از این پروتکل ها در ایالات متحده محدود شده است. شواهدی در این مورد در دست است که قوه قضاییه حدود بیشتر از یکسال قبل پرس و جو هایی را آغاز کرده و اینکه به انتشاراتی در لندن توسط Eyre (دادگاه سیار) و Spottiswoode چاپگرهایی رسمی به حکومت بریتانیا داده شده است.
کسیکه برای اولین بار به این مدارک عنوان "اندیشوران یهودی" داده است مشخص نیست. این احتمال فارغ از تحریفات جدی مدارک برای پاک کردن تمامی آثار نویسندگان یهودی هست و تاکنون تمامی نکات اصلی فراگیرترین برنامه برای مطیع سازی دنیایی که میرود تا دانشی فراگیر شود، محفوظ مانده است.
البته هنوز این را میتوان گفت که در نتیجه از قلم انداختن تمامی نشانه های نویسندگان یهودی میتواند تعدادی دعاوی را باعث شود که در شکل فعلی پروتکل وجود ندارد. حاصل این نقشه که در پروتکل ها فاش شده آسیب رساندن به تمامی نویسندگان است به این سبب که سبک نویسندگی جدیدی در قالب دیکتاتوری در حال تشکیل است. چنین نقشه ای نمیتواند از نظر گروهی که هم اکنون نویسندگی را احاطه کرده است نشات گرفته باشد، گرچه ممکن است از آنارشیست (هرج و مرج طلبی) ریشه گرفته باشد. ولی آنارشیست ها ادعای استبداد به عنوان وضع و حالت نهایی که آنها به دنبال آنند، ندارند. این منابع (نویسندگان) شاید مثل خرابکارهای کمپانی فرانسوی در حال حیات در زمان انقلاب فرانسه تصور شوند و Duc d'Orleans بدنام را به عنوان رهبر خود داشتند. ولی این حرف شامل تضاد حقیقتی است که در بین این خرابکارها مرده است و این حقیقت که این برنامه در این پروتکل ها که بصورت محکم و باثبات انجام یافته است، به اجرا درآمده، فقط در فرانسه نیست بلکه سرتاسر اروپا و البته بطور قابل ملاحظه ای در ایالات متحده را هم شامل می شود.
در قالب فعلی آنها که حاوی مدارکی از وجود ماهیت اصلی آنهاست، خبری از تضاد و تباین نیست. به نظر میرسد این ادعای نویسندگی یهودی برای انسجام این نقشه ضروری باشد.
اگر این مدارک همانطور که توجیه گران یهودی مدعی آنند، جعلی باشند، این جعلیات ممکن است مشکلاتی را بوجود آوره باشد که نویسندگان یهودی را مجبور به واضح سازی اراده یهودی ستیزی شان که بسادگی میتواند بیانگر آن بوده باشد کند. ولی فقط دوبار عبارت "یهود" در این مدارک بکار رفته است. پس از یکی مطالبی بیش از آنچه که یک خواننده عادی معمولا دلواپس رسیدن بدانهاست، منتقل شده و یکی هم بعد از نقشه هایی برای استقرار دیکتاتور جهانی و فقط در این هنگام مشخص میشود که او به چه تباری تعلق دارد.
با انحال سرتاسر مدارکی که باقی مانده شکی برای مردم در جبهه مخالف نیست که این نقشه هدفگیری هایی دارد. این برنامه و نقشه علیه آریستوکراسی (حکومت نخبگان) تا این حد هدفگیری ندارد. تا این حد مقابل سرمایه داری و در برابر حکومت نیست. برای اینکه آریستوکراسی، سرمایه و حکومت برای عملیاتی شدن این نقشه شاخصه هایی بیان شده است. این نقشه همه مردم دنیا که "غیر یهودی اند" را هدف قرار داده است. این اشاره مداوم به "غیر یهودی ها" ست که واقعا در نتیجه این مدارک اراده شده است. بیشتر گونه های برانداز نقشه های "لیبرال" در بر سرکار آمدن مردم حامی آنها ست؛ این نقشه هدفش از بین بردن مردم بخاطر اینکه آنها ممکن است از سردرگمی خود خارج شوند و با ما دغل کاری کنند است. حرکات عظیم لیبرال گونه قصد شورآفرینی دارند، تمام مخل های فلسفی در دین، اقصاد، سیاست و زندگی وطنی برای کاشتن و آبیاری کردن به منظور فروپاشی یکپارچگی جوامعی ست که نقشه ای خاص، در اینجا بدین معنی ست، شاید بدون جلب توجه برای به نتیجه رساندن آن و در این هنگام مردم از هم پاشیده شده اند وقتی که این فلسفه های نادرست غلط گشایی شود.
ساختار خطابه به این شکل نیستک ما یهودیان قصد فلان کار را داریم. اما بدین شکل میاید: اینکه غیر یهودیان ساخته شده اند تا اینطور فکر و آنطور رفتار کنند. بجز موارد اندکی در مراحل نهایی پروتکلها، تنها نشانگر اصطلاح نژادی مورد استفاده، "غیریهودیان" است.
توضیح این مطلب: اولین نشانگر این قسم در اولین پروتکل بدین شرح میاید:
"بزرگترین ویژگی مردم- صداقت و رک گویی- الزاما در سیاست فاسد میشوند، زیرا آندو مطمئنا و قطعا ویران کننده تر از قویترین دشمن اند. این خصایص صفات قوانین غیر یهودی اند؛ قطعا ما نباید توسط غیر یهودیان هدایت شویم."
و باز:
"در خرابات برجای مانده آریستوکراسی غیر یهودیان، ما آریستوکراسی خود را که به روش ما کار میکند بنا نهادیم و روی هم رفته آریستوکراسی سرمایه منظور است. ما پایه های آریستوکراسی نوین را بر مبنای ثروت که در کنترل ماست و بر دانشی که توسط عقول ما هدایت میشود بنا نهادیم."
دوباره:
ما افرادی را به زور اجیر خواهیم کرد که بهرحال هیچ نفعی برای کارگران نخواهد داشت، برای ما در همین زمان موجب افزایش در سرمایه لوازم و مقتضیات ابتدایی ست، در حالیکه وانمود میکنیم این به سبب به پایان بردن کشاورزی و پرورش دامهاست. همینطور ما ماهرانه و عمیقا به منابع تولید بوسیله تزریق در افکار نیروهای کار ضد حکومتی و یاری آنها در استفاده از الکل، صدمه میزنیم و در عین حال تاختن بر نیروهای عقلانی و اندیشمندان غیریهودیان از زمین را معیار قرار میدهیم.
(یک دروغگو و جاعل بدخواه جریان ضد یهودی ممکن است این مطلب را هر زمانی در پنج سال گذشته نوشته باشد، ولی این کلمات حداقل در 14 سال قبل بر اساس شواهد بریتانیایی به چاپ رسید، رونوشتی نیز در موزه بریتانیا از سال 1906 وجود داشته است و در روسیه هم در چند سال قبل منتشر گردید.)
نکته بالا بدین شکل ادامه میابد: "برای اینکه موقعیت درست نبایست توسط غیر یهودیان به این زودیها مورد اشاره واقع شود ماباید این موقعیت را توسط چالش های ساختگی به منظور ارائه گروههای کارگر و ارتقاء پایه های اقتصاد بزرگ پوشش دهیم تا تبلیغاتی پر جنب و جوش، در سرتاسر تئوری اقتصادی ما ادامه یابد."
این نقل قول ها نوع پروتکل ها را در ارجاع دادن به اجزاءتشکیل دهنده اش توضیح میدهد. کلمه "ما" برای نویسندگان و "غیر یهودیان" برای آنهایی که درموردشان نوشته میشود بکار میرود. این مطلب به روشنی از چهاردهمین پروتکل استخراج شده است:
"این اختلاف عقیده و جدایی بین غیریهودیان و ما در توانایی فکر کردن است و علتش هم مربوط به نظر کردن دقیق در صحت انتخابات مردم منتخب ماست به عنوان مردمی فوق بشر در مقایسه با غیریهودیانی که غریزه و عقول حیوانی دارند. آنها پژوهش و نتیجه گیری میکنند ولی چیزی را از قبل نمیدانند و نیز آنها هیچ چیز جدیدی به دنیا عرضه نمیکنند (شاید بجز چیزهای مادی). از همین جریان میتوان دریافت که ذات ما به خودی خود از پیش ما را تعیین کرده تا برجهان قانون گذاری کرده آنرا هدایت کنیم."
البته این متد یهودیان درمورد تقسیم بشر از ابتدای خلفت بوده است. جهان فقط متشکل از یهود و غیر یهود بود؛ همه آنانی که یهودی نبودند، ضد یهود بودند.
مورد استفاده کلمه یهود در پروتکل شاید توسط بخش هشتم توضیح داده شود:
"از ابتدای زمان، تا زمانیکه همه چیز مهیای اهداء مقامات حکومتی به برادران یهودی ما بشود، باید این مقامات را به مردمی واگذار کنیم که گذشته و شخصیتشان ورطه ایست بین این مقامات و مردم."
این عملیاتیست که کاربردش به نام "سیمای غیر یهود" شناخته میشود که بصورت گسترده در دنیای سرمایه امروزه به منظور مخفی کردن مدارک و شواهد کنترل یهود بکار میرود. چه مقدار پیشرفت از زمانیکه این کلمات نوشته شده که افشا گردید توسط رخداد کنگره سانفرانسیسکو در زمانیکه نام قاضی Brandeis برای ریاست جمهوری پیشنهاد شده بود، حاصل شده است. شایسته است که انتظار داشت که اذهان عمومی هر چه بیشتر با جایگیری و سکنی گزینی ایده یهود آشنا شود- که واقعا قدمی کوتاه از درجه تاثیر فعلی که یهودیان عامل درآنند خواهد بود- تا بالاترین درجه دولتی در حکومت. هیچ عمکردی از سوی ریاست جمهوری در زمینه هایی که یهودیان تا کنون بطور مخفیانه در میزان بسیار بالایی در آنها یاری نشده اند وجود ندارد. اشغال واقعی این منصب برای پرورش قدرت یهودیان لازم و ضروری نیست، ولی برای ترفیع و رسیدن به چیزهای خاصی که هم راستایی نزدیکی با برنامه های برون نما در پروتکل ها دارد الآن پیش از ما بدان نیاز است.
نکته ای دیگر که هرخواننده پروتکل ها باید به آن توجه کند این است که لحن هشدار یا پند کاملا در اسناد غیر محسوس است. اینها تبلیغات و شعار نیست. اینها تلاسهایی برای تحریک بلند همتی یا فعالیت آنها برای آنکه باید بدان برسند نیست. آنها به سردی یک کاغذ یا نامه دادگستری و در حقیقت مثل یک جدول آمار است. هیچ اثری از موضوع "صبر کنید ما هم برسیم برادران من" در مورد آنها نیست. هیچ هیجان و تشنج "مرگ بر غیر یهود" ی در کار نیست. این پروتکل ها اگر در حقیقت توسط یهودیان طراحی شده باشد و مورد اعتماد یهودیان باشد، یا اگر آنها مبانی معینی از برنامه جهانی یهود را شامل شود، قطعا برای آتش افروزی در نظر گرفته نشده بلکه برای آمادگی محتاطانه و آزمایش پاگشایی گروههای بالاتر بوده است.
توجیه گران یهودی پرسیده اند: "آیا همچین چیزی قابل تصور است که اگر چنین برنامه جهانی بر بخشی از یهود وجود داشته باشد، آنها این برنامه را تحلیل میبردند تا قابل نوشتن و انتشار باشد؟" ولی هیچ مدرکی وجود ندارد که این پروتکل ها جور دیگری در کلمات گفتاری توسط افرادیکه مطرح کننده و پیگیر آنند فاش شده باشند.
پروتکل ها آنطور که در دست ماست ظاهرا نکاتی هستند از خطابه هایی که توسط فردی که آنها را شنیده ثبت و ضبط شده اند. برخی از آنها طولانی اند و برخی کوتاه. تصریحی که همیشه در مورد پروتکل ها از زمانیکه شهرت یافته اند میشود این است که اینها یادداشتهایی ست از خطاباتی که به دانش آموزان یهودی رسیده است احتمالا در جایی مثل فرانسه یا سوئیس. تلاش برای اینکه این پروتکل ها را روسی الاصل نشان دهد با این دیدگاه کاملا مردود است: مرجع زمانی و شاخصه های دستور زبانی.
آهنگ و ریتم پروتکل ها با فرض اینکه آنها خطابه هایی بوده برای دانشجویان، تطابق دارد. برای هدف و مقصود آنها به صورت واضح برنامه ای مورد قبول ارائه نمیدهد ولی ارائه دهنده اطلاعاتی ست در مورد برنامه ای حاکی از فرآیندی که در حال حاضر در حال تکمیل است. هیچ دعوتنامه ای برای پیوستن نیروها یا برای ارائه دیدگاه ها وجود ندارد. در واقع این مشخصا اعلان میدارد که هیچ میلی نه بحث و مجادله و نه دیدگاه ها وجود ندارد. ("هنگامیکه لیبرالیسم در بین غیر یهودیان تبلیغ میشود، ما بیبایست مردم و عوامل خود را حفظ کنیم تا بی چون و چرا فرمانبردار باشند". "برنامه و تدبیر مدیریت باید منشعب از یک مغز باشد*** بنابراین، ما باید برنامه عملکرد را بخوبی بدانیم ولی نباید آنرا مورد بحث قرار دهیم تا مبادا حقیقت منحصر بفردش خدشه دار و تخریب شود*** با این اوصاف کار الهام بخش رهبر ما نباید تا قبل اینکه جمعیت و ازدحام به قسمتهایی تقسیم گردد لو برود یا حتی چنین است برای گروه محدود و خاصی نیز.")
علاوه بر این با اتخاذ پروتکل ها در ارزش ظاهری که دارند، مشهود است که برنامه بیرونی (اجرایی) در این یادداشتهای از سخنرانی در زمانیکه انجام شده اند چیز جدیدی نبوده است. هیچ مدرکی از ترتیب و آرایش فعلی و جدید آن در دست نیست. تقریبا لحنی چون سبک قدیمی یا مذهبی در تمام آن وجود دارد مثل اینکه دست بدست از نسلی به نسلی در بین افراد بسیار مورد اعتماد و مورد توجه شده است. هیچ نشانی از اکتشافات جدید یا ذوق و شوق های جدید در آن نیست ولی یقین و متانت تمام حقایق شناخته شده و تمام سیاستهایش با تجربه به اثبات رسیده است.
این نکته در مورد قدمت این برنامه حداقل در دوجای خود پروتکل ها قابل لمس است. در اولین پروتکل این پاراگراف جای گرفته است:
"تاکنون از زمانهای قدیم ما اولین افرادی بودیم که این کلمات را در بین مردم فریاد میزدیم: آزادی، برابری، برادری. این کلمات چندین بار توسط افراد پی در پی بصورت ناخودآگاه تکرار شده اند، از همه جا گروهها بسمت این طعمه راهی شده اند، با آنکه آنها رفاه و نیکبختی دنیا و حقیقت آزادی فردی را تباه ساخته اند*** احتمالا غیر یهودیان زیرک و خردمند نمادگرایی این کلمات منطوق را درک نکردند؛ تناقض در معنی را لحاظ نکردند؛ و به این نکته توجه نکردند که در طبیعت هیچ برابری وجود ندارد***"
منبع دیگر قطعیت این برنامه در سیزدهمین پروتکل:
"مباحث سیاسی، به هرصورت برای هیچ کسی غیر از آنانی که سرسلسله سیاستند و مدیریت آن را در طول چندین قرن دارا هستند مجاز نیست."
آیا این میتواند مرجعی در مورد شورای عالی سری یهودی باشد؟ آیا خودنگهداری در بین گروه متعصب یهودی از نسلی به نسل دیگر نیست؟
برای بار دیگر، باید بیان داشت که مؤسسان و هدایتگران که در اینجا اشاره شد نمیتواند در حال حاضر به معنی هیچگونه فرمانروایی گروه متعصب باشد، بخاطر اینکه این برنامه دقیق و هدفمند مستقیما در تضاد با گرایشات و تمایلات این چنین گروهی ست. این برنامه نمیتواند ناشی از گروه آریستوکراسی (اشرافی) ملی مثل Junjer (افسران آلمانی) آلمانی باشد که برای روشهایی که در نظر دارند تنها کسانی هستند که ضعف و ناتوانی را مثل یک گروه برای خود خریدند. این برنامه نمیتواند ناشی از هیچ مردمی باشد مگر آنانی که حکومتی ندارند، همه چیز برای بدست آوردن دارند و چیزی برای ازدست دادن ندارند و کسانیکه میتوانند خود را صحیح و سالم در میان جهان بهم ریخته و ویران حفظ کنند. تنها یک دسته و گروه میتواند منطبق با این توصیف شود.
یکبار دیگر، مطالعه ای بر پروتکل ها این را روشن میکند که خود گوینده بشخصه به دنبال کسب غرور و افتخار نبوده است. خلا کامل خودشیفتگی و بلند پروازی در تمام مدارک کاملا مشهود است. همه نقشه ها و اهداف و امیدواری ها در آینده اسرائیل معطوف است که آینده که همگی شاهد آن خواهیم بود، فقط در صورتی تضمین خواهد بود که دنیای خاصی که توسط پنداشتها و اعتقادات غیر یهودیان بنا گذاشته شده، بطور زیرکانه ای فروریزد. پروتکل ها سخن از اینکه چه انجام شده میزنند، اینکه در زمانیکه کلمات پروتکل ها ادا میشده چه رخدادهایی واقع شده و چه چیزی برای انجام و رخداد باقی مانده است. هیچ چیز شبیه این پروتکل ها در تمامیت اجزا، در در پهنه و گسترش طرح و در عمق درک و فهم حرارت و شوق نهفته اعمال بشر، تا کنون شناسایی نشده است. آنها واقعا در سلطه و مهارت رازهای زندگی وحشتناک اند، به همان میزان نیز در بصیرت و شعور آن سلطه و مهارت. حقیقتا این پروتکل ها شایستگی این باور را دارند که یهودیان اخیرا بر روی آنها حساب باز کرده اند، که خود را کارگر این الهام دیوانه وار کرده اند، البته به این دلیل نیست که آنچه در پروتکل ها در قالب کلمات نوشته شده همان است که بر اعمال و گرایشات زندگی امروزی حک شده است.
نکوهشی که این پروتکل ها در مورد حماقت غیر یهودیان روا داشته اند انصافا درست است. ممکن نیست که با تنها آیتم توصیف ذهنیت و کوچکی غیر یهود در پروتکل ها مخالفت کرد. به طور مساوی بیشتر زیرکان متفکران غیریهودی هم در دریافت اطلاعات فریب خورده اند مثل جنبشهای ترقی و پیشرفتی که تنها در ذهن عموم مردم توسط سیستم حیله گر تبلیغاتی به زور جا شده است.
این مطلب درست است که اینجا و آنجا اندیشمندی قیام کرده است تا بگوید علم و دانش آنطور که میگویند اصلا علم نیست. درست است که اینجا و آنجا متفکری بلند شده تا بگوید آنطور که میگویند قوانین اقتصادی محافظه کارانه و تند رو در واقع اصلا قانون نیستند، بلکه دروغبافی های مصنوعی اند. صحیح است که هراز گاهی یک نفر تیزهوش حواس جمع اعلان کرده است که عیاشی های تجملی و ولخرجی ها ابدا برای امیال و وسوسه های غریزی مردم نبوده بلکه با روشی خاص ترغیب و تشدید میشوند و با طرح و برنامه به مردم تحمیل میشود. واقعیت این است که تعداد کمی از مردم تشخیص داده اند که بیش از نیمی از آنچه برای افکار عمومی رخ میدهد چیزی نیست جز ستایش ها و هیاهوهای بکارگرفته شده (جعلی) و هرگز افکار عمومی را تحت تاثیر قرار نداده است.
ولی حتی با این عبارات چه در اینجا و چه جاهای دیگر، در بیشتر جاها مورد اغماض واقع شده اند و هرگز تداوم همبستگی و همکاری بین کسانیکه آگاه و بیدارند وجود نداشته تا تمام این عبارات را پیگیری کنند تا به غایتشان برسانند. سرآمد توضیح و تببین این حفاظت و نگهداری که از پروتکل ها بر روی بسیاری از جملات برجسته جهان به مدت ده ها سال به عمل آمده است به این علت است که آنها جایی که همه این تاثیرات منفی از آنجا امده و آنچه که هدف آنها ست را بیان میکنند. آنها سرنخ خایی بدست میدهند به چیزهایی گیج کننده تر نوین. این زمانی که درآنیم برترین فرصت برای مردم است تا بدانند. و چه اینکه پروتکل ها به عنوان ثابت گر هرچیزی در مورد یهود مورد قضاوت باشد یا خیر، آنها دانشی را در مورد اینکه توده مردم بوسیله تاثیراتی که آنها درک نمیکنند و نمی فهمند که تقریبا شبیه انسانهای کودن (گوسفند) شده اند بنیان مینهند. این تقریبا حتمی ست که هنگامیکه پایه های پروتکل ها برای همه معرفی و شناخته شد و مردم همگی متوجه آن شدند، بازخواستی که آنها در حال حاضر از اذهان غیر یهود دارند، درگر به این خوبی کارا نخواهد بود.
هدف مقاله های بعدی در این سری برای مطالعه این مدارک و پاسخ به تمامی مقادیر سوالاتی که پیرامون آنها بوجود میاید.
پیش از اینکه این کار را آغاز کنیم، سوالی که باید پاسخ داده شود: "آیا احتمال اینکه برنامه پروتکل ها در مسیر پیروزی و موفقیت است؟" این برنامه در همین زمان موفق بوده است. در بسیاری از مهمترین عبارات این پروتکل ها هم اکنون حقیقت وجود دارد. ولی این نیاز باعث بیداری برای حربه اصلی نشد تا آنرا بسمت این چنین برنامه ای نشانه روند، چه در بخشهای کامل و چه نیمه تمام، این امر کاملا مشهود است. بگذارید مردم بدانند. بیدار کردن مردم، هشدار دادن به آنها، شوق دادن به آنها در شور و حرارت (گاهی شهوت) گوشه ای از برنامه خارجی پروتکل هاست. پادزهر این کارها و این برنامه فقط روشنگری مردم است.
تنها یک مقصد و هدف برای این مقالات هست. روشن دلی و روشنگری تعصب را از بین میبرد. مطلوب این است که تعصب یهود نسبت به غیر یهود از میان برداشته شود. نویسندگان یهودی مکررا وانمود میکنند که تعصب بتمامه در یک طرف قرار دارد. خود پروتکل ها مجبورند فراگیرترین جریان را در بین مردم یهود داشته باشند تا اینگونه چیزها که بدنامی برای نام یهودیان میاورد را متوقف کنند.
(Dearborn –فرزند عزیز- خودکفا، موضوع 24 جولای 1920)
/ج
